نویسنده: سیدمحمد ابراهیم حسنی
از جمله مفاهیم ارزشمندی که به عنوان یکی از اصول مورد توجه همه شریعتها و سنتها به ویژه اسلام در طول تاریخ بوده و در آموزههای دین اسلام نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته و به آن سفارش شده است احسان و نیکوکاری در جامعه است.
احسان و نیکوکاری به جهت برانگیختن احساسات انسانی و لذات روحانی و رضای ربانی امریست شایسته و ارزشی که فطرت انسانها نیز با آن عجین و نسبت به آن تحسین کننده است. ولذا بررسی مفهوم احسان در کاربردهای متعدد آن، تصویر ارزش و جایگاه آنرا در نظام فکری و ارزشی اسلام به خوبی تبیین میسازد که چرا و چگونه این همه مورد اقبال اسلام و فرهنگ اسلامی قرار گرفته است.
احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصههای فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و... افراد دارد که مادر این مقاله درصدد پرداختن به آنها تحت موضوع و محور ضرورت و قانون حیات اجتماعی بشرهستیم.
الف- نیکوکاری چیست؟
واژه «احسان» به معنای انجام دادن کار نیک است که خداوند متعال مردم را به انجام دادن آن تشویق و ترغیب میکند و به طور عمده در آیاتی غالبا از نیکوکاران با واژه «محسنین» یاد میکند و به خوبی میستاید و نیز به تبیین ویژگیهای خاصشان میپردازد و آنها را در صراط هدایت و رستگاری میخواند و میفرماید:
«اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون»
بطور کلی احسان و نیکوکاری در آموزههای دینی به معنای انجام دادن کار نیک در ارتباط تنگاتنگ میان انسان با خدا و خدمت به دیگران بدون چشم داشت و انجام هرگونه کار شایسته است به طوریکه رضای خدا و خلق را در پی داشته باشد. و بنابر آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده میشود. احسان و نیکوکاری، مصادیق فراوانی داشته و در شکلهای مختلفی ظهور و بروز میکند که از جمله آنها: تحمل سختیها و مشکلات، عفو و گذشت خیرخواهی، اجتناب از گناه، پرداخت زکات، و نیز هدیه دادن و انفاق به دیگران و بالاخره از همه مهمتر دستگیری و یاری نسبت به دیگران را از مصادیق نیکوکاری بر میشمرد.(4) علاوه بر این برخی از مسایل را تحت عنوان موانع احسان مورد بررسی قرار میدهد تا همگان با شناخت آن موارد سعی در ساخت و ساز درونشان بپردازند تا بتوانند به مقام و جایگاه محسنین دست پیدا کنند.
ب- نیکوکاران واقعی چه کسانیاند؟
یکی از فضایل بزرگ انسانی، نیکوکاریست. نیکوکاران انسانهای مومن، دانا و شریفی هستند که توانستند موفق شوند بر موانع نفسانی از جمله حرص و بخل و کبر فائق آیند و با ایثار و از خودگذشتگی بستر همگرایی را در جامعه فراهم سازند. بی گمان احسان و نیکوکاری ویژه انسانهایی است که در مسیر هدایت قرار گرفته و کمال را از جانب خداوند میجویند. آیات بسیاری از قرآن، ایمان و عبودیت انسان را به عنوان عامل اصلی نیکوکاری و احسان در انسانها و از طرفی جزو تکالیف یک فرد مسلمان در قبال نوع بشر برشمرده تا در راه رفع حاجاتش بکوشد که از آن جمله میتوان به آیات 83 و 85 سوره مائده و آیات 80 تا 122 سوره صافات اشاره کرد. در این باره روایت معروفی را با هم مرور میکنیم که:
«ایما مسلم سمع رجلا ینادی یاللمسلمین و لایجبه فلیس بمسلم...»
بنابراین ریشه و منشأ نیکوکاری را باید در ایمان حقیقی افراد جستجو کرد. زیرا تنها مومناناند که با پذیرش خالقیت و ربوبیت الهی و نیز باور به روز رستاخیز و مسئله پاداش و کیفر در آخرت به احسان روی میآورند و به عنوان بنده خاص الهی در خدمت به دیگران میکوشند و از هیچ کوشش و تلاشی برای رفع نیازهای دیگران دست نمیکشند. و لذا مولاعلی(ع) از آن بعنوان راس ایمان یاد میکند و میفرماید:
«راس الایمان الاحسان الی الناس»
و نیز آن را یکی از اوصاف متقین میشمرد و میفرماید:
«خاص علی کل حسن»
یعنی مومن بسوی هرکار خیر و نیکی شائق و شتابان است.
و همچنین رسول مکرم اسلام(ص) دستگیری و یاری نسبت به دیگران و رفع حاجات مومنین را بعنوان شرط ایمان به خدا معرفی میکند و میفرماید:
«ما آمن بالله و لابمحمد و لابعلی من اذاتاه اخوه المومن فی حاجه لم یضحک فی وجهه فان کانت حاجته عنده سارع الی قضائها و ان لم یکن عنده تکلف من عند غیره حتی یقتضی له»
ایمان نیاورده به خدا و محمد و علی(ع) کسی که برادر مومنش از او کمک بخواهد و در توانش باشد اما با لبخند از او استقبال و اجابت نکند و یا اگر از عهده اش خارج است از طریق دیگران رفعش ننماید. بیگمان احسان و نیکوکاری خصلت انسانهای مومنی است که در مسیر هدایت قرار گرفته و کمال را از ناحیه خداوند میجوید. چرا که انسان مومن همه مردم را از آن جهت که آفریدههای الهی هستند برخوردار از کرامت و شرافت میداند و به حکم وظیفه شرعی و اخلاقی برخود فرض میداند که به خلق خدا نیکی نماید تا بدینوسیله شرایط مناسبی برای دست یابی به هدایت الهی و رشد و تکامل از برای خود و دیگران و ایجاد مسیر جهت سعادت جامعه فراهم سازد و دست کمک و یاری دیگرانی که به سوی ایشان دراز شده را بفشارد و به آنان یاری و مدد رساند و از نعمتهای به دست آمده و خدادادی در راه خدا انفاق کند و از هر توان و نیرویی که خداوند عطایش نمود در راستای تکامل فردی و اجتماعی بهره گیرد و در نتیجه به آرامش و سکونت واقعی و ذاتی خود که امر معهود الهی است دست یابد. چنانکه مولاعلی(ع) فرمود:
«البر ما سکنت الیه نفسک و اطمان الیه قلبک»
نیکوکاری آن است که نفست با انجام آن آرام گیرد و قلبت بدان اطمینان یابد.
بنابراین شرط دستیابی به توفیق خدمت به خلق و نیکوکاری درحق انسانها ایمان واقعی و دوری از خصلتهای ناپسند همچون خود برتربینی است. که به حکم قرآن مانع اصلی نیکوکاری بشر محسوب میشود .
ج- نیکوکاری یک ضرورت و قانون حیات اجتماعی
انسان موجودی همگراست. ارسطو همگرایی انسان را در طبیعت اجتماع گرایش جست وجو میکند و او را موجودی مدنی باطبع میداند و علامه طباطبایی(ره) با توجه به آیات و آموزههای قرآنی، ریشه و خاستگاه گرایش به اجتماع را در روح همگرایی انسان در استخدام بشر میداند و با استناد به آیه 32 سوره زخرف که میفرماید: «ورفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا»
براین باور است که ملاک همگرایی و اجتماعی بودن بشر در به خدمت گرفتن و به تسخیر درآوردن دیگران است که این لازمه قرار گرفتن در گروههای اجتماعی افراد است.
بنابراین اجتماع گرایی جز و طبیعت بشر است که مستلزماتی را هم دربرمی گیرد در بیان ارزش و اعتبار و اهمیت احسان و نیکوکاری از نظر اجتماعی همین بس که پایههای استوار خانوادهها به عنوان بنیادی ترین حوزه اجتماعی بر آن بنا نهاده شده اجتماع هم برای استقرار و استحکام خود به احسان و نیکوکاری وابسته و نیازمند است. چنانکه مولی علی(ع) آن را میزان ارزشگذاری فرد میداند و میفرماید:
«قدر کل امری ما یحسنه»
یعنی: منزلت هر شخص باندازه کارهای خیریست که انجام میدهد.
بنابراین اجتماع بدون ایجاد عناصر و مولفههای همگرایی، نوع دوستی، کمک و تعاون، گذشت و عفو، رعایت قوانین و محافظت بر آن نه پدیدار میشود و نه پایدار میماند و لذا اگر بیشتر مردم از این خصوصیات بهره مند و برخوردار نباشند، نه تنها واگرایی اجتماعی رخ میدهد بلکه موجبات فروپاشی اجتماعی، تضاد و جنگ و در نهایت نابودی جامعه فراهم میآید.
در همه شرایع آسمانی، قوانینی در اجتماع به دو شکل اخلاقی و حقوقی در جهت تقویت بنیادهای اجتماعی صادر شده که عموما برپایه اصول ارزشی و گرایش روحی و عاطفی افراد آن جامعه وضع و پایه گذاری شده است. بیش از همه در منابع اسلامی احسان حوزه بسیار وسیع و گستردهای دارد که آیات و روایات فراوانی را بعنوان شاهد بیان ومعیار کلام در این خصوص میتوان ذکر نمود و در چارچوب مباحث فقهی، عرفانی و کلامی مورد بررسی قرار داد. در مجموع احسان بصورت یک مفهوم بنیادین و پردامنهای در بعد اخلاق اسلامی بکار رفته که به جای خود در بعد حقوقی هم اجمالاجای بحث و بررسی دارد. اسلام عزیز در راستای تحقق بخشیدن به آرمانهای اجتماعی و انسانی برنامههایی را در ابعاد حقوقی و اخلاقی ارائه کرده که نیاز جامعه بشریت در استمرار حیات در بعد مادی و معنوی به آنها بسته است. و درست به همین جهت و در همین راستا قوانین اجتماعی را وضع نموده تا ابعاد ارتباطی و نیاز افراد جامعه را نسبت به یکدیگر تعریف کند بر این اساس قوانین حقوقی را بعنوان وظیفه بر عهده افراد جامعه گذاشته و قوانین اخلاقی مثل یاری کردن به دیگران و یا محبت و گذشت نسبت به افراد و... را بعنوان شرط بقاء و دوام اجتماع قرار داده که هر کدامشان از جهاتی مورد نیاز و لازمه اجتماع محسوب میشوند و هیچ نظام اجتماعی از آن فارغ و بی نیاز نتواند بود. زیرا اگر افراد جامعه تابع این قوانین نباشند یعنی صرفا قوانین وضعی اجتماع را مورد توجه قرار دهند اما مثلا به یکدیگر احسان و نیکی نکنند دیگر نیرو و قوت و یا انگیزه و رمقی برای حفظ و پیشرفت جامعه باقی نمی ماند و در نتیجه موجبات نابودی جامعه فراهم میآید. از حیث همین وابستگی که بین افراد اجتماع وجود دارد و بنابر دیدگاه قرآن احسان به دیگران در حقیقت احسان به خود است که خداوند متعال فرمود:
«ان احسنتم احسنتم لانفسکم»
زیرا انسان در این فرآیند به نیازهای روحی و معنوی خود پاسخ میدهد و در واقع خود را در کنار اجتماع و تالیف با قلوب از نقص به کمال میرساند و در کنار آن به خواستههای حیاتی و مادی خود نیز دست مییابد.
اهمیت این موضوع یعنی همان احسان و نیکوکاری چندانست که مولی علی(ع) آنرا از برای مردم عادی جامعه در کنار تکلیف عدالت پروری حاکمان در جامعه تعریف و مورد تاکید قرار میدهد و میفرماید:
«علیکم بالاحسان الی العباد و العدل فی البلاد»
یعنی: بر شما باد احسان کردن به بندگان و دادگستری در بلاد.
د- آثار نیکوکاری
همانطور که در مباحث مطرح شده و آیات مذکور از اهمیت و ابعاد گسترده موضوع احسان و نیکوکاری در جامعه بیان شد این خصلت مهم اخلاقی اجتماعی از آثار و نتایج فراوانی برخوردار است که در کنار همه مطالب فوق به گوشههای دیگری از آن با ذکر روایات مربوطه اشاره میکنیم:
1- رضایت خدا و پیغمبر(ص)
پیامبر(ص) فرمود:
«هر که شاد کند دل مومنی را مرا شاد کرده و هر که مرا شاد کند خدا را شاد کرد و محبوبترین اعمال نزد خدا شاد کردن دل مومن است.»
2- رستگاری در آخرت
قال علی(ع): «طوبی لمن احسن الی العباد و تزود للمعاد»(15) خوشا به حال کسی که به بندگان خدا نیکی کند و برای روز قیامت توشه بردارد.
3- نجات از بلایا و رفع حوائج دنیایی
قال الصادق(ع):
«ایما مومن نفس عن مومن کربه نفس الله عنه سبعین کربه من کرب الدنیا و کرب یوم القیامه»
هر مومنی گره از کار مومنی بگشاید خداوند هفتاد مشکل از دنیا و آخرتش میگشاید.
و قال(ع):... و من یسر علی مومن و هو معسر یسرالله له حوائج الدنیا و الآخره»
و فرمود:...
چنانچه مومنی در سختی و فشار زندگی باشد و شخصی به آسانی از او گره گشائی میکند خداوند سختیهای دنیا و آخرتش را آسان میگرداند.
4- طول عمر و سلامت
قال الصادق(ع):
«البر و حسن الخلق یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار»
ترجمه: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکند.
5- جلب محبت افراد
قال علی علیه السلام:
«سبب المحبه الاحسان»
احسان و نیکوکاری سبب ایجاد محبت و دوستی در دل انسانهاست. بنا بر فرموده مولا(ع) باید یادآوری نمود که یکی از روشهای مورد تاکید خدا و رسول و ائمه اطهار(ع) برای رسیدن اشخاص و جوامع به کمال تقویت روحیه نیکوکاری و احسان در افراد جامعه است. تا با آن نوع دوستی و برادری بواقع معنی و در عمل ایجاد شود. چنانکه اهل بیت پیامبر(ص) خود بعنوان مصادیق کامل ابرار و نیکان، بدون هیچ چشم داشتی از بشر در این عرصه پیشتاز بودند و به تبع آنها مومنان واقعی و انسانهای صاحب خرد و اندیشه نیز در هر عصر و نسلی، همواره سعی و تلاش داشتند تا خود را به این ویژگی بیارایند و مایه الگو و حرکت برای دیگران باشند.
6- ثواب و حسنه افزون و آمرزش گناه
قال الصادق(ع):
«من مشی لامری مسلم فی حاجته فنصحه فیها کتب الله له بکل خطوه حسنه و محاعنه سیئه»
هر مسلمانی که صادقانه و با خلوص برای رفع مشکلات و خواستههای مومن دیگر قدم قدم بردارد خداوند متعال برای هر قدم یک حسنه برایش ثبت و یک گناه از او پاک میسازد.
قال امیرالمومنین علی(ع):
«علیک بالاحسان فانه افضل زراعه و اربح بضاعه »
بر شما باد به احسان و نیکوکاری در حق دیگران که آن برترین و پرمنفعتترین کشت و زرع و مال آخرت برای شما خواهد بود.