جلوه هايي از هجرتهاي علما

به يادبود مبلّغ خستگي ناپذير

در سال 1318 ه. ش. در شهرستان مقدس قم متولّد شد. تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را با موفقيت طي نمود و موفق به اخذ ديپلم رياضي شد. پس از آن در سال 1337 با ميل و اشتياق شخصي خودش و موافقت والد معظّم شان، براي تحصيلات علوم حوزوي به مشهد مقدس عزيمت نمود و در مدرسه نواب مستقر شد.

دروس مقدماتي و دوره ي سطح را با جديّت و تلاش شبانه روزي در حوزه ي علميّه ي مشهد گذراند و از استادان بزرگي چون: اديب نيشابوري در ادبيات و مرحوم آيت الله شيخ مجتبي قزويني بهره برد. براي ادامه تحصيل به قم بازگشت و در مدرسه ي حجتيه، مستقر گشت و از محضر علماي بزرگ حوزه ي علميّه ي قم استفاده نمود.

مرحوم ابوترابي با شروع نهضت امام خميني رحمه الله در سال 42 وارد جريانات سياسي شد و در تظاهرات مردم قم، در پانزدهم خرداد، حضوري فعال داشت. در هجوم عوامل رژيم ستم شاهي به مدرسه فيضيه، مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

با تبعيد حضرت امام رحمه الله به نجف اشرف، او نيز به نجف مشرف شد. از درس خارج فقه و اصول معظم له بهره برد. همچنين از محضر شهيد آيت الله العظمي غروي ـ كه در سال هاي اخير به دست رژيم بعثي به شهادت رسيد ـ بهره علمي برد. علاوه بر آن، در يك بحث خصوصي در منزل حضرت آيت الله وحيد خراساني همراه با جمعي از دوستانش شركت مي كرد.

در نجف اشرف، درس ولايت فقيه حضرت امام را چاپ نمود و به ايران و نقاط ديگر ارسال مي كرد و نيز اطلاعيّه هاي امام رحمه الله را به ويژه در مكه مكرمه و حجاز، منتشر و پخش مي كرد علاوه بر آن در انتقال پيام ها و اطلاعيّه هاي امام به داخل كشور با فداكاري و شجاعت تمام بارها اقدام نمود و از هيچ خطري نهراسيد.

هنگام بازگشت به ايران در مرز خسروي بازداشت و به زندان كميته و سپس اوين منتقل گرديد. پس از آزادي از زندان، فصل جديدي در فعاليتهاي سياسي ايشان باز گرديده، فعاليت ايشان به صورت عميق تر شروع شد و به همراه شهيد مجاهد سيد علي اندرزگو، علاوه بر مبارزات سياسي، به سازماندهي جهاد مسلحانه همت گماشت. در اين دوره بارها مورد تعقيب ساواك قرار گرفت با شهيداني چون رجايي، ارتباط نزديك و همكاري تنگاتنگي داشت. در جلسات ماهانه شهيد آيت الله بهشتي شركت مي نمود و از نزديك با آن شهيد عزيز در زمينه جذب نيروهاي فعال و تحصيل كرده همكاري داشت. او با ساير مبارزين و علماي مجاهد دوران ستم شاهي از جمله، رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي نيز ارتباط و همكاري داشت كه از پيام معظم له به مناسبت درگذشت جانسوز حاج آقا ابوترابي و نيز پيام هاي ساير شخصيت ها مي توان اين نكته را احساس نمود. از ديگر فعاليتهاي ايشان در آن دوران سركشي و رسيدگي به خانواده هاي زندانيان سياسي مي باشد.

آن مجاهد خستگي ناپذير در شب شهادت شهيد اندرزگو همراه ايشان بود. به لطف الهي از گزند مزدوران ساواك مصون ماند.

در جريان پيروزي انقلاب، فرماندهي گروهي را به عهده داشت كه كاخ سعدآباد را تصرف كردند. امكانات و وسايل آن را ضبط نموده و به مقامات مسئول تحويل داد.

با شروع جنگ تحميلي، با لباس رزم در جبهه حاضر شد و در كنار شهيد دكتر چمران به سازماندهي نيروهاي مردمي پرداخته، شخصا به مأموريّت ها و عمليّات رزمي شناسايي مي رفت. در يكي از همين مأموريّت ها، به اسارت دشمن بعثي در آمد.

در دوران اسارت با تمسك به سيره ي ائمه ي معصومين عليهم السلام (با معنويت، سعه صدر، حلم و بردباري فوق العاده) مكر و حيله مأموران دشمن را بي تأثير نمود و شمع محفل اسيران ايراني گشت.

در جهت تقويت روحيّه، ايمان و مقاومت آنان از هيچ اقدام و ايثاري دريغ نكرد و به تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي «همچون خورشيدي بر دل هاي اسيران مظلوم مي تابيد و چون ستاره ي درخشاني، هدف و راه را به آنان نشان مي داد و چون ابري فياض، اميد و ايمان را بر آنان مي باريد.»

پس از آزادي، همراهي با آزادگان و رفع مشكلات آنان را، وظيفه خود مي دانست و در اين راستا هيچ سختي و مشكلي مانع او نشد.

مرحوم ابوترابي در دوره ي بعد از اسارت نيز، هرگز به زندگي شخصي فكر نكرد و به آن اولويّت نداد. خانواده صبور و بزرگوار و فرزندان رشيد و پاكدامن او نيز تحت تأثير اخلاق و منش آن معلم بزرگ اخلاق و پاكدامني، نه تنها از فعاليّت هاي شبانه روزي او اظهار رضايت مي كردند بلكه خود نيز همكار و همراهي دلسوز، براي او بودند.

حجة الاسلام والمسلمين ابو ترابي دوران بعد از اسارات را در كنار مصيبت زدگان، بر بالين افراد مريض و ناتوان، در مجالس دعا و معنويت، در حال سركشي و تفقّد از آزادگان و ايثارگران و پي گيري دردها و مشكلات آنان گذراند. بيشتر روزها روزه بود. براي خدمت به بندگان خدا، لحظه اي را از دست نمي داد. در جايگاه نماينده ي ولي فقيه در امور آزادگان نيز تلاش نمود تا مايه عزت و تقويت نظام مقدس جمهوري اسلامي و مقام معظم رهبري باشد هر مشكلي را تحمل مي نمود و در حدّ امكان باري از دوش نظام اسلامي برمي داشت.

در دو دوره ي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي (مجلس چهارم و پنجم) با نطق هاي خود، مسئولان و كارگزاران نظام را به رعايت عدالت، توجّه به توده ي مردم و حفظ ارزش هاي ديني دعوت مي نمود.

تقويت و دفاع از نظام اسلامي و ولايت فقيه را واجب و ضروري مي دانست. نسبت به شخص مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي، ارادت و اعتقاد ويژه اي داشت. اطاعت از ايشان و تقويت معظم له را در هر مجلس و محفلي متذكر مي شد و پيوسته يادآوري مي كرد كه «مبادا بري چرب و شيرين دنيا و بر اثر غفلت، به ارزش هاي انقلاب اسلامي و دست آوردهاي دفاع مقدس پشت نماييم.»

عشق به خداي متعال و معصومين عليهم السلام در لحظه لحظه حيات، در سراسر وجود او نمايان بود و در دهه ي اخير در تعطيلات تابستاني مجلس شوراي اسلامي، با پاي پياده هر ساله از حرم امام خميني رحمه الله به زيارت بارگاه ملكوتي حضرت علي ابن موسي الرضا عليهماالسلام مي رفت. در اين مسير جمعي از آزادگان و دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام او را همراهي مي كردند.

سرانجام آن مجاهد خستگي ناپذير در تاريخ (79/3/12) در حالي كه به همراه پدر بزرگوارش حضرت آيت الله حاج سيد عباس ابوترابي رحمه الله عازم مشهد مقدس و زيارت حضرت ثامن الحجج عليه السلام بودند به لقاء ا... پيوستند.

روحشان شاد وراهشان پر رهرو باد.