نویسنده: سلمان امیدی
نماز کامل ترین و زیباترین شیوه نیایش و پرستش است. ساختار نماز به گونه ای است که برترین حالات و کلمات برای ارتباط گفتاری و رفتاری در آن فراهم آمده است. اوج حالات بندگی و خضوع در رفتار را در کنار بهترین حالات خشوع قلبی میتوان در نماز به دست آورد.
نماز هر چند که رفتار ارتباطی میان بنده و خداست؛ ولی تاثیرات شگرفی در همه ابعاد زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی انسان به جا میگذارد. از این رو بر نماز به عنوان ستون دین و استوانه بندگی و پرستش تاکید شده است و آن را مرز ایمان و کفر دانسته اند. به این معنا که فرد مومن به خداوند، بهترین جلوه ایمان خویش را در نماز مییابد و کافر با انکار و ترک نماز، آن را به نمایش میگذارد.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا تاثیرات و آثار مادی و معنوی نماز در زندگی بشر را با بهره مندی از آیات قرآنی تبیین کند و از این راه برخی از اهداف و فلسفه نماز را روشن سازد. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
حقیقت و اهمیت نماز
نماز واژه ای فارسی به معنای کرنش کردن و به خاک افتادن است. این واژه به عنوان معادل واژه عربی صلات بکار میرود که در اصل به معنای نیایش و دعاست. اما در اصطلاح شرعی، صلات نوعی اعمال عبادی همراه با رکوع و سجود به صورت ویژه و با ارکان و اذکار مخصوص است. (التبیان، ج 1، 56)
نماز نمادی از بندگی، اطاعت (برهان قاطع، ص 1145) و بیانگر فرمان برداری، کرنش، تعظیم، سرفرود آوری برای تعظیم و عبادت مخصوص مسلمانان است. (لغت نامه، دهخدا، ج 13، ص 20100، فرهنگ معین، ج 4، ص 2810) حقیقت نماز این است که انسان در همه احوال به یاد و ذکر خداوند باشد (بقره، آیات 238 و 239 و نیز طه، آیه 14 و عنکبوت، آیه 35 و ال عمران، آیه 191)؛ چرا که ذکرالله که در آیات بیان شده، ادای نماز در احوال گوناگون است (کشاف، ج 1، ص 453)
انسانی که همواره در نماز و ذکر الله است، در حقیقت میخواهد تذلل و خضوع بلکه خشوع خود را در برابر خداوند و پیشگاه وی به نمایش بگذارد (حج، آیه 77) و با این کار زیباترین و کامل ترین نوع پرستش و نیایش را به جا آورد؛ چرا که نماز بارزترین و آشکارترین کار نیک و نشانه پرستش و بندگی است. (هود، آیه 114)
از آن جایی که حقیقت نماز، اظهار خضوع و خشوع است. انسان به عنوان بنده فقیر و نیازمند میبایست همواره به منبع فیض و بی نیازی متصل باشد تا همانند لامپی از حقیقت نوری خداوند برای بقا و دوام بهره مند شود و دل و جانش به این حقیقت نوری روشن شود. بنابراین نمازگزار واقعی آن است که همواره در حالت خضوع و خشوع و اتصال و دایم الذکر باشد. باباطاهر عریان خوش سروده است:
خوشا آنان که الله یارشان بی
به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی
نماز به سبب این که ستون دین و دینداری، مرز میان اسلام و کفر و حقیقت بندگی است، نخستین فریضه و واجب در اسلام است. نماز ظهر به سبب این که در بهترین زمانها انجام میشود و به عنوان یک شعار ایمان و بندگی در برابر دیدگان همگان قرار میگیرد، نخستین فریضه درمیان نمازهای واجب قرار گرفته است. امام صادق(ع) در ذیل آیه 78 سوره اسراء میفرماید که نماز ظهر به عنوان نخستین فریضه در اسلام قرار داده شده و خداوند این معنا را در این آیه تبیین نموده است. (نگاه کنید: تفسیر نورالثقلین، ج3، ص200، حدیث372)
از این رو خداوند در بیش از 60 آیه از نماز به عنوان مهم ترین تکلیف بشر یاد کرده و انسان را بر انجام آن تشویق و ترغیب نموده است. حتی براساس آیه 56 سوره ذاریات، جن و انس برای نماز و بندگی آفریده شده اند و نماز به عنوان کامل ترین و زیباترین جلوه بندگی هدف آفرینش و فلسفه آن معرفی شده است. به سبب همین اهمیت نماز است که خداوند در آیاتی از جمله 57 و 58 سوره مائده نماز را از ارکان اساسی دین معرفی کرده است؛ زیرا به کسانی که به نماز و دین به عنوان امری بیهوده و لغو مینگرند و نمازگزاران را تمسخر میکنند، هشدار میدهد. به این معنا که از نظر خداوند نمازگزاردن عین دینداری و از ارکان اصلی دین است. بر همین اساس پیامبر گرامی(ص) نماز را ستون دین بر شمرده و فرموده است: الصلاه عمود الدین.
خداوند بخاطر اهمیت و ارکان بودن نماز است که ادای نماز را در هر حالت ممکن، ضروری دانسته است (آل عمران، آیه191) و بر انسان است که نماز را در حالات مختلف سلامتی و بیماری و عذر به جا آورد و در انجام آن کوتاهی نکند. (الکشاف، ج1، ص453)
همچنین خداوند در آیاتی از جمله 238 و 239 سوره بقره و 101 و 103 سوره نساء، برگزاری نماز حتی در شرایط دشوار و صحنههای نبرد را واجب و ضروری دانسته است. براساس روایات معتبر، حتی کسی که درحالت غرق شدن است بر اوست نمازش را حتی با ایما و اشاره درحد امکان به جا آورد. این که نماز در همه حالات از جمله جنگ و غرق شدن و بیماریهای سخت ترک نمی شود و واجب است تا درحد امکان آن را به جا آورد، خود بیانگر اهمیت نماز در اسلام و جایگاه بلند و رفیع آن است. از این رو در همه شرایع پیشین از آدم(ع) تا خاتم(ص) بر نماز به عنوان ستون دین و قربان کل تقی به سوی خداوند تاکید شده است. خداوند در آیه 43 سوره نساء نیز به شکلی بر این اهمیت تاکید کرده است؛ چنان که واجب بودن اقامه نماز بر میت خود بیانگر اهمیت نماز است. (توبه، آیه82)
همچنین از آیات 18 و 19 جن که سخن از ازدحام جنیان در اطراف پیامبر(ص) برای مشاهده عبادت و نماز آن حضرت(ص) است به خوبی میتوان دریافت که نماز حتی برای جنیان چنان از اهمیت برخوردار بوده که برای یادگیری جزئیات آن نزد آن حضرت(ص) ازدحام میکردند؛ چنان که نماز آن حضرت(ص) برای جنیان شگفت آور و جذاب بوده است. (المیزان، ج20، ص50)
در اهمیت نماز به مساله توقیفی بودن آن باید اشاره کرد. نماز به سبب اهمیت آن، از سوی خداوند تعلیم داده شده و خداوند براساس آیه 239 سوره بقره از انسان میخواهد تا آن را آنطور که تعلیم داده شده به جا آورد. پس خداوند خود تعلیم دهنده اذکار و اعمال نماز به انسان است که این معنا بیانگر اهمیت نماز میباشد.
برای درک اهمیت و جایگاه هر چیزی میتوان از آثار و کارکردهای آن نیز استفاده کرد. با نگاهی به تاثیرات شگرف نماز در همه ابعاد زندگی بشر میتوان دریافت که نماز تا چه اندازه اهمیت و ارزش دارد و چرا آن را ستون دین و مرز ایمان و کفر دانستهاند.
آثار مادی و معنوی نماز
چنان که گفته شد، نماز، آثار و کارکردهای بسیاری در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی بشر دارد. خداوند در آیات چندی مومنان را مکلف به انجام و اقامه نماز میکند تا از آثار آن بهره مند شوند. (طه، آیه132) خداوند در این آیه میفرماید که ما با فرمان نماز نمیخواهیم از تو رزق و روزی طلب کنیم و یا نیازی از خود را برآورده سازیم، بلکه میخواهیم خود تو از آثار و برکات نماز بهره مند شوی؛ چرا که نماز مایه تقرب به خدا و عامل متاله (خدایی شدن) و مظهریت یافتن بشر از مقام ربوبیت الهی میشود.
از جمله آثار مهم معنوی نماز در زندگی دنیوی و اخروی میتوان به آرامش و آسایش اشاره کرد. خداوند در آیه 227 سوره بقره از همگان میخواهد تا نماز را برپا دارند؛ چرا که عامل مهم ایجاد آرامش و برطرف کننده خوف و حزن است. این بدان معناست که انسان میتواند از طریق برپایی نماز، به یکی از دو مولفه اصلی و اساسی سعادت و خوشبختی یعنی آرامش و آسایش (امنیت) دست یابد. افزون بر این، نماز از این ویژگی برخوردار است که آرامش را نه تنها در دنیا بلکه در آخرت و نه تنها در شکل محدود و ناپایدار بلکه به شکل پایدار و جاودانه تثبیت میکند و آدمی را به آرامش مطلق و کامل و جاودانه میرساند. (همان)
از دیگر کارکردها و آثار نماز میتوان به آسایش یعنی دومین مولفه خوشبختی و سعادت اشاره کرد. خداوند در این آیه و نیز آیات بسیار دیگر، بیان میکند که اگر انسان به رزق کریم (انفال، آیات 3 و 4)، فضل الهی (فتح، آیه 29) و بهرههای اخروی از مادیات و معنویات نیاز دارد به نماز رو آورد و آن را برپا دارد. (بقره، آیه 110 و ابراهیم، آیه 31 و نیز مزمل، آیه 20)
بنابراین، با نماز میتوان به سعادت واقعی و حقیقی دست یافت؛ زیرا آرامش و آسایشی که در پی برپایی نماز نصیب آدمی میشود، آرامش و آسایش ابدی است. پس مهم ترین و اساسی ترین دغدغه بشر در طول تاریخ، با برپایی نماز برطرف میشود و انسان به سعادت و خوشبختی میرسد.
خداوند در آیاتی از جمله 45 و 153 سوره بقره و آیه 132 سوره طه، نماز را آسان کننده سختیها برای انسان معرفی میکند. پس اگر انسان هر سختی دارد میتواند از طریق نماز آن را به آسانی تبدیل کند. زمخشری ذیل آیه مینویسد که مقصود آیه این است که در برابر بلایا و سختیها به نماز پناه برید. (کشاف، زمخشری، ج 1، ص 134)
نماز همچنین استقامت را در انسان تقویت میکند و موجب میشود برخلاف همه فشارهای درونی و بیرونی، حرکت و مقاومت کند و آن چه را مامور است یا مطلوب باشد به جا آورد. (هود، آیات 112 و 113)
خداوند نماز را از عوامل پایداری و استواری در دین (بینه، آیه 5) و مایه قوام و سامان دهنده امور اجتماعی میداند. (بینه، آیات 4 و 5) چرا که یکی از مصادیق دین استوار، احکام و دستورهایی است که حافظ مصالح جامعه است. (المیزان، ج 20، ص 339) از این رو خداوند به صراحت در آیه 170 سوره اعراف، به نقش نماز در اصلاح فرد و جامعه اشاره میکند و خواهان تمسک به نماز برای رسیدن به اهدافی از این دست میشود.
اقامه نماز همچنین از عوامل تحکیم برادری ایمانی و تقویت پایههای اخوت دینی میان مردم است که خود عامل مهم در همگرایی اجتماعی و همدلی و انسجام جامعه میباشد. (توبه، آیات 7 و 11)
نمازگزاران با بهره مندی از برکات نماز، میتوانند در جامعه از جایگاه برتری بهره مند شوند و تلاوت قرآن همراه با اقامه نماز موجب میشود تا خداوند ایشان را به مقام برتر برساند و از فضیلتی خاص برخوردار سازد. (آل عمران، آیه 113) مراد از سجده در آناء اللیل، نماز عشاء و یا مابین مغرب و عشاء است و مقصود از سجده نیز نماز است. (مجمع البیان، ج 1 و 2، 816)
از جمله فضیلتها و برتری هایی که نماز برای نمازگزار پدید میآورد، دست یابی به مقام اسوه بودن است که خداوند در آیه 78 سوره حج به آن اشاره کرده است؛ چرا که در این آیه نمازگزاران را گواهان بر اعمال دانسته است که خود بیانگر نقش کلیدی در جامعه از سوی آنان به عنوان اسوه و سرمشق است. (المیزان، ج 12، ص 212)
نماز مایه امیدواری به لطف و پاداش جاوید خداوند است. (فاطر، آیه 29) و نمازگزار با برپایی نمازش، زمینه امید به هدایت الهی (توبه، آیه 18) را در دل خود روشن میسازد و حتی امیدوار خواهد بود تا به مقام رضا بلکه شفاعت دست یابد که همان مقامات راضیه و مرضیه یعنی قرب نوافل و فرائض است. (طه، آیه 130)
در روایات ذیل آیه اخیر یادآور شده اند که آیه به نماز و اوقات آن اشاره دارد (تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 407، احادیث 180 و 181) و همچنین مقصود از سجده در نماز نیز همان نماز میباشد. (مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 816)
به هر حال، نماز، گل امید را در دلها شکوفا میسازد و مایه امیدواری انسان به رحمت الهی (توبه، آیه 71؛ نور، آیه 56) و زمینه ساز افزایش فضل و بخشش الهی در حق نمازگزار است.(فاطر، آیات 29 و 30)
نماز مایه بهره مندی آخرتی انسان (بقره، آیه 110)، بهره مندی از دریافت بشارتهای خوش و نیک (آل عمران، آیه 39 و توبه، آیه 112) و عامل جلب رحمت (توبه، آیات 5 و 71)، رزق الهی (انفال، آیات 3 و 4 و طه، آیه 132) و فضل خداوندی (نور، آیات 37 و 38 و فتح، آیه 29) است.
اگر کسی بخواهد افزون بر رهایی از دوزخ، دستگیر دیگران باشد و در حق دیگران شفاعت کند، میبایست به نماز به عنوان یکی از عوامل نماز و تربیت و بهره مندی از آن در قیامت توجه کند. (مدثر، آیات 42 تا 48 و طه، آیه 130 و آیات دیگر و نیز تفسیر تبیان، ج 7، ص 223)
نماز و تربیت
نمیتوان از نقش تربیتی نماز غافل شد؛ زیرا نماز تاثیر شگرفی در تربیت آدمی دارد و مراقبت بر آن این تاثیر را دو چندان میسازد. (ابراهیم، آیات 37 و 40، مریم، آیه 55، طه، آیه 132 و آیات دیگر) از این رو خداوند نماز شب را بر پیامبر(ص) واجب کرده است تا آن حضرت(ص) آمادگی دریافت قرآن و رسیدن به مقام محمود از جمله شفاعت کنندگی داشته باشد.(اسراء، آیه 79 و مزمل، آیات 2 تا 6)
برپایی نماز و مراقبت بر آن از عوامل موثر در تربیت خانوادگی است (ابراهیم، آیات 37 و 40 و مریم، آیه 55) خداوند اقامه نماز را به عنوان یکی از تعالیم مهم الهی برای تربیت همسران معرفی میکند. (احزاب، آیات 32 و 33)
نماز همچنین، موجب تقوا (بقره، آیات 2 و 3 و 177 و نیز انعام آیه 72) و ترغیب دیگران به آن است (علق، آیات 10 تا 12)
انسانها با نماز میتوانند سیر و سلوک و ریاضت شرعی را به درستی تجربه کنند و با متاله شدن به خداوند تقرب جویند و به مقامات قربی برسند (انفال، آیات 3 و 4 و نیز شعراء، آیات 217 تا 219 و علق، آیات 9 و 10 و 19)
این گونه است که مورد تکریم خداوند میشوند و از مقام کریم بهره مند شده و مظهر ربوبیت الهی میشوند. (معارج، آیات 19 تا 35 و انفال، آیات 3 و 4) پس در سیر معراجی و صعودی خود در جرگه مومنان (انفال، آیات 3 و 4) صادقان (بقره، آیه 177)، متقین (بقره، آیات 2 و 3 و 177)، محسنان (هود، آیات 114 و 115)، مصلحان (اعراف، آیه 170)، مخبتان (حج، آیات 33 و 35) و ابرار (بقره، آیه 177) وارد میشوند.
نماز عامل مهمی در آسان شدن کارها و رفع سختیها و همچنین تحمل دشواریها (بقره، آیات 45و 153)، رفع مشکلات (همان)، رفع فقر و تهیدستی (طه، آیه 132 و نیز کشاف، ج 3، ص 99) و افزایش صبر و شکیبایی انسان در برابر بلاها و ناگواریها و مصیبتها (معارج، آیات 20 تا 22) میشود.
نماز موجب تکفیر و محو گناهان میشود. (مائده، آیه 12 و هود، آیه 114) کسانی که گناهی را مرتکب شده اند و در انتظار عوارض و پیامدهای آن هستند، میتوانند با نماز خود را از آثار و تبعات گناه در امان نگه دارند و در دژ استوار الهی درآیند و از آسیب بگریزند. نماز موجب خشیت قلب مومنان (انفال، آیات 2 و 3)، بهره مندی از دوستی و محبت الهی (ابراهیم، آیه 31)، رضا و خشنودی خداوند و در نتیجه بهره مندی از رضوان الهی (توبه، آیات 71 و 72؛ فتح، آیه 29)، طهارت روح و پاکی اندیشه (توبه، آیه 108)، زدودن هر گونه آلودگی و پلیدی (احزاب، آیه 33؛ فاطر، آیه 18)، نورانیت در سیمای ظاهر و باطن (فتح، آیه 29 و مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 192) و درنهایت دست یابی به ولایت الهی و خلافت و مظهریت ربوبیت خداوندی (مائده، آیه 55) میشود.
خداوند برپا داشتن نماز را نشانه صداقت افراد در ایمان میداند (بقره، آیه 177 و انفال، آیات 2 تا 4) چنان که نماز را نشانه پذیرش اسلام (توبه، آیات 5 و 11)، قبولی دیگر اعمال آدمی از سوی خداوند (توبه، آیه 54) و نرمی و مدارا نسبت به دیگران (بقره، آیات 109 و 110) و عفو و گذشت نسبت به خطاها و اشتباهات دیگران (همان) بر میشمارد.
همچنین نماز مانع بخل ورزی (معارج، آیات 21 تا 25)، حرص و آزمندی (همان)، حزن و اندوه (بقره، آیه 277)، خوف و ترس (همان)، دنیاطلبی و مال دوستی (طه، آیات 131 و 132)، شقاوت و بدبختی (مریم، آیات 31 و 32؛ اعلی، آیات 11 تا 15)، شهوترانی و هواپرستی (مریم، آیه 59)، قسم دروغ (مائده، آیه 106)، کتمان شهادت و حقایق (همان) گمراهی و ضلالت (مائده، آیه 12 و مریم، آیه 59)، گناه و منکرات (هود، آیه 114 و عنکبوت، آیه 25)، آتش دوزخ (اعلی، آیات 12 تا 15) و عذاب و اهوال قیامت (همان و بقره، آیات 45 و 48 و 177) میشود.
هر کسی بخواهد در زندگی خود نظم ایجاد کند میتواند به اوقات نماز به عنوان نظم دهنده توجه یابد (نساء، آیه 103) چنان که با نماز میتواند از افسار گسیختگی شهوات نیز در امان ماند. (مریم، آیه 59)
انسان هایی که نمازگزار هستند، در یک فرآیند، انسانهای اهل مدارا (بقره، آیات 109 و 110)، دارای عفو و گذشت (همان)، پندپذیر (اعلی، آیات 9 تا 15)، بخشنده و اهل انفاق (معارج، آیات 21 تا 25 و نیز بقره، آیه 2) و پرهیزگار و ضدمنکرات و نابهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی و اهل معروف و کارهای نیک و رفتارهای هنجاری (عنکبوت، آیه 45) میباشند.
اینها گوشهای از آثار و کارکردهای نماز در زندگی مادی و معنوی در دنیا و آخرت است که خداوند در این آیات به آنها اشاره کرده است. همین مجموعه به خوبی ابعاد زندگی را در بر میگیرد و نشان میدهد که نماز چگونه سبک زندگی آدمی را تغییر داده و دگرگون میسازد. باشد با بهره گیری از نماز افزون بر دست یابی به مقامات عالی انسانی چون خدایی (ربانی) شدن و تقرب جویی به آن، از فواید دیگر آن در زندگی دنیا نیز بهره مند شویم و خود را در حفاظ امن آن قرار دهیم.