هدف روزه
برنامه انسان سازی ماه مبارک رمضان اساساً برنامه انسان سازی است، یعنی برنامه این است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند، برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده، بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاءدادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بی خوابی بکشد و مثلا شبها تا دیر وقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزهای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمیخواهد همین طور مردم دهانشان را ببندند، دهانشان را ببندند یا نبندند [برای اسلام فرق نمی کند] نه، با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه، جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان همراه آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. (انسان کامل، ص28)
زمان عبادت هم احترام دارد
احترام ماه رمضان واجب و لازم است. کسانی که به عذر شرعی روزه نمیگیرند مثلا مسافر یا مریض میباشند، نباید در ملاعام و یا در یک مجلس عمومی غذا بخورند یا آب بنوشند، زیرا با شئون ماه رمضان منافی است. ماه رمضان زمان عبادت است. زمان عبادت مانند مکان عبادت لازم الاحترام است. (حکمتها و اندرزها، ج2، ص204)
معیاری برای ممنوعیت
اسلام با مستحباتی که روح عبادت یعنی تذکر را از میان میبرد و غفلت ایجاد میکند نیز مبارزه کرده است. هر چه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مکروه یا حرام) است، مثل افراط در خوردن، افراط در گفتن، افراط در معاشرت با افراد و افراط در خوابیدن. (تعلیم و تربیت در اسلام، ص126)
غفلت از غیر خدا در نماز
ما در عمر خود افرادی را دیده ایم که در حال نماز آنچنان مجموعیت خاطر و تمرکز ذهن داشته اند که به طور تحقیق از هر چه غیر خداست غافل بوده اند. استاد بزرگوار و عالیقدر ما مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی (اعلی الله مقامه) از این ردیف افراد بود. (ولاءها و ولایت ها، ص200)
زمینه تمرکز ذهن در نماز
توجه دل به خدا و تذکر اینکه در برابر رب الارباب و خالق و مدبر کل قرارگرفته است، زمینه تجمع خاطر و تمرکز ذهن را فراهم میکند. (ولاءها و ولایت ها، ص200)
عبادات فکری
از نظر اسلام، عبادت منحصر نیست به عبادات بدنی مانند نماز و روزه یا عبادات مالی مانند خمس و زکات؛ نوعی دیگر از عبادت هم هست و آن عبادت فکری است. تفکر یا عبادت فکری اگر در مسیر تنبه و بیداری انسان قرار گیرد از سالها عبادت بدنی برتر و بالاتر است. (انسان و ایمان، ص64)
هم علم است و هم عبادت
شک ندارد که اگر انسان در کار عالم و در نظامات عالم و در دقایق مخلوقات تامل و دقت کند و هدفش از این تامل و دقت و کشف رازهای عالم، این باشد که به حقیقت، بیشتر راه یابد و خدا را بیشتر بشناسد این، هم علم است و هم عبادت، تفکر علمی است و عبادت. (تعلیم و تربیت در اسلام، ص254)
بعد تربیتی عبادات
در اسلام، عبادات گذشته از اصالتی که دارند جزء برنامه تربیتی آن هستند. توضیح اینکه اصالت داشتن عبادت به معنی این است که قطع نظر از هر جهتی، قطع نظر از مسائل زندگی بشر، عبادت خودش جزء اهداف خلقت است: و ما خلقت الجن والانس الالیعبدون. (ذاریات 56) عبادت مرکبی است برای تقرب به حق و در واقع برای تکامل واقعی بشر. چیزی که خود مظهر تکامل بشر و خود هدف و غایت است، لزومی ندارد که مقدمه و وسیله چیز دیگر باشد. ولی در عین حال عبادات، گذشته از این اصالت، مقدمه چیز دیگر هم هستند، یعنی همان طور که عرض کردم خود برنامه تربیتی اسلامند به این معنی که اسلام که میخواهد افراد را چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اجتماعی تربیت کند، یکی از وسایلی که برای این کار اتخاذ کرده- و از قضا این وسیله از هر وسیله دیگری در اخلاق و روح بشر موثرتر و نافذتر است- عبادت است. (آزادی معنوی، 918)
فلسفه عبادت
عبادت برای این است که حیات ایمانی انسان تجدید بشود، تازه بشود، طراوت پیدا کند، قوت و نیرو بگیرد. به هر اندازه که ایمان انسان بیشتر باشد، بیشتر به یاد خداست و به هر اندازه که انسان به یاد خدا باشد کمتر معصیت میکند. معصیت کردن و نکردن دایر مدار علم نیست، دایر مدار غفلت و تذکر است. به هر اندازه که انسان غافل باشد یعنی خدا را فراموش کرده باشد، بیشتر معصیت میکند و به هر اندازه که خدا بیشتر به یادش بیاید کمتر معصیت میکند. (آزادی معنوی،ص 95)
فرزندان ارزش نماز را از ما میآموزند
نمازخوانهایی که خودشان نماز را استخفاف میکنند یعنی کوچک میشمارند (نماز صبحشان آن دم آفتاب است، نمازظهر و عصرشان آن دم غروب است، نماز مغرب و عشاشان چهار ساعت از شب گذشته است و نماز را با عجله و شتاب میخوانند) تجربه نشان داده که بچههای اینها اصلانماز نمیخوانند. شما اگر بخواهید واقعا نمازخوان باشید و بچههایتان نمازخوان باشند، نماز را محترم بشمارید. نمیگویم نماز بخوانید؛ بالاتر از نماز خواندن، محترم بشمارید. اولا برای خودتان در خانه یک مصلایی انتخاب کنید (مستحب هم هست) یعنی در خانه نقطهای را انتخاب کنید که جای نمازتان باشد، مثل یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر میتوانید (همان طوری که پیغمبر اکرم یک مصلی و جای نماز داشت) یک اتاق را به عنوان مصلی انتخاب کنید. اگر اتاق زیادی ندارید، در اتاق خودتان یک نقطه را برای نماز خواندن مشخص کنید. یک جانماز پاک هم داشته باشید. در محل نماز که میایستید، جانماز پاکیزهای بگذارید، مسواک داشته باشید، تسبیحی برای ذکر گفتن داشته باشید. وقتی که وضو میگیرید، این قدر با عجله و شتاب نباشد. (آزادی معنوی، ص 86)
مسئولیت در برابر خانواده
هر فردی از ما، هم مسئول نماز خودش است و هم مسئول نماز اهلش یعنی زن و بچه اش. خطاب به پیغمبر اکرم است: و امر اهلک بالصلوه و اصطبر علیها (ط132)
ای پیامبر! خاندان خودت را به نماز امر کن و خودت هم بر نماز صابر باش. این اختصاص به پیامبر ندارد، همه ما به این امر موظف هستیم.
بچهها را چه باید کرد؟ بچهها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد. دستور رسیده است که به بچه از هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید. البته بچه هفت ساله نمی تواند نماز صحیح بخواند ولی صورت نماز را میتواند بخواند. از هفت سالگی میتواند به نماز عادت کند، چه پسر و چه دختر. یعنی همان اولی که بچه به دبستان میرود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند، در خانواده هم باید به او یاد بدهند. ولی این را توجه داشته باشید که یاد دادن و وادار کردن با زور نتیجهای ندارد.
کوشش کنید که بچه تان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود. به هر شکلی که میتوانید موجبات تشویق بچه تان را فراهم کنید که با ذوق و شوق نماز بخواند؛ زیاد به او بارک الله بگویید، جایزه بدهید، اظهار محبت کنید که بفهمد وقتی نماز میخواند، بر محبت شما نسبت به او افزوده میشود. دیگر اینکه بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمیشود، چون اصلا حضور در جمع مشوق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند، روح عبادت بیشتری پیدا میکند، بچه که دیگر بیشتر تحت تاثیر است. متاسفانه کم رفتن ما به مساجد و معابد و مجالس دینی و اینکه بچهها کمتر در مجالس مذهبی شرکت میکنند، سبب میشود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند ولی این برای شما وظیفه است.
اما اسلام که میگوید بچهات را وادار به نماز خواندن کن، نمیگوید آقامآبانه فرمان بده، تشر بزن، دعوایش کن؛ نه، از هر وسیلهای که میدانید بهتر میشود برای تشویق او به عبادت و نماز خواندن استفاده کرد، شما باید استفاده کنید. باید ما با بچههای خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشیم تا آنها با مساجد و معابد آشنا بشوند. ما خودمان که از بچگی با مساجد و معابد آشنا بودیم، در این اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد میرویم که بچههای ما- که هفت ساله شدهاند، به دبستان رفتهاند و بعد به دبیرستان و بعد به دانشگاه ولی اصلا پایشان به مساجد نرسیده است- بروند. اینها قهرا از مساجد فراری میشوند. حالا ممکن است بگویید وضع مساجد خراب است، کثیف است، یا مثلا یک روضه خوان میآید و حرف چنین و چنان میزند. آنها را هم وظیفه داریم که درست کنیم. وظیفه که در یک جا تمام نمیشود. وضع مساجد خودمان را هم باید اصلاح کنیم. پس این را هم هرگز فراموش نکنید که ما وظیفه داریم نماز بخوانیم و وظیفه داریم که خاندان خودمان را هم نمازخوان کنیم به شکلی که به نماز راغب و تشویق بشوند، فواید و خاصیت نماز خواندن و در حدودی که میتوانیم فلسفه نماز خواندن را برای بچهها بگوییم. (آزادی معنوی، ص 105 و 106)