21 تیر 1397, 0:0
قال الباقرُ(ع) عَن رَسوُلِ الله(ص):«العِبَادَهُ سَبعُونَ جُزءاً أفضَلُهَا طَلَبُ الحَلالِ» (وسائل الشیعه، ج17، ص21)
یکی از چیزهایی که در روایات، بر آن تکیه شده، کار و تلاش و کوشش برای تأمین زندگی است؛ بهطوری که کسی که برای خانواده خود سعی و تلاش میکند، تا از این راه رزق و روزی حلالی را بهدست آورد و به این وسیله، دست نیاز بهسوی دیگران دراز نکند، ثواب و پاداش مجاهد در راه خداوند برای او قرار داده شده است. پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) در اینباره میفرمایند:
«الکَادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجَاهِدَ فِی سَبِیلِ اللهِ»[1]
کسی که برای زندگی خانوادهاش سعی و تلاش میکند، مانند مجاهد در راه خدا است.
از انس بن مالک روایت شده، زمانی که رسول اکرم(ص) از جنگ تبوک مراجعت میکرد، سعد انصارى به استقبال آمد، حضرت با او مصافحه کرد و دست سعد را زبر و خشن دید. فرمود: چه صدمهاى و آسیبى به دستت رسیده است؟ عرض کرد یا رسول اللَّه! من با طناب و بیل کار میکنم و درآمدم را خرج معاش خانوادهام مىنمایم. رسول اکرم(ص) دست او را بوسید و فرمود: این دستى است که آتش با آن تماس پیدا نمىکند.[2]
در سیره عملیِ ائمه معصومین و اولیای الهی نیز وارد شده که آنها برای تأمین زندگی خانواده خود، کار و تلاش میکردند و نه تنها آنرا برای خود کسرِ شأن نمیدانستند؛ بلکه به کار و تلاش خود، برای تأمین زندگی خود و خانواده خود افتخار میکردند.
از شخصی روایت شده که میگوید: روزی به خارج مدینه رفتم، حرارت هوا طاقت فرسا بود. از دور حضرت امام محمد باقر(ع) را دیدم که قطرات عرق از پیشانی مبارکش میریخت. با خود گفتم: عجبا رادمردی مانند او، در این ساعت گرم با چنین حالتی به طلب دنیا میرود یعنی چه؟! خوب است بروم او را نصیحت کنم. جلو رفته، سلام کردم و گفتم: از شما دور است با این بدن سنگین در این هوای گرم در طلب دنیا باشی، اگر در چنین حالتی مرگ گریبانت را گرفت چه خواهی کرد؟
امام فرمود: چه ترسی دارم، اگر در این حالت بمیرم در طاعت حضرت حق جان دادهام، زیرا بهوسیله کار، خود را از تو و دیگران بینیاز داشته و آبروی خود را حفظ میکنم. وقتی از فرا رسیدن مرگ میترسم که به معصیت خدا مشغول باشم. آن شخص بعد از شنیدن این حرف از امام گفت: یابن رسول الله! من خواستم تو را نصیحت کنم، امّا تو مرا نصیحت کردی و از اشتباه بیرون آوردی.[3]
بنابراین انسانی که با کار و تلاش برای رفاه و آسایش خانواده خود تلاش میکند، تا در زندگی دست نیاز بهسوی دیگران دراز نکند، مورد لطف و توجه خداوند است و در این راه و هدف، انسان نباید هیچ کاری را کم بشمارد. کار و تلاش برای انسان، ننگ و عار نیست؛ بلکه آنچه ننگ و عار است، این است که انسان با بیکاری و تن پروری، خود را وبال گردن دیگران سازد و دست نیاز و گدایی بهسوی دیگران دراز کند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان