19 خرداد 1397, 5:42
قال علي(ع): «لَيسَ مِن فَرائِضِ اللّه شَيءٌاَلنّاسُ اَشَدُّ عَلَيهِ اجتِماعا ... مِن تَعظيمِ الوَفاءِ بِالعُهودِ» هيچ يك از فرائض و دستورات خداوند عزّوجلّ، همچون ارج نهادن به وفاي عهد نيست كه مردم- با تمام اختلافاتي كه در خواستهها و عقائدشان ميباشد- در رعايت آن متّفق و هم آواز باشند.»(جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج22؛ ص658)
وفای به عهد وفای به عهد یکی از عناصر حیاتی در رابطه با تداوم زندگی اجتماعی و تعامل انسانها با یکدیگر است که اگر در آن خللی وارد شود، اعتماد انسانها را از یکدیگر گرفته و منجر به اختلال اجتماعی خواهد شد؛ خداوند متعال در قرآن میفرماید: «ياايُّهَاالَّذينَ امَنُوا اوْفُوا بالْعُقُودِ»[1] اى كسانیكه ايمان آوردهايد، به پيمانها وفا كنيد. رسول اكرم(ص)نيز وفا به عهد را از شرايط اساسى ايمان مىداند و تخطّى از آنرا در حكم بى دينى و بىايمانى میشمرد. ایشان مىفرمايد: «لادينَ لِمَن لاعَهْد َلَهُ»[2] آنكس كه به پيمانش وفادار نيست، دين ندارد. نمونه بارز عدم وفای به عهد که در تاریخ به آن اشاره شده و به اندازه تمام عمر بشریت روی عاملان آن را سیاه کرده است، تنها گذاشتن فرزند زهرای اطهر(س) توسط مردم کوفه که هزاران نامه به آن بزرگوار نوشتند، ولی به راحتی آن را زیر پای نهادند. پس این عنصر را حتی در جایی که اهمیت چندانی ندارد، نباید رها کرد تا زمینهی بیوفاییهای بزرگتر را فراهم نکند. اسوههای وفاداری زمانى امام سجّاد(ع)از يكى از ياران خويش ده هزار درهم قرض خواست كه هر وقت قادر باشد، بپردازد. او از آنحضرت رهن طلبيد. امام نخى از عباى خود كشيد و به او داد و فرمود: «اين وثيقه مناست تا موقع اداى دين نزد شما باشد.» گر چه قبول چنين وثيقهاى در برابر ده هزار درهم براى قرض دهنده دشواراست، ليكن او با توجّه به شخصيّت امام آنرا پذيرفت. مبلغ را به ايشان تقديم كرد و نخ را در قوطى كوچكى جاى داد. پس ازچندى امام پول را تهيّه كرد و نزد طلب كار آورد و فرمود: «پولت حاضراست. وثيقه مرا بياور.» مرد كه به نخ عبا اهمّيّت نمىداد، اظهار داشت: «من نخ عبا را گم كردهام.» حضرت فرمود: « در اينصورت طلب خود را از من نمىگيرى، تعهّد با شخصى مثل مرا نبايد ناچيز انگاشت.» مرد به ناچار قوطى مزبور را آورد و نخ را به امام پس داد. امام نخ را گرفته و دور انداخت و بدهى خود را پرداخت نمود،[3]و با اين عمل به آنشخص و ديگران آموخت كه يك نخ ممكن است به تنهايى ارزشى نداشته باشد، ولى وقتى نشانه تعهّد والتزام به يك پيمان باشد، آنقدر ارزنده است كه مىتواند وثيقه و پشتوانه مبالغ هنگفتى درهم و دينار گردد. وفای به عهد با کودکان یکی از نکات دقیق در مورد رعایت عهد و پیمان در مورد کودکان است و حتی از اهمیت دو چندانی برخوردار است. از آنجاییکه کودکان در مرحله تربیت و رشد هستند، هر عملی را که از بزرگتر خویش مشاهده نمایند، همان را ناخودآگاه انجام میدهند، بدون اینکه به خوبی یا بدی آن آگاه باشند. در همین زمینه روایتی از پیامبر اکرم وارد شده که میفرماید: «اَحِبُّوا الصِّبيانَ وَ ارحَمُوهُم، وَ اِذا وَعَدتُموهُم شَيئا فَفُوا لَهُم، فَاِنَّهُم لا يَدرونَ اِلاّ اَنَّـكُم تَرزُقونَهُم»[4] كودكان را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد و هرگاه به آنان وعده داديد، به آن وفا كنيد، زيرا آنان روزىدهنده خود را كسى غير از شما نمىدانند. آثار فردی و اجتماعی وفای به عهد[5] 1. حفظ اعتماد اجتماعی و تحکیم آن بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی در پرتو عهد و پیمان و عمل به آن. «لاتَعْتَمِدْ عَلى مَوَدَّةِ مَنْ لايُوفى بِعَهْدِه»[6] بردوستى كسى كه به عهد و پيمان خود وفا نمىكند، اعتمادمكن. 2. حافظ شخصیت و بزرگی چنانکه حضرت امیر(ع) فرمود: «الْوَفَاءُ حِصْنُ السُّؤْدَد»[7] وفا به عهد قله و دژ محکم بزرگی و شخصیت است. 3. ورود به بهشت: در برخی روایات یکی از عوامل تضمین بهشت را وفا به عهد و پیمان ذکر کرده است. 4. نشانه و دلیل ایمان: علی(ع) فرمود: «مِنْ دَلَائِلِ الْإِيمَانِ الْوَفَاءُ بِالْعَهْد»[8] از نشانههای ایمان وفای به عهد است.
[1]. مائده، 1. [2]. محمد مقدسنیا، محمدمهدی محمدی،آداب معاشرت، تهیهکننده پژوهشکده تحقیقات اسلامی،قم،زمزم هدایت، ۱۳۸۷، صص141-142. [3]. مجلسى، محمدباقربن محمدتقى؛بحارالانوار، تهران، اسلامیة، ج46، ص147. [4]. طبرسى، حسنبن فضل؛ مكارمالأخلاق، 1جلد، شريف رضى-قم، چاپ چهارم، 1412ق/1370ش، ص219. [5]. جوادي آملي، عبدالله؛ وفا به عهد و پیمان، تهيه و تدوين: محمدرضا مصطفيپور، نشریه پاسدار اسلام، شماره 324. [6]. تميمى آمدى، عبد الواحدبن محمد؛ غررالحكم و دررالكلم (مجموعة من كلمات و حكم الإمام علي(ع))، 1 جلد، دارالكتاب الإسلامي-قم، چاپ دوم، 1410ق، ص748. [7]. ليثى واسطى، علىبن محمد؛ عيونالحكم و المواعظ (لليثي)، 1 جلد، دارالحديث-قم، چاپ اول، 1376ش، ص29. [8]. تميمى آمدى، عبد الواحدبن محمد؛ تصنيف غررالحكم و دررالكلم، 1جلد، دفتر تبليغات-ايران، قم، چاپ اول، 1366ش، ص252.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان