دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هجرت امام خمینی«قدس سره»

پس از قیام مردمی 15 خرداد 1342، رژیم محدودیت های بیشتری برای امام خمینی« قدس سره» و گروه های مذهبی اعمال کرد و آن گاه که امام« قدس سره »علیه تصویب لایحه ی کاپیتولاسیون اعتراض نمودند، در 13 آبان 1343، ایشان را ابتدا به ترکیه و سپس به عراق تبعید کرد.
هجرت امام خمینی«قدس سره»
هجرت امام خمینی«قدس سره»

هجرت امام خمینی«قدس سره»

از نجف به پاریس

13 مهر 1357

پس از قیام مردمی 15 خرداد 1342، رژیم محدودیت های بیشتری برای امام خمینی« قدس سره» و گروه های مذهبی اعمال کرد و آن گاه که امام« قدس سره »علیه تصویب لایحه ی کاپیتولاسیون اعتراض نمودند، در 13 آبان 1343، ایشان را ابتدا به ترکیه و سپس به عراق تبعید کرد.

تبعید و اقامت 14 ساله در نجف اشرف، توأم با یک زندگی بسیار ساده و بی تکلف بود.

امام در طی این مدت، با وجود محدودیت های مختلف، فریادهای حق طلبانه و ظلم ستیز خود را علیه رژیم، از طریق سخنرانی، ارسال پیام های کتبی و شفاهی به گوش ملت ایران می رساندند و بدین وسیله ماهیت رژیم را افشا می کردند.

امام« قدس سره» در کنار این اقدامات به تدریس فلسفه ی سیاسی حکومت اسلامی، تحت عنوان ولایت فقیه، همراه با دروس فقه و اصول پرداختند و شاگردانی برجسته و هم فکر تربیت کردند.

ثمره ی مجموعه ی این فعالیت ها باعث آگاهی و رشد سیاسی روزافزون همه ی اقشار اعم از تحصیل کرده ها، روحانیون، بازاری ها، شهری ها، روستایی ها و ... گردید و قاطبه ملت ایران، رهبری ایشان را پذیرفته و شعله های انقلاب فروزان گردید.

پس از ناامیدی رژیم از سکوت امام، دست به فعالیت های سیاسی برای ساکت کردن و یا اخراج ایشان از عراق زد.

اولین مذاکره بین وزرای خارجه ی دو کشور ایران و عراق، هنگام شرکت در اجلاس سالانه ی سازمان ملل در نیویورک انجام شد، سپس هیأتی از تهران به بغداد عزیمت و با مقامات عراقی مذاکراتی به عمل آورد. نتیجه ی این دو مذاکره، ایجاد محدودیت هایی برای امام« قدس سره» بود، تا آن جا که منزل ایشان توسط نیروهای امنیتی در 2 مهر 1357، محاصره و رفت و آمدها محدود و کنترل گردید. در این حال رییس سازمان امنیت عراق، یکی از نزدیکان امام (حجت الاسلام سید محمود دعایی) را احضار و پس از گفتگو با ایشان، در نهایت درخواست کرد که امام «قدس سره» یک ماه سکوت نمایند و دلیل این مطلب را این طور بیان داشت که (ما نسبت به رژیم شاه تعهداتی داریم و خروج امام« قدس سره »هم ازعراق صحیح نیست، امام کمتر فعالیت کنند ، اعلامیه صادر کنند، ولی خارج از عراق توزیع شود.)

هنگامی که این خواسته ها به عرض امام« قد س سره» رسید، ایشان که به هیچ عنوان حاضر نبودند حتی برای یک لحظه هم فعالیتشان تحت فشار یا توصیه های شخص یا اشخاص یا گروهی به نفع رژیم پهلوی محدود گردد، تصمیم به ترک عراق گرفتند و قصد عزیمت به سوریه را نمودند، اما به علت تیرگی روابط عراق و سوریه، تصمیم گرفتند که از طریق کویت عازم سوریه شوند.

اخذ ویزا صورت پذیرفت، در حالی که مسئولین صدور ویزا در کویت با آن که مشخصات شناسنامه ای امام «قدس سره» به آنها داده شده بود، آگاه نبودند که برای چه کسی ویزای ورود صادر می کنند.

صبح روز 13 مهر 1357، امام خمینی« قدس سره» با چند تن از نزدیکان و مرحوم حاج سید احمد آقا، به طرف کویت حرکت کردند. پس از رسیدن به مرز، با داشتن ویزا، از ورود ایشان جلوگیری به عمل آمد. از این رو ساعاتی را در مرز سرگردان ماندند. حدود ساعت 11 شب مأموران مرزی عراق به امام اطلاع دادند که بازگشتشان به نجف بلامانع است. اما امام «قدس سره» از بازگشت به نجف خودداری و شب را در بصره گذراندند و تصمیم گرفتند به پاریس بروند. عراقی ها هم  موافقت خود را اعلام کردند.

پیام امام« قدس سره» هنگام عزیمت به پاریس

امام خمینی« قدس سره» هنگام هجرت به پاریس، در ضمن پیامی به ملت ایران، دلایل هجرت خویش را این چنین بیان فرمودند:

«... اکنون که من به ناچار باید ترک جوار مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام )را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید، باز نمی بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه، ممانعت نموده اند، به سوی فرانسه پرواز می کنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست. عمل به تکلیف الهی مطرح است. مصالح عالیه ی اسلام و مسلمین مطرح است. ما و شما، امروز که نهضت اسلامی به مرتبه بسیار حساسی رسیده است، مسؤول هستیم. اسلام از ما انتظار دارد. چشم جهانیان امروز به سوی شما ملت غیور دوخته شده. دولت های استفاده طلب به مطالعه ی روحیه و مقدار پشتکار ملت ما پرداخته اند. شما مردان و زنان تاریخ باید پایداری در راه کوبیدن ستمکاران و دفاع از حق را به جهانیان و نسل های آینده ثابت کنید... سربلند باد ملتی که با فداکاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدها و موانع را یکی، پس از دیگری شکست. پیروزباد، رادمردانی که با خون خود عزت برباد رفته را باز گرفت و عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را بازیافت.

من وقتی مطالعه ی روحیه ی مردان و زنان جوان از دست داده را می کنم، که شجاعانه در مقابل مصائب ایستادگی کرده و می کنند، برای خود احساس شرمندگی می کنم، من می بایست با مصیبت های شما قدم به قدم همراه و آنچه شما دیده اید، دیده باشم. مع الاسف، نتوانستم در بین شما باشم و آنچه شما لمس کردید، بکنم، لکن از این راه دور چشمم به شمار روشن و قلبم برای سلامتی امت اسلامی می طپد. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین و کوتاه شدن دست اجانب و وابستگان آنان را مسئلت می نمایم.»

عصر روز 14 مهر 1357، امام و همراهان به بغداد منتقل و شب را در هتل دارالسلام به سر برده و روز بعد، این مهاجر بزرگ زمان با کاروان کوچک همراهش، برای خدا، به سوی خدا و در راه خدا هجرتی تاریخی و سرنوشت ساز را آغاز نمود. در پاریس مورد استقبال چند تن از مشتاقان، از جمله آقای دکتر حبیبی قرار گرفت.

امام« قدس سره» پس از چند روز اقامت در منزلی در پاریس، به علت آن که دولت فرانسه مصاحبه با خبرنگاران و نیز شرکت در برنامه های نماز جماعت و اجتماعات سیاسی را برای ایشان ممنوع اعلام کرده بود، ضمن پذیرش موقت شرایط و محدودیت های دولت فرانسه، به مکانی در حومه شهر پاریس به نام «نوفل لوشاتو» نقل مکان کردند.

اقامت امام« قدس سره» در پاریس برخلاف تصور رژیم که می اندیشید فاصله ی بین تهران و پاریس باعث بروز محدودیت های زیادی در ارتباط بین امام« قدس سره» و طرفدارانش می شود، باعث تسریع در رشد انقلاب شد، زیرا پاریس مکانی مناسب برای فعالیت های سیاسی بود و بدین سان شهرک نوفل لوشاتو که دیرزمانی مکانی آرام و بدون سر و صدا بود، به خبرسازترین نقطه ی جهان تبدیل گردید، زیرا سیل گزارشگران، خبرنگاران، عکاسان و فیلمبرداران به آن مکان سرازیر گردید و دولت فرانسه برخلاف میلش نتوانست مانع مصاحبه ها و ملاقات های خبرنگاران و به طور کلی فعالیت های ایشان بشود. بدین ترتیب امام در طول چند ماه اقامت در پاریس، ضمن انجام مصاحبه با خبرنگاران و دیدار با شخصیت های مختلف فرانسوی، ایرانی و دیگر ممالک دنیا، به افشاگری رژیم پهلوی و حامی اصلیش آمریکا پرداخته و ندای مظلومیت ملت ایران را به گوش جهانیان رساندند. علاوه بر این با تماس تلفنی مستمر با طرفدارانشان در ایران و ارسال پیام های کتبی، ملت را برای انقلاب آماده ساختند.

امام «قدس سره» تکیه ی کلامشان این بود که «شاه باید برود» و سرانجام در روز 26 دی ماه 1357، شاه از ایران خارج شد و به مصر رفت.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

اولین امام جمعه تهران

سالروز اعلام انقلاب فرهنگی

سالروز اعلام انقلاب فرهنگی

نقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی در سحرگاه 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید، ولی علیرغم پیروزی انقلاب ولی هنوز هم آثار حاکمیت فرهنگی رژیم سابق در نهادهای حکومتی به چشم می‌خورد و گاهی هم باعث کارشکنی‌هایی می‌‌گردید.
ظهور و سقوط پهلوی اول

ظهور و سقوط پهلوی اول

به روز بیست و چهارم در ماه اسفند، از سال یک هزار و دویست و پنجاه و شش خورشیدی(1256)، در روستای "آلاشت" از روستاهای بخش ( امروز شهرستان) سواد کوه که در استان مازندران واقع است، کودکی به دنیا آمد که او را "رضا" نامیدند و به سنّت دیرینه ی ایلات و عشایر ایرانی، "رضاخان" خطابش کردند.
No image

اولین شهید محراب

Powered by TayaCMS