كلمات كليدي : داستان، نثر، حوادث خیالی، رمان، رمانس، داستان بلند
نویسنده : رقیه ابراهیمی
رمان، کلمۀ فرانسوی است و منظور از آن داستانی است که به نثر نوشته شده و شامل حوادثی می شود که ناشی از تخیل نویسنده باشد. فرهنگ نظام، رمان را کتاب قصه و افسانهای میداند که عموماً واقعیتهای ممکنه است بر خلاف افسانههای قدیم که بیشتر محالات بوده است.
رمان سابقاً به نوشته و داستانهایی واقعی یا تخیلی اطلاق میشد که به نظم یا نثر نوشته شده باشد؛ اما امروزه به داستان یا اثری خیالی و یا نثری اطلاق میشود که شامل ماجراهایی برای سرگرم ساختن و جلب نظر و افکار خواننداگان باشد. از قرون متمادی به این طرف قسم اعظم این نوشتهها و مقالات به صورت داستانهایی روایتی و در قالب شعر و نثر بیان میشد و زبان بیان این داستانها همان زبان رمان بود.
در طول قرون وسطی مهمترین منبع الهام نویسندگان، افسانههای مربوط به دین مسیحیت و شهدای دین و شرح زندگانی قدیسین مسیحی بود. در این مدت، نویسندگان تابع سخت گیریهای پاپ بودند و اگر رمانی بر خلاف عقاید روحانیون مسیحی بود از طرف پاپ تحریم میشد؛ اما از اواخر قرن شانزدهم آزادی بر قرار شد و نویسندگان زنجیر اسارت پاپ را از احساس و اندیشۀ خود گشودند.
به طور کلی پیدایی رمان برآیند سه منبع ادبی - تاریخی بوده است:
نخست، قصههای کوتاه و منثوری که در سدۀ چهاردهم میلادی در ایتالیا رواج داشت و پر آوازهترین آنها دکامرون نوشته بوکاچیو است.
دوم، روایتهای پیکارسک که در سدۀ شانزدهم میلادی در اسپانیا سر برآورد و سپس به دیگر نقاط اروپا راه یافت؛ مانند ژیل بلاس نوشتۀ آلن رنه لوساژ، رمان نویس و نمایش نامه نویس فرانسوی.
و سوم، نوع ادبی ویژهای به نام چهره نویسی (the character) که در سدۀ هفدهم میلادی در انگلستان پیدا شد و نویسندگان در آن طرحهایی کلی و قلم انداز در اشخاص گوناگون و شیوههای کلی زندگی آنان ترسیم میکردند؛ مانند چهرهها، نوشتۀ سر تامس اووربری نویسنده و شاعر انگلیسی . (انوشه: 1376: ص 636)
در حال حاضر واژۀ رمان دربر گیرنده انواع گوناگونی از داستانهای بلند است که خصیصۀ مشترک همگی روایی بودن آنهاست. نکتۀ تمایز رمان از داستان کوتاه بسط و تفصیل آن است که به کارگیری مجموعهای گستردهتر از شخصیتها و ارائۀ ساختاری پیچیدهتر را ممکن میسازد به همان ترتیب که محیط وقوع داستان وسیعتر و بررسی دقیق افراد آن نیز آسانتر است. ظهور رمان در قرن هجدهم و شکل روایی منثور آن را باید جانشین اشعار بلند به حساب آورد.
واژۀ رمان که در اکثر زبانهای اروپایی مشترک است از کلمۀ قدیمی رمانس مشتق شده است که در قرون وسطی بیانگر داستان مهیج و رعبآور بود. در این گونه داستانها اغلب عاشقی برای رسیدن به معشوق با تلاش و تهوری تحسین برانگیز از موانع واقعی و خیالی عبور میکرد و در نهایت پایانی شاد و غرور انگیز برای داستان رقم میزد. اما پیش از ظهور رمان در قرن هجده، میتوان به آثار منثور قرن چهارده ایتالیا اشاره کرد که اغلب جنبهی سیاسی اجتماعی داشتند و دکامرون اثر بوکاچیو، مشهورترین آنهاست. هدف از نوشتن آنها نیز ارائه قصهای یا حادثهای واقع گرایانه و انتقادی بود. آثاری همچون دن کیشوت از این دستهاند.
سیروس شمیسا معتقد است داستان یا نوول (novel) اثری است روایی به نثر که مبتنی بر جعل و خیال باشد و اگر طولانی باشد به آن رمان میگویند.
(نوول اصطلاح انگلیسی است و معادل آن در اکثر زبانهای اروپایی رمانroman است). (شمیسا: 1381: ص 171)
اقسام رمان:
رمان بر اسای موضوع انواع مختلفی دارد:
1- رمان آموزشی (تعلیماتی)؛ داستانی است شامل مطالب علمی، طبیعی و فلسفی.
2- رمان پلیسی؛ داستانی است حاکی از حوادث مربوط به دزدی، جنایت و کشف آنها توسط کارآگاهان زبردست.
3- رمان تاریخی؛ داستانی است که اساس آن مبتنی بر وقایع تاریخی میباشد.
4- رمان عشقی؛ داستانی که شالودۀ آن بر عشق نهاده شده باشد.
رمان به لحاظ ساختمان و مایههای سبکی به چهار نوع تقسیم میشود:
1- رمان حوادث (novel oftnc ident )؛ رمانی است که در آن تکیۀ اصلی بر حوادثی است که در طی رمان اتفاق میافتد و رمان در واقع چیزی نیست جز مجموعهای از حوادث و ماجراهای پی در پی و مختلف.
2-رمان شخصیت (novel of charater)؛ رمانی است که در آن تکیه بر انگیزۀ انجام اعمال است بر خلاف رمان حوادث که تکیه بر اعمالی است که قهرمان داستان انجام می دهد.
امروزه رمانهای جدید بر خلاف رمانهای قدیم که معمولاً رمان حوادث بودند؛ رمان شخصیت هستند.
3- رمان نامهیی (epistolarg novel)؛ که در آن ساخت رمان بر مبنای نامههایی است که بین دو قهرمان اثر رد و بدل میشود.
4-رمان اندیشه (novel of tdeas)؛ رمانی است که مبنای آن بر ایدهها و مشربهای از پیش معلوم قالبی است؛ مثل رمانهای نویسندگان حزب کمونیست شوروی سابق. (شمیسا: 1381 : صص 174 و 173)