دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شناختن نفس مقدمه شناختن خدا

بدان که کلید سعادت دو جهانى، شناختن نفس خویشتن است، زیرا که شناختن آدمى‌خویش را اعانت‌بر شناختن آفریدگار خود مى‌نماید.
شناختن نفس مقدمه شناختن خدا
شناختن نفس مقدمه شناختن خدا

بدان که کلید سعادت دو جهانى، شناختن نفس خویشتن است، زیرا که شناختن آدمى‌خویش را اعانت‌بر شناختن آفریدگار خود مى‌نماید.چنانکه حق - تعالى - مى‌فرماید:

«سنریهم آیاتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى یتبین لهم انه الحق‌»

یعنى: «زود باشد که‌بنمائیم به ایشان آثار قدرت کامله خود را در عالم و در نفسهاى ایشان، تا معلوم شودایشان را که اوست پروردگار حق ثابت‌».[1]

و از حضرت رسول - صلى الله علیه و آله و سلم - منقول است که: «من عرف نفسه فقدعرف ربه‌» یعنى: «هر که بشناسد نفس خود را پس به تحقیق که بشناسد پروردگار خودرا».[2]و خود این ظاهر و روشن است که: هر که خود را نتواند بشناسد به شناخت دیگرى چون تواند رسید، زیرا که هیچ چیز به تو نزدیک‌تر از تو نیست، چون خود را نشناسى دیگرى را چون شناسى؟

تو که در علم خود زبون [3]باشى عارف کردگار چون باشى

تاثیر شناختن نفس در تهذیب اخلاق

و نیز شناختن خود، موجب شوق به تحصیل کمالات و تهذیب اخلاق و باعث‌سعى در دفع «رذائل‌»[4] مى‌گردد، زیرا که آدمى بعد از آنکه حقیقت‌خود را شناخت ودانست که: حقیقت او «جوهرى‌»[5]است از «عالم ملکوت‌»،[6]که به این عالم جسمانى‌آمده باشد، که به این فکر افتد که: چنین جوهرى شریف را عبث و بى‌فایده به این عالم‌نفرستاده‌اند، واین گوهر قیمتى را به بازیچه در صندوقچه بدن ننهاده‌اند، و بدین سبب‌در صدد تحصیل فوائد تعلق نفس به بدن بر مى‌آید، و خود را به تدریج‌به سر منزل‌شریفى که باید مى‌رساند.

و گاه است که گوئى: من خود را شناخته‌ام، و به حقیقت‌خود رسیده‌ام.زنهار زنهار،که این نیست مگر از بى‌خبرى و بى‌خردى.عزیز من چنین شناختن را کلید سعادت‌نشاید، و این شناسائى ترا به جائى نرساند، که سایر حیوانات نیز با تو در این شناختن‌شریک‌اند، و آنها نیز خود را چنین شناسند.زیرا که: تو از ظاهر خود نشناسى مگر سر و روى و دست و پاى و چشم و گوش و پوست و گوشت، و از باطن خود ندانى مگر این‌قدر که چون گرسنه شوى غذا طلبى، و چون بر کسى خشمناک شوى در صدد انتقام‌ برآئى، و چون شهوت بر تو غلبه کند مقاربت، ‌خواهش نمائى و امثال اینها، و همه‌حیوانات با تو در اینها برابرند.

پس هرگاه حقیقت تو همین باشد از چه راه بر «سباع‌»[7]و «بهائم‌»[8]، مفاخرت ‌مى‌کنى؟ و به چه سبب خود را نیز از آنها بهتر مى‌دانى؟ و اگر تو همین باشى به چه سبب‌خداوند عالم ترا بر سایر مخلوقات ترجیح داده و فرموده:

«و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا»

یعنى: «ما تفضیل دادیم فرزندان آدم را بر بسیارى از مخلوقات خود»[9].

و حال اینکه در این صفات و عوارض، بسیارى از حیوانات بر تو ترجیح دارند.

پس باید که: حقیقت‌خود را طلب کنى تا خود چه چیزى، و چه کسى، و از کجا آمده‌اى، و به کجا خواهى رفت. و به این منزلگاه روزى چند به چه کار آمده‌اى، تو را براى چه آفریده‌اند. و این اعضا و جوارح را به چه سبب به تو داده‌اند، و زمام قدرت و اختیار را به چه جهت در کف تو نهاده‌اند.

و بدانى که: سعادت تو چیست، و از چیست، و هلاکت تو چیست.

و بدانى که: این صفات و ملکاتى که در تو جمع شده است ‌بعضى از آنها صفات ‌بهایم‌اند، و برخى صفات سباع و درندگان، و بعضى صفات شیاطین، و پاره‌اى صفات‌ ملائکه و فرشتگان.

و بشناسى‌که: کدام یک از این صفات، شایسته و سزاوار حقیقت تو است، و باعث‌نجات و سعادت تو، تا در استحکام آن بکوشى. و کدام یک عاریت‌اند و موجب خذلان‌و شقاوت، تا در ازاله آن سعى نمائى.

و بالجمله آنچه در آغاز کار و ابتداى طلب، بر طلب سعادت و رستگارى لازم‌است آن است که: سعى در شناختن خود، و پى‌بردن به حقیقت‌خود نماید، که بدون آن‌به سر منزل مقصود نتوان رسید.

    پی نوشت:
  • [1] . سوره فصلت، آیه 53.
  • [2] . محمدباقر، علامه مجلسی؛بحارالانوار، تهران، اسلامی، ج 2، ص 32، ح 23.
  • [3] . ناتوان، عاجز.
  • [4] . جمع رذیله، و به معنى فرومایگى، پستى و ضد فضیلت است.
  • [5] . معرب گوهر است، یعنى چیز گران قیمت و با ارزش.و در فلسفه، لفظ «جوهر» ، بر عقول و نفوس مجرده‌نیز اطلاق مى‌شود. فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 658.
  • [6] . عالم فرشتگان، عالم عقول و نفوس مجرده که مافوق عالم ناسوت و ماده است
  • [7] . جمع «سبع‌» است‌یعنى حیوانات درنده.
  • [8] . چهارپایان و هر حیوانى غیر از درندگان است.
  • [9] . سوره اسراء، آیه 70.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

آدابی از عبودیت

آدابی از عبودیت

از آداب عبودیت این است که جز قدرت حق، قدرتی را نپذیرند و جز ثنای حق و آنکه از اولیاء حق است، ثنای کسی را نگویند.
فهم و دریافت زبان قرآن

فهم و دریافت زبان قرآن

من امیدوارم که ما این حجاب جحود را از قلب‌هایمان برداریم و از خدای تبارک و تعالی بخواهیم که ما را آشنا کند به لسان قزآن.
علت بعثت انبیاء

علت بعثت انبیاء

اگر برای هر علمی موضوعی است... علم همه انبیاء هم موضوعش انسان است ...
ترک علاقه به دنیا

ترک علاقه به دنیا

علائق را باید کم بکنید، علاقه‌ها باید کم بشود، طبیعتاً ماها از اینجا می‌رویم، علی ایّ حال چه علاقه قلبی به چیزی داشته باشیم یا نداشته باشیم فرقی به حال ما نمی‌کند.
دعا روح عبودیت

دعا روح عبودیت

اینهایی که از کتب ادعیه انتقاد می‌کنند برای این است که نمی‌دانند، جاهل‌انند، بیچاره‌اند که این کتب ادعیه چطور انسان را می‌سازد، این دعاهایی که از ائمه ما وارد شده است مثل کمیل، مناجات شعبانیه، دعای حضرت سیدالشهداء(ع) و دعای«سمات» اینها چه جور انسان را درست می‌کنند...

پر بازدیدترین ها

حضرت موسی و شب قدر

حضرت موسی و شب قدر

خداوندا! مى‌خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود.
No image

اسیر شهوت

آنهایی که بنده دنیا و شهوت خویش اند، و طوق بندگی هوای نفس را در گردن نهادند، بندگی از هر کسی که دنیا را پیش او سراغ دارند یا احتمال می دهند، می کنند و خاضع او می شوند و اگر در ظاهر زبان منیت و عفت نفس گشایند، تدلیس محض است و اعمال آنها و اقوال آنها، این کلام را تکذیب کنند.
افراط و تفریط قوه شهوت

افراط و تفریط قوه شهوت

افراط در قوه شهوت عبارت از آن است که عقل انسان مقهور شهوت شده و همّت مرد مصروف تمتّع از زنان و کنیزان گردد و از پیمودن راه آخرت محروم شود.
هوای نفس

هوای نفس

از هوای نفس بپرهیزید همان گونه که از دشمنانتان می پرهیزید چیزی دشمن تر برای افراد با شخصیت از پیروی هوای نفس و درو شده های زبان نیست.
اعضاء بدن امانت است

اعضاء بدن امانت است

شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلبهای سیاه ، چشمها، گوشها، و زبانهای آلوده ، به گناه از دنیا رفتید، خدا را چگونه ملاقات خواهید کرد؟
Powered by TayaCMS