دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دین در یک فراخوان جهانی

سلسله مباحث جام جم درباره عوامل توهین به مقدسات اسلامی ـ 5
دین در یک فراخوان جهانی
دین در یک فراخوان جهانی

نویسنده: سید حسین امامی

سلسله مباحث جام جم درباره عوامل توهین به مقدسات اسلامی ـ 5

در عصر کنونی، بعد از بازگشت و سرخوردگی انسان معاصر از بی دینی، توجه به دین و علی الخصوص اسلام، جایگاه خاصی پیدا کرده است و در مقابل آن هم اهانت‌هایی به مقدسات اسلام روا داشته شده است. در بررسی علل توهین به مقدسات و وضعیت دین اسلام و مسلمانان در جهان معاصر، به گفت وگو با دکتر ابراهیم فیاض پرداختیم. وی دانش آموخته حوزه و دانشگاه و دارای دکترای فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق(ع) و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. کتاب‌های «ایران آینده به سوی الگویی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایران»، «تعامل دین، فرهنگ و ارتباطات: نگاهی مردم شناختی»، «مردم شناسی دینی توسعه در ایران: دین، فرهنگ و توسعه در ایران»، «تولید علم و علوم انسانی» و... از جمله آثار منتشر شده وی است.

اسلام در مدت زمان کوتاهی توانست سرزمین‌های مختلفی را فتح کند، در عین حال اهانت‌هایی در طول تاریخ به مقدسات اسلامی شده است. این جاذبه و دافعه اسلام چگونه حاصل شده است؟

اهانت به مقدسات اسلامی امر جدیدی نیست، حتی در صدر اسلام هم این امور اتفاق افتاده است، قلمروی حکومت اسلامی در اواخر سال‌های عمر پیامبر اسلام(ص) به مرزهای روم رسید و با طوایفی که در حاشیه امپراتوری روم مانند تبوک، موته و... قرارداد صلح بسته شد، این طوایف یا مسلمان می‌شدند که زکات و خمس می‌پرداختند یا بر دین خود مانند مسیحیت می‌ماندند و جزیه پرداخت می‌کردند، چون قرارداد صلح میان مسلمانان و رومیان برقرار شده بود، در این قرارداد نباید خیانت می‌کردند.

با چنین ساختار و روندی، دین اسلام به مرزهای روم رسید و تا شمال آفریقا ادامه پیدا کرد و بعدها در دوره سلجوقیان سلطان محمد فاتح (سلجوقی)، قسطنطنیه را فتح کرد و تحول بزرگ جهانی رخ داد و ایرانیان در این امر موثر بودند. همان طور که می‌دانید سلجوقیان، حکومتی ایرانی بودند. به کتاب «تاریخ گسترش اسلام» نوشته توماس آرنولد که در سال 1900 تالیف شده و دانشگاه تهران آن را منتشر کرد، نگاه کنید. مولف نشان می‌دهد که چگونه روم فرو ریخت و مردم شهرهای تابعه حکومت روم، درهای شهر خود را باز می‌کردند و مسلمان‌ها بدون خونریزی وارد شهرها می‌شدند و آنها هم مسلمان می‌شدند. این کتاب ساختار و وضعیت آن دوره را تحلیل می‌کند و کلیسا، کشیش‌ها، کاردینال‌ها، اسقف‌ها و رابطه شان را با کشور روم و قصه هایی که در خود کشور روم بوده خوب نشان می‌دهد و به همین دلیل تحلیل می‌کند و می‌گوید: شام هم مسلمان شد تا بالاخره سقوط قسطنطنیه یا انتاکیه اتفاق می‌افتد و داستانی که ادامه داشت و همواره خواهد داشت.

تفاوت و شباهت میان اهانت‌های صدر اسلام به مقدسات دینی و اهانت هایی که اخیرا در غرب اتفاق افتاده چیست؟

همه ساختارهایی که اکنون در این وضعیت در حال رخ دادن در جهان هستند، از حوزه‌های سخت تبدیل به حوزه‌های نرم شده اند. 10 سال پیش آمریکا در خلیج فارس، هواپیمای مسافربری ایران را هدف موشک ناو جنگی خود قرار داد و همچنین سکوهای نفتی ایران را مورد حمله قرار داد و در موضع‌های خاصی به حملات ایذایی می‌پرداخت. این اتفاق‌ها در همان زمانی روی می‌داد که عراق به ما حمله کرد و با ما می‌جنگید، یعنی در عین حال ما با آمریکا و فرانسه هم مشغول جنگ بودیم؛ اما امروزه جنگ‌ها از حالت سخت به حالت نرم تبدیل شده‌اند.

در زمان صدر اسلام هم که حکومت اسلامی خیلی قوی شده بود و کل عربستان را زیر حکومت خود داشت، اهانت به مقدسات اسلام انجام می‌شد و مبارزات نرم شروع شد و سال‌های سال هم طول کشید؛ اهانت‌های کنونی به مقدسات اسلام بی شباهت به آن دوران نیست.

شما وضعیت کنونی اسلام را با وضعیت صدر اسلام مقایسه کردید؛ ولی به نظر می‌رسد هم اکنون با وضعیتی استثنایی و متفاوت مواجهیم، از این جهت که امروزه عامل تعیین کننده‌ای به نام رسانه وجود دارد که در زمان صدر اسلام حداقل به این شکل موجود نبود. به نظر می‌آید رسانه‌ها در عرصه‌های مختلف زندگی، نقش تعیین کننده‌ای بازی می‌کنند. این نقش را در عرصه دین چگونه تحلیل می‌کنید؟

اکنون هم اسلام در جهان در حال رشد است؛ ولی باید توجه داشت که ساختار رسانه‌ای جهان هم در حال تغییرکردن است و در حال تبدیل شدن از رسانه‌های مکانیک به رسانه‌های دیجیتال است. این فناوری در همه جا در حال رسوخ است و تمام عناصر فرهنگی و محتوای فرهنگی در یک روابط میان فرهنگی واقع می‌شوند، از جمله دین.

دین در سطح جهان بشدت در حال تبدیل به امر میان فرهنگی است، یعنی در یک ارتباطات میان فرهنگی خودشان را دارند تولید و بازتولید می‌کنند، مثلا اکنون دین بودایی سعی می‌کند در سطح جهانی حضور پیدا کند و به همین دلیل ادیان دیگر مانند هندو هم دارند سعی می‌کنند وارد این عرصه شوند و با در اختیارگرفتن شبکه‌ها و سیستم‌های ماهواره‌ای درصدد هستند که دین خودشان را تبلیغ کنند، حتی مذاهب خیلی ابتدایی هم وارد این صحنه و عرصه شدند.

مردم جهان اکنون در حال بحث روی این موضوع هستند که آیا در این زمان هم می‌توان مانند دوره مدرنیسم، بدون دین زندگی کرد. در دوره مدرن، انسان مدعی شد که به دین احتیاجی ندارد و به عقلانیت پناه می‌برد و راحت زندگی می‌کند. آیا انسان معاصر هم می‌تواند این گونه زندگی کند یا نه، به دینی نیازمند است؟!

طبق آماری که نشریه نشنال جئوگرافی منتشر کرد، اکنون 51 درصد چینی‌ها بدون دین هستند. این جمعیت که حدود 900 میلیون نفر هستند، در جستجوی یافتن دین هستند. افراد دیندار چین در تبت زندگی می‌کنند و مردم شهرهای جنوب کشور دین ندارند.

با توجه به پتانسیل موجود در جهان معاصر برای گرایش افراد به دین، دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، چه ظرفیت و جذابیت هایی برای مردم جهان دارد؟

باید به این نکته توجه داشته باشیم اسلام دینی است که بسیار تابع عقل، تدبر، تفکر و آیات الهی است و بحث تاریخی می‌کند و حجیت دارد و اصولادر این دین اعتقاد بدون حجیت اصلامورد قبول نیست و در اعتقادات دینی هیچ کس حق تقلید ندارد و باید خود شخصا اجتهاد کند. جزو اولین مسائل فقهی دین اسلام است که اجتهاد فقط در فروع دین وجود دارد. اینها ویژگی‌های یک دین عقل گراست. یک دین فطری که احکام گفته شده اش فطری و جهانی است و انسجام دینی آن هم بشدت بالاست، یعنی عقاید این دین با هم سازگاری دارد و تضادی مشاهده نمی‌شود. نه این که امکان توجیه ندارد. کاملا توجیه کردنی است و بزرگانی مانند ابن سینا و ملاصدرا بشدت اعتقادات دینی را عقلانی کردند و برای آن برهان‌هایی تولید کردند و این همه کتاب برای معاد، توحید و... نوشتند که اصولا بشدت عقلی است.

هانری کربن وقتی وارد ایران شد، از این همه عظمت توحید، معاد و معنادارسازی زندگی و خدای بزرگی که هیچ گونه کم و کیف و حدی ندارد و خدایی که به این زیبایی در شیعه تعریف و ترسیم شده است و مناجات‌‌‌‌هایی که در شیعه در این زمینه وجود دارد، بسیار تعجب کرده بود. دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران می‌گفت زمانی که هانری کربن، زیارت آل یاسین را می‌خواند، بشدت گریه می‌کرد یا زمانی که علامه طباطبایی، صحیفه سجادیه را می‌خواند، بشدت گریه می‌کرد. مستحضر هستید که کربن یکی از فیلسوفان بزرگ فرانسوی است؛ اما این فرد وقتی وارد ایران می‌شود، اینقدر عشق و ارادت به معارف الهی و شیعی پیدا می‌کند.

بله! حتی تاثیر هانری کربن در شیعه شدن بسیاری از مردم به اسلام هم زبانزد است!

جالب است طلبه هایی که از کشورهای خارجی در قم هستند، مانند کشور بلغارستان و دیگر کشورهای اروپایی اعلام می‌کردند با خواندن کتاب‌های هانری کربن، این علاقه و شیفتگی را پیدا کردند.

وهابی‌ها معتقدند کتاب‌های هانری کربن همانند سم است و در کشورهای اروپایی که دارای فعالیت هستند، از این که این کتاب‌ها در دسترس مردم و جوانان باشد، ممانعت می‌کنند. موقعی که اسلام یک اقبال جهانی در سطح فیلسوفی مانند هانری کربن و دیگر دانشمندان برجسته جهان دارد، نشان دهنده مسیر آینده است که دشمنان اسلام هم این حالت‌ها را می‌فهمند.

روژه گارودی، مارکسیست برجسته حزب کمونیست فرانسه که بعدا مسلمان شد و بشدت از اسلام دفاع می‌کرد و حتی در برابر آزار و شکنجه مخالفان می‌ایستاد، در زمان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به عنوان طرفدار حزب کمونیست مناظره می‌کرد. بعد این فرد یکباره مسلمان می‌شود و حاضر است به خاطر مبارزه با صهیونیسم، مورد اذیت و آزار هم قرار گیرد. اینها نشان دهنده ساختارهای جدید است. این گرایش‌ها نشان می‌دهد که همه نخبگان علمی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی در جهان و غرب به اسلام گرایش دارند.

اکنون وضعیت اروپا و غرب در گرایش به اسلام چگونه است؟ آیا تبلیغات اسلام هراسی بر رجوع مردم به دین و بخصوص اسلام تاثیر نامطلوب نداشته است؟

یکی از کارشناسان غربی که در یک برنامه تلویزیونی می‌خواست در مورد اسلام صحبت کند، مجبور بود به مطالعه درباره اسلام بپردازد که بر اثر این مطالعه به اسلام گرایش پیدا می‌کند. چندین مورد از این اقبال‌ها را من در ذهن دارم. این شخص می‌گوید من با اسلام آشنا نبودم و تحت تاثیر جو و فضای موجود مخالف آن بودم؛ اما وقتی مطالعه کردم که به تبلیغات ضد اسلام بپردازم، مجذوب اسلام شدم. با این روند معلوم است که کافی است افراد علاقه مند، ندای حق طلبی اسلام را بشنوند که خودبه خود تصدیق خواهند کرد. امروزه هم مکتب‌های فکری ایدئولوژیک مانند مارکسیسم و لیبرالیسم خود را به طور کامل نشان دادند و آثار بد و زشت آنها نمایان شدند. این همه جنگ طلبی و کشت و کشتار را انجام داده‌اند، یعنی به اسم آزادی، انسان کشته می‌شود و با اسم آزادی بی‌عدالتی، بیکاری، بدبختی، بیچارگی، مسائل روانی، بی خانوادگی و ساختار و ازهم پاشیدگی اجتماعی، هنجارها و... در جامعه گسترش یافته است. اینها را در سفر به اروپا در میان مردم و به صورت عینی دیدم و متوجه شدم در آنجا چه خبر است.

کتاب‌های کنونی غرب، جز تفسیر و تکرار حرف گذشتگان چیزی نیست. در نتیجه این ساختار که به وجود می‌آید، باعث می‌شود اسلام بسیار رشد کند، بخصوص در میان نخبگان و قشرهایی که فکرساز هستند. کم کم مردم به تبع نخبگان وارد اسلام می‌شوند و مصداق عینی آیه «وببینی که مردم دسته‌دسته در دین خدا درآیند» اتفاق می‌افتد. سیاستمداران که می‌خواستند هویت غرب را بررسی کنند، پیش بینی کردند چندین سال بعد اکثریت جمعیت فرانسه، آمریکا و آلمان مسلمان خواهد شد.

اکنون در آلمان، روز مسجد نامگذاری شده که بشدت مردم می‌آیند و از مساجد دیدار می‌کنند. در این کشور در فصل زمستان و در ماه بهمن دیدم که بچه‌های دبستانی چه مشتاقانه از مرکز اسلامی هامبورگ دیدار می‌کنند و یک زن آلمانی برای آنها اسلام را توضیح می‌داد. این خانم با مهربانی خاصی اسلام را برای آنها توضیح می‌داد. این بانوی مسلمان آلمانی آنقدر فعال است و در کلیسا و مراکز مختلف درباره اسلام سخنرانی و با مردم در محافل مختلف از اسلام صحبت می‌کند که همه جذب ایشان می‌شوند.

گسترش اسلام در کشورهای غربی را می‌توان به این علت دانست که غربی‌ها در دوران مدرن از معنویت فاصله گرفته بودند و احساس خلامعنویت کردند؛ اما در کشورهای شرقی چطور؟ آیا وضعیت و چشم انداز آینده اسلام در آن کشورها نیز امیدبخش است؟

در تابستان گذشته از تایلند و از مراکز مختلف از جمله دانشگاه بودایی‌ها بازدید داشتم و رهبر بودایی‌های تایلند به خانم شیعه‌ای که به عنوان مترجم و راهنما همراه بنده بود گفت: ای کاش دخترهای من مثل شما باحجاب بودند. این جمله خیلی معنا دارد. به مسلمانان آنجا گفتم به جای این که نقدی بر بودائیسم وارد کنید، بیایید اسلام را معرفی و مردم را راهنمایی کنید و کتاب‌های مفید را به زبان خودتان ترجمه کنید. آن وقت ببینید که مردم چقدر علاقه نشان می‌دهند و چقدر مسلمان شیعه خواهید داشت. ائمه(ع) گفتند: اگر ما را خوب معرفی کنید، مردم حتما به دنبال ما می‌آیند، خدا رحمت کند آنهایی که فقط آثار ما را معرفی کنند. مرحوم سعید قمی که به تایلند رفته بود، توانسته بود جمع زیادی از مردم را مسلمان کند، البته بعضی از بودایی‌ها از گرایش به اسلام می‌ترسند و سعی در محو کردن آثار و کارهای سعیدقمی دارند؛ ولی عملا نمی‌توانند و در نهایت خورشید اسلام طلوع می‌کند و اکنون این خورشید در حال طلوع کردن است، چون اسلام یک دین عقلی، منسجم و چارچوب دار است و عواطف، نیازها و عقل انسان را ارضا و اقناع می‌کند و همه ابعاد وجودی او را پوشش می‌دهد. این اقبال همواره وجود خواهد داشت، اگر ایمان بخشی از اسلام است، استدلال هم بخش دیگر آن است. ایمان تنها و بدون استدلال در اسلام وجود ندارد. اکنون تغییر ساختار جهانی به سمت اسلام در حال حرکت است و هر چقدر دشمنان و مخالفان بیشتر خشونت بورزند، این حرکت خروشان تر خواهد شد و خرابی بیشتری برای خودشان ایجاد می‌کند در قرآن کریم بسیار سفارش می‌شود که تدبر کنید و چرا تعقل نمی کنید؟! تدبر و تعقل فقط در خود خداوند و ایمان به خداوند نیست؛ بلکه تدبر در آیات و نشانه‌های خداوند هم وجود دارد؛ تعقل در اینها هم وجود دارد، قرآن وارد استدلال می‌شود و تاریخ را تبیین می‌کند و نتیجه می‌گیرد. چنین ساختاری نشان دهنده وضعیت مناسب و آینده خوب برای دین اسلام است. به این دلیل است که دین اسلام همه گیر می‌شود و قابلیت رشد آن هم بالاست، اسلام در چین بشدت در حال گسترش است. در کشورهایی مثل سنگاپور، آمار گرایش به اسلام خیلی بالاست. همچنین اسلام در ژاپن هم در حال رسوخ و رشد است. در فیلیپین و کره هم وضع به این منوال است و آمارها بشدت در حال افزایش است. در اروپا هم وضعیت به این صورت است و بشدت در حال رشد است؛ آن هم در قشرهای نخبه‌ای که در متن جامعه هستند، نه در حاشیه. در این حالت، تنها راهی که برای مخالفان و دشمنان می‌ماند، مسخره کردن، توهین و اهانت به مقدسات است. از لحاظ تئوریک غرب اکنون به تنگ آمده است.

در این میان چرا مسیحیت نمی تواند جوابگوی نیاز به معنویت و بیداری مردم در جهان و خصوصا در غرب باشد؟

برای تامین این امر و تبلیغات به نفع مسیحیت برای پاپ هم سفرهای اروپایی ترتیب دادند و اخیرا هم به انگلستان سفری کرد که در این راستا بود. تابستان سال گذشته، سفری به آلمان داشت که در این زمینه تبلیغات زیادی هم صورت گرفت؛ اما آن جمعیتی که انتظار می‌رفت، برای استقبال جمع نشدند، آن هم سفر به جنوب آلمان بود که جمعیت کاتولیک‌ها بیشتر است. علاوه بر این پاپ در سفر به لندن با چه افتضاحی وارد شد. بنابراین غرب دید که با دین مسیحیت نمی‌تواند جلوی این گرایش به معنویت و اسلام را بگیرد. افتضاح اخلاقی آبای کلیسا هم مزید بر علت است، اخیرا یک کانادایی را دیدم که می‌گفت مغازه دارم و هر کسی که به مغازه می‌آید و صحبت می‌کند می‌گوید در دوران بچگی مورد تجاوز آبای کلیسا قرار گرفتم. همه مردم خاطره بدی از آنها دارند، بنابراین مسیحیت اصلا جوابگوی نیاز به معنویت و بیداری مردم در جهان و خصوصا در غرب نیست.

به نظر شما، مهم ترین کار و وظیفه ای که در این روند داریم چیست؟

اسلام دارای هویتی آسیایی است و این امر دشمنان را خیلی عصبانی می‌کند، اگرچه مسیحیت هم یک هویت آسیایی داشته؛ اما بعدا هویت اروپایی آن را تولید کردند. در این موقعیت است که باید فکری راجع به این موضوع کنیم که مسلمانان اروپایی هویتی اروپایی داشته باشند. بعضی از افراد متاسفانه حوزه‌های فرهنگی و شاخص‌های آن را خوب نمی‌شناسند و متوجه نمی‌شوند که اسلام اروپایی نباید مانند اسلام ایرانی باشد، همان طور که تشیع لبنانی همانند تشیع ما نیست. تشیع لبنانی فرهنگ زندگی مذهبی شان بشدت با تشیع ما متفاوت است. بعضی از وقت‌ها به شوخی می‌گویم که روز عاشورا حلیمی را در جنوب لبنان خوردم که بشدت شور بود، حلیم ما ایرانی‌ها شیرین است. عزاداری آنها بیشتر به سخنرانی و عزاداری ما بیشتر به سینه زدن و مداحی و احساسات می‌گذرد. سخنرانی‌های سید حسن نصرالله در روز عاشورا چندین ساعت طول می‌کشد و مردم می‌نشینند و سخنان ایشان را گوش می‌دهند؛ اما در کشور ما این گونه نیست. این ساختارها بشدت متفاوت است.

اسلام شاید در آلمان یک اسلام استدلالی فلسفی ادبی رمانتیسم باشد و شاید در فرانسه یک اسلام نمایشی نقاشی محور باشد، اینها متاسفانه خیلی جا نیفتاده است. شکست وهابیت در جهان هم به این خاطر است، چون می‌خواهد همه جهان را مانند عربستان کند و فرهنگ عربی خالص به نام فرهنگ دینی به آنجا صادر کند. در بوسنی و هرزگوین به این شکل شکست خوردند، ما نباید به این شکل کار کنیم. امام رضا(ع) وقتی که به ایران آمدند، فارسی حرف می‌زدند. وقتی به منزل مردم برای حل امور و مشکلات مردم می‌رفتند، با زبان خودشان با آنها حرف می‌زدند و دراین باره می‌فرمودند: «اگر می‌خواهید حجت‌ها را تمام کنید، باید زبان‌های روزمره‌ای که مردم با آن صحبت می‌کنند را یاد بگیرید.» یعنی مبلغ نباید زبانی غیر از زبان مردم داشته باشد.

همواره در بین حوزیان، علمای شهرستانی با پسوند شهر خود مشهور می‌شوند. اینها نشان می‌دهد که ساختارهای ما محل محور و حوزه فرهنگی محور است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] برای آنان بیان کند، پس خدا هر که را بخواهد بی‌راه می‌گذارد و هر که را بخواهد هدایت می‌کند و اوست ارجمند حکیم.»
چنین ساختاری باعث می‌شود که اسلام بشدت در جهان رسوخ کند و با تمام فرهنگ‌ها خودش را ممزوج کند و بشدت رشد خواهد کرد، فقه اسلامی بخصوص فقه شیعی به خاطر این که فقه امضائی است، یعنی در هر جایی آداب و رسومی که در آن فساد نباشد را امضا و تایید می‌کند، هیچ گونه تضاد فرهنگی با محلی که در آن وارد می‌شود، پیدا نمی‌کند. فقه اسلام کاملا تطبیقی است و خودش را تطبیق می‌دهد، موقعی که چنین ویژگی‌ای دارد، شدیدا مورد استقبال قرار می‌گیرد. آن چیزهایی که اسلام با آن مبارزه می‌کند، فسادهایی که خلاف فطرت است و مسلما همه انسان‌های دارای فطرت پاک انسانی با آن مخالف هستند.

اکنون تغییر ساختار جهانی به سمت اسلام در حال حرکت است و هر چقدر دشمنان و مخالفان بیشتر خشونت بورزند، این حرکت خروشان‌تر خواهد شد و خرابی بیشتری برای خودشان ایجاد می‌کند. اگر عاقل باشند، نباید جلوی عقل و فکر مردم را بگیرند؛ بلکه باید تابعیت داشته باشند و اجازه دهند که خود مردم تصمیم بگیرند که در آینده می‌خواهند چه کار کنند.

اکنون باید قم و تهران یک شهر جهانی شوند. خیلی زمان لازم است تا خود را تطبیق دهند. دانشگاه و نهادهای تهران باید دانشگاه‌های جهانی شوند، نه با ISI ، بلکه با مطالعات جهانی. اکنون دانشگاه تهران دانشکده مطالعات جهان دارد؛ ولی خیلی از سطح جهانی فاصله دارد. کار سخت‌تر از اینهاست و باید جهانی شد و این که چگونه باید جهانی کرد؟ بحث خیلی مفصل تری است. مسلمان‌ها باید خود را جهانی کنند، چون مصداق عینی آیه «و ببینی که مردم دسته‌دسته در دین خدا درآیند.» در حال رخ دادن است. چند سال پیش این را گوشزد کردم؛ ولی کسی باور نکرد؛ اما اکنون در حال اتفاق افتادن است.

در نمایشگاه کتاب فرانکفورت اصرار مردم را دیدند که فریاد می‌زدند اگر یک صفحه از قرآن را دارید، به ما بدهید. باید جهانی فکر کرد، نیاز به جهانی شدن با برنامه و هدف می‌خواهیم. در اروپا دیدم بعد از 400 سال کتاب قرآن در آلمان به فروش رفت. یک چنین ساختاری اکنون وجود دارد.

نقش انقلاب اسلامی در این روند چه بوده و چه است؟

انقلاب اسلامی یکی از چرخش‌های بزرگی بود که در جهان اتفاق افتاد، زمانی که انقلاب کمونیستی اتفاق افتاد، به استالینیسم انجامید که طی آن 15 میلیون نفر کشته شدند و شوروی به یک زندان بزرگ بسته به روی ملتش تبدیل شد که در نتیجه آن شکست خورد.

هم اکنون بحران‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی آمریکا و اروپا را فراگرفته است. هر نظریه ای که به ساختار می‌آید، ورشکسته می‌شود؛ ولی از زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، اسلام به صورت ساختار مدرن حکومتی درآمد. ببینید که برد آن تا به کجاها رفته است، اگر در داخل کشور دچار اختلال شدیم، چه در روحانیت و چه در بزرگان سیاسی کشور به خاطر این است که آنها به تمام معنا اسلام گرا نبودند. آنها روحانیت غرب گرا بودند و به همین خاطر مشکلاتی اخیرا برایشان اتفاق افتاد. در واقع اینها غرب گرا بودند تا اسلام گرا، یعنی انقلاب اسلامی دین را ساختاری کرد و به پیش می‌برد.

اکنون در موضوع اهانت به قرآن کریم در غرب بلافاصله ما با مسیحیت دست به دست هم دادیم و به صورت یک قوم خود محور تبدیل نشدیم که به مسیحیت بگوییم حال شما که به کتاب مقدس ما اهانت کردید، ما هم به کتاب شما اهانت می‌کنیم. اکنون بشدت اقوام ایرانی با آرامش در کنار هم در حال زندگی هستند. همزیستی ادیان و اقوام در ایران، زبانزد همه دنیاست. کارل پوپر در فلسفه سیاسی می‌نویسد: «آینده جهان را ایرانی‌ها خواهند ساخت، به علت این که سابقه دو سه هزار ساله در تاریخ دارند و ایرانی‌ها یک ملت جهانی هستند.»
بعید نیست که در چنین فرهنگی، انقلاب اسلامی رخ داده است که انقلاب بسته ای نیست؛ بلکه آنقدر تئوری اش باز و گسترده است که می‌تواند همه را در خودش قرار دهد و همه در این فضا چیده شوند، نه این که جایش متعین باشد و بخواهد مثل استالین دستور دهد و تصمیم بگیرد. منظور این است که در این ساختار همه دارای جا و فضا هستند. این عاملی برای یک نوع جهانی شدن است و جهش بزرگی بود که دین سنتی که در دست حکومت‌های جائر و استبدادی به صورت مناسکی اداره می‌شد، به جای خود برگشت و یک دین محتوایی، مناسکی و هم اعتقادی و ایمانی تولید شد.

نتیجه این فعالیت‌ها بعد از مدت 30 سال چه بود؟ یعنی دستاوردهای منطقه ای و جهانی انقلاب اسلامی در جهان معاصر چیست؟

نتیجه‌اش این شد که خاورمیانه بشدت در حال اسلامی شدن و در حال بازگشت به اصل خویش و دوری کردن از غرب است، آخرین سنگری که قبل از اسرائیل باید به صورت ساختاری و فرهنگی تسخیر می‌شد که به دامن آسیا و خاورمیانه برگردد، لبنان بود، حتی تعطیلات لبنان براساس تقویم میلادی بود که بتدریج در حال چرخش است. پس در نتیجه این کشورها در حال تبدیل به خاورمیانه‌ای شدن هستند و خاورمیانه به عنوان یک چارچوب و واحد کلی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطرح خواهد شد و به این شکل خودبه خود اسرائیل هم فرو خواهد ریخت.

در این راستا، جنگی نکردیم و خشونتی به راه نینداختیم؛ بلکه کشورهای خاورمیانه به صورت فرهنگی در حال منحل شدن و در یکدیگر حل شدن هستند که به صورت واحد کلی درمی آیند. ترکیه به خاورمیانه پیوست که این از انقلاب اسلامی شروع شد و بعد دولت احمدی نژاد هم که سعی کرد یک دولت اصولگرا، معناگرا و دین گرا باشد، دارد ظهور می‌کند که می‌بینید بعد از دولت احمدی نژاد مذهبی‌ها در ترکیه به سر کار می‌آیند. حال باید اروپا به دنبال ترکیه باشد که به اروپا بپیوندد. اردوغان به اتحادیه اروپا گفته یا بگویید آری یا نه! ما که دیگر فریب شما را نمی خوریم. 50 سال است که ترکیه پشت در اروپاست، اگر نمی‌خواهید ما به اتحادیه خاورمیانه‌ای می‌پیوندیم که احتمال این کار زیاد است. اتحاد خاورمیانه با جمعیت جوان و این همه امکانات و... که بالاخره عربستان هم به آن خواهد پیوست.

احمدی نژاد قبل از سفر به لبنان با امیر عبدالله تلفنی صحبت کرد، یعنی به لبنان سفر نکرد که جای عربستان را تنگ کند؛ بلکه به لبنان رفت با امکانات مالی عربستان و تکنولوژی ایران، یک لبنان بسیار پیشرفته خاورمیانه‌ای تولید کند؛ بتدریج دبی هم باید به این اتحادیه بپیوندد و کم کم همه کشورهای خاورمیانه باید به این اتحادیه بپیوندند و واحدهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی منطقه خاص خودشان شوند که امکان تحقق این کار زیاد است. به نظرم این کار قابل تحقق است و چند سال دیگر شاید 5 یا 10 سال به طول نکشد که این کار در خاورمیانه رخ خواهد داد و آن را خواهید دید و این سیستم در حال پیشرفت و توسعه است. پس انقلاب اسلامی یکی از این چرخش‌ها بود؛ چرخش‌هایی میان همه چرخش‌های جهان که در حال حرکت است و مانعی هم جلوی آن نیست.

یکی از بزرگان پست مدرن ـ میشل فوکو ـ که برای تهیه گزارش از طرف نشریه لوموند در جریان انقلاب اسلامی به ایران آمده بود، در گزارش‌هایش که بعدا در کتابی با عنوان «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند» منتشر شد، می‌نویسد که «ایرانی‌ها صد سال آینده را به ما نشان دادند و ایرانی‌ها با انقلاب صد سال نسبت به جهان جلوتر رفتند.»

نقش گفت وگوی ادیان در بحث تقابل و اهانت به مقدسات چه جایگاهی دارد؟

گفت و گوی ادیان فقط در سطح نخبگان مطرح است؛ اما اکنون مردم وارد صحنه شدند، حتی ممکن است دینی میان دینی تولید شود «بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد. پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند، بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما]» باید مشترکات ادیان مشخص شود که همان توحید است. اینها همان توحید، معاد، فطرت، حکمت، تعقل، تدبر، ایمان و... است، چه کسی مخالف اینهاست. این تغییرات در سطح عمومی در حال رخ دادن است. در چند سال آینده مسلما جریان جهانی متحول می‌شود؛ البته به نقش، برنامه و طرح‌های ما خیلی ارتباط دارد، همکاری ما و عربستان و امارات هم خیلی مهم است. نباید ملیت، کشور و... را دید؛ بلکه باید جهانی دید و فکر کرد.

    منبع: روزنامه جام جم، شماره 2976، 2/8/89، صفحه 11

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نیازی خطیر به نام هویت ملی

نیازی خطیر به نام هویت ملی

پژوهشکده تاریخ اسلام، نشست «هویت ملی در روند تاریخ از منظر روان شناسی»را با سخنرانی دکتر حسین مجتهدی برگزار کرد.
شگفت انگیز مثل عاشقی

شگفت انگیز مثل عاشقی

چه بسیار حلاج‌ها بر دار کردند به جرم او و چه بسیار مجنون‌ها که جان دادند با زمزمه اش و چه بسیار فرهادها در گور شدند از ترس فقدانش و چه بسیار زلیخاها پشت به دنیا کردند از غمش و چه بسیار شیرین‌ها به خواب ابدی رفتند با بیدادش و این طبیعت شگفت انگیز او بود که پود سرنوشت وفادارترین پیروانش را با تار رنج گره زند بر دار زمان.
آزاداندیشی

آزاداندیشی

رابطه میان سنت و مدرنیته یکی از دغدغه‌های اساسی روشنفکران ایران طی صد سال اخیر بوده است
موفقیت و موفقیت‌ها بخش اول

موفقیت و موفقیت‌ها بخش اول

موضوع این گفتگو چیزى نیست، جز موفقیت. استحضار دارید که مسئله موفقیت‌به‌صورت تقریبى هم در بین جوانها و هم در غیر جوانها موضوعیت دارد و در دوره‌کنونى به‌شدت بر این موضوعیت مقدار زیادى نیز افزوده شده است و کم نیستندکسانى‌که به موفقیت فکر مى‌کنند. نخستین سؤالى که قابلیت طرح دارد، این است که شما موفقیت به چه چیزى ‌مى‌گویید؟ موفقیت را چگونه تعریف مى‌کنید و نگاه‌تان به مسائل و زوایاى آن‌چگونه است؟
حرکت بین سنت و تجدد

حرکت بین سنت و تجدد

گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام والمسلمین علی باقری‌فر مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری دین پژوهشی بشرا

پر بازدیدترین ها

آزاداندیشی

آزاداندیشی

رابطه میان سنت و مدرنیته یکی از دغدغه‌های اساسی روشنفکران ایران طی صد سال اخیر بوده است
شگفت انگیز مثل عاشقی

شگفت انگیز مثل عاشقی

چه بسیار حلاج‌ها بر دار کردند به جرم او و چه بسیار مجنون‌ها که جان دادند با زمزمه اش و چه بسیار فرهادها در گور شدند از ترس فقدانش و چه بسیار زلیخاها پشت به دنیا کردند از غمش و چه بسیار شیرین‌ها به خواب ابدی رفتند با بیدادش و این طبیعت شگفت انگیز او بود که پود سرنوشت وفادارترین پیروانش را با تار رنج گره زند بر دار زمان.
نیازی خطیر به نام هویت ملی

نیازی خطیر به نام هویت ملی

پژوهشکده تاریخ اسلام، نشست «هویت ملی در روند تاریخ از منظر روان شناسی»را با سخنرانی دکتر حسین مجتهدی برگزار کرد.
بیرون آمدن از زندان حال

بیرون آمدن از زندان حال

تربیت فلسفی باعث می‌شود تا نگاه جوانان به مسائل هستی و جاودانگی و ابدیت دگرگون شود. با تربیت فلسفی رویکرد آنان به زندگی متفاوت می‌شود.
موفقیت و موفقیت‌ها بخش اول

موفقیت و موفقیت‌ها بخش اول

موضوع این گفتگو چیزى نیست، جز موفقیت. استحضار دارید که مسئله موفقیت‌به‌صورت تقریبى هم در بین جوانها و هم در غیر جوانها موضوعیت دارد و در دوره‌کنونى به‌شدت بر این موضوعیت مقدار زیادى نیز افزوده شده است و کم نیستندکسانى‌که به موفقیت فکر مى‌کنند. نخستین سؤالى که قابلیت طرح دارد، این است که شما موفقیت به چه چیزى ‌مى‌گویید؟ موفقیت را چگونه تعریف مى‌کنید و نگاه‌تان به مسائل و زوایاى آن‌چگونه است؟
Powered by TayaCMS