جلوه هايي از هجرتهاي علما

شهيد اقامه نماز و امر به معروف و نهي از منكر

شهيد والامقام حجت الاسلام والمسلمين شيخ محمد كشوري در سال 1321 در روستاي كوچكي از بخش پاپي شهرستان خرم آباد در خانواده اي مذهبي و كشاورز و مقيد به انجام فرايض ديني چشم به جهان گشود و پس از دوران ابتدايي در محل زادگاهش، بخاطر علاقه ي خاصي كه به مسائل ديني و شرعي داشتند، مسائل شرعي و مذهبي را به خوبي ياد گرفته و به مردم ياد مي دادند تا جايي كه در بين مردم و اهالي محل به «شيخ محمد» معروف شدند و به سبب همين علاقه ي خاص خدادادي در سال 1347 وارد حوزه ي علميه كماليه خرم آباد شده و به كسوت مقدس روحانيت درآمدند و از محضر بزرگان و علمايي هم چون استاد حاج شيخ حسن داوري و استاد موسوي گرگاني و حاج شيخ قاضي و شهيد نورالدين رحيمي بهره ي فراوان معرفتي و علمي را برده در جلسه درس اخلاق شهيد آيت الله مدني به كسب فضائل اخلاقي و تزكيه نفس پرداختند و همچنين درس خارج را نزد استاد فرزانه حضرت آيت الله صادقي تلمذ نمودند.

شهيد كشوري در سالهاي خفقان رژيم ستم شاهي به عنوان طلبه اي مؤمن و متعهد و مقلد امام همواره گوش به فرمان امام رحمه الله به مبارزه با دستگاه ظلم و جور طاغوت مي پرداختند و اعلاميه ها و پيام هاي امام رحمه الله را در بين مردم خصوصا جوانان منتشر و در تجمعات و راهپيمايي ها حضوري مستمر و فعال داشتند. به طوري كه بارها توسط مامورين ساواك تحت تعقيب قرار مي گرفتند ولي هر بار مصمم تر از پيش راه نوراني خود را ادامه مي دادند. ايشان همچنين پس از پيروزي انقلاب اسلامي در اطاعت از فرمان امام راحل در نهادهاي مختلف انقلابي همچون كميته انقلاب اسلامي و جهاد سازندگي حضوري فعال و مثمر ثمر داشته و هم دوش نيروهاي انقلاب خدمات شاياني را در جهت تحكيم پايه ها و در پيشبرد اهداف انقلاب ارائه نمودند. شهيد بزرگوار با شروع جنگ تحميلي به عنوان مبلغي مؤثر در ترويج تفكر بسيجي در تشويق و ترغيب جوانان و اعزام بسيجيان به سوي جبهه هاي حق عليه باطل نقش به سزايي ايفا نمودند و خود نيز فعالانه به عنوان يك بسيجي رزمنده همراه ساير بسيجيان جان بر كف بارها به جبهه اعزام و در عمليات هاي متعددي حضور چشمگير داشتند.

شهيد كشوري علاوه بر تبليغ شريعت ديني، در بعد سازندگي نيز فعاليتي حقيقتا چشمگير و مستمر داشتند. به طوري كه با تنها دستگاه بلدوزري كه از طرف استانداري استان جهت عمران و آباداني منطقه محروم پاپي در اختيار ايشان قرار داده بودند اكثر راه هاي ارتباطي روستايي عشايري منطقه را كه بالغ بر 300 كيلومتر مي باشد جاده شكافي و احداث نمودند و مردم آن منطقه كه تا قبل از انقلاب هيچ گونه راه عبور و مروري نداشتند و مي بايست ساعت ها با پاي پياده مسافت زيادي را جهت رفع احتياجات خود تا شهر خرم آباد طي نمايند در طول اين چند سال به همت آن شهيد از اين نعمت برخوردار شدند. شهيد والامقام كشوري علم را در دوران طلبگي توام با ايمان و اعتقاد به اسلام عزيز و امامت و ولايت فرا مي گرفتند و همواره معتقد بودند كه ولايت فقيه ركن اصلي حكومت اسلامي و ولي فقيه جانشين برحق پيامبر و ائمه اطهار در زمان غيبت امام زمان (عج) است و همواره حامي و پشتيبان ولايت فقيه در تمام صحنه ها و گوش بفرمان مقتداي خود حضرت امام راحل و ولي خود آيت الله العظمي خامنه اي بودند. در زهد وتقوا و ساده زيستي و صبر و مقاومت در برابر مشكلات و ناملايمات و بي توجهي به امور دنيوي الگو و سرمشق همگان بودند و عشق و ايثار و فداكاري و خدمت به مردم را سرلوحه امورات خود قرار مي دادند و همواره توصيه مي نمودند كه حب دنيا نداشته باشيد كه دينا فناپذير ست بلكه حب به خدا و فرامين الهي و ائمه اطهار را در دل خود جاي دهيد. به نماز اول وقت توصيه مؤكد داشتند و خود همواره نماز را در اول وقت بجا مي آوردند. به مستحبات اهميت فراوان مي دادند و مقيد به نماز شب بودند. هميشه با وضو و دائم الذكر بودند صله رحم را به جا مي آوردند و به همه ي اقوام و دوستان حتي در جاهاي دور سركشي مي كردند. مقيد به برگزاري مجالس عزاداري سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين عليه السلام و نوحه خوان و سخنران اين مجالس بودند.

و سرانجام آن روحاني جليل القدر در ظهر روز پنجشنبه (مورخ 78/2/23) 26 محرم الحرام سال 1420 در حين اقامه ي نماز جماعت در زندان مركزي خرم آباد توسط عده اي از افراد شرور و محارب با خدا و منافق صفت همانند مولايش حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرق مباركش با شليك گلوله اي شكافته و خونين شد و به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد. [1]