بنام خداوند مهربان

چکیده:

معلم و نقش آن در تعلیم و تربیت از مسایلی نیست که در آن کسی تردید روا دارد. معلم از عوامل مهم تاثیرگذار در امور تعلیم و تربیت می باشد. معلم در تمامی عرصه های وجود ی متربیان از جمله بعد عقلانی دانش آموزان می تواند نقش عمده و مهمی ایفا نماید. اما سئوال این است که شیوه های تاثیر گذاری در بعد عقلانی چیست ؟ در این مقاله کوشیده ایم روش های اثرگذاری معلم را در بعد عقلانی دانش آموزان بررسی نماییم. این روشهای بدلیل رویکرد قرآنی بحث، از آیات اتخاذ و اصطیاد گردیده است. با مراجعه به قرآن کریم متوجه می شویم که برای رشد و شکوفایی بعد شناختی و عقلانی انسان از شیوه های مختلفی استفاده شده است. برخی ازاین شیوه ها، مشاهده، ، قصه گویی، ضرب المثل، سیر و سیاحت و محبت از جمله ی این شیوه ها است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.

: معلم، تربیت عقلا نی، دانش آموزان

مقدمه:

در فرهنگ اسلامی معلم جایگاه ممتاز و ارجمندی دارد. از نظر منطق قرآن، خالق هستی اولین معلم است. زیرا او اولین کسی است که به ابوالبشر اسمای الهی را تعلیم داد. قرآن اولین برنامه اش را با خواندن آغاز کرد و به ابزار خواندن و نوشتن یعنی «قلم» سوگند یاد نمود. پس از خداوند رسول مکرم اسلام، معلم بزرک بشر می باشد. چنانکه از ایشان روایت شده است:«بالتَّعلیم اُرِسلتُ[1]». من برای آموزش مردم، از طرف خدا فرستاده شده ام. در مرحله بعد از وجود شریف ایشان، امامان معصوم از معلمان تاثیرگذار در روح و روان و اندیشه انسان اند. از منظر قرآن و اسلام، معلم و آموزگار به نحوی با خداوند و رسولان و امامان سنخیت داشتهو از نظر نقش باهم همسانند. شاعر این جایگاه و نقش را به زیبایی ترسیم نموده و در باره مقام رفیع معلم فرموده است:

  • آموزگار اگرچه خداوند گار نیستبعد از خدای برتر از آموزگار نیست
  • آموزگار خلقت انسان نمی کندکاین نقش جزبه عهده حق واگذارنیست
  • لیکن به کار تربیت روح آدمیآموزگارخوب کم از کردگارنیست[2]

بدلیل اهمیت و تأثیرگذاری معلم در ابعاد وجودی دانش آموزان از جمله بعد عقلا نی در تعلیم و تربیت از اهمیت ویژه برخوردار است. دین اسلام دینی است که به ابعاد مختلف وجودی انسان نظر می نماید. همه جهات را مد نظر قرار می دهد. بعد بدنی و جسمی، بعد عاطفی، معنوی، و از جمله بعد عقلانی انسان از مسایلی است که در کانون توجه مکتب اسلام است. از اینرو در این مقاله خواهیم کوشید نقش معلم را در توسعه و رشد عقلانیت و بعد عقلانی دانش آموزان بررسی نماییم و از روش مورد استفاده در قرآن برای این امر بهره خواهیم برد.

مفهوم شناسی

معلم :

معلم در زبان فارسی در معنای مختلف به کار می رود. تعلیم دهنده و آموزنده ، عالم و فلیسوفی که جامع علوم عصر و واضع بخشی از دانش ها است، از معانی معلم است. معلم به معنای تعلیم دهنده اعم از آموزگار، دبیر و استاد است و به کسی که چیزی به دیگری می آموزد اطلاق میشود. بر این اساس پیامبران، امامان، روحانیون و استادان دانشگاه، آموزگاران و دبیران - مدارس ابتدایی راهنمایی و دبیرستان به کار می رود. اما منظور از معلم در این مقاله، آموزگاران و دبیران  مدارس می باشند که در مدارس با دانش آموزان در ارتباط می باشند.

تربیت عقلا نی.

تربیت عقلانی عبارت از مجموعه ای اعمال و یا تأثیرات عمدی و هدفدار یک انسان (مربی) بر انسان دیگر (متربی) به منظور توسعه و رشد نیروی عقلانی می باشد[3].

شیوه های تربیت عقلا نی

در تعلیم و تربیت یکی از مباحث مهم شیوه های آموزشی است. شیوه های آموزشی نمونه های رفتاری است که عمل و پایبندی به آن ها موجب تحقق طرح های راهبرد آموزشی (روشها) می شود. باتوجه به رویکرد قرآنی به مباحث باید در تعلیم و تربیت عقلانی از شیوه های بکارگرفته شود که قرآن کریم برای رشد و شکوفایی عقلانیت انسان از آن بهره برده است.می توان این شیوه ها را به دو شیه تقسیم نمود شیوه مستقیم وشیوه غیر مستقیم در این نوشتار به برخی از این شیوه ها اشاره می شود.

الف شیوه غیرمستقیم

1/الف شیوه مشاهده

مشاهده و نگاه نمودن یکی از ابزاری است که خداوند مهربان برای معرفت افزایی و شکوفایی بصیرت و عقلانیت و راه یابی به حقایق عالم مارا به ابزار آن تجهیز نموده و ما موربه دیدن و تماشا نمودن پدیده های اطراف مان شده ایم .چشم يكي از ابزارمهمي براي دست يابي به موجودات اطراف ما مي باشد. كاركرد چشم امري نيست كه بتوان در آن شك و ترديد نمود. روانشناسان براي بهبود كيفيت و ارتقا يادگيري و فراگيري به ابزار ديداري تاكيد بسياردارد . آنها معتقداند گاهي يك عكس معادل ده هزار لغت و عبارت است[4]. عكسها و تصاوير زيبا و مربوط به مفاهيم و مطالب تهيه شده در كيفيت محتوا نقش اساسي دارد. گاهي يك عكس خوب و معنادار بیشتراز نوشته دررشد وشکوفایی انسان موثر مي باشد. مشاهده نمودن طبيعت و خلقت هاي بديع وبي مانند جهان طبيعت و شگفتيهاي آن و زيبايي گلها و ميوها و هرآنچه كه در اطراف ما قراردارد مورد توجه قرآن كريم است تا از مشاهده آن و تامل در اين همه نشانه ها توجه بندگان را به صاحب نشان معطوف سازد. أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ [5].مشاهده شتركه در دسترس مخاطبين آنروز بود و از لوازم ضروري زندگي عرب آن روزگار محسوب مي شد،نگاه کردن آن مؤنه ي نداشت براي هدايت و تذكر انسان ها و تعليم ارزش هاي الهي مورد توجه قرار گرفته است. در آيه ي ديگر به اصل اين نعمت الهي و ابزارمعرفتي اشاره كرده مي فرمايد: قُلْ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ [6] .

  • اوست كو آن كس كه كرد ايجادتانداد گوش و چشم و دل زامدادتان
  • هان شماها بشنويد و بنگريدبر حقايق بر دقايق پى بريد

اين دوآيه به عنوان مثال ذكر گرديد و در آيات متعدد با واژه و تعبيرات مختلفي استفاده شده است. از نظرنمودن انسان به آسمان " أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ "و نظرنمودن انسان به طعام خودش" فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ" و نظربه مبداخلقت خويش" فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِق " همچنین "بصر"و"رويت" و كلمات كه مفهوم ديدن و نگاه كردن و نظرنمودن را ايفاده كند، استفاده شده است و همه اين تعبيرها براي عبرت آموزي و هدايت و تربيت انسانها و گسترش دانش و معرفت انسان بكارگرفته شده است. زيرا قرآن كتاب هدايت و رشد است و هربياني باهر شيوه اي در راستاي پياده شدن خوبيها و زيباييها و نابود شدن زشتيها است و این کار جز با رشد عقلانیت و معرفت انسان ممکن نیست.

معلم می تواند زمینه ای را فراهم سازد که دانش آموزان بتواند در باره دنیای اطراف خویش به دیدن و گوش دادن بپردازد.دانش آموزان با دیدن پدیده های ریز و درشت دنیای اطراف اگر به تامل و تدبر نمایند می تواند به رشد و شکوفایی عقلی برسند. شاعر به این مطلب به زیبایی اشاره نموده است .

  • برگ درختان سبز در نظر هشیارهرورقش دفتری است معرفت کردگار.

انسان وقتی به دیدن آثار تاریخی و باستانی می رود و یا در کنار دریا به قدم زدن می پردازد و یا در قله کوه رفته به تماشای مناظر می استد می تواند دو گونه به این پدیده ها نگاه کند یکی این که به شکل و زیبایی ظاهری اشیا بنگرد و از مظاهر و جلوه های آن ها، لذت ببرد و یکی این که با این نگاه ظاهری به خالق آن ها و اداره کننده و مدیریت کننده آن ها نیز بینديشد. این دو نوع نگاه باهم فرق هاي اساسي و آثار متفاوتی دارد. این شخص بیننده است که چگونه نظر نماید. خداوند رسولان را فرستاده است که انسان ها را از همین تماشای ساده ظاهری به عمق و حقیقت هستی توجه دهد و معلم نیز همان گونه که بگفته امام راحل «معلمی شغل انبیاء است» نیز می تواند از زمینه های بوجود آمده در هر شرایطی به دانش آموزان تذکر دهد و آن ها را به دیدن معنا دارد و جهت دارد تحریک نماید و این نوع مشاهده به معرفت عقلی و شناختی کمک می نماید. قدرت عقلي او را رشد ميد هد، راه را از بيراه تمييز داده به راه راست راهنمون مي گردد «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي[7]» معرفتي كه زمينه ساز سعادت ابدي او را فراهم ساخته به سوي لذت دايمي هدايت گردد اين معرفت از مهم ترين معرفت ها است معرفتی که به شناخت و آگاهی در باره خالق هستی و هستی می انتجامد.فرجام هستي را مي داند. خوبی ها را درک می کند.چنانچه در تعریف عقل امام صادق علیه السلام می فرماید: العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان[8]

2/الف شیوه محبت یکی از شیوه های که نقش اساسی در انگیزه ها و میل ها ی دانش آموزان دارد شیوه محبت است محبت از نظر تربیتی نیروی عظیم و کار ساز است و تربیتی که با این شیوه القا شود ماندگارترین و موثرترین آموزش است. خداوند مهربان پیامبر گرامی اش را به شیوه محبت آراسته است. درآ یه ای می فرماید«پس به لطف و رحمت الهی با آنان نرم خو و پر مهر شدی، و اگر تندخو و سخت دل بودی هر آینه از پیرامونت پراکنده می شدند. پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه[9].

رسول مکرم اسلام با محبت مردم را از رذایل دور ساخت و به فضایل آراست. ایشان توانیست با روش محبت سرسخت ترین مردمان را متحول و منقلب سازد زیرا انسان برفطرت خویش نیازمند محبت است. محبت سر منشأ تربیت نفس ها و دلها و نرم شدن دلهای سخت است. محبت عاملی مهم در سلامت روحی و اعتدال روانی است. باگرمای محبت استعدادهای انسان شعله می کشد و انگیزه تلاش و خلاقیت او فراهم می گردد.

معلم می تواند با نرم خویی و مهربانی در عمق روان دانش آموزان نفوذ نماید و با پذیرش روانی هدف های تربیتی را به سادگی اجرا سازد و یکی از اهداف مهم و عمده تعلیم و تربیت رشد و شکوفایی بعد عقلانی و شناختی و معرفتی آن ها است. مطالعات و پژوهشهای که توسط ونگ، هارتل و والبرگ اجرا شد نشان داد که جو کلاس یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پیشرفت دانش آموزان ا ست. فضای گرم و صمیمی و حمایتی کلاس درس، در عزت نفس دانش آموزان و مشارکت آن ها رابطه وثیق دارد. مهم ترین جنبه از جو کلاس رابطه بین معلم و دانش آموزان است. رابطه صمیمی و محبت آمیز باعث موفقیت های شناختی و عاطفی دانش آموزان می شود[10]. در فضای صمیمی و روابط محبت آمیز بین دانش آموزان برای آن ها این فرصت بوجود می آید که در امور کلا س شرکت نمایند. معلم را با تمام وجود پذیرا گردند و از همین فضای گرم معلم می تواند انگیزه های دانش آموزان را تقویت نموده و آن ها را برای امور کلاس و مشارکت تحریک نماید در چنین روابط عمیق عاطفی آن ها جرئت می یابند تا حضور روانی و علمی بیشتری در کلاس داشته باشند.می توانند به آسانی ایده و نظر شان را در باره مسایل ابراز نمایند.قرآن كريم اين حقيقت را بطور صريح و روشن بيان مي نمايد«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» اگرسنگ دل بودي مردم از اطرافت پراكنده مي شند. رسول مکرم اسلام در ارتباط با مسلمانان همواره با عطوفت و مهرباني رفتار می نمود. صمیمیت و مهر ورزی با مردم سبب شده بود مردم نظر خود را در باره مسایل اجتماعی و حتی امور مهم جنگ و مسایل نظامی بیان نماید. پیش نهاد حفاری و ایجاد خندق از طرف سلمان فارسی[11] درجنگ احزاب پذیرش نظراکثریت در شورای نظامی مبنی برخروج سربازان اسلام از شهر مدینه در جنگ احد [12] و ابراز نظر مسلمانان حاکی از این امر است که جو عاطفی و پذیرش گری بین رسول مکرم اسلام و مسلمان حاکم بوده است. مسلمان ها به خوبی می توانسته اند اظهار نظرنمايند اندیشه و نظر آن ها مورد توجه رسول مکرم اسلام بوده است و این شیوه می تواند در امر کلاس داری و تعلیم و تربیت نیز از نکات کاربردی و تاثیر گذار باشد. بنا بر این محبت بستری است که در آن ساحت های عقلانی، شناختی، عاطفی، انسان شکوفا می شود. زمینه اي است که بطورغیر مستقیم می تواند برای رشد عقلانی مورد توجه قرار گیرد. اين روش برخواسته از اصول تربيتي وپرورشي است كه به معلمان مي گويند همه دانش آموزان فرصت هاي برابريا گرايش مساوي براي مشاركت دربحث هاي كلاس را ندارند ، معلمان بايد براي فضاي حاكم بر كلاس ساختار غير تهديد آميز وحمايت كننده پديد آورند به نحوي كه در آن از آراي متفاوت استقبال شود و نقطه نظر هردانش آموز با ارزش تلقي شود .شاگردان نيامده اند كه فقط محتواي درس را فراگيرند آنها مي آيند كه درباره خود ونحوه قبول احساسات خويش نيز بياموزند اين يافته هاي علمي مي گويد درنظام كارآمد وپويا ومترقي مقررات وقوانين سخت ورفتارهاي غير علمي نتايجي زيان باري درپي خواهد داشت ازاينروساختار هاي نظام آموزشي براساس روابط متعالي انساني وكرامت آدمي بايد استوارگردد كه در آن مدرسه وكلاس درس محيط دلپذير وپذيرا جذاب و خوش آيند براي دانش آموزان با شد فضاي آموزش فضاي صميمي كه در آن هركس درنقش خود احساس امنيت، فضيلت واحترام وكرامت نمايند.

روان شناسي پرورشي مي گويد وقتي كودكان و نوجوانان درسر كلاس معلم محبوب خود بانهايت ميل و رغبت وانگيزه واشتهاي رواني به مطلب درس گوش جان مي سپارند ياد گيري به شايسته ترين وجه صورت مي پذيرد اما زمانيكه به دلايلي دانش آموزان نگرش چندان خوش آيندي به مدرسه وكلاس ومعلم ندارند بي اشتهاي رواني وتحصيلي وجود شان را فرا گرفته وهمه درس و بحث تحميلي بيش نخواهد بود وبه زودي مطالب آموخته شده را فراموش مي كنند و بي اشتهايي و استفراغ رواني براي او ايجاد مي شود[13]

نتايج بحث:

  1. چشم و قلب از ابزاری مفید و مئوثر در کسب آگاهی و دانش ما می باشد. مشاهده و نگاه نمودن از ابزار حسی است و از نظرمعرفت زایی و معرفت بخشی داری اعتبار و ارزش است. قُلْ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ.
  2. ما مامور به مشاهده و توجه به پدیده های موجود در اطراف مان هستیم و باید از نگاه نمودن به آن ها برای معرفت و دانش خویش ( از جمله علوم تجربی و طبیعی ) بهره ببریم. أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ.و یا فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِق.
  3. محبت در کلاس سبب می شود مشارکت و حضور روانی بیشتر فراهم گردد.همین امربستری را بوجود می آورد که در نهایت باعث رشد و شکوفایی جنبه های عاطفی، شناختی، وعقلانی انسان می گردد.

ب روش های مستقیم

1/ب ضرب المثلها. ضرب المثلهای مناسب نقش فوق العاده حساس و غیرقابل انکاری را برای روشن شدن و دل نشین کردن حقایق دارند. گاهی ذکر یک مثال مناسب دریای از معرفت و شناخت نسبت به موضوع را برای دانش آموزان ارایه می نماید. خداوند در قرآن از ضرب المثل های فراوان استفاده کرده و بیساري از حقایق عقلانی را در لباس مثال های حسی بیان نموده است.گاهی مثال های کوچک و گاهی از مثالهای بزرک بهره برده است. جالب اینکه وقتی مثال کوچک را مورد توجه قرارداده و ذکرمیکند بلافا صله می فرماید «خداوند از این که (به موجودات ظاهراکوچکی مانند )پشه و حتی کوچکتر از آن مثال بزند شرم نمی کند[14]» معلم از این طریق نیزمی تواند نقش تاثیرگذار در تربیت و شکوفایی شناخت و بعد عقلا نی متربیان داشته باشد زیرا در قرآن ذکر مثال ها موضوعیت ندارد بلکه آنچه مهم است و داری اهمیت می باشد این است که از این طریق انسان ها به رشد و توانایی عقلی برسند و از ضرب المثلها درس هدایت و معرفت بگیرند. چنانچه قرآن كريم مي فرمايد وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ [15].

  • اين مثلها ميزنيم از بهر ناستا كنند انديشه شايد با هراس

2/ب شیوه قصه گویی. یکی دیگر از شیوه تاثیرگذار در تعلیم و تربیت، قصه گویی است. قصه گویی باز خوانی سرگذشت اقوام پشین است. بازگویی سرنوشت گذ شته گان و دو باره خوانی راه های رفته و عبرت گیری و پند آموزی از حوادث تلخ و شرین گذشته می باشد. محمد قطب درباره گذشته و اهمیت تاریخی داستان می نویسد:«این تاثیر سحر انگیز داستان هرچه از گذشته با بشر پیش آمده، همیشه همراه با زندگانی او برروی زمین سیر میکرده و نیز هرگز از بین نمی رود[16].

قرآن کریم برای شکوفاسازی و معرفت افزایی مردم از روش قصه گویی بسیار استفاده نموده است. تا آن جا که یک سوره بنام القصص در قرآن آمده است. در این سوره سرگذشت حضرت موسی و فرعون را مطرح نموده می گوید مابه حق برای تو از داستان موسی و فرعون می خوانیم برای گروهی که ایمان می آورند[17]. در این سوره ماجرای زندگی حضرت موسی و فرعون باز گوشده است. از وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه ی آن روز سخن بمیان آمده و فرازهای برجسته و مهم زندگی حضرت موسی مورد اشاره قرار گرفته است. البته قصه گویی تنها در همین سوره مورد استفاده بکار نرفته است در سوره های متعدد این روش بکارگرفته شده است در سوره «الاعراف» داستان بلعم و باعورا را مطرح نموده می فرماید«و برآن ها بخوان سرگذشت آنکس را که آیات خود را به او دادیم ولی (سرانجام) او خود از آن تهی ساخت[18]. در سوره یوسف داستان یوسف را متذکر شده می فرماید«ما بهترین سرگذشت ها را از طریق این قرآن که به تو وحی کردیم بر تو باز گومی کنیم[19]». در سوره کهف باز قصه حضرت موسی و حضرت خضر و ماجرای ذی القرنین و...را مطرح نموده می فرماید «ماداستان آنان را به حق برای تو باز گو می کنیم » در سوره نمل داستان حضرت سلیمان و ماجرای تخت بلقیس یاد آوری شده است. قرآن کریم ما را به مشاهده احوال پشینیان و سیر در احوال ملت ها دعوت می نماید. این دعوت ها ی مکرر نشانه تاکید و اهمیت مسأله را ست تا مردم در تاریخ گذشته گان تأمل نموده و از آن به عنوان عوامل ارتقا دهنده و شکوفا سازی اندیشه و معرفت خویش بهره ببرند. در باره آن اندیشه نمایند و از این طریق بعد عقلانی خود را توسعه بخشند. جالب این که در سوره یونس خداوند این مسأله را با صراحت بیان نموده می فرماید «فَاقصُص القصص لعلهم یتفکرون[20]». یعنی این قصه را برای آنها بگو شاید از این طریق آن ها اندیشه نمایند.

3/ب اردوی علمی یکی از شیوه های که به رشد و شکوفایی می تواند تاثیر بگذارد گردش علمی است. دین اسلام ما را از تقلید کورکورانه و بدون تامل و دلیل برحذر می دارد و می فرماید از چیزی که بدان علم نداری پیروی مکن پذیرش امور از روی تقلید مورد قبول قرآن نیست. قرآن به ما دستور می دهد همواره به کاوش و پژوهش بپردازید و درپی علم و دانش و اندیشه باشید. برای رسیدن به حقایق و دانش افزایی و معرفت تنها در یک مکان اکتفا ننماید بلکه به سیر و سفر و گردش اقدام نمایید. «قل سیروا فی الارض فانظروا.[21].» سیر و سیاحت در اطراف و اکناف زمین آگاهی ما را ارتقا می بخشد. از فرهنگ و اندیشه ملت های دیگر باخبرمی سازد. ما را با پدیده های جدید و مسایل نو مواجه می سازد و همین امر باعث  تامل و رشد شناختی ما می گردد. سعدی شیرازی که یکی از چهره های برجسته و شاخص فرهنگ ایران اسلامی است و از استوانه های مهم ادب پارسی به حساب می آید که ملل دنیا از پند و اندرز حکیمانه او بهره ها برده اند ومی برند، سالیان درازی را به گشت و گذار پرداخت.او پس از تحصیل، 25 سال به سیر و سیاحت و جهان گردی مشغول بود و در اقصا نقاط جهان سفر نمود و از همین سفرها و سیاحت ها بهره ها برد و توشه ها چید او خود در این زمینه می سراید:

  • در اقصای عالم بگشتم بسیبه سر بردم ایام با هر کسی
  • تمتع به هر گوشه ای یافتم [22]زهر خرمنی خوشه ای یافتم

قرآن کریم به این امر مهم توجه نموده و در آیات متعدد ما را به سیر و سیاحت و جهان گردی تشویق می نماید « أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها[23]..»آيت الله مكارم شيرازي ذيل تفسير آيه فوق مي نويسد:« اين جهانگردى معنوى و سير در ارض قلب انسان را دانا و چشم انسان را بينا و گوش او را شنوا مى گرداند، و از خمودى و جمود، رهايى مى بخشد».

درآیات متعدد از سیر در زمین سخن به میان آمده است.این سیر تنها برای تفریح وگردش گری نیست.همان طورکه قبلاگفته شد شأن قرآن کریم شان هدایت وتربیت است از مطرح ساختن سیر وگردش در زمین به نکته تربیتی واصلاحی نظردارد.ازاینرو گردش واردوی علمی می تواند جنبه علم اندوزی ،دانش افزایی، رشد وشکوفایی معرفت و شناخت انسان را در عرصه های مختلف در پی داشته باشد.

همچنین ایشان در تفسير نمونه مي نويسد:«قرآن مجيد كرارا مردم را به سير در ارض و مشاهده آثار گذشتگان، سرزمينهاى ويران شده اقوامى كه به عذاب گرفتار شده اند، كاخهاى در هم شكسته شاهان، قبرهاى در هم ريخته و استخوانهاى پوسيده مستكبران، اموال و ثروتهاى بى صاحب مانده ثروتمندان مغرور، دعوت كرده است، مخصوصا تصريح مى كند كه مطالعه اين آثار كه تاريخ زنده و گويا و ملموس پيشينيان است دلها را بيدار و چشمها را بينا مى كند و به راستى چنين است، گاهى مشاهده يكى از اين آثار آن چنان طوفانى در دل و جان انسان بر پا مى كند كه مطالعه چندين كتاب تاريخ قطور چنان اثرى ندارد[24]».

نتايج بحث:

  1. شیوه ضرب المثل از شیوه کاربردی، موثر برای تعلیم و تربیت است. قرآن از این شیوه زیاد استفاده نموده است. خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند )پشه و حتی کوچکتر از آن مثال بزند شرم نمیکند.
  2. شیوه قصه گویی نیز یکی دیگر از شیوه های مورد استفاده در قرآن است. در آیات متعدد قصه های تاریخی برای عبرت آموزی مورد استفاده قرار گرفته است که می تواند برای معلمان نیز مفید و کارآمد باشد
  3. گردش علمی نیز درقرآن مورد توجه قرار گرفته است. این شیوه به دانش آموز امکان می دهد از طریق مشاهده طبیعت، وقایع، فعالیت ها و اشیا را از نزدیک مشاهده نموده و به دانش و معرفت خویش رشد و شکوفایی بخشند.

نتیجه

از مباحث فوق به این نتیجه می رسیم که برای رشد عقلانی دانش آموزان از شیوه های گوناگون می توان استفاده نمود.شيوه هاي غير مستقيم و زمينه ساز و شيوه هاي مسقيم. نگاه نمودن ،گوش دادن محبت ورزيدن مي تواند از شيوه هاي غير مستقيم بحساب آمده و ضرب المثلها و قصه گويي و گردش علمي مي تواند بطور مستقيم به رشد و شكوفا سازي دانش آموزان از جلمه ساحت عقلي آن ها كمك نمايد. اين روش ها در قرآن نيز مورد توجه قرار گرفته است.

توجه

  1.  شیوه های که در مقاله مورد بررسی قرار گرفت ممکن است در شرایط و سنین مختلف سنی همگی آن ها مورد استفاده قرار نگیرد. بسته به شرایط مکانی و زمانی و مخاطبین مورد استفاده قرار گیرد.
  2. بطور کلی در کلاس باید به نکات اصول روانشناسی تربیتی توجه نمود.

الف: به دانش آموزان خویش فرصت فراوان داد تا در امور کلاس مشارکت نموده و تفکرکنند.

ب :باید فضای پذیرا در کلاس فراهم آوریم تا زمینه حضور روانی و علمی بیشتر دانش آموزان فراهم گردد.

ج: به دانش آموزان اجازه دهیم که ایده و نظر شان را در باره مسایل ابراز نمایند.

منابع

  1. محمد اسماعیل نوری، جایگاه رفیع معلم.نشر، نصایح،1382.
  2. معین/1371
  3. داودی محمد، نقش معلم در تربیت دینی، نشر موسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه،1384
  4. کلینی، اصول کافی، ترجمه و شرح، شیخ محمد باقر کمره ای، نشر، اسوه،1375ه.ش.
  5. سید هاشیم رسول محلاتی، غررالحکم و دررالکلم آمدی، ترجمه و شرح غرر ج2/ص140، دفترنشر فرهنگ اسلامی1379.
  6. شهید مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام نشر صدرا 1378.
  7. طباطبایی ترجمه تفسیر المیزان، ج 18، سيد محمد باقيرموسوي همداني، نشر جامعه مدرسين حوزه علميه 1374.1
  8. دكترمحمد احديان، مقدمات تكنولوژي آموزشي، نشر و تبلیغ بشری،1385.
  9. محمد قطب، روش تربیتی اسلا م، مترجم، دکترسید محمد مهدی جعفری، انتشارات دانشگاه شیراز1375.
  10. نهج البلاغه خ/160.
  11. مطفی دلشاد، سیری در تربیت اسلامی، نشر دریا 1382.
  12. دانیل مویس، دیوید رینولدز، مترجمان، محمد علی بشارت، حمید شمسی پور، آموزش موثر، نشر، رشد 1384.
  13. مكارم شيرازي ،تفسيرنمونه،ج3و15، نشردارالكتب اسلاميه،1374.
  14. جعفرسبحانی، فروغ ابدیت،ج2 نشر، بوستان کتاب قم،1380
  15. حسام الدین هندی کنزالعمال،ج،10حدیث 28751.نشر، موسسه الرساله، بیروت،1413ه.
  16. روان شناسي كاربردي ص 106 ،دكترغلام علي افروز، انتشارات انجمن اوليا ومربيان ،بهار1384
  17. کلینی ،اصول کافی،ج 2ص12،نشر،دارالکتب الاسلامیه،تهران،1365 .
  18. سعدی،بوستان،نشر،قدیانی،1377.

منابع براي مطالعه بیشتر

  1. مهارتهای آموزشی و پرورشی، دکتر حسین شعبانی.نشر،سمت،1384.
  2. .هنرتدریس،دکترحسین مهرداد(الگوه ها، روشها، فنون و راهبردهای تدریس، نشر، روان،1382.
  3. برقراری آرامش در کلاس درس، سوکولی، مترجم، افسانه شاهرخ، نشر،قطره،1388
  4. روان شناسی تربیتی اصول و کاربرد آن ،جان ای.گلاور، راجراچ.برونینک، ترجمه علینقی خرازی.