دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در نبوت و رسالت

چون حق‌تعالى را نمى‌توان دید و به ادراک حواس نمى‌توان به او رسید، پس ناچار است از واسطه مقرّبى ذو جهتین که رویى با معبود داشته باشد و رویى با عبید، که از آن‌جا فرا گیرد و این جا اعطا فرماید. از آن‌ جا بشنود و این جا بیان نماید.
در نبوت و رسالت
در نبوت و رسالت
نویسنده: علامه فیض کاشانی

واسطه فیض

چون حق‌تعالى را نمى‌توان دید و به ادراک حواس نمى‌توان به او رسید، پس ناچار است از واسطه مقرّبى ذو جهتین که رویى با معبود داشته باشد و رویى با عبید، که از آن‌جا فرا گیرد و این جا اعطا فرماید. از آن‌ جا بشنود و این جا بیان نماید.

راهنماى خلق

بندگان را به آن جناب آشنا گرداند و رهنمائى کند، و ایشان را از مبدأ و معاد خبر دهد و پیشوایى کند. و کیفیّت طریق معاش و تحصیل زاد معاد راهنمایی نماید و به آنچه خیر ایشان در آن است دلالت فرماید. و به مثوبات جاودانى امیدوار گرداند و از عقوبات آن جهانى بیم کند، و آداب رفیعه و اخلاق سنیّه و علم و حکمت تعلیم کند؛ «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ». و مستعدّان و نزدیکان را اَسرار بیاموزد و ناقابلان و دُوران را به آتش جحود و انکار بسوزد؛ «یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً» مقبولان را بنوازد و مردودان را بگدازد تا نیکان از بدان جدا شوند؛ اهل عِلّییّن به علّییّن و اصحاب سِجّین به سجّین روند؛ «حَتّى یَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِم».

انسان برگزیده

و چون تا کسى از جنس اِنس نباشد اُنس اِنس با او میسّر نمى‌شود این واسطه غیر بشر نمى‌شود، و چون آشنایى انسان با ربّ بدون واسطه ملکى مقرّب در ابتدا صورت نمى‌بندد، بى‌آمد شد فرشته و نزول وحى و خبر نمى‌شود.

معجزه انبیا

و چون بنى نوع ، او را تا به جان مطیع و منقاد نشوند به راه او نمى‌روند و تا امتیاز تمام از ایشان نداشته باشد به او نمى‌گروند، بى‌معجزه و خارق عادتى مثل ید بیضا و شقّ قمر نمى‌شود.

قوانین الهى

و چون مردمان را لابدّ است از تعاون یکدیگر در معاملات و وجوه معایش، با تحاسد و تباغض و تغالبى که بر ایشان غالب است و بر آن مجبولند، بى‌سیاستى محکم و قانونى مضبوط که از آن تجاوز نتواند نمود این کار میسّر نمى‌شود.

وحى منزل

پس هر آینه ناچار است خلایق را از ملکى مقرّب که واسطه شود میان حق عز و جل و پیغمبر، و از نبى مرسل که رساننده باشد به امت آنچه به او رسد از وحى و خبر و از آنچه مناسب هر طایفه باشد از معجزات و خوارق عادات، على اختلافهم فى الافهام والدرجات ، و از شرعى محکم تمام، شامل خاص و عام.

و لهذا حق ـ عزَّ و علا ـ اوّل خلیفه آفرید و وحى و شرع مقرّر گردانید، بعد از آن، خلقِ خلیقه فرمود؛ «إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً » .

ارسال رسل

و همیشه در بنى آدم، رسل و نبییّن با کتب و براهین پى در پى فرستاد؛ «ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا ». و ایشان سعى‌ها نمودند و خلایق را راهنمایى فرمودند و از ایشان تکذیب‌ها شنیدند و آزارها کشیدند.

مهتر انبیا

تا آخر منتهى شد به بهتر و مهتر ایشان و سرور صاحب‌کیشان، بلکه زبده کاینات و خلاصه موجودات، حامل لواى موعود و مبعوث به مقام محمود، صاحب حوض و شفاعت و وسیله و تاج و راکب بُراق به مقام «دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَیِْن أَوْ أَدْنَى » در معراج، محمد مصطفى صلى‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم که به او نبوّت ختم گردید و رسالت به آخر انجامید و قیامت بر قامت او قائم شد و امر ساعت به امّت مرحومه او تمام گشت.

پیشواى انبیا

و در جاه و عزت، به جایى رسید که ‌اولواالعزم که خلیل و نوح و کلیم و روح‌اند ـ علیه و علیهم السلام ـ آرزوى لقاى او و در آمدن تحت لواى او استدعا نمودند.

پیش از تو آمدند بسى انبیا و تو

گر آخر آمدى همه را پیشوا شدى

خوان خلیل هست نمکدان خوان تو

بر خوان «اصطفى» نمک انبیا شدى

و جبرئیل امین مکین، با آن همه جاه و تمکین، از او باز ماند و گفت: «لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً لاَحْتَرَقْتُ» .

اگر یک سر موى بر تر پرم

فروغ تجلّى بسوزد پرم

کس به یار ما نرسد

و بالجمله، هر چند انبیا و اولیا نزد خداى، معظّم و مکرّم بودند و در مِضمار سعادت به چوگان هدایت و ارشاد، گوى‌ها ربودند، هیچ یک به درجه او نرسیدند و در سیاق «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللّهَ رَمى » کمان او نکشیدند؛ چنان که فرمود: «أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لاَ فَخْرَ»،

«لَوْ کَانَ مُوسَى حَیّاً مَا وَسِعَهُ إِلاَّ اتِّبَاعِی» .

به حسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

هزار نقش بر آید ز کلک صنع و یکى

به دلپذیرى نقش نگار ما نرسد

هزار نقد به بازار کاینات آرندیکى به سکّه صاحب عیار ما نرسد برترین معجزه و معجزات او از براى خواص، قرآن مجید و جوامع کلم است که برقراطیس مکتوب و در دفاتر مزبور است، و به جهت عوام، خوارق عادات، مثل شقّ قمر و اِشباع خلق کثیر از طعام قلیل و گویا گردانیدن سنگ‌ریزه و غیر آن که در کتب معتبره مذکور است ـ با آن‌که نور نبوت از مکارم اخلاق و محاسن اطوار و اوضاع آن حضرت در غایت ظهور است و طبایع سلیمه، بر دین او مجبول و مفطور.

ستاره‌اى بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد

مقاله

نویسنده علامه فیض کاشانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

آدابی از عبودیت

آدابی از عبودیت

از آداب عبودیت این است که جز قدرت حق، قدرتی را نپذیرند و جز ثنای حق و آنکه از اولیاء حق است، ثنای کسی را نگویند.
فهم و دریافت زبان قرآن

فهم و دریافت زبان قرآن

من امیدوارم که ما این حجاب جحود را از قلب‌هایمان برداریم و از خدای تبارک و تعالی بخواهیم که ما را آشنا کند به لسان قزآن.
علت بعثت انبیاء

علت بعثت انبیاء

اگر برای هر علمی موضوعی است... علم همه انبیاء هم موضوعش انسان است ...
ترک علاقه به دنیا

ترک علاقه به دنیا

علائق را باید کم بکنید، علاقه‌ها باید کم بشود، طبیعتاً ماها از اینجا می‌رویم، علی ایّ حال چه علاقه قلبی به چیزی داشته باشیم یا نداشته باشیم فرقی به حال ما نمی‌کند.
دعا روح عبودیت

دعا روح عبودیت

اینهایی که از کتب ادعیه انتقاد می‌کنند برای این است که نمی‌دانند، جاهل‌انند، بیچاره‌اند که این کتب ادعیه چطور انسان را می‌سازد، این دعاهایی که از ائمه ما وارد شده است مثل کمیل، مناجات شعبانیه، دعای حضرت سیدالشهداء(ع) و دعای«سمات» اینها چه جور انسان را درست می‌کنند...

پر بازدیدترین ها

حضرت موسی و شب قدر

حضرت موسی و شب قدر

خداوندا! مى‌خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود.
No image

اسیر شهوت

آنهایی که بنده دنیا و شهوت خویش اند، و طوق بندگی هوای نفس را در گردن نهادند، بندگی از هر کسی که دنیا را پیش او سراغ دارند یا احتمال می دهند، می کنند و خاضع او می شوند و اگر در ظاهر زبان منیت و عفت نفس گشایند، تدلیس محض است و اعمال آنها و اقوال آنها، این کلام را تکذیب کنند.
افراط و تفریط قوه شهوت

افراط و تفریط قوه شهوت

افراط در قوه شهوت عبارت از آن است که عقل انسان مقهور شهوت شده و همّت مرد مصروف تمتّع از زنان و کنیزان گردد و از پیمودن راه آخرت محروم شود.
اعضاء بدن امانت است

اعضاء بدن امانت است

شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلبهای سیاه ، چشمها، گوشها، و زبانهای آلوده ، به گناه از دنیا رفتید، خدا را چگونه ملاقات خواهید کرد؟
هوای نفس

هوای نفس

از هوای نفس بپرهیزید همان گونه که از دشمنانتان می پرهیزید چیزی دشمن تر برای افراد با شخصیت از پیروی هوای نفس و درو شده های زبان نیست.
Powered by TayaCMS