دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حق حیات Right to life

حق حیات مشابه بسیاری از حقوق مندرج در اسناد بین المللی مورد تعریف قرار نگرفته اما این اصطلاح در مقایسه با سایر اصطلاحات از معنای نسبتاً روشنی برخوردار است.
حق حیات  Right to life
حق حیات Right to life

حق حیات مشابه بسیاری از حقوق مندرج در اسناد بین المللی مورد تعریف قرار نگرفته اما این اصطلاح در مقایسه با سایر اصطلاحات از معنای نسبتاً روشنی برخوردار است. بدین ترتیب وقتی گفته می‌شود کسی حق حیات دارد بدان معناست که آن فرد حق زندگی دارد و زندگی‌اش مصون از تعرض دیگران است. این حق را می‌توان منشأ حقوق بشر دانست زیرا از آنجایی که حقوق بشر منوط و متوقف بر زنده بودن ابناء بشر است از این جهت حق زندگی بر حقوق دیگر اولویت دارد و بدون آن بقیه حقوق ارزش و کاربردی ندارند.[1] چرا که بدون وجود زیستی آن موضوع سایر حقوق نیز منتفی می‌شود.

حق حیات بنیادین‌ترین و اساسی‌ترین حق بشری می‌باشد که پایه و اساس تمامی حقوق بشر محسوب می‌شود. کمیته حقوق بشر نیز این حق را به عنوان یکی از عالی‌ترین و والاترین حق بشری برشمرده است.[2] سایر مراجع و نهادهای قضایی و شبه قضایی بین المللی و منطقه‌ای نیز هر یک مکرراً درباره اهمیت و جایگاه ویژه این حق متذکر شده و موارد نقض آن را به دقت مورد ارزیابی قرار داده‌اند.[3]

این حق در زمره حقوق نسل اول یعنی حقوق مدنی و سیاسی می‌باشد.

‌أ. منابع حمایت از حق حیات

حق حیات در تمامی منابع حمایت از حقوق بشر به رسمیت شناخته شده‌اند. از جمله مهمترین منابع حمایت از حق حیات می‌توان به معاهدات حقوق بشری اشاره نمود، که در آنها حق حیات صریحاً به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قرار گرفته است. هر چند میان معاهدات حقوق بشری تفاوتهای زیادی وجود دارد.[4] اما با صرف نظر از چنین امری، حق حیات در تمامی معاهدات مورد حمایت قرار گرفته که از آن میان به برخی از مهمترین نمونه‌ها اشاره می‌نمایم. اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)[5] به عنوان نخستین سند بین المللی در حمایت از حقوق بشر در ماده 3 خود طی عبارتی مختصر حق حیات را به این شرح به رسمیت شناخته که:

«هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.»[6]

اما در نقطه مقابل میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)[7] که یکی از مهمترین اسناد الزام آور بین المللی در حمایت از حقوق بشر است به نحو مفصل تری مسأله حق حیات را مطرح نموده و ضمن به رسمیت شناختن حق مزبور، مقرراتی را هم درباره مجازات اعدام مطرح نموده است. نخستین ماده بخش سوم میثاق مزبور (ماده 6) که حقوق ماهوی میثاق در این بخش برشمرده شده‌اند اختصاص به این حق پیدا کرده و مقرراتی به شرح زیر در آن گنجانده شده است:

«1- حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است. (هر شخص حق ذاتی به حیات دارد). این حق باید به موجب قانون حمایت شود. هیچ فردی را نمی‌توان بطور خودسارنه از زندگی محروم کرد.

2- در کشورهایی که مجازات اعدام لغو نشده، صدور حکم اعدام جایز نیست مگر در مورد مهم‌ترین جرایم طبق قانون لازم الاجرا در زمان ارتکاب جرم که آن هم نباید با مقررات این میثاق و کنوانسیون مربوط به جلوگیری و مجازات جرم کشتار دسته جمعی (ژنوساید) منافات داشته باشد.

3- اجرای این مجازات جز به موجب حکم قطعی صادره از دادگاه صالح جایز نیست. و....»[8]

به این ترتیب ماده 6 میثاق بین الملل حقوق مدنی و سیاسی طی 6 بند مقررات نسبتاً دقیقی را در حمایت از حق حیات وضع نموده است.

زیرا برخلاف ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر که حق حیات را در کنار حقوقی چون آزادی و امنیت شخصی به رسمیت شناخته، میثاق حق مزبور را بطور مستقل مورد توجه قرار داده و با افزودن صفت «ذاتی» به این حق نشان داده که این میثاق در صدد حمایت از حق حیات با کیفیت خاصی می‌باشد و مرادش از به رسمیت شناختن چنین حقی حمایت از صرف وجود حیوانی و زیست شناختی انسان نیست بلکه هدفش حمایت از حیات انسان با بهره‌مندی از کرامات شایسته به خودش می‌باشد. مضافاً به این که میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به مسأله مجازات اعدام نیز پرداخته و مقررات دقیقی را در راستای اعمال محدودیت بر وضع و کاربرد چنین مجازاتی تدوین نموده تا بدین وسیله حمایت بیشتری از حق حیات افراد در برابر اقدامات دولتها به عمل آورد، امری که در هنگام تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز لزوم توجه به آن در مذاکرات مربوط به تدوین این سند مطرح شده بود اما به جهت اختلاف نظر زیاد دولتها مسکوت گذاشته شد و در نهایت در تدوین متن نهایی اعلامیه جهانی هیچ اشاره‌ای به آن صورت نگرفته است.[9]

در سطح منطقه‌ای نیز نظامهای منطقه‌ای حقوق بشر در اسناد بسیار مهمی که در این نظامها تدوین شده‌اند مقرراتی را در به رسمیت شناختن و حمایت از حق حیات گنجانده‌اند. از جمله این اسناد می‌توان به منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها (1981)[10]

که در ماده 4 حق حیات را به رسمیت شناخته و کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی[11](1950) (که در ماده 2 مقرراتی را در جهت حمایت از حق حیات مقرر نموده) و کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر[12](1969) (که در ماده 4 آن مقررات دقیقی مشابه میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در حمایت از حق حیات گنجانده شده) اشاره نمود. ماده 2 اعلامیه حقوق بشر در اسلام[13](1990) یا «اعلامیه قاهره» و ماده 5 منشور عرب درباره حقوق بشر (1994)[14]نیز حق حیات را به رسمیت شناخته و آن را مورد حمایت قرار داده‌اند. تعداد معاهداتی که در آنها حق حیات به رسمیت شناخته شده بسیار زیاد است و در اینجا صرفاً از باب نمونه به برخی از آنها اشاره نمودم. حق حیات نه تنها در مقررات و اسناد مربوط به حقوق بشر مورد حمایت قرار گرفته بلکه علاوه بر این حتی در اسناد مربوط به حقوق بشر دوستانه نیز مورد حمایت قرار گرفته که از جمله مهمترین آنها می‌توان به ماده 3 مشترک کنوانسیونهای چهارگانه ژنو اشاره نمود.[15] علاوه بر معاهدات حقوق بشری، در سایر منابع حقوق بشر از قبیل عرف بین المللی، اصول کلی حقوقی و تصمیمات قضایی نیز حق حیات در زمره حقوق بنیادین بشر به رسمیت شناخته شده است.[16] بنابراین هیچ تردیدی در این که حق حیات در زمره حقوق به رسمیت شناخته شده نظام بین المللی حقوق بشر است وجود ندارد.

‌ب. ویژگی‌های حق حیات

از جمله مهمترین ویژگی‌های حق حیاتی که در نظام بین المللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده این که حق مزبور آنچنان که در بند 2 ماده 4 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) نیز به آن تصریح شده در زمره حقوق غیر قابل انحراف (غیرقابل تعلیق)[17] به شمار می‌آید که حتی در شرایط و اوضاع و احوال جنگی و وضعیتی که خطری عمومی حیات ملتی را تهدید می‌کند قابل نقش یا تعلیق نیست و در همه حال باید مورد حمایت قرار گیرد. دیگر ویژگی مهم حق مزبور این است که این حق نه تنها جزء قواعد مسلم عرفی بین المللی محسوب می‌شود.

بلکه علاوه بر آن می‌توان ادعا نمود این حق جزء قواعد آمره حقوق بین الملل محسوب می‌گردد.[18]

‌ج. مسایل مرتبط با حق حیات

از آنجایی که حق حیات از جایگاه و اهمیت فوق‌العاده‌ای در نظام حقوق بشر برخوردار می‌باشد، مسایل و مباحثی که در ارتباط با این حق می‌باشند نیز بسیار متنوع و گسترده می‌باشد. از جمله برخی از مهمترین موضوعات و مسایلی که با این حق مرتبط می‌باشند می‌توان به بحث از مجازات اعدام، سقط جنین، مرگ آسان یا مرگ از روی ترحم و...اشاره نمود. در بحث از مجازات اعدام عمده سؤال متوجه این امر است که آیا در شرایط کنونی مطابق با استاندارد ملی به رسمیت شناخته شده بین المللی کاربرد چنین مجازاتی مغایر با حق حیات نیست؟ مسأله سقط جنین با صرف نظر از مباحث اخلاقی که درباره آن مطرح است بیشتر مرتبط با معیارهای شروع حیات و در واقع زمان دقیق بهره‌مندی از حمایتهای به رسمیت شناخته شده حق حیات مرتبط می‌باشند. در مرگ آسان یا مرگ از روی ترحم تیز با این سؤال اساسی مواجهیم که آیا تجویز چنین امری می‌تواند مغایر با تعهد دولتها در حمایت از حق حیات افراد محسوب شود یا خیر؟[19] به این ترتیب هر یک از این موضوعات بطور مستقیم با بخشی از حق حیات مربوط می‌باشد. تعداد این گونه مسایل منحصر به این موارد نیست و حتی خود موضوعات مطرح شده نیز از ابعاد گوناگونی می‌تواند مورد بحث قرار گیرد که هر یک از آنها تحت عناوین مستقلی طرح شده‌اند.

‌د. تعهدات دولتها در قبال حمایت از حق حیات

بطور کلی تعهداتی که دولتها در قبال حمایت از حق حیات دارند بیشتر مرتبط با وضعیت عضویت آنها نسبت به معاهداتی است که آن را به تصویب رسانده‌اند ولی عمده تعهدات در این زمینه برای تمامی دولتها یکسان است. ابتدا ذکر این نکته ضروری است که دولتها علاوه بر آنکه دارای تعهداتی منفی در قبال حمایت از حق حیاتند به همان نحو دارای تعهداتی مثبت در این خصوص نیز می‌باشند. به این ترتیب نخستین تعهدی که دولتها در قبال حق حیات دارند آن است که این حق را به رسمیت شناخته و آن را محترم بشمارند. بدین منظور ضروری است که دولتها با تدوین قوانین و مقرراتی حق حیات افراد را مورد حمایت قرار داده و از نقض حیات آنها توسط عوامل دولتی یا دیگر افراد خصوصی جلوگیری نمایند و در صورت بروز تخلف عوامل آنها را مجازات نمایند. در همین راستا تعهد به انجام تحقیقات فوری و کافی دربارۀ مرگها یکی از اقداماتی است که باید توسط دولتها انجام شود. تعهد به فراهم آوردن حداقل امکانات کافی جهت معاش و خدمات پزشکی و ایجاد محیط زیست سالم و...از دیگر تعهدات دولتها در این راستا می‌باشد. آنگونه که کمیته حقوق بشر نیز به آن تصریح نموده، اینک قلمرو تعهدات دولتها به ویژهتعهدات مثبت) بسیار گسترده می‌باشد و حتی شامل تعهد ابتدایی آنها به جلوگیری از جنگها، اقدامات ژنوساید و دیگر اقداماتی که منجر به نقض گسترده و خودسرانه حیات می‌شود نیز می‌گردد.[20]

‌ه. حق حیات در ایران

در جمهوری اسلامی ایران تحت تعالیم و آموزه‌های اسلامی حق حیات افراد در قانون اساسی محترم و مصون از تعرض شمرده شده است. در اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده؛ «حیثیت، جان، مال، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند. قانون مجازات اسلامی نیز در ماده 205 مقرر نموده است که قتل عمد موجب قصاص است و بدین ترتیب در صدد حمایت از حق حیات افراد در مقابل تعرض دیگران برآمده است. با این حال میان موضع گیریهای نظام بین المللی حقوق بشر در قبال برخی از مسایل مرتبط با حق حیات از جمله مجازات اعدام با آنچه نظام جمهوری اسلامی ایران به آن پایبند است تعارضاتی مشاهده می‌شود که بررسی این امر جایگاه مفصلی را برای بحث می‌طلبد.[21] در تعالیم آسمانی اسلام قتل انسان برابر با قتل تمامی مردم به شمار آمده[22] وهمواره در آموزه‌های اسلامی از کشتن افراد بدون مجوز شرعی نهی شده و کشتن انسان بی گناه جزء بالاترین و بزرگترین گناه برمشرده شده است.

    پی نوشت:
  • [1] . شریفیان، جمشید؛ راهبرد جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق بشر در سازمان ملل متحد، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1380، چاپ اول، ص 444 و 382.
  • [2] . Human Rights committee, General comment no.6(1982), para.
  • [3] . for ex see: MC cann v. uk. APP. NO 18 , 84 /91 , Series A, no. 324, 27. 9. 95 (1996) 21 EHRR 97 , para. 147.
  • [4] . برای توضیح در این خصوص ر.ک: سید فاطمی، سید محمد قاری؛ حقوق بشر در جهان معاصر (دفتر اول درآمدی بر مباحث نظری: مفاهیم، مبانی،قلمرو و منابع)، تهران، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، 1382، چاپ اول، ص 203-177.
  • [5] . universal Declaration of Human Rights (1948) (UDHR), un GA Res. 217 A(III) 10 Dec. 1948.
  • [6] . UDHR (1948),Art. 3.
  • [7] . Internatio covenant on civil and political Rights (ICCPR) (1966), UN GA Res. 2200A (XXI), 16 Dec 1966.
  • [8] . ICCPR (1966), ART.6.
  • [9] . UN Doc. A/ 2929, chapter VI, SEC.1, 2 ,3 , UN Doc A/3764,Sec.114.
  • [10] . African clarter on Human and peoples Rights (1981), 27 june 1981 Inforce 21 oct. 1986,oAu Doc. CAB/ LEG/67/3REV.5(1981).
  • [11] . European convention for the protection of Human Rights and Fundamental Freedoms (1950), 213 UNTS221.
  • [12] . American convention on Human Rights (1969), 22 Nov 1969, Inforce 18 july 1978 , sam jose , 5 ASTS 36, (1970) 9 ILM 673 , VOL. II.
  • [13] . The cairo Declaration on Human Rights in Islam , Annex to Res no. 49/39-p.
  • [14] . Arab charter on Human Rights (1994), Adopted by the league of Arab states on 15 sep. I994, by Res. No . 5437.
  • [15] . common Art. 3 of the four Geneva conventions.
    برای دیدن بحثی کوتاه پیرامون ماده ر.ک: ممتاز، جمشید، رنجبریان، امیرحسین؛ حقوق بین الملل بشر دوستانه مخاصمات مسلحانه داخلی، تهران، نشر میزان، بهار 1384، چاپ اول، ص 45-41.
  • [16] . For EX. See: Human Rights committee, General comment NO24 (52), 1994, para.8.
  • [17] . Non- Derogable Rights
  • [18] . B.G. Ramcharan, The Right to life , Netherlands international law Review, 1983, pp. 307-308
  • [19] . برای دیدن مباحثی کوتاه و مختصر در خصوص این موارد ر.ک: سید فاطمی، سید محمد قاری؛ حق حیات، تهران، مجله تحقیقات حقوقی، شماره 32-31، زمستان 1379، ص 166-159.
  • [20] . Human Rights committee, General comment no. 6 , para.2
    برای توضیح بیشتر می‌توانید به منابع زیر مراجعه کنید:
    Sarah Joseph. Jenny Schltz and Melissa Castan , The International covenant on civil and political Rights (cases, materials and commentary) , oxford university press, first published, 2000.
  • [21] . برای دیدن بحثی کوتاه در این خصوص ر.ک: مهرپور، حسین؛ حقوق بشر در اسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ دوم، 1386، ص 176-173.
  • [22] . مائده، 31.

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS