8. نظم و انضباط

معصومان(ع) سمبل نظم و انضباط بودند، و هر کاري را در زمان خود انجام مي دادند. بدون ترديد بخشي از کاميابي آنان در تبليغ و گسترش دين مديون همين امر است.

رسول خدا(ص) از آغاز بعثت تا رحلت، نهضت الهي خود را با نظمي ستودني پيش برد. اقدامات پيامبر(ص) براي مطرح کردن اسلام و برنامه هاي او براي تأسيس حکومت همه و همه بيانگر و مؤيد اين امر است.

نظم رسول خدا(ص) در انجام امور به گونه اي بوده که هر يک از صحابه به روشني مي دانستند، پيامبر(ص) در فلان زمان مشغول چه کاري هستند. روايت امام حسين(ع) از پدرش علي بن ابي طالب(ع) در باره نظم رسول خدا(ص) مؤيد اين مطلب است:

«و کان اذا أوي الي منزله جزّأ دخوله ثلاثة أجزاء جزءاً لله عزّو جلّ و جزءاً لأهله و جزءاً لنفسه. ثم جزّأ جزءه بينه و بين الناس فيردّ ذلک علي العامة و الخاصة [و لا يدّخر عنهم شيئا] فکان من سيرته في جزء الامة: ايثار اهل الفضل باذنه و قسّمه علي قدر فضلهم في الدين فمنهم ذوالحاجة و منهم ذوالحاجتين و منهم ذوالحوائج فيتشاغل بهم ويشغلهم فيما اصلحتهم و اصلح ال‍أمة من مسألته عنهم و اخبارهم بالذي ينبغي لهم و يقول: ليبلّغ الشاهد الغائب و ابلغوني حاجة من لايستطيع ابلاغ حاجته فانه من ابلغ سلطانا حاجة من لايستطيع ابلاغها اياه ثبّت الله قدميه يوم القيامه.»[1]

اميرمؤمنان(ع) در وصيت نامه خود، فرزندانش را به نظم در امور فرا خواند:

«اُوصيکما و جميعَ وُلدي... بتَقوي الله و نَظمِ امرکم»[2]

نظم و انضباط در همه امور شأن انسان مؤمن است که بدون آن سير به سوي کمال ميسّر نخواهد شد و معصومان(ع) در رأس مؤمنان و معلّم آن ها هستند و تا چيزي را عمل نکنند، به آنان دستور نمي دهند.

امام کاظم(ع) مي فرمايد:

«اِجتَهِدُوا في أَن يکُونَ زَمَانُکُم أَربَعَ سَاعَاتٍ: سَاعَة لِمُناجاة الله، وَ ساعَة لِأَمرِ المَعَاشِ، وَ ساعة لِمُعَاشَرَة ال‍إخوَانِ و الثِّقاتِ الذَّينَ يعَرِّفُونَکُم عُيوبَکُم وَ يخلِصُونَ لَکُم في البَاطِنِ، وَ ساعَة تَخلُونَ فيهَا لِلَذَّاتِکُم في غَيرِ مُحَرَّمٍ، وَ بِهذِهِ السَّاعَة تَقدِرونَ عَلَي الثَّلاثِ سَاعَاتِ. لا تُحَدِّثُوا أنفُسَکُم بِفَقرٍ وَ لا بِطُولِ عُمُر، فَأِنَّهُ مَن حَدَّثَ نَفسَهُ بِالفَقرِ بَخِلَ، وَ مَن حَدَّثَهَا بِطُولِ العُمُرِ يحرِصُ. اِجعَلُوا لأنفُسِکُم حَظًّا مِنَ الدُّنيا بِإِعطَائِهَا مَا تَشتَهِي مِنَ الحَلالِ وَ مَا لا يثلُمُ المُرُوَّة وَ مَا لاسِرفَ فيهِ؛ وَ استَعِينُوا بِذلِکَ عَلَي أُمُورِ الدِّينِ، فَإنِّهُ رُوِي لَيسَ مِنِّا مَن تَرَکَ دُنياهُ لِدِينِه أَو تَرَکَ دينَهُ لِدُنياهُ.»[3]

9. آراستگي ظاهر[4]

معصومان(ع) گرچه از اشرافيت و تجمل گرايي منزّه بودند؛ امّا به آراستگي و نظافت بدن و لباس شان توجه ويژه داشتند. اين ويژگي معصومان(ع) در جذب افراد به مکتب اسلام مؤثر بوده است، زيرا انسان ها به طور فطري آراستگي و زيبايي را دوست دارند و از آشفتگي و بي انضباطي ديگران متنفّرند.

آراسته بودن معصومان(ع) در چند محور قابل بررسي است:

1. پاکيزگي بدن، لباس، محل کار و زندگي.

2. به کاربردن عطر.

3. رعايت بهداشت دهان و دندان.

4. پيراستن و شانه کردن موهاي سر و صورت.

در اين جا به خاطر ضيق مجال به چند گزارش از آراستگي و نظافت پيامبر اکرم(ص) بسنده مي کنيم:

مؤلف کتاب شرف النبي(ص) مي نويسد: «پيامبر اعظم(ص) هرگاه مي خواست از خانه خارج شود، موي سر و محاسن خويش را شانه مي زد و به جاي آيينه در آب مي نگريست. اين پاي بندي پيغمبر(ص) به آراستگي آن چنان جدّي بود که هنگام مسافرت نيز از آن غفلت نمي کرد و شانه، مسواک، سرمه دان و شيشه روغن موي خود را همراه مي برد.»

هم چنين مي نويسد: «رسول اکرم(ص) بر مسواک زدن و خلال کردن مداومت داشت.»[5]

استعمال عطر و بوي خوش توسط پيامبر(ص) نيز از مسائلي است که اکثر مورّخان آن را نقل کرده اند. قاضي عياض مي نويسد: «هرگاه پيامبر(ص) از مسيري مي گذشت، چنان بوي خوشِ عطرش در فضا مي پيچيد که اگر کسي بعد از مدتي از آن جا مي گذشت، مي فهميد که پيغمبر(ص) از آن جا گذر کرده است.»[6]

پيامبر اعظم(ص) در ديدار با گروه هايي که براي شنيدن پيام اسلام به نزدشان مي آمدند، بهترين لباس خود را مي پوشيد و به اصحاب نيز سفارش مي فرمود، چنين باشند.[7]

از جمله نکته هايي که به سفيراني که به سرزمين هاي ديگر و دربار پادشاهان و فرمانروايان مي فرستاد، يادآور مي شد، پاکيزگي و آراستگي ظاهر بود.