24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : خاندان آدميت، فريدون آدميت، مجمع آدميت، انقلاب مشروطه
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
در بحبوحه سالهای مشروطه و بعد از اینکه سیاست سرکوب، منزویسازی و اختناق عصر "ناصرالدینشاهی" پایان یافت، "مظفرالدینشاه" ناگهان تدابیر امنیتی و فشار حکومت را کاهش داد. او امیدوار بود که بتواند با این سیاست لیبرالی، مخالفت مردم را فرونشاند؛ ولی این لیبرالیسم که همزمان با نفوذ گستردهی غرب بود، فقط مخالفان را به تشکیل سازمانهای نیمه مخفی تشویق کرد.از بین این سازمانها پنج گروه نقش مهمی در انقلاب مشروطه داشتند، "مرکز غیبی" "حزباجتماعیون" "کمیته انقلابی" "انجمن مخفی"و "مجمع آدمیت". مجمع آدمیت تهران از قوانین آزادیخواهی "اگوست کونت" و "سن سیمون"، روشنفکران اروپایی الهام میگرفت. بینانگذار جمعیت، "میرزا عباسقلیخان قزوینی"که بعدها به "آدمیت"معروف شد، از دوستان نزدیک "ملکم"و از اعضای مهم وزارت عدلیه بود.[1] میرزا عباسقلی در مبازره مخفیانه و در این تشکیلات که بیشتر از میان اعضای عالیرتبه دولتی بودند در پی برابری حقوق اجتماعی و یافتن امنیت شخصی در مقابل تصمیمات مستبدانه بودند.فرزند او "فریدون آدمیت"یکی از مورخین معروف تاریخ جنبش مشروطه در مورد این سازمان میگوید:«مجمع سه هدف داشت:به کار بردن مهندسی اجتماعی برای دستیابی به توسعهی ملی، کسب آزادی فردی به منظور شکوفایی عقل و اندیشه بشری، دستیابی به برابری در حقوق برای همگان بدون در نظر گرفتن اصل و نسب و مذهب به منظور حفظ و تضمین شأن و منزلت همه شهروندان.[2] فرزند دیگر میرزا عباسقلیخان، "طهمورث" سالها در سفارت روسیه کار میکرده است و نقش چندانی در انقلاب مشروطه نداشته است.
فریدون متولد 1299ق و فارغالتحصیل دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود. دکترای خود را در رشته تاریخ سیاسی از "دانشگاه لندن" دریافت کرد. خدمات اداری را از 1319 در وزارت امورخارجه آغاز کرد و مشاغل مختلفی را در آن وزارتخانه احراز کرد تا سرانجام به مستشاری سفارت و معاونت نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد منصوب شد.چندی با سمت سفیرکبیر در "دهلینو"اقامت داشت و زمانی نیز سفیر ایران در "هلند"بود.در کنار مشاغل سیاسی و اداری خود به کار تحقیق و تتبع در تاریخ جدید ایران پرداخته است.[5]نشریه وزارت امورخارجه که حاوی نکات مهم تاریخی است با مدیریت وی منتشر میشد که چند بار به چاپ رسیده است.در این نشریه گذشته از منابع دست اول با استفاده از آرشیو وزارت خارجه ایران و انگلیس، اسناد مهمی را ارائه نموده است. این کتاب از معتبرترین کتبی است که در این زمینه منتشر شده است و نویسندهی آن را به عنوان مورخ مطلع و باسواد معرفی کرده است.کتاب دیگری به عنوان "فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطه" انتشار داده است که این کتاب نیز تاریخی و تحقیقی است. کتاب "ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران" از دیگر آثار اوست. آدمیت پس از بازنشستگی فراغت بیشتری برای تحقیق در تاریخ قاجار و نهضتمشروطیت پیدا کرد و آثار زیادی انتشار داد.کتاب "افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی"از آثار منتشر نشده دوران قاجار، از تحقیقات بسیار ارزشمند اوست.وی را یکی از تاریخ نگاران دوره جدید ایران میدانند که آثار و مقالات وی در دوره قاجار مستند و معتبر هستند.[6]
آدمیت از منظر خود در تحقیقاتش سه هدف اصلی را دنبال میکند:نخست اینکه میکوشد مقام حقیقی اندیشهورزان ایران را از زمان مشروطیت بازشناسدو تاثیر هر یک را در تحول فکری جدید و تکوین ایدئولوژی نهضت ملی مشروطیت مشخص کند. دوم، تفکر تاریخی و تکنیک تاریخنگاری خود در ایران را ترقی دهد و سوم اینکه نوآموزان بدانند، در این مرز و بوم همیشه مردمی هوشمند و آزاده وجود داشتهاند که صاحب اندیشه بلند بوده و به پستی تن درندادهاند و روحشان را به اربابان خودسر نفروختهاند.
فرزند عباسقلی آدمیت در سال 1296ق در تهران به دنیا آمد. طهمورث پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه به دانشگاه تهران رفت و لیسانس خود را در رشته حقوق گرفت.وی مشاغلی از جمله سفیرکبیر ایران در "کویت""صوفیه""بخارست"و "شوروی"را عهدهدار بوده است.[7]"مسعود انصاری"کاردار سفارت شوروی هنگامی که "طهمورث"برای ماموریت به سفارت فرستاده میشود، از بیآدابیها و بداخلاقیهای وی شکایت میکند:«من در آن ماموریت علاوه بر تمام مشکلات با رفتاری که از طرف وزیر مختار ـ رایزن سفارت خودم آقای "طهمورث آدمیت"روبرو شدم که با نوشتن آن خواننده را متاثر خواهم کرد.من با آقای طهمورث اولین بار که آشنا شدم، در ماموریت قبلی خودم در مسکو بود.در اولین روز به همکاران خود گفتم، من نمیخواهم، واعظ غیر منعظ باشم و سعی میکنم که سرمشق خوبی برای آنها باشم. آقای آدمیت گفت: «ما از این حرفها زیاد شنیدهایم، یک مثل روسی است که میگوید بلبل را با افسانه سیر نمیکنند.» هر موقعکه با وی کار داشتم به من میگفتند که از سفارت خارج شده است.من حقیقتا متحیر بودم که این قیافه گرفته و بیاعتنا و بیادب به من برای چیست.من به وزارت خارجه یادآور شدم که تحمل من بیشتر از "مرحوم سهیلی"و "دکتر اردلان"و "آقای حکمت"و دیگران نیست که نتوانستهاند اخلاق آدمیت را تحمل کنند.[8] وی از رژیم سابق نشان سوم تاج را نیز دریافت کرده است[9] و کتابی به نام "گشتی بر گذشته" نیز از او منتشر شده است که حاوی خاطرات وی از مدت ماموریت او در شوروی و بیشتر مربوط به مقامات و دیدنیهای این کشور است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان