دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حجاب؛ گمشده‌ امروز

No image
حجاب؛ گمشده‌ امروز مصطفى شهیدى نسب
تبیین ضرورت مسئله‌ حجاب
... و لباس التقوى ذلک خیر ...، و پوشش حیاء آن بهتر ...
زن را نیمى از پیکر اجتماع دانسته‌اند و نقش او را در رشد و تعالى انسان و جامعه انسانى مهم تلقى کرده‌اند. زن افزون بر رسالت و مسئولیت تربیت نسلى مومن، معتقد و متعهد رسالت حضور در صحنه‌هاى اجتماع را نیز دارد. به دیگر سخن بیدارى و هوشمندى زن در گرو قرار گرفتن در گردونه‌هاى اجتماع و آگاه شدن از چگونگى مسائل آن است. فساد آفرینى و دگرگون ساختن موضع اجتماعى زن و تبدیل نمودن او به عنصرى هوس‌آفرین بزرگترین ظلمى بوده که به زن روا شده است.
در اوج شکوفایى علم و صنعت، در جهان امروز، الهامات درونى زن، لگد مال هوس‌هاى زودگذر و سود جویى‌هاى اقتصادى گردید. قانون الهى حجاب نادیده گرفته شده و به نام آزادی! فرهنگ و بى‌بند و بارى ترویج گردید. غم‌انگیز‌ترین فاجعه آن است که به تدریج خودآرایى ارزش شد! و وسیله پیشرفت قلمداد گردید و حجاب ارتجاع نام گرفت و علامت عقب ماندگى معرفى شد.
ریشه‌ بیشتر انحرافات دینى و اخلاقى نسل جوان را باید در لابه‌لاى افکار و چنین عقایدى جستجو کرد. انحرافات عملى که در مسئله حجاب به وجود آمده است مبناى جنجال تبلیغاتى عده‌اى علیه اسلام شده است.
پرداختن به مسئله‌ حجاب و ضرورت الگوگیرى از فرهنگ ناب فاطمى در عصر امروز، از عمده‌ترین ضرورت‌هاى فکرى و فرهنگى در حال حاضر است. زیرا حجاب و بدحجابی، مهمترین نماد دیندارى و پایبندى به ارزش‌هاى الهى در جامعه‌ دینى ما به شمار مى‌رود. «پوشش و لباس انسانى پرچم وجود اوست. پرچمى که او بر در خانه خودش نصب کرده است و با آن اعلام مى‌دارد که از کدام فرهنگ تبعیت مى‌کند.»
دفاع از فرهنگ فاطمى و تبیین آثار مثبت آن به عنوان مترقى‌ترین و متعالى‌ترین طرح براى حضور اجتماعى زنان و به عنوان تنها نسخه شفابخش براى زن امروز از رسالت‌هاى مهم فرهنگ فاطمى است که با توجه به اهمیت مسئله و تمرکز دشمن بر این مهم، صاحبان فکر و اندیشه و اربابان خود باید بیش از گذشته این فرهنگ را به انسان امروز عرضه نمایند.
فلسفه‌ حجاب
علت اساسى پیدایش حجاب، حس و غریزه زن در حفظ و حراست خود در برابر مردان است. نقطه ضعف مرد نیازى است که خلقت در او نهاده و او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوق کرده است.
حجاب در اسلام از این منشا سرچشمه مى‌گیرد که محل انواع التذاذهاى زن و مرد از یکدیگر باید تنها محیط خانواده باشد و اجتماع منحصرا باید محل کار و فعالیت باشد.
فلسفه حجاب از دیدگاه اسلام را مى‌توان در چهار بخش خلاصه کرد: -1 آرامش روانی: غریزه جنسى که یک میل اشباع نشدنى است. این میل برخلاف دیگر امیال پس از سیر شدن یا به صورت حرص یا تنوع‌پرستى و یا عشق و غزل درمى‌آید. براى حفظ آرامش روانی، گرچه برهنگى از انحراف‌هاى مخصوص زنان است، وظیفه مشترک مرد و زن این است که حق خیره شدن به هم را به قصد لذت جویى ندارند. -2 استحکام پیوند خانوادگی: فلسفه پوشش و منع کامیابى جنسى از غیر همسر مشروع این است که همسر قانونى شخص از لحاظ روانی، عامل خوشبخت کردن اوست.
-3 استوارى اجتماع: کشاندن تمتعات جنسى از محیط خانه به اجتماع نیروى کار اجتماع را تضعیف مى‌کند و البته پوشاندن بدن به جز قرص صورت و کفین مانع فعالیت‌هاى اجتماعى زن نمى‌شود و در واقع فرض اول فلج کردن کل اجتماع است. -4 ارزش و احترام زن: برترى عاطفى قلبى تنها راه حفظ برترى زن بر مرد است. بر مبناى تعالیم اسلام هر اندازه زن عفیف‌تر باشد بر احترامش در نزد مرد افزوده مى‌شود.
ایرادهاى وارد بر مسئله حجاب
1 - حجاب و آزادی: هیچ کس نباید بدون دلیل زندانى گشته و آزادى‌اش سلب گردد- در جواب باید گفت فرق است بین پوشیده بودن بدن و در خانه زندانى شدن، حجاب وظیفه خاص زن در چگونگى معاشرت است و تحمیلى از سوى مرد بر او نیست و هدف آن کرامت بخشیدن به زن است.
-2 رکود فعالیت‌ها: چون هر استعداد طبیعى مبناى یک حق طبیعى است و چون اجتماع محل شکوفایى استعدادها مى‌باشد پس حجاب زنان مانع رشد استعدادهایشان مى‌شود. در جواب مى‌گوییم که حجاب اسلامى هیچ گاه حکم به حبس زن در خانه را نمى‌دهد تا جامعه را از وجود زن و شکوفایى استعدادهاى او محروم نماید بلکه با تعیین حدود و الزام زن به عمل به آن، ایشان را از چشم‌چرانى و فساد اخلاق مردان در امان نگه داشته است در حالى که ترویج بى‌بند و بارى نیروى تمام افراد جامعه را فلج مى‌کند.
-3 افزایش التهاب: فروید و راسل معتقدند که ایجاد حریم بین زن و مردم موجب تحریک بیشتر غریزه جنسى مى‌شود. فلذا حتى‌المقدور باید غریزه جنسى را آزاد گذاشت تا عوارض ناشى از آن واقع نشود- در این صورت بعد از مدتى مردم از آن خسته شده و دیگر سراغ مسائل جنسى نمى‌روند- در جواب مى‌گوییم برداشتن قیود در غریزه جنسى عشق واقعى را مى‌میراند و بى‌بند و بارى را افزایش مى‌دهد. با توجه به اشباع ناپذیر بودن غریزه جنسى فرض فوق صحیح نمى‌باشد. زیرا شهوت از لحاظ جنسى محدود است ولى از لحاظ روحى بعد از تمتع زیاد به صورت یک عطش در مى‌آید که هوس نامیده مى‌شود. این هوس پخش کننده نیروها، سطحى و متمایل به تنوع و تفنن است. همانطور که محرومیت‌ها باعث طغیان این میل مى‌شود، تسلیم مطلق شدن در برابر آن نیز همین اثر را دارد. در حقیقت براى آرامش این میل دو چیز لازم است 1 -ارضاى آن در حد طبیعى و -2 جلوگیرى از تحریک و تهییج آن- قاعده «الانسان حریص على منع» در این باب در صورتى صحیح است که انسان از چیزى منع و بعد به سوى آن تحریک شود. پس با جلوگیرى از تحریک مى‌توان جلوى این حرص را هم سد کرد.
عناصر حجاب
-1 استیذان: اسلام رسم غلط بى‌اجازه وارد شدن را به دو دلیل نسخ کرد -1 امنیت ناموس -2 حفظ اسرار و دستور به استعلام بوسیله گفتن الله اکبر و سبحان الله، در سوره ‌نور آیه 27 مى‌خوانیم‌ «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حق تستاذنوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیرلکم لعلکم تذکرون» پس مى‌بایست قبل از ورود به هر مکان مسکونى اجازه گرفت و حتى در تعالیم اسلامى آمده است اگر صاحب خانه به شما اجازه‌ ورود نداد، برگردید و ناراحت هم نشوید.
-2 غض بصر: غض به معناى صرفنظر کردن و کم کردن و عبن و بصر به معناى چشم و دیدن هستند، پس غض بصر یعنى کم کردن نگاه و عدم خیره شدن - در این باب در قرآن کریم آمده است: قل للمومنین یغضوا من ابصارهم ... (نور- آیه 30)
-3 سترعورت: در قرآن کریم در دو جا حفظ مزوج به معناى ستر عورت و حفظ از نگاه کردن دیگران است- یکسان بودن دو حکم غض بصر و حفظ فرج براى زن و مرد نشانگر تاکید اسلام بر سالم بودن جامعه است.
کیفیت پوشش:
واژه‌ حجاب به دو معنى «پوشیدن» و «پرده و حجاب» مى‌باشد. واژه‌هایى که در قرآن کریم بدین منظور به کار رفته است عبارتند از: جلباب، خمار، جیب و واژه‌هاى مرتبط با این بحث زینت و تبرج است.
در مورد واژه‌ جلباب در قرآن مى‌خوانیم «یا ایها النبى قل لازواجک و نباتک و نساء المومنین یونین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنى ان یعرض فلا یوذین» با جمع کردن نظرات مختلف مى‌توان به این نتیجه دست یافت که مراد از جلباب پوششى است که از روسرى بزرگتر و از چادر کوچکتر است و مطابق این آیه زنان مومنین باید آن را جمع و جور کنند نه آنکه آن را آزاد بگذارند به طورى که گاه و بى‌گاه کنار رود و بدن آشکار گردد.
در جایى دیگر در قرآن کریم مى‌خوانیم «ولیضربن بخمر على جیوبهن» (نور30 ) جمع نظرات مفسرین تکیه بر این دارد که مراد از خمر همان روسرى است و در این آیه شریفه دستور داده شده است به اینکه زنان بایستى روسرى‌هاى خویش را بر گریبان‌هاى خود بیندازند و نه آن را به صورتى بکار ببرند که گردن و قسمت‌هاى دیگر از سر و سینه‌ آنها مشخص باشد.
در سوره احزاب آیه 32 آمده است: «یا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتقیتن ... و لا تبرجن تبرج الجاهلیه» در آیه فوق به زنان پیامبر توصیه مى‌شود که ...« هرگز مانند دوره‌ جاهلیت نخستین خودآرایى نکنید...»
تبیین دقیق واژه‌ تبرج در بحث حجاب سودمند است. مراد از تبرج در آیه مزبور این است که زن زیبایى‌هایش یا زینت‌هایش را در مقابل نامحرم آشکار سازد.
بحث از اینکه مراد از زیبایى‌ها و زینت‌ها چیست، بحثى است که همچنان نیز در مورد آن اختلاف است اما اگر بخواهیم جمع‌بندى از این مباحث ارائه کنیم باید بگوییم که زینت در مقابل شین به معناى زشتى است و مفسرین خضاب، انگشتر و ... را که در چهره و دو دست تا مچ به کار مى‌رود را مصداق زینت دانسته‌اند.
در نهایت اگر بخواهیم مشخصات پوشش مناسب را از نگاه امروزى بیان کنیم مى‌توانیم آن را در هفت بخش خلاصه کنیم. لباس‌هاى مورد استفاده بویژه براى زنان باید داراى مشخصه‌هاى زیر باشد: -1 نازک نباشد -2 ساده باشد و زینت‌هاى پوشیده را نمایان نسازد3 -مهیج نباشد -4 لباس شهرت نباشد (انسان را انگشت نما نکند)-5 لباس جنس مخالف نباشد- در اینجا متذکر مى‌شویم که معصومین علیهم السلام همواره از تشبیه شدن مرد به زن و زن به مرد در پوشیدن لباس نهى نموده‌اند زیرا زن باید هویت خویش را پاس بدارد. -6 لباس دشمنان اسلام نباشد. از امام صادق علیهم السلام روایت شده است که «خداوند به پیامبرى از پیامبران خود وحى کرد به قوم خود بگو لباس دشمنان مرا به تن نکنید و ... و خود را به شکل و قیافه دشمنان در نیاورید که دشمن من ‌‌خواهید بود.
فاطمه زهرا (س) مظهر عفاف
فاطمه (س) نمونه عالی، عمل به فریضه الهى حجاب است، وقتى آیه معروف حجاب از طرف خداوند تبارک و تعالى نازل شد، فاطمه (س) در عمل به این فریضه پیشتاز بودند و تبدیل به الگویى ربانى براى جامعه بشریت شدند، تا حدى که مظهر عفاف و حجاب شدند و حجت را بر همه تمام کردند.
ایشان ملاک و صراط مستقیم زن مسلمان شدند و پوشیدگی، تبدیل به نمود بارز مکتب ایشان شد و با ارائه الگوى عملی، برنامه حضور زن در جامعه با حفظ حریم عفاف و پوشش، را تبیین و ترسیم نمودند.
حضرت زهرا (س) نشان دادند که یک زن مى‌تواند در عین برخوردارى از پوشش و حجاب و با حفظ سرمایه و دارایى فطرى خود که عفاف و حیاست، در جامعه هم تاثیرگذار باشد و هم تحویل آفرین.
آن روز که فاطمه زهرا (س) و على (ع) در آغاز زندگى مشترک خود براى تقسیم کار نزد رسول گرامى اسلام (ص) شتافته و از‌ آن حضرت کسب تکلیف نمودند، رسول خدا (ص) فاطمه (س) را مامور به انجام کارهاى داخل خانه کرد و على را نیز به امور خارج از منزل مامور ساخت و این چنین موجب شادمانى فراوان بانوى دو عالم شدند.
اصول رفتارى حاکم بر حضور اجتماعى فاطمه (س)
1 -رعایت کامل پوشش: ایشان در عین رعایت کامل پوشش، از رسالت‌هاى اجتماعى خود غافل نبودند و هر وقت که ضرورت اقتضا مى‌کرد با حجاب کامل در عرصه‌ فعالیت‌هاى اجتماعى وارد مى‌شدند. دفاع حضرت زهرا (س) از ولایت و حقوق به یغما رفته‌ امیر مومنان (ع) موجب مى‌شود که به مناظره‌ علمى بپردازد ولى در عین حال لحظه‌اى از پرده عفاف و حجاب بیرون نرفت و طبق نقل مورخان ایشان در حالى وارد مناظره علمى مى‌شد که مقنعه و روسرى‌اش را بر سر محکم بسته بود و در میان زنان متدین در پشت پرده قرار گرفته بودند طورى که مردان ایشان را نمى‌دیدند.
2 - پرهیز از نامحرمان: ایشان در پاسخ به این سوال پیامبر که چه روش و سیره‌اى براى زندگى بانوان بهتر است، فرمودند: «براى زنان بهتر آن است که نه مردان آنان را ببینند و نه آنان مردان را.
البته لازم به ذکر است که در شرایط عادی، ملاقات زنان با مردان ممنوعیت شرعى و قانونى ندارد و زنان مى‌توانند با رعایت ارزش‌هاى اسلامى و اخلاقى به عرصه‌هاى اجتماعى وارد شوند. حکم بیان شده در روایت یک توصیه‌ اخلاقى است نه یک حکم قانونی
ضرورت الگو پذیرى زنان از نحوه حضور اجتماعى فاطمه زهرا (س)
نیاز به الگو، ریشه در فطرت انسان دارد و بى‌توجهى به الگوهاى ربانى و متعالى خسارت‌هاى جبران ناپذیرى به فرهنگ و ساختار ارزشى جامعه وارد مى‌کند که شاید وجود بسیارى از بحران‌هاى بى‌شمار اخلاقى و ارزشى در قرن معاصر به این مسئله باز مى‌گردد. به جرات مى‌توان گفت که علمى‌ترین و پیروزمندانه‌ترین وسیله براى تربیت، ارائه یک نمونه عملى و سرمشق عینى است. امروزه ضرورت وجود الگو با اهمیت‌تر و حساس‌تر شده است زیرا وجود نسخه‌هاى پیچیده‌ بشرى و عدم توفیق آنها در درمان بشر، بیش از گذشته فرد را دچار خلا و متحیر و سرگردان نموده است.
این ضرورت براى جامعه زنان که نقشى مهم فرهنگ سازى را بر عهده دارند و صلاح و فساد جامعه مربوط به این قشر است اهمیت بیشترى پیدا مى‌کند و به همین دلیل است که نظام سلطه، براى تغییر فرهنگ زنان در سطح بسیار وسیع به ارائه الگوهاى کاذب مى‌پردازد. بنابراین الگویى چون فاطمه زهرا(س) براى زنان افقهاى جدیدى از سعادت را به روى جوامعه گشوده است. معرفى حضرت فاطمه زهرا (س) به جهانیان به عنوان یک الگوى برتر مى‌تواند بهترین مرجع براى رفع سرگردانى‌ها و مشکلات پیش‌رو باشد و زن امروز مى‌تواند هر پرسشى را که در زمینه کیفیت زندگى خود دارد با مراجعه به افکار بلند ایشان و منش زندگى او بدست آورد.
منابع:
1 -قرآن کریم
2 - مسئله حجاب، مرتضى مطهری، انتشارات صدرا، قم
3 - حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، فتحیه فتاحى زاده، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه‌ قم، 1376
-4 حجاب در ادیان الهی، على محمدی، آشنانی، نشر یاقوت، قم، 1378
-5 وسائل الشیعه، ج 11
-6 بحار الانوار، ج 23

منبع : روزنامه رسالت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS