صرفنظر
از درونگرا يا برونگرايي افراد، همه انسانها در زندگي و در بعضي شرايط و مسائل
احساس خجالت ميكنند. از لحاظ اجتماعي فقط افراد درونگرا كمرويي را تجربه نميكنند.
كم رويي عبارت است از احساس بدي كه فرد در مقابل اطرافيان دارد. كمرويي يك توجه
غيرعادي و مضطربانه به خويشتن در يك موقعيت اجتماعي است كه شخص دچار نوعي تنش
رواني – عضلاني ميشود و رفتارهاي غيرعادي از او سر ميزند.
چرا افراد خجالت می كشند؟
خوب
است از بعضي عوامل موثر در بروز خجالت آگاه شويد تا با حذف آنها، به مطلوب دست
يابيد. تربيت غلط خانوادگي، آلوده ساختن محيط خانه و فضاي ذهن خويش به حالتهاي
رعب، وحشت، تهديد، ترس، دلواپسي، مراقبتهاي شديد و افراطي از رفتارها و اعمال
خود، مقايسه خود با ديگران، خودبزرگبيني و خود كوچك بيني افراط گونه و عدم آگاهي
از مهارتهاي اجتماعي، احساس تنهايي و ترس از مسخره شدن و مقبول واقع نشدن، بخشي
از عوامل كمرويي هستند. هر كس در فضايي آلوده بدين عوامل، به سر برد، با نوعي
احساس شرم، ترس، دلهره، گنه كاري، بيعرضگي و حقارت، رشد ميكند و در نتيجه، هميشه
خود را فردي ضعيف ميبيند و جرأت هيچ اقداميرا در خويش نمييابد! اين فرد، حتّي
از قضاوت ديگران درباره اعمال و رفتارش ميپرهيزد؛ خود را از ديد ديگران مخفي نگه
ميدارد و از انجام دادن عملي كه مورد مشاهده و ارزيابي ديگران باشد، اجتناب ميورزد.
همه ما به دلايل مختلف و درجات متفاوتي اين حس را تجربه ميكنيم؛ اگرچه دليل آن
اغلب بين افراد مشترك است و به يكي از موارد زير ختم ميشود:
1. تصوير ضعيف از خود:
اين
مساله ميتواند از دوره نوجواني افراد شكل گرفته باشد؛ زماني كه ويژگيهاي منحصر
به فرد ما براي اطرافيانمان جالب به نظر نميرسد و ما فكر ميكنيم آنها بيارزش
هستند و سعي ميكنيم خودمان را شبيه ديگران كنيم و در نتيجه ديگر خودمان نيستيم و
حتي احساساتمان، احساسات واقعي ما نيست. اين افراد معمولا حتي نميدانند تواناييها
و استعدادهاي واقعيشان در چيست؛ فقط فكر ميكنند هر شخص ديگري نسبت به آنها جالبتر
و بهتر است.
2. فكر كردن بيش از حد به خود:
هنگامي كه در كنار ديگران هستيم، نسبت به
كارهايمان و آنچه انجام ميدهيم، حساستريم؛ بويژه وقتي كه در مركز توجه همه
باشيم. اين فكر، در ما اضطراب ايجاد ميكند و باعث ميشود تماميحركات براي
خودمان سوالبرانگيز باشد و فكر كنيم آنها را اشتباه انجام دادهايم! اين مساله ميتواند
افكارتان را به شكل يك كهكشان مارپيچي به سمت پايين سوق دهد.
3. برچسب زدن:
وقتي
كه خود را يك فرد خجالتي ميشناسيم و اين برچسب را روي خودمان ميزنيم، از لحاظ
رواني به مرور با اين احساس خو گرفته و زندگي ميكنيم و شايد براي هميشه در ما باقي
بماند. هنگامي كه برچسب عمل يا صفتي را به خود ميزنيد، آن صفت به صورت ثابت روي
شما باقي ميماند و با همان زندگي خواهيد كرد.
توجه به خودآگاهی
دريابيد
كه جهان و نگاه همه افراد به شما نيست و مردم آنقدر گرفتاري دارند كه فرصتي براي
نگاه كردن به شما نخواهند داشت. به جاي اينكه دائم نگران خود باشيد و خودتان را
تماشا كنيد، خودتان را يكي از افراد ديگر و جزو يكي از آنها بدانيد. خود را در
برابر موضوعي كه منجر به خجالتي شدن شما ميشود مسلح كنيد و افكار خود را در
اختيار بگيريد، نخستين قدم مبارزه و غلبه بر كمرويي، آگاهي و رفتن به سوي هرگونه
تغيير يا بهبود زندگي است.
متمايز بودن
باور
كنيد شبيه ديگران بودن كسلكننده و داشتن تفاوتها خوب است. در واقع بپذيريد كه
شما مثل افراد عادي و معمولي جامعه نيستيد و نميخواهيد آنگونه باشيد. شبيه بقيه
بودن شما را خوشحال نخواهد كرد. بپذيريد كه ويژگيهاي منحصر به فردتان ميتواند
شما را از دیگران متمايز كند.
راههای مبارزه با كمرویی
اگر
كسى تصميم جدى داشته باشد، مىتواند با اين مشكل مقابله كند و خود را درمان نمايد
و از حصار كمرويى رها شود و از توانمندىهايى كه دارد بهره ببرد:
1. در دادن سلام پيش قدم باشيد.
2. بعد از سلام با جملات مرسوم، احوالپرسى كنيد
و اجازه بدهيد افراد ديگر اول از شما جدا بشوند نه شما از آنها.
3. در كارهاى اجتماعى، در محيط خانه و... در
فعاليتهاي دسته جمعى شركت نموده و نقش فعالى را بپذيريد.
4.هنگام صحبت با ديگران يا در مقابل جمع به
اعضاى بدن خود (دست، پا، نحوه صحبت و...) هيچ توجهى نكنيد و توجه خود را بر مطلبى
كه مىگوييد متمركز نماييد.
5. مطلبى را كه مىخواهيد در مقابل جمع بازگو
كنيد چندين بار در مقابل آينه تكرار كرده، فرض كنيد در مقابل جمع هستيد.
6.
سعى كنيد بر آنچه مىخواهيد بگوييد تسلط كافى داشته باشيد.
7. اگر با شكست مواجه شديد، خود را نبازيد و
براى بار ديگر خود را آماده انجام آن كار نماييد. 8. قبل از اينكه در مقابل جمع
قرار بگيريد به خود تلقين كنيد كه «مىتوانم در مقابل جمع صحبت كنم».
9.
زماني كه حالت اضطراب در شما ايجاد ميشود سعى كنيد همه ماهيچههاى بدنتان را آرام
كنيد.
پذيرفتن شكستها
بپذيريد
كه احتمال دارد از طرف ديگران پذيرفته نشويد؛ اما به خاطر داشته باشيد كه اين بخشي
از زندگي است و تماميافراد آن را تجربه كردهاند. شكست بخشي از فرآيند يادگيري
است و تو تنها نيستي. در زير به چند نكته اساسي اشاره خواهيم كرد كه از لحاظ ذهني
به شما كمك ميكنند از قبل آماده پذيرش هر اتفاقي باشيد: هرگز موضوع را شخصي
نكنيد. شما مقصر نبوديد، فقط قرار نبود اين اتفاق بيفتد و اين بهترين اتفاق ممكن
براي شما نبوده؛ پس اتفاق نيفتاده است. از اين موضوع درس بگيريد و فكر كنيد تمامياتفاقات،
درسهاي زندگي هستند تا شما به انسان بهتري تبديل شده و قويتر شويد. اگر از شكستها
درس بگيريد، گويا هيچوقت شكست نخوردهايد و آنها را نعمتهايي ميبينيد در ظاهري
مبدل. بلند شويد و بدانيد كه وقتي دلتان براي خودتان ميسوزد و به حال خود افسوس
ميخوريد، توقف كرده و به جلو حركت و رشد نميكنيد. از نو شروع كنيد و بيجهت
انرژيتان را هدر ندهيد و دوباره سعي كنيد.
بازتاب اعمال
هر
عملي آثاري متناسب با خود دارد. آثار برخي از اعمال فقط متوجه عملكننده است.
تاثير بعضي از كارها وسيعتر است، افزون بر عملكننده، به بستگان او نيز ميرسد و
پيامدهاي بعضي اعمال، اجتماع را فرا ميگيرد. اين حقيقت و سنتي الهي در جهان خلقت
است كه قرآن از آن خبر داده است. درباره كارهاي دسته اول خداوند ميفرمايد: «هر
مصيبتي كه به شما برسد، نتيجه اعمال خود شماست». (شوري: 30) درباره كارهاي دسته
دوم، در داستان حضرت موسي و آن مرد الهي ميفرمايد: آن ديوار كه تعمير كرديم، از
آن دو يتيم در شهر بود كه زير آن گنجي براي آنان بود و پدرشان مرد صالحي بود. پس
خداوند اراده كرده بود كه آن دو يتيم بزرگ شوند و گنج شان را استخراج كنند. (كهف:
82) و درباره اعمال نوع سوم در قرآن آمده است: «از فتنههايي كه آثار سوء آن فقط
دامن ظالم را نميگيرد (بلكه فراگير است)، بپرهيزيد». (انفال: 25) خداوند در آيه
ديگر به همين سنت اشاره دارد و ميفرمايد: (نساء: 9) بايد بترسند كساني كه اگر پس
از خويش فرزنداني ناتوان برجاي گذارند، از سرنوشت آنان بيم ناكند. بايد از خدا
بترسند و سخن استوار و به صواب گويند. مفهوم آيه شريفه اين است كه از ظلم به
يتيماني كه زيردست شما هستند، بپرهيزيد.