دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقد مقاله «تحریف قرآن» (2)

اشاره: در قسمت نخست مقاله ، ضمن اشاره به ضرورت مرزشناسی شبهه با روش‌های غیرعلمی مغالطه و ... به طرح شبهه عدم وثاقت تاریخی قرآن، از سوی نویسنده مقاله «تحریف قرآن» و نقد و بررسی آن با تکیه بر اعجاز درونی قرآن، پرداخته شد.
نقد مقاله «تحریف قرآن» ʂ)
نقد مقاله «تحریف قرآن» (2)

اشاره: در قسمت نخست مقاله ، ضمن اشاره به ضرورت مرزشناسی شبهه با روش‌های غیرعلمی مغالطه و ... به طرح شبهه عدم وثاقت تاریخی قرآن، از سوی نویسنده مقاله «تحریف قرآن» و نقد و بررسی آن با تکیه بر اعجاز درونی قرآن، پرداخته شد. در این قسمت از مقاله، به بررسی وثاقت تاریخی قرآن از راه علم تاریخ، با استناد به برخی شواهد و مستندات تاریخی، خواهیم پرداخت.

علم تاریخ و اثبات وثاقت تاریخی قرآن

در اینجا لازم است برای روشن شدن مسأله و گشودن مغالطات مطرح شده در نوشته مورد اشاره، نکاتی در رابطه با اهمیت و کارکرد علم تاریخ، مورد توجه قرار گیرد تا نقش علم تاریخ در اثبات‌پذیری گزاره‌های تاریخی، به خوبی آشکار گردد.

الف) اهمیت و جایگاه علم تاریخ

اهمیت تاریخ و جایگاه و نقش علم تاریخ، در پیدایش و شکل‌گیری فرایند حیات اجتماعی و خلق تمدن بشری، برهیچ صاحب بصیرتی مخفی نمی‌باشد. تاریخ، نمایش‌دهنده فراز و فرود‌ها و باز‌گو کننده حوادث گذشته است. هر کس بخواهد بداند از کجا برخاسته و چگونه صاحب فلان سرزمین شده است، با چه کسانی در رابطه بوده است، با چه کسانی سر دشمنی پیدا کرده و یا به دوستی رسیده است، چه نقشی در تمدن بشری داشته است، به دیگران چه داده و چه گرفته است، رهبران و قهرمانان و پهلوانان آنان درطول تاریخ چه کسانی بوده‌اند، خادمان و یا خائنان در عرصه تاریخ چه کسانی بوده‌اند و برای حفظ حیثیت و آب و خاک اجداد‌شان چه فداکاری‌هایی انجام داده‌اند و ... ناچارند چند و چون قضیه را از علم تاریخ استفسار کنند و حوادث گذشته را در آئینه تاریخ تماشا نمایند.[1]

خود قرآن‌کریم ضمن اینکه کتاب آسمانی و برای هدایت مردم نازل شده است، یک کتاب تاریخی نیز هست چرا که از سرگذشت اقوام و رخداد‌های گذشته‌ی دور برای ما سخن می‌گوید و قصه‌های اجداد آدمیان را بازگو می‌کند و در پایان آیات شریف قصص، مُصرانه ما را به مطالعه وقایع تاریخ و تأمل و عبرت‌آموزی از علم تاریخ، فرا می‌خواند:

«َفاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ».[2]

همه این تأکیدات بیانگر نقش بی‌بدیل علم تاریخ در بازشناسی بنیان‌های حیات اجتماعی و ریشه‌یابی باورها، هنجارها و رویکردهای جاری در حال و آینده دارد.

از این رو نه تنها تاریخ، تاریک‌خانه نیست، بلکه به مثابه آئینه شفاف و تمام‌نمائی است که بدون اغماض به معرفی راستی‌ها و کجی‌ها می‌پردازد و با استوار‌سازی حقایق دور دست، واقعیات نهفته در گذشته تاریخ را از افسانه‌ها متمایز می‌سازد. به همین جهت تاریخ و علم تاریخ، خود منبع شناخت محسوب می‌شود.

ب) نقش علم تاریخ دراثبات گزاره‌‌های تاریخی

اثبات وثاقت تاریخی قرآن‌کریم، علاوه بر استفاده از استدلال‌های عقلی، از راه نقل تاریخ نیز، قابل اثبات است.

گزاره‌های تاریخی که ماهیت دینی دارد، از سنخ گزاره‌های توصیفی- نقلی‌اند. در این میان، گزاره‌های وحیانی و انتقال آن به دوره‌های متأخر، دارای فرایند سه‌گانه می‌باشد که عبارت‌اند از: مبدأ وحی، دریافت‌کننده وحی و نقل تاریخی گزاره‌های وحیانی به عنوان قرآن‌کریم. بدیهی است که در این فرایند، اثبات و معقولیت گزاره‌های وحیانی، به اثبات این فرایند سه‌گانه و صدق مخبران آنها بستگی دارد. اگر صدق گفته‌های خداوند سبحان و پیشوایان دین و نیز صدق سخنان ناقلان و مخبران و ضبط و دقت آنها به عنوان گزارشگران صادق، ثابت گردند، اعتبار و معقولیت گزاره‌های دینی- تاریخی نیز به اثبات می‌رسد.

اثبات وثاقت و وحیانی بودن قرآن، از راه اثبات صدق گفته‌ی خداوند سبحان و منتفی بودن عوامل کذب در آن، با براهین مستدل و دلایل عقلی در علم کلام اسلامی، به اثبات رسیده است؛ با این توضیح کوتاه که: براساس ضرورت فلسفی و هستی‌شناختی، صدور کلام کاذب و خلاف واقع از خداوندی که قادر مطلق، علیم مطلق، حکیم مطلق و بی‌نیاز مطلق است، محال است؛ زیرا صدور کلام کاذب، یا ناشی از عجز یا برخواسته از جهل، یا به خاطر نیازمندی و یا به دلیل لغویت فعل اوست و چون هر کدام از این عوامل چهارگانه در مورد خداوند متعال، محال است، پس صدور کلام کاذب نیز از خداوند متعال، ممتنع و محال است.

البته اثبات وجود خدا و نیز اثبات صفات کمالیه الهی با روش عقلی، پیش‌‌نیازهای مفروض در این استدلال است که در جای خود به اثبات رسیده است.[3]

همچنین صدق سخن پیامبر(ص)، از راه اثبات ویژگی عصمت و تضمین الهی وی که لازمه مقام نبوت است، به اثبات می‌رسد. به همین جهت اثبات ویژگی عصمت نیز برای پیشوایان دین، مهم‌ترین پیش‌فرض بحث از صدق سخنان آنان در این باب محسوب می‌شود. دلایل اثبات عصمت انبیای الهی نیز در کتاب‌های کلامی به طور مستدل و متقن تبیین گردیده است.[4]

اما محور سوم، یعنی اثبات وثاقت تاریخی متون وحیانی توسط ناقلان قرآن و اینکه آیا نقل متون وحیانی و انتقال آن به انسان‌های معاصر از راه گزارش‌های تاریخی، چگونه قابل اثبات است؟

تبیین پاسخ این سوأل اساسی این است که؛ انسان‌های معاصر، متون قرآن را به عنوان گزاره‌های وحیانی، به صورت مستقیم و مباشر از خداوند و پیامبر(ص)، دریافت نکرده‌اند بلکه از طریق وسائط و مخبران دیگری به دست آورده‌‌اند، پس آنچه مهم است اثبات محور سوم یعنی صدق وسائط انتقال قرآن به ما است.

بدین منظور، سیستم علم رجال از سوی مورخان و عالمان دین، پدید آمد تا به ارزیابی محور سوم، یعنی اثبات وثاقت گزاره‌های تاریخی بپردازند. در این ساحت، مورخان و عقلا به لحاظ روش‌شناسی تاریخی، به تقسیم بندی‌های علمی گزارش‌های تاریخی به دو دسته: گزارش‌های متواتر و غیر متواتر پرداختند. مراد از تواتر: خبری است که توسط مخبران متعدد و متکثری به گوینده نسبت داده شده و تعدد وسائط به گونه‌ای است که عرفا احتمال توافق برکذب در خبر منقول از ناحیه واسطه‌ها، منتفی می‌گردد و نیز در مقام ارزیابی برداشت ناقلان، براساس حساب احتمالات، امکان خطای همه مخبران واسطه درفهم کلام گوینده یا حادثه تاریخی، منتفی و یا به حد اقل ممکن، تنزل یابد.

از این نظر، آنچه برای اثبات وثاقت تاریخی یک گزاره‌ی تاریخی(دینی یا غیردینی) کاربرد قطعی دارد، مسأله تواتر آن است. آنگاه با توجه به اینکه استقرار تواتر در مورد یک گزاره‌ی تاریخی، بیانگر قطعیت موضوع است، نیازی به بررسی و مطالبه سند نخواهند بود. از این لحاظ نیز، قرآن‌کریم به اتفاق همه مسلمانان، مافوق تواتر و جزء قطعیات تاریخ‌اند، که در مقام فراتر از وثاقت تاریخی قرار دارد.

بنابر این، وثاقت تاریخی قرآن به عنوان مجموعه‌ای از گزاره‌های وحیانی، علاوه بر دلائل متنی و اعجازی قرآن، از راه تواتر نقلی نیز به دلیل اعتبار قطعی فرایند انتقال قرآن، قابل اثبات است؛ زیرا معصومانه بودن تمامی فرایند انتقال قرآن، نه تنها هرگونه تردید در اصالت و یا وثاقت تاریخی قرآن را برطرف نموده، بلکه حتی چنین احتمالی را نیز برنمی‌تابد.

دلائل تاریخی وثاقت قرآن

برای اثبات اصالت وحیانی و وثاقت تاریخی قرآن - قطع نظر از دلائل عقلی و اثبات کلیت موضوع - حتی با اتکاء به دلائل تاریخی و استفاده از قرائن و شواهد محکم و تردید ناپذیر موجود در تاریخ نیز، می‌توان وثاقت تاریخی قرآن را به اثبات رساند. مطالعه و تأمل در سیر تاریخی جمع‌آوری قرآن در عصر پیامبر(ص) و اهتمام فوق‌العاده‌ی مسلمین به کتابت و حفظ و تلاوت و نگهداری آن، مخصوصا وجود گروه کاتبان وحی از روز نخست، این حقیقت را به اثبات می‌رساند که شرایط حاکم بر فضای فکری مسلمانان در طول تاریخ در خصوص نظارت و محافظت از قرآن‌کریم به گونه‌ای بوده است که امکان تحریف قرآن را غیر ممکن نموده است.

این عوامل صیانت بخش، برخی به اهتمام شدید شخص پیامبر(ص) و تدابیر خاص ایشان در خصوص حفاظت و مراقبت از قرآن باز می‌گردد، برخی نیز به طبیعت قرآن و ویژگی‌های ذاتی این کتاب الهی مربوط می‌شود و برخی به اهتمام و حساسیت جدی مسلمانان در حراست از قرآن و شرایط نهادینه شده جاری در میان مسلمانان در طول تاریخ، باز می‌گردد.

در اینجا به منظور اثبات وثاقت تاریخی قرآن‌کریم، به چند مورد از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار تاریخی در صیانت از این کتاب الهی، اشاره می‌نمایم:

1) تدبیر ویژه شخص پیامبراکرم(ص) درامرکتابت قرآن

دستورات و توصیه‌های اکید پیامبراکرم(ص) در مورد تلاوت و حفظ و کتابت قرآن‌کریم، یکی از مهم‌ترین عوامل صیانت‌بخش محسوب می‌شود. پیامبراکرم(ص) در همان آغاز بعثت و نزول قرآن، عده‌ای را بطور خاص مسؤل تدوین و کتابت آیات قرآن نمود و همه اصحاب و مسلمانان را به قرائت و حفظ آیات الهی توصیه نمود. این تدبیر حضرت، موجب گردید تا توجه مسلمانان به این امر اساسی به عنوان یکی از وظایف مهم دینی معطوف گردد.

بدون شک، تدبیر حکیمانه رسول گرامی اسلام، در زمان حیات خود در امر تدوین قرآن‌کریم، یکی از عواملی بود که موجب حفظ و مصونیت قرآن‌کریم از تحریف شد، با تدبیر و اهتمام شخص نبی‌اکرم(ص) بود که عین الفاظ وحی در زمان خود آن حضرت نوشته شد.[5] کتابت قرآن‌کریم در زمان نبی‌اکرم از عوامل مهم و اساسی بود که مانع شد قرآن همانند تورات و انجیل دستخوش تحریف شود. درست برخلاف انجیل که به گفته خود مسیحیان، مجموعه مکتوباتی است که سال‌ها پس از حضرت عیسی، توسط شاگردان وی نوشته شده است.[6]

2) اهتمام شدید مسلمانان

اهتمام شدید مسلمانان به تبعیت از تأکیدات پیامبر(ص)، نسبت به حراست و محافظت از قرآن‌کریم، عامل مهم دیگری در حفاظت و صیانت قرآن از تحریف محسوب می‌شود. مسلمانان از همان صدر اسلام تا کنون حساسیت ویژه نسبت به هر گونه تغییر در قرآن‌کریم داشته و دارند و همواره قداست و احترام ویژه‌ای که برای قرآن‌کریم به عنوان تنها منبع وحیانی دین و مرجع اصلی و قانون مدون برای تمام شؤون حیات فردی و اجتماعی خویش قائل بودند.

براساس شواهد تاریخی، حساسیت مسلمانان در طول تاریخ نسبت به حفظ و صیانت قرآن از هرگونه تغییری، به گونه‌ای بوده است که حتی نسبت به حذف یک «واو» از قرآن‌کریم شدید‌ترین عکس‌العمل‌ها را نشان می‌دادند و شمشیر را از نیام بیرون می‌کشیدند. از جمله وقتی عثمان بن عفان خواست مصاحف را جمع‌آوری و به صورت یک کتاب در آورد، میان او و اُبى بن کعب درباره آیه «والذین یکنزون الذهب والفضه ولاینفقونها فى سبیل اللَّه»[7] اختلافى رخ داد، عثمان مدعى بود که وحى «الذین» بدون واو است و باید این کلمه(و) از نسخه‌هاى قرآن حذف گردد، ولى اُبى بن کعب با اصرار تمام می‌‌گفت: ما از رسول خدا این آیه را همان طورى که در قرآن‌ها موجود است(با واو) شنیده‌ایم. بحث و مشاجره میان هر دو نفر درگرفت. ناگهان «اُبى» وقتی دید که خلیفه ممکن است کلمه «و» را بر دارد با شدت و خشم دست به شمشیر شد و اعلام کرد: «هرکس بخواهد این حرف را از قرآن بردارد، با این شمشیر خون او را خواهم ریخت!» پافشارى و شدت عمل«اُبى» موجب گردید که خلیفه حرف خود را پس بگیرد تا اعتراض و مخالفت مسلمانان را برنیانگیزد.[8]

بنا براین تاریخ مربوط به جمع‌آورى قرآن چه در زمان پیامبر‌اکرم(ص) و چه بعد از آن و اهمیت فوق‌العاده شدیدى که پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان به حفظ و کتابت قرآن نشان مى‌دادند، ثابت مى‌کند که حتى کم شدن یک حرف از قرآن کریم به هیچ وجه امکان نداشته است، تا چه رسد به کم و یا زیاد کردن چند کلمه و یا آیه و سوره.

بدون تردید، اگر به هر شکلی، دست جعل و تحریف به قرآن راه می‌یافت، دشمنان اسلام و پیامبر(ص)، از کاهی کوهی می‌ساخت و به افشای گسترده آن می‌پرداخت؛ زیرا انگیزه برای نقل آن قوی بود. چرا که می‌توانست مهم‌ترین دستاویز کفار، اعم از اهل کتاب(یهود و نصارا) و دیگر مخالفان باشد تا از آن به عنوان حربه‌ای برای تبلیغ علیه اسلام و بی اعتبار شدن آن، به کار گرفته شود.

3) تواتر متن قرآن

یکی از اموری که موجب قطع و یقین است، تواتر در نقل یک واقعه تاریخی است. از این نظر نیز، یکی از ادله‌ای که برای عدم وقوع تحریف قرآن در فرایند تاریخ اقامه می‌شود، این است که متن قرآن‌کریم در تمام قرون و اعصار گذشته تا به حال، به صورت متواتر نقل شده است. از این لحاظ، نقل تاریخی قرآن، مافوق تواتر و به عنوان یک امر بیّن و جزء بدیهیات تاریخ مسلمانان است که بطور همگانی، سینه به سینه و نسل به نسل، تاکنون نقل شده است.

4) اجماع امت برعدم تحریف قرآن موجود

از جمله دلایل متقن بر اثبات عدم تحریف قرآن، اتفاق نظر همه مسلمانان در مورد اصالت قرآن رایج و حفظ و دوری آن ازگزند تحریف است. تمامی مسلمانان و فرق اسلامی از صدر اسلام تا به امروز، با وجود اختلافات شدید مذهبی خود، اتفاق عجیبی در مورد اصالت و عدم تحریف قرآن موجود دارند.

این اتفاق نظر، دلیل روشن بر صیانت قرآن از تحریف است؛ زیرا وقتی فرایند انتقال قرآن از گذشته‌ی تاریخ تا به امروز را بررسی کنیم، می‌بینیم که:

اولا: قرآن کنونی در هیچ مقطعی از تاریخ، مفقود نشده است، همچنین هیچ‌گاه در تاریخ، کسانی یافت نمی‌شود که به جای قرآن رایج، ادعای وجود قرآنی دیگری کرده باشند.

ثانیا: مسلمانان علی‌رغم اختلافات و انشعابات گوناگونی که داشته و دارند، هیچ‌گاه در مورد قرآن موجود و اینکه این قرآن عیناً همان قرآن نازل شده بر پیامبراکرم(ص) است، کوچک‌ترین اختلافی نداشته‌اند و هرگز برسر تغییر، حذف و یا زیادت آیات قرآن، نزاع و اختلاف ننموده‌اند، بلکه عموم مسلمانان همواره در تمام استدلال‌های خود، به تمامی کلمات قرآن به عنوان منبع وحیانی و کتاب الهی، نگاه می‌نموده و بدان استناد و استدلال کرده و می‌کنند.

باتوجه به واقعیت و سیر تاریخی روشن قرآن، ملاحظه ‌می‌شود که در هیچ دروره‌ای از ادوار تاریخ اسلام، روند انتقال قرآن در میان نسل‌ها، دچار ابهام و پیچیدگى نبوده است، بلکه قرآن‌کریم به دلیل جایگاه استثنائی آن، تأثیرات بنیادین در سرنوشت جامعه اسلامی گذاشت. قرآن تنها کتابى است که همه‌ی شؤون زندگى مسلمانان را دگرگون کرد و با در هم کوبید. رسومات جاهلیت گذشته، زندگى نوینی که بر اساس ایمان و اصول انسانى استوار باشد، به وجود آورد. بنابراین، قرآن کتابى بود که با حیات و زندگى مسلمانان تماس داشت و آنها سیاست، اقتصاد، قوانین اخلاقى و حتى آداب و معاشرت خانوادگى خود را از این کتاب آسمانى مى‌گرفتند و در همه حوادث روزمره، اول به قرآن و سپس به سنت و روش پیامبراکرم(ص) مراجعه مى‌کردند.

طبیعی است کتابى که تا این اندازه با زندگى مردم آمیخته و تا این حد مورد مراجعه و توجه آنها بوده است، هرگز ممکن نیست در آن تحریفى واقع شود و افکار عوام و یا خواص متوجه آن نگردد. بدون شک اگر کوچک‌ترین تغییر و تحریفی صورت می‌گرفت با توجه به اهتمام مسلمین به حفظ قرآن، منشأ نزاع و خونریزی می‌گردید و این امر می‌توانست دستاویز خوبی برای کفار و مخالفان اسلام گردد.

تا کنون آنچه اشاره گردید، نگاه تاریخی به موضوع بحث و بیان برخی از شواهد و دلائل تاریخی وثاقت قرآن‌کریم بود.

علاوه بر نگرش تاریخی، یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت این موضوع که آیا قرآن دست‌خوش دگرگونی و تحریف شده است یا نه، نگرش عقلانی به این موضوع و تحلیل محتوائی قرآن‌کریم است. این همان معیار مهمی است که اندیشوران اسلامی آن را به عنوان محکم‌ترین ادله بر عدم تحریف قرآن دانسته‌اند، و آن عبارت است از مضامین عالیه، مستحکم، وسیع، عمیق و حیرت‌انگیزی که در اوج فصاحت و بلاغت ارائه شده و عقل بشر عادی از احاطه و درک آن عاجز است. از طرح مباحث دقیق و معارف بلند توحیدی گرفته تا سایر آموزه‌های علمی، تاریخی و معرفتی، همگی بیانگر جامعیت، انسجام، استحکام، دقت، ظرافت و ژرف‌نگری بی‌نظیر آن و دلیل روشن بر مبدأ غیبی و فوق بشری دانش قرآن‌کریم است.

بنا براین، توجه به اوج محتوائی و ساختار ویژه آیات قرآن‌کریم، راهبرد اساسی دیگر براثبات وثاقت تاریخی و درک اصالت وحیانی قرآن‌کریم است. همان چیزی که موجب جاودانگی و صیانت قرآن از تحریف شده است. چه اینکه خود قرآن نیز بر این اصل استدلال نموده و با فریاد رسا، مردم دنیا را برای همیشه، به مبارزه طلبیده است.[9]

با توجه به اینکه این بحث تاحدی، مستقل از بحث گذشته و ناظر به بُعد تحدی و مبارزه‌طلبی قرآن‌کریم است و نویسنده یاد شده نیز در ادامه مقاله خود، دلائل تحدی قرآن را زیر سؤال برده است، در قسمت‌های بعدی تحت عنوان «دلائل اعجاز قرآن» به طرح و تبیین این محور خواهیم پرداخت.

حاصل سخن

باتوجه به آنچه اشاره گردید، روشن می‌شود که:

اولا: ادعای عدم وثاقت تاریخی قرآن، صرفا یک ادعای کلی است. این نوع ادعاها به دلیل نامشخص بودن گستره‌ی ادعا و عدم ذکر مصداق خاص، قابل سنجش نبوده و ارزش علمی نخواهند داشت.

ثانیا: در این ادعا، متن قرآن صرفا یک متن تاریخی معمولی تلقی گردیده و نسبت به اعجاز درونی و ساختار ویژه ای وحیانی آن - که عامل اصلی ثبات و پیداری متن قرآن از تحریف است - توجه نگردیده است. این امر، موجب خطای در مقایسه گردیده و این پندار را پدید آورده است که چگونه متن قرآن‌کریم از معبر تاریک تاریخ به سلامتی عبور نموده است!

ثالثا: از نظر سیر تاریخی نیز، مدارک وشواهد متقن تاریخی مبنی براهتمام فوق‌العاده‌ی شخص رسول‌اکرم(ص) و مسلمانان، نسبت به تدوین و حفظ و حراست و نظارت برانتقال متن قرآن ازآغاز نزول وحی تا کنون، دلیل روشن بر اثبات وثاقت تاریخی قرآن‌کریم است. به همین دلیل همه فرق اسلامی در این خصوص که متن قرآن موجود، عینا همان قرآنی است که به وسیله‌ی جبرئیل امین، بر پیامبراکرم(ص) نازل شده و با دستور پیامبراکرم(ص) توسط کاتبان وحی تدوین گشته و در میان مسلمانان دوران صدر اسلام تاکنون، رائج بوده است.

والسلام

    کتابنامه:
  • 1) قرآن‌کریم.
  • 2) الراغب الاصفهانی‌‌، حسین بن محمد؛ مفردات غریب القرآن، دفتر نشرالکتاب، بی جا،دوم،1404ق.
  • 3) الطریحی النجفی، الشیخ فخرالدین؛ مجمع البحرین، تحقیق: السید أحمد الحسینی، مکتب النشر الثقافه الإسلامیه، دوم، 1408ق.
  • 4) الحلبی، ابوالصلاح تقی؛ تقریب المعارف، تحقیق: فارس حسون کریم، 1417ق.
  • 5) السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر القرآن بالمأثور، دارالمعرفه للطباعه و النشر، بیروت- لبنان.
  • 6) المجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تحقیق: سید هدایه الله المسترحمی، دارالأحیاء التراث العربی، مؤسسه الوفاء، بیروت- لبنان، چاپ دوم، 1403ق.
  • 7) الطباطبائی، العلامه السید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، منشورات جماعه المدر سین فی الحوزه العلمیه، قم، ایران.
  • 8) مطهری، مرتضی؛ فلسفه تاریخ، انتشارات صدرا، تهران، ج1، سیزدهم، 1384ش.
  • 9) الألهیات علی هدی الکتاب والسنه، الشیخ جعفر السبحانی، ، المرکز العالمی للدراسات الأسلامی، الطبعه الثالثه، 1412ه .ق، قم، ایران.
  • 10) مظفر، محمدرضا؛ شرح بدایه المعارف الإلهیه فی شرح عقائد الإمامیه، شرح: السید محسن الخزازی، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، قم، ایران، پنجم، 1418ق.
    پی نوشت:
  • [1] .ر.ک: فلسفه تاریخ، مرتضی مطهری، ج1، ص271.
  • [2] .حشر/ 2.
  • [3] .ر . ک: شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی و بدایة المعارف الالهیة، محمد رضا مظفر.
  • [4] .ر. ک: تقریب المعارف، ابوالصلاح الحلبی و الالهیات، جعفر سبحانی، ج 1 و 2.
  • [5] .ر.ک: القرآن و دعاوی التحریف، رسول جعفریان، ص 29.
  • [6] .کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه حسین توفیقی، ص 26.
  • [7] .توبه/34.
  • [8].ر.ک: الدر المنثور، ج 3، ص 232، المیزان، ج 12، ص 180.
  • [9] .«وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ». و اگر در باره آنچه بر بنده خود (پیامبر) نازل کرده‌ ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و از غیر خدا، گواهان(حامیان) خود را براى این کار، فرا خوانید اگر راست مى‌گویید! (بقره/23). «اَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ» آیا آنها مى‌گویند: او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست مى گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا، هر کس را مى‌توانید (به یارى) طلبید! (یونس/38).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقد مقاله «تحریف قرآن» ʁ)

نقد مقاله «تحریف قرآن» (1)

موضوع صیانت قرآن از تحریف، یکی از مهم‌ترین معتقدات امت اسلامی است که همه فرق اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند.

جدیدترین ها در این موضوع

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» ʂ) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» (2) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نوشته‌ی حاضر بخش دوم از نقد بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» است .
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʂ) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (2) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʁ) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (1) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» ʁ) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» (1) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نوشتار پیش‌ رو ناظر به مقاله‌ای است تحت عنوان «دفاع از مقاله‌ نگاهی به سوره‌ی زنان».

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS