مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
استقلال در سیره امام حسین (ع)
26 دی 1386, 0:0
استقلال در سیره امام حسین (ع)
استقلال در سیره امام حسین (ع) خبرگزاری فارس: به امام حسین(ع) گفته بودند مجبورى یا صلح کنى یا جنگ را بپذیرى و در هدف، اصول و روش مستقل نباشى. اما امام حسین(ع) با زمینه سازىها و فراهم آوردن مقدمات مناسب راه سومى را برگزید نه صلحى که آنان گفته بودند، و نه جنگى که آنان انجام داده بودند. امام حسین - علیه السلام - بعد از مرگ معاویه، چهار خطبه مهم ایراد فرمود: 1 - اولین خطبه حضرت هنگام بیرون آمدن از مدینه و حرکت به سوى مکه بود؛(1) 2 - دومین خطبه موقعى که تصمیم گرفت از مکه خارج شود؛(2) 3 - سومین خطبه شب عاشورا؛(3) 4 - چهارمین خطبه روز عاشورا.(4) امام حسین - علیه السلام - هنگام بیرون آمدن از مدینه با خطبهاى خیلى ظریف با مردم سخن گفت. مردم مدینه تقریبا هشتاد درصد از سخنان او را پذیرفتند و گفتند حق با توست و هنگامى که یزید مردم مدینه را قتل عام کرد مردم متوجه شدند که بیست درصد بقیه سخنان حضرت هم درست بوده است. ما از میان این چهار خطبه به جهتى بخش هایى از خطبه حضرت را در روز عاشورا گزارش مىکنیم. این بخش از خطبه چون خطاب به اصحاب خاص خود است، بسیار با اهمیت است. البته براى تاریخ و بقیه مردم هم مفید است؛ چون هم درد دل است و هم کشف اسرار و هم اصل مطلب است. حضرت فرمود: «ألا ان الدعى ابن الدعى قد رکز بین اثنتین، بین السلة و الذلة، و هیهات منا الذلة یأبى اللَّه لنا ذلک و رسوله و المومنون و حجور طابت و طهرت و أنوف حمیة و نفوس أبیة من أن تؤثر طاعة اللّئام على مصارع الکِرام.»(5) «آگاه باشید! این ناپاک زاده، زنا زاده پسر زنازاده، مرا بین جنگ و ذلت مخیر کرده و به راستى چقدر ذلت از ما دور است. خدا، پیامبرش، مؤمنان، دامنهاى پاکِ [مادران]، غیرتمند مردان و سرافرازان - که کشته شدن در قتلگاه جوانمردان را بر اطاعت از فرومایگان بر مىگزینند - ذلتپذیرى و زبونى را بر ما نمىپسندند.» امام حسین - علیه السلام - را این ناپاک زاده بین شمشیر - که نتیجه آن کشته شدن است - و بین اسیرى و تسلیم - که نتیجه آن خوارى است، مخیر کرده است. به معناى امروزى بین جنگ و صلح و تنها دو راه پیش پاى او گذاشته است. حضرت از این سخن بسیار ناراحت شده بود؛ زیرا سیدالشهداء - علیه السلام - در اصول، امامت و هدف مستقل است، پیروان او نیز چنیناند و این راه اصلى است، چون هر کس در دنیا چنین استقلال داشته باشد، او شایستگى بزرگترى و رهبرى جامعه را دارد. حال به امام حسین - علیه السلام - گفتهاند که تو نباید مستقل باشى و باید از جنگ و صلح یکى را انتخاب کنى! صلح، در بیشتر موارد جایى است که یک ضعیف وجود دارد و یک قوى، و طرف قوى خواستهاى دارد که خواسته خود را دنبال مىکند و طرف ضعیف چون ناتوان است یا باید نابود شود یا تسلیم، و وقتى ضعیف صلح را مىپذیرد به این معناست که ضعیف شده و به طور کلى از بین مىرود و صلح را اختیار مىکند تا پایدارى و نجات پیدا کند. البته صلح خوب هم داریم. اما در چند جنگ صورت مىگیرد: 1 - در جایى که طرف قوى از باقى ماندن طرف ضعیف مىترسد و براى اطمینان خاطر، طرف ضعیف را نابود مىکند؛ 2 - عدم توافق اصولى دو طرف؛ مثلاً زمانى راه را بر حضرت ابراهیم - علیه السلام - مىبندند و مىگویند باید مالیات بپردازى تا در صندوقى که همسر تو در آن است را باز نکنیم،(6) که این جنگ ندارد و با پول مسأله حل مىشود. اما زمانى قوى خواستهاى دارد و ضعیف هم نمىتواند بپذیرد، در نتیجه جنگ صورت مىگیرد. 3 - جایى که قطعا بخواهند یک طرف را از بین ببرند؛ چه صلح کند یا نه، که در اینجا مسلما جنگ آغاز مىشود و صلح معنا ندارد. در مورد سیدالشهداء - علیه السلام - چنین بود که یزید تصمیم گرفته بود و به اصطلاح تصویب کرده بود که امام حسین - علیه السلام - نباید زنده باشد و باید کشته شود. حال چه دلیلى دارد کسى که باید کشته شود، صلح کند؟ این با صلح امام حسن - علیه السلام - فرق دارد؛ چون امام حسن - علیه السلام - وقتى با معاویه صلح کرد که خلیفه مسلمانان بود - شبیه صلح ایران و عراق - و امام حسن - علیه السلام - براى صلح شرایط قرار داد، معاویه چارهاى جز پذیرش آن نداشت، ولى سیدالشهداء حکومت نداشت و فقط یک فرد عادى سرشناس بود. بنابر این، صلح امام حسن - علیه السلام - به طور کامل به سود او بود؛ چون با این صلح باقى مىماند و صلح امام حسین - علیه السلام - به طور کامل به ضرر او بود؛ چون با صلح نابود مىشد. 4 - دین انسان از بین برود که اصلاً جاى توافق نیست. دین در دو جا به خطر مىافتد: الف - ترک دین و کافر شدن - که این خیلى خطرناک نیست؛ چون یک ملت را یکباره نمىشود کافر کرد. ب - ترک کردن مذهب - مردم به حضرت على - علیه السلام - هم همین را مىگفتند و به همین جهت حضرت مىفرمود: کار من از پیامبر خدا - صلى الله علیه و آله - دشوارتر است؛ پیامبر با کافر مىجنگید و همه مسلمانان او را کمک مىکردند، ولى من به ظاهر باید با مسلمانان بجنگم. تذکر این نکته ضرورى است که بزرگترین امتحان معصومان - علیهمالسلام - صبر و جنگ بود. چون هضم آن براى مردم آسان نبوده و کار هم بى نهایت سخت، ظریف و دقیق بوده است. حال، به امام حسین - علیه السلام - گفته بودند مجبورى یا صلح کنى یا جنگ را بپذیرى و در هدف، اصول و روش مستقل نباشى. اما امام حسین - علیه السلام - با زمینه سازىها و فراهم آوردن مقدمات مناسب راه سومى را برگزید نه صلحى که آنان گفته بودند، و نه جنگى که آنان انجام داده بودند. سالار شهیدان - علیه السلام - در زمان امام حسن - علیه السلام - که سکوت کرده و امر را به برادرش واگذار کرده بود، گاهى براى مردم سخن مىگفت و به خطیبى که بالاى منبر از پدرش حضرت على - علیه السلام - بد مىگفت، مىخروشید و به مردم مىفرمود: «شما همگى على - علیه السلام - را مىشناسید، او داماد پیامبر و شجاع میدانهاى نبرد اسلام بود، و آیات بسیارى درباره او نازل شده است. به چه دلیلى از او بد مىگویند و شما اعتراض نمىکنید.»(7) در روایات آمده است امام حسین - علیه السلام - هر بار که به مکه مىآمد و در مراسم حج شرکت مىکرد در همه جا به خصوص در «منى» - که حاجیان سه روز آنجا جمع هستند - سخنرانى مىفرمود. حضرت در یکى از سخنانش چنین فرمود: «مسلمانان! شما مگر حلال خدا را حرام مىدانید و حرام خدا را حلال؟»(8) همه مردم در جواب گفتند: به خدا سوگند نه! بعد امام فرمود: «این حاکم شما شراب مىخورد، قماربازى مىکند، خلیفهاى که باید با قرآن مأنوس باشد با سگ بازى مىکند.»(9) اینها نمونهاى از زمینهسازىهاى امام حسین بود براى امر عظیم خود در کربلا. از میان مردم آن زمان تنها مردم کوفه این هدف امام حسین - علیه السلام - را براى تشکیل حکومت فهمیدند(10) و این بزرگترین کارى است که در کوفه شده و مسلمانان هم سود آن را خواهند برد که حکومت امام مهدى - علیه السلام - در کوفه واقع مىشود.(11) سیدالشهداء - علیه السلام - مىفرمود: شما مردم با من بیعت کنید و به عنوان حاکم و رهبر خود مرا بپذیرید تا با ایجاد پایگاه حکومتى و با تکیه بر بیعت شما یزید را بر جاى خود بنشانم. او این کار را انجام داد و جناب مسلم بن عقیل را که بى نهایت با سیاست بود براى همین امر به کوفه روانه کرد.(12) مسلم بن عقیل، وقتى وارد کوفه شد فقط یک اسب و یک شمشیر داشت و به تنهایى توانست براى امام - علیه السلام - از 25000 مرد بیعت رسمى بگیرد،(13) و امام حسین - علیه السلام - یکى از دلیلهاى مهمش، خورجین نامهها بود و مىفرمود: «من خلیفهام، مردم مرا مىخواهند و این نامههاى آنهاست.(14) آنان طورى مرا خواستند که من با اهل بیتم آمدهام، همان طور که وقتى پدرم نزد شما کوفیان آمد، با اهل بیتش آمد.» این بود که یزید برآشفته شده بود و به عبیدالله بن زیاد دستور داده بود هر کارى که مىتوانى انجام بده که امام حسین - علیه السلام - به هدفش نرسد.(15) کوفه و اطراف آن از شهرهاى زیر سلطه بنى امیه بود و وقتى مسلم بن عقیل وارد شهر شد و از همه مردم بیعت گرفت، حکومت بنى امیه آن جا رسمیت نداشت و به جاى آن حکومت امام حسین در کوفه تشکیل شده بود و حاکم آن مسلم بن عقیل بود؛ و نعمان با معدود افراد خود در دژ محکم دار الامارة قرار داشت و در محاصره مردم بود. البته مردم کوفه اشتباهى مرتکب شدند و به گفته مسلم بن عقیل اهمیت ندادند. مسلم فرموده بود: باید دار الاماره هر چه سریعتر تصرف شود و لو این که به کشتن عده زیادى بینجامد، ولى مردم کوفه همت نکردند. براى مردم کوفه مسلم شده بود که امام حسین - علیه السلام - شایسته حکومت است، همان طور که مردم مدینه بعد از قتل عثمان به در خانه على - علیه السلام - آمدند و گفتند فقط تو باید حکومت را بپذیرى.(16) بنابراین، رمز عزیمت به کربلاى امام حسین - علیه السلام - خیلى روشن است، او مىداند موقعیت طورى پیش مىآید که یا باید بجنگد یا صلح کند؛ عزیمت به کربلا یعنى به طور رسمى حکومت داشتن کارى که در مکه، مدینه و حتى کوفه انجام آن عملى نبود. امام حسین - علیه السلام - مىدانست که در مدینه نمىشود جنگید و اگر تمام مردم مدینه با او بیعت مىکردند، باز هم در مدینه جنگ نمىکرد. در مکه نیز چنین بود، همان طور که به کوفه هم نرفت که جنگ کند؛ چون همان خطرى که در کوفه بود، در مکه و مدینه هم بود. در کوفه، بعد از آخرین نماز مسلم بن عقیل درمسجد، حتى یک نفر پشت سر او نبود.(17) مردم مدینه، پس از رحلت پیامبر با این که حضرت على - علیه السلام - را مىشناختند با او معامله نمىکردند و به او کار نمىدادند. مدینه در آن روزگار اوضاع و احوالى داشت که امیر مؤمنان - علیهالسلام - و پیروانش خانه نشین شده بودند و مردم به ابزار دست دشمنان على - علیه السلام - تبدیل شده بودند. امام حسین - علیه السلام - در چنین شهرى نمىتوانست قیام کند، و مردم کوفه لااقل از این جهت خیلى بهتر از مردم مدینه بودند. مردم مدینه پس از رحلت پیامبر طناب به گردن حضرت على - علیه السلام - انداختند و او را به مسجد بردند؛(18) امام حسین - علیه السلام - در چنین شهرى نمىتوانست قیام کند. وقتى او از مدینه خارج مىشد این آیه را تلاوت مىفرمود که تاریخ نگوید: چرا سیدالشهداء از مدینه رفت و پایگاه اسلام را خالى کرد : «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنى من القوم الظالمین»(19) «از شهر خارج شد در حالى که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثهاى؛ عرض کرد: پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایى بخش.» هنگامى که مسلم بن عقیل به کوفه آمد و کشته شد حداقل چند نفر مثل هانى بن عروه تا پاى جان با او بودند،(20) ولى در مدینه یک نفر هم پیدا نمىشد. یزید در واقعه « حره» که به مدینه حمله، و آن جا را تصرف کرد، اموال و جان و ناموس مردم را بر سربازانش حلال کرد در آن واقعه 700 دختر به طور نامشروع باردار شدند که بعدها این فرزندان را فرزندان حره نامیدند ؛ سربازان یزید در مسجد پیامبر اسب نگه دارى مىکردند، در آن هنگام حمله یزید، مردان مدینه از مدینه فرار کردند، همان طور که از احد فرار کردند؛ آنان هنگام فرار زن و بچه خود را در شهر باقى گذاشتند. این بود که سالار شهیدان - علیه السلام - از مدینه بیرون آمد و در نهایت به سوى کربلا شتافت و در آن خطبه فرمود: «این زنازاده فرزند زنازاده به من گفته یا جنگ یا صلح را اختیار کن... .» امام حسین - علیه السلام - صلح نکرد، چون اگر صلح هم مىکرد نتیجه آن از بین رفتن بود و طبق رسمهاى آن زمان، هر کس صلح مىکرد سر او را مىتراشیدند و لباس مخصوص تن او مىکردند و در شهرها به مردم نشان مىدادند و مىگفتند طغیان کرده بعد پشیمان شده و این با هدف امام حسین - علیه السلام - سازگار نبود. پس جنگ باقى مىماند، و در جنگ طرف ضعیف شکست مىخورد و در دراز مدت همان صلح مىشود، چه بسا بدتر از آن؛ زیرا وقتى کسى صلح کند، زن و فرزند او در امنیت هستند ولى اگر کشته شد، زن و فرزند او اسیر مىشدند و اموال او توقیف مىشود. امام حسین - علیه السلام - در جواب یزید که گفته بود یا شمشیر یا خوارى را انتخاب کن، نفرمود من جنگ مىکنم بلکه فرمود: «هیهات من الذلة.» یعنى طورى مىجنگم که غیر از صلح و جنگى باشد که یزید مىگوید. امام فرمود: من طورى نمىجنگم که خود و اهل بیتم نابود شوند، چون تصمیم ندارم خوار شوم. در اسلام هم جنگ داریم و هم دفاع، که دفاع بر زن و مرد واجب است و امام حسین - علیه السلام - خود و اهل بیتش را در موقعیتى قرار داد که نباید دفاع کنند، چون دفاع واجب است. زنان با این که مىتوانستند به امام حسین - علیه السلام - کمکهاى فراوانى بکنند، اما امام دستور فرمود که زنان مطلقا در جنگ شرکت نکنند، و آنان هم دخالت نکردند، با این که براى آنان سخت بود که دخالت نکنند. حتى امام دستور فرمود: تا من زندهام - چون بعد از شهادت امام - علیه السلام - نمىتوان گریه نکرد،(21) زیرا شهادت امام حسین - علیه السلام - براى مؤمن گریه آور است - صداى خود را به گریه بلند نکنید(22) که دشمنان ما را شماتت کند (همان تعبیرى که هارون به موسى گفت: و لاتشمت بى اعداء) که این همان هیهات منا الذلة است. سالار شهیدان در جنگ نیز چنان با لشکر دشمن برخورد مىکرد که انگار همه کاره کربلا اوست. او به عمر بن سعد فرمود که رسمهاى رایج در جنگ را رعایت مىکنید یا نه؟ عمر بن سعد جواب داد: رعایت مىکنیم. امام - علیه السلام - به او فرمود اصل اساسى در جنگ را باید مراعات کنید و آن، این که جنگ باید تن به تن باشد. یعنى جنگ یک نفر با یک نفر، به خصوص چون هر دو طرف مسلمان هستند نباید با یک نفر، بیشتر از یک نفر بجنگد. تک تک جنگیدن باعث طولانى شدن جنگ مىشود اما امکان دارد که سبب مذاکره شود و صلح شود. عمر بن سعد این اصل اساسى جنگ را حتى یک بار رعایت نکرد. مورخان درباره جنگ قاسم بن حسن که نوجوان بوده - نوشتهاند زمانى که به میدان آمد مبارز طلبید. یکى از شجاعات عرب، یکى از فرزندانش را به جنگ او فرستاد و هنگامى که او به مقابل حضرت قاسم رسید، حضرت قاسم بى درنگ او را کشت و بعد از او چهار پسر دیگر را به هلاکت رساند سپس خود او به میدان آمد و او هم کشته شد بعد از این، عمر بن سعد به شمر فرمان داد که به جنگ قاسم برود، ولى شمر امتناع کرد و گفت: تو مگر مرا به جنگ بچه بقال کوفه مىفرستى؟ او شجاعت و کاردانى در جنگ را با شیر از سینه مادر گرفته است و همین که من به میدان بروم کشته مىشود. بعد به عمر بن سعد پیشنهاد کرد که دسته جمعى به یک نوجوان حمله کنند.(23) تمام این موارد ثابت مىکند که امام حسین - علیه السلام - هنگام حرکت از مدینه تا شهادت در کربلا این شعار را همه جا با رفتار خود ثابت مىکرد و مىفرمود: «هیهات منا الذلة، زیرا خداوند، رسول خدا و مؤمنان بر ما زبونى و ذلت را نمىپسندند و دامنهاى پاکیزهاى که ما را در خود پرورش دادهاند، در سرهاى پرحمیت و نفسهاى استوارى که ابدا زیر بار ظلم و تعدى نمىروند، بر ما نمىپسندند که اطاعت فرومایگان و زشت سیرتان را بر قتلگاه کریمان و شرافتمندان ترجیح مىدهیم.»(24) این درسى است که امام حسین - علیه السلام - به انسانها آموخت تا آزاد مردان هیچ گاه در مقابل فرومایگان سر تسلیم فرود نیاورند. چکیده چکیده مطالب پیشین آن است که یزید و پیروانش سیدالشهداء - علیه السلام - را بین دو راه صلح که نتیجه آن خوارى و جنگ قرار داده بودند و در پى آن بودند به هر قیمت که شده استقلال را از آن حضرت سلب کنند. حضرت به درستى دریافته بود که هر دو راه، کژ راهه است. از این رو آن حضرت - علیه السلام - راه سوم یعنى قیام را برگزیدند و آن را در کوفه به فرجام رسانید؛ چه این که با همه بى وفایى کوفیان و مشکلات بر سر راه، از مکه و مدینه مناسبتر بود، کوفه پایگاه مهم امیرمؤمنان و فرزندانش - علیهمالسلام - بود... . پی نوشت ها: 1) مقتل، خوارزمى، ج 1، ص 189 ؛ الفتوح، ج 5، ص 24. 2) بحارالانوار، ج 44، ص 366 ؛ کشف الغمة، ج 2، ص 29 ؛ العوالم، ج 17، ص 216 ؛ مقتل، خوارزمى، ج 2، ص 5 . خطبه چنین آغاز مىشود: «الحمدلله، ماشاء الله، و لا قوة الا بالله و صلى الله على رسوله، خط الموت على ولد آدم... .» 3) بحارالانوار، ج 44، ص 315 ؛ و با اندکى اختلاف در الفتوح، ج 5، ص 105 ؛ تاریخ الطبرى، ج 3، ص 315 ؛ الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 559. خطبه چنین آغاز مىشود: «اثنى على اللَّه احسن الثناء... اللهم انى لا اعرف اهل بیت ابر و لا ازکى و لاأطهر من اهل بیتى...» ؛ ارشاد، مفید، ص 250 ؛ مقتل، مقرم، ص 233 ؛ مقتل، خوارزمى، ج 1، ص 246. 4) بحارالانوار، ج 45، ص 8 ؛ العوالم، ج 17، ص 251 ؛ مقتل، خوارزمى، ج 2، ص 6 ؛ تحف العقول، ص 24 ؛ احتجاج، ص 24 ؛ کشف الغمة، ص 181. آغاز خطبه چنین است: «ویلکم ما علیکم أن تنصتوا الى فتسمعوا قولى و انما ادعوکم الى سبیل... .» 5) همان. 6) تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 23 ؛ تاریخ طبرى، ج 1، ص 186. 7) تفسیر فرات، ص 253، ح 345 ؛ بحارالانوار، ج 44، ص 210 ؛ العوالم، ج 17، ص 89. 8) ر.ک: بحار الانوار، ج 100، ص 79 ؛ تحف العقولص 168 ؛ العوالم، ج 16، ص 263 ؛ الاحتجاج، ص 296 ؛ بحار الانوار، ج 44، ص 127 ؛ کتاب سلیم بن قیس، ص 206. 9) همان. 10) الفتوح، ج 5، ص 33 ؛ مثیرالاحزان، ص 26. 11) شواهد التنزیل، حاکم حسکانى، ص 338، ح 556 ؛ بحارالانوار، ج 53، ص 33 - 34. 12) الفتوح، ج 5، ص 35 ؛ مقتل الحسین، خوارزمى، ج 1، ص 195. 13) ابن شهر آشوب، ج 4، ص 91 ؛ بحارالانوار، ج 44، ص 343. 14) وقعه الطف، ص 89 ؛ الفتوح، ج 5، ص 33. 15) بحارالانوار، ج 44، ص 285. 16) الفتوح، ج 5، ص 33 ؛ مثیرالاحزان، ص 26. 17) ارشاد، شیخ مفید، ص 399. 18) شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحدید، ج 15، ص 186 ؛ عقد الفرید، ج 2، ص 285 ؛ صبح الاعشى، ج 1، ص 128. 19) سوره قصص (28) آیه 21. 20) ارشاد، ص 384 ؛ بحارالانوار، ج 44، ص 328. 21) احقاق الحق، ج 11، ص 633 ؛ ینابیع المودة، ص 416. 22) تاریخ ابن عساکر (ترجمه امام حسینعلیه السلام)، ص 215 ؛ تاریخ طبرى، ج 3، ص 318 ؛ارشاد، شیخ مفید، ص 230 ؛ بحارالانوار، ج 45، ص 6 ؛ وقعه الطف، ص 206 ؛ الفتوح، ج 5، ص 109 ؛ الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 558. 23) بحارالانوار، ج 44، ص 375 - 376. 24) قسمتى از خطبه امام حسین در روز عاشورا. بحارالانوار، ج 45، ص 8. .................................................................................. منبع: فصلنامه فرهنگ جهاد ، شماره 46
فصلنامه فرهنگ جهاد ، شماره 46
استقلال در سیره امام حسین (ع)
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
استقلال در سیره امام حسین (ع)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
امتیاز
-
1
2
3
4
5
نظر شما
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان محبت حضرت زهرا علیه السلام
29 دی 1393, 17:31
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
ابزارهای جنگ نرم دشمن
28 دی 1390, 0:0
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS