19 خرداد 1397, 1:23
قال الصادق(ع): «الْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهُ الْكُفْرُ وَ أَرْضُهُ النِّفَاقُ وَ مَاؤُهُ الْبَغْيُ...» امام صادق (ع) فرمودند: «عجب فرع دانه كفر است كه در زمينه نفاق نمو و رشد پيدا كرده و با آب ظلم سيراب ميشود و شاخههاي آن جهالت است و برگ هاي آن ضلالت است و ميوه آن لعنت و خلود در آتش است.» (مصباح الشريعة، ترجمه مصطفوي، ص168)
عجب «الْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهُ الْكُفْرُ وَ أَرْضُهُ النِّفَاقُ وَ مَاؤُهُ الْبَغْيُ وَ أَغْصَانُهُ الْجَهْلُ وَ وَرَقُهُ الضَّلَالُ وَ ثَمَرَتُهُ اللَّعْنَةُ وَ الْخُلُودُ فِي النَّار» عجب آن است که آدمی به جهت کمالی که در خود بیند خواه آن کمال را داشته باشد یا نداشته باشد، خود را بزرگ شمارد.[1] فرق عجب و تکبر «عجب» ميان انسان و پروردگارش مىباشد و وجود شخصى ديگر و ملاحظه برترى بر او لازم نيست، و «كبر» ميان انسان است و همجنسان خود كه خويشتن را بهتر از آنان بداند. مادامى كه اين صفت در باطن او مضمر است، «كبر» ناميده مىشود، و هر وقت اظهار برترى بر غير نمود، آن را تكبّر نامند.[2] ریشه عجب و خودپسندی عجب ناشی از حب نفس است و انسان به واسطه این رذیله، اعمال کوچک خویش را بزرگ میشمارد و خود را از خوبان درگاه خداوند متعال تلقی میکند و خویش را مستحق مدح و ثنا. با یك عمل كوچك مخلوط به هزاران آفت، خود را سزاوار رحمت او میداند. در نقطه مقابل از گناهان و اعمال زشت خود غافل شده و آنها را ناچیز و بیاهمیت میشمارد، حتی کار به جایی میرسد که اعمال زشتش در نظرش نیكو جلوه میكند و گاهی در اثر همین غفلت از حقایق، بهاموری که در واقع کمال نبوده و سزاوار افتخار کردن نمیباشند، عُجب میکند و آنها را کمال خود می پندارد.[3] چند غروری ای دغل خاکدان چند منی ای دو سه من استخوان پیشتر از تو دگران بودهاند کز طلب جاه نیاسودهاند حاصل آن جاه بین تا چه بود سود بد اما به زیان شد چه سود این چه نشاطست کزو خوشدلی غافلی از خود که زخود غافلی[4] مضرات خودپسندى 1. خودپسندى انگيزه خودخواهى مىشود، چه آن يكى از عوامل خودخواهى است و از خودخواهى، آفات زيادى پديد مىآيد. 2. خودپسندى، باعث فراموشى گناهان و ساده گرفتن آنها مىشود، در نتيجه انسان به بعضى از گناهان توجّه نکرده و آنها را ترك نمىکند و به فراموشى مىسپارد، و آنچه را هم كه مورد توجه قرار مىدهد، كوچك مىشمارد و اهميّت نمىدهد، در نتيجه براى جبران و تلافى آنها كوشش نمىكند. 3. فرد خودپسند، به عمل و عقل و خردش میبالد و در نتيجه از استفاده و مشورت با ديگران و درخواست و پرسش مطلبى خوددارى مىكند و مستبد و خودرأى بار مىآيد، و از پرسش مشكلات از آن كسى كه داناتر است خوددارى مىكند، و بر اشتباهات خود اصرار مىورزد؛ امام صادق(ع) میفرمایند: 4. «مَن دَخَلَهُ العُجبُ هَلَکَ[5] 5. به هر که خودپسندى راه یابد، نابود شود . 6. از جمله مهمترين آفات خود پسندى آن است كه -به گمان اينكه او رستگار است و بىنياز- از كوشش و تلاش در طلب دانش كوتاهى كند، كه خود هلاكت واضح و روشنى است؛[6]امام صادق(ع) میفرماید: 7. «الْعُجْبُ صَارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ دَاعٍ إِلَي الغَمْطِ وَ الْجَهْل:[7] خودبينى آدمى را از دانشطلبى منصرف مىكند و او را به انكار حق و نادانى مىكشاند.» امام باقر يا امام صادق عليهماالسّلام فرمود: «دو مرد داخل مسجد شوند كه يكى عابد و ديگرى فاسق باشد، و از مسجد خارج شوند، در حالىكه فاسق صديق (مؤمن واقعى) شده باشد و عابد فاسق، و اين براى آن است كه عابد داخل مسجد شود، در حالتى كه به عبادتش ببالد و بآن بنازد و فكرش در آنباره باشد، ولى فكر فاسق درباره ندامت و پشيمانى از فسقش باشد و از خداى عزوجل راجع به گناهانى كه كرده، آمرزش خواهد.[8]
[1]. نراقی، ملا احمد؛ معراجالسعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد، چاپ هفتم، ص 207 [2]. ابن بابويه، محمد بن على - محمدى شاهرودى، عبد العلى، معاني الأخبار / ترجمه محمدى، 2جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: دوم، 1377ش، ج2، ص: 101 [3]. خمینی، روح الله،چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ 39، سال 1386، ص71-72 [4]. نراقی، ملا احمد؛ معراجالسعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد، چاپ هفتم، ص 223 [5]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، 8جلد، آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية - مشهد، چاپ: اول، 1414ق، ج-1 ؛ ص45 [6]ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى - عطايى، محمد رضا، مجموعه ورّام، آداب و اخلاق در اسلام / ترجمه تنبيه الخواطر، 1جلد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد، چاپ: اول، 1369ش، صص393-394 [7]. نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق، ج1 ؛ ص140 [8]. كلينى، محمد بن يعقوب - مصطفوى، سيد جواد، أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، 1369 ش، ج3 ؛ ص428
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان