دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسافر مشتاق

حج، میثاق بنده و پروردگار و بزرگترین فریضه الهى است. حج تجلى تکرار همه صحنه‌هاى عشق‌آفرین در زندگى انسان است. حج را هدیه‌اى الهى بدانید که خداوند نصیبتان نموده است، این هدیه را پاس دارید و حفظش نمایید. حج را گنجى معنوى بدایند که باید در مکانى امن نگاهش دارید. این گنج آسان به دست نمى‌آید، ارزان نفروشیدش. پیام حج، پیام آزادگى و رهایى است؛ قرآن کریم در دو جا از کعبه به عنوان بیت عتیق یاد کرده : و لیطوفوا بالبیت العتیق...
No image
مسافر مشتاق
مسافر مشتاق محمدحسن کرمى - شاهرود حج، میثاق بنده و پروردگار و بزرگترین فریضه الهى است. حج تجلى تکرار همه صحنه‌هاى عشق‌آفرین در زندگى انسان است. حج را هدیه‌اى الهى بدانید که خداوند نصیبتان نموده است، این هدیه را پاس دارید و حفظش نمایید. حج را گنجى معنوى بدایند که باید در مکانى امن نگاهش دارید. این گنج آسان به دست نمى‌آید، ارزان نفروشیدش. پیام حج، پیام آزادگى و رهایى است؛ قرآن کریم در دو جا از کعبه به عنوان بیت عتیق یاد کرده : و لیطوفوا بالبیت العتیق “حج 29” ثم محلها الى البیت العتیق “حج 33” عتیق یعنى آزاد و عتق یعنى آزادی؛ این خانه‌اى است که از رقیت، مالکیت و ملکیت غیرخدا آزاد است؛ اطراف خانه طواف کنید تا درس آزادگى بیاموزید؛ ملک احدى نشوید، مملوک کسى نگردید، زمام امورتان را به دست غیر خدا نسپارید. کعبه خانه است که لا یملکه احد و لا یملکها احدا “وسایل ج 9، ص 347” هیچ‌کس مالک آن نبوده و نیست، طواف اطراف این خانه انسان را آزاد مى‌کند، تا بنده کسى نگردد و ملک کسى نباشد. پیام طواف کعبه، طواف دل است، به دنبال معبود گشتن است، رها شدن از غیر اوست، با طواف کعبه خود را از هر بندگى غیر از بندگى خدا برهانید. در حج انسان مخاطب دعوت پروردگاراست؛ اگر گوش باز کند مى‌شنود، لبیک گفتن او، پاسخ دادن به این دعوت است، این مرتبه عالى اجابت دعوت است. پس باید براى این پاسخگویى مهیا شد؛ این تهیا یکباره رخ نمى دهد، بایستى قبل از این سیر، سیرى را آغاز کرد، و الا لبیک حقیقى حاصل نمى شود. باید قبل از این سفر، مسافر شد، مسافر کوى دوست، مسافرى آشنا، مسافرى منتظر، مسافر ى که مشتاق هدیه‌اى از جانب صاحبخانه است. او دعوت کرده است تا هدیه‌اى به فراخور حال میهمانش عطا کند. پس باید سفرى کرد تا درک آن سفر میسر شود. این چه سفرى است؟ چگونه مى‌توان آن را آغاز کرد؟ وسایلش چیست؟ چند روزه است؟ مقصدش کجاست؟ و ... این سفر ، سفر دل است، سفر عبودیت است، عبودیت پروردگار، سفرى است براى رهایی(1) براى حریت، حریت از قیود شهوانى و قیود نفسانی، حریت از خشم و غضب، این سفر، مادام‌العمر است، تا زنده‌اى مسافر این کویی، این کوی، کوى دوست است. کویى دیر آشنا، کویى که راهنماى دوست، (فطرت) تو را به آن سو مى‌خواند، قلبت به آن سو دعوتت مى‌کند، تو قبلا هم مسافر این کوى بوده‌اى اما فراموش کرده‌اى خداوند با این دعوت مجددا به یادت آورده است که چه گنجى در درونت قرار داده و تو آن را گم کرده‌ای، این سفر براى پیدا کردن این گنج نهانى است. طواف کعبه، طواف دل است، خرق حجبى است که این گنج را پوشانیده، تو از اینجا آغاز کن، از شهر خودت، از اینجا طعم ارتباط با آن دوست دیرآشنا را بچش، از اینجا با او مناجات کن، از اینجا انتظار را آغاز کن، از اینجا براى پروانه شدن روزشمارى کن، از اینجا چشم به راه میهمانى باش، چشم به راه هدیه‌اى الهى که صاحبخانه برایت تدارک دیده است. خود را مهیا کن که هدیه را دریافت کنی، مبادا لحظه‌ عنایت، خواب غفلت ربوده با شدت، مبادا در آن لحظه دلت را غصب کرده باشند، آنگاه هدیه را نمى‌گیری، آنگاه محروم مى‌شوى و این حرمان بسیار سوزناک ا ست. پس این حرکت را آ‌غاز کن، بکوش و خسته نشو، سبقت بگیر و پیشتاز باش، بجوش و بخروش و از غیر او روى برتاب. زنگارها را بزدای، این سفر پیش از سفر است، بگذار تا او بر تو بتابد، بگذار تا او رخ نشان دهد، این هدیه بسیار قیمتى است، پاسدارش باش. حج موقعیتى است بى‌نظیر که خداوند نصیب بندگانش مى‌کند، فراوان به ایشان بذل مى‌کند، فراوان مى‌بخشد و فراوان اجابت مى‌کند، حج، درس توحید است. زمزمه حجاج بیت‌الله الحرام، زمزمه موحدان است. خداوند، حاجیان را درس توحید مى‌آموزد. از خداوند کم نخواهید، از عظیم، عظیم بخواهید، از خدا خدا بخواهید،‌ هر لحظه به او ندارى و بیچارگیتان را عرضه کنید، از او هر لحظه بخواهید که کمکتان کند. او کمک مى‌کند. صدایش کنید جواب مى‌شنوید، لحظه‌اى از یاد او غافل نشوید، حاجى بمانید، یعنى همین. یعنى هر لحظه به یاد او باشید و هر لحظه غیر او را بر خود حرام کنید و محرم باشید. این مرز حج است. این‌گونه راز عالم را مى‌فهمید چون محرم مى‌شوید با عالم، اگر غیر او را برخود حرام کنید با عالم محرم مى‌شوید والا غریبه‌اید. وسایل این سفر‌،‌ چمدانى پر از نیاز است، پر از نداری، نیازت را نزد او ببر که او همه ناز است، او نیاز ندارد و ناز تو را مى‌خرد، او ارائه این ندارى را مى‌خرد، او مى‌پسندد که بگویی: البیت بیتک و الحرم حرمک و انا ضیفک، خانه خانه توست،‌ حرم، حرم توست و من مهمان توام. او این سفره را براى تو پهن کرده است، لباس مهمانى را هم بردار،‌ لباسى سفید، لباسى که بیانگر نیازت است. هیچ تعلقى را نشان نمى‌د‌هد. لباسى که یادآور رهایى روح از بدنت است. این لباس تداعى‌گر لباس آخرتت است، رنگش مملو از بى‌رنگى است. هیچ لکه‌اى را بر خود نمى‌پسندد، نمى‌خواهد جلایش از بین برود، لکه‌ها را زود نشان مى‌دهد تا میهمان، آراستگى‌اش از میان نرود و سریع آن را بزداید. نیاز و لباس نیازت را بردار و با خود نحوه ارائه کردنش را تمرین کن، چگونه بگویی؟ آیا شعر خاصى مى‌خواهد یا متنى ادبی؟ نه؛ آن گونه بگو که بنده‌ترین بندگان خدا یادت دادند. راه را آن چنان برو که رهروان رفته‌‌اند و واصل گشته‌اند. پس به آب توبه خالص از همه گناهانت غسل کن و پوشاک صداقت و صفا و فروتنى و تضرع در درگاه احدیت را در بر کن و از هرچه تو را از یاد خدا باز مى‌دارد و از اطاعت او مانع مى‌گردد احرام ببند یعنى خود را به اجتناب از آنها ملزم کن و لبیک بگو به این معنى که اجابت باشد نداى خداوند تو را اجابتى راست و پاک و صاف و نیالوده و چنگ به عروه‌الوثقى زن به قلبت، با فرشتگان حول عرش طواف کن چنان که به جسم و جانت با مسلمانان در دور خانه طواف مى‌نمایی. با وضو و طاهر باش، زرهى برتن کن تا در مقابل وسوسه‌هاى دشمن کمالت ایمن شوی. او (شیطان) از کمال تو بر خود مى‌لرزد. نیت کن. قصد و آهنگ (ذکر) را در هیچ مرحله‌اى فراموش نکن، هر لحظه یادت باشد که آمده‌اى به سوى او، براى قرب او مى‌خواهى مناسک را انجام دهی. به سمت حجر برو، از محاذى حجر حرکت آهنگین خود را آغاز کن. طواف دلت را بر حول عرش الهى شکل بده، دور او بچرخ، پروانه‌وار حرکت کن، غیر او را در دایره حرکتت راه نده، تو از اویى و به سوى او باز مى‌گردى (انالله و اناالیه راجعون.) در این حرکت هرکس به غیر او غریبه است. او را تسبیح و تمجید کن، او را عظیم شمار و تکبیر بگو. نماز بخوان، شکر خدا را کن که توفیق پیدا کردی، به دنبال امامت باش و به او اقتدا کن(2) و از و بیاموز، آن گونه نماز بخوان که رسول خدا(ص) فرمود و اهل‌بیت(ع) هم همان را فرمودند، نمازت نماز وصل باشد. نماز طواف بگذار؛ به زمزم برو و از آن آب گوارایى که حاصل نیاز بنده‌اى است که مصرانه او را طلبید. نوش جان کن، سعى کن تا این گوهر را حفظ کنی، “سعی” کن؛ بجوش و بکوش، به هروله گریز از هوى و هوست را قصد نما و از توانایى و نیروى خود بیزار شو. از هر چه غیر اوست ببر و “تقصیر” کن و مجددا طواف کن و آنچه را یافتى تثبیت کن، حال نورانى گشته‌ای، نگذار با گناه و معصیت این نور خاموش شود(3) زنگارها را زدوده‌ای، نگذار مجددا تو را کدر کنند. عرفات یعنى عرفان و شناخت. در عرفات به گناهانت اعتراف کن و پیمان خود را در درگاه احدیت به یکتایى او تجدید نما و تقرب او را خواهان باش. (”اما در مراسم حج” وقتى که از عرفات سرازیر شدید در کنار مشعر الحرام از خدا یاد کنید و به ذکر خدا بپردازید و به یاد خدا باشید. همان طور که خدا شما را هدایت کرد با اینکه قبلا از گمراهان بودید. “بقره - 198”) بدان که همزمان با تو ولى‌عصر(عج) نیز در عرفات حضور دارد و دعاى عرفه را زمزمه مى‌کند. پس حضورش را با چشم دل درک کن. خوشا به حال آنان که به زیارت حضرتش نائل مى‌آیند. آنجاست که یکرنگى همگان، صحنه قیامت را براى انسان تداعى مى‌کند. در “مشعر” باید به شعور و آگاهى برسی. آنجا به خدا نزدیکتر مى‌شوی، و در بالا رفتن از کوه، روحت را به ملاء‌اعلا‌ مى‌بری. به خداى خود تقرب جوى و از او بیمناک باش. هنگامى که دامنت را از سنگ پر نمودى بدان که به شیطان نفست سنگ مى‌زنى و از خودت دور مى‌سازی. هنگام افکندن سنگریزه‌ها شهوات و فرو مایگى و پستى و ناکسى را بیفکن. باید که نگذارى دیگر بار به تو نزدیک شود. بدان که او تو را رها نمى‌کند. همواره جلوه‌گرى و دعوتت مى‌نماید، مبادا که وسوسه‌هایش در تو اثر کند. آن گونه باش که هر زمان به تو نزدیک شد مایوس گردد. بدان که دائم باید او را رجم نمایی، تا زمان لقاى الهی. با رمى جمرات،‌ شهوت‌ها و اعمال ناپسند و اخلاق رذیله را از خود دور نما و با تراشیدن سر، عیوب ظاهر و باطن را برطرف کن. وقتى به سوى منا مى‌روى از تمام لغزش‌ها و غفلت‌هاى خود خارج شو و چیزى که شایسته و صلاح تو نیست درخواست مکن. منا محل نبرد با همه شیاطین پلید است. رفتن به سوى “حسین” و درگیرى با “یزید” است. هنگام قربانى گلوى آز و هواى نفس را از خود قطع نما. روز، روز عید است، قربانگاه اسماعیل‌هاى زمانه. آگاه باش که امام باقر(ع) فرمود: احدى بر این کوه‌ها وقوف نمى‌کند مگر اینکه خدا دعاى او را مستجاب کند. (کافی، ج 4، کتاب الحج) آفرین بر تو که میهمان خاص خدایی. پس از بازگشت؛ حال نورانى شده‌اى و به شهر خود باز مى‌گردی، چمدانت پر از نور شده است. مواظب باش خاموش نشود. دشمنان این نور بسیارند؛ آنها نمى‌خواهند آنچه را خود ندارند تو داشته باشی، آنها تاریکند و دزدان نور تو. مگذار این رهزنان برتو بتازند، مگذار ماحصل سفرت را بدزدند و به غارت ببرند، پاسدارش باش؛ چگونه؟ آن گونه که اعطا کننده نور گفته است، آنکه این نور و این آرامش را بر تو بخشیده است، راه حفظش را هم فرموده است. گناه نکن، گناه، دشمن نور است، گناه، تاریکى است، ظلمت است، تعفن است، و اینها با نور نمى‌سازد. پس اى عزیز که از مهمانى خدا برگشته‌ای، برحذر باش از گناه. * پروردگارا مهاجران الى‌الله را از برکات حج ابراهیمى بهره‌مند و ازکوثر زلال رسالت و ولایت سیراب نما. پى‌نوشت‌ها: 1. خداوند در قرآن مى‌فرماید: ففروا الى‌الله “ذاریات 51” روایات، “فرار الى‌الله” را حج دانسته‌اند یعنى فرار کنید به سوى خدا، یعنى غیر او را ترک کنید و او را طللب کنید. این از اسرار حج است، آزادگى و رهایى از غیر او. 2. و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلى‌- بقره 125 - حال که در مقام ابراهیم(ع) ایستاده‌اى و نماز گزاردی، دریاب که او خلیل خدا بود، به این مقام توجه کن، به او اقتدا کن یعنى بیاموز تو ماموم هستی، این را دریاب. 3. امام صادق(ع) فرمود: حاجى تا زمانى که آلوده به گناه نشود نور خدا در او هست و زایل نمى‌شود.
روزنامه رسالت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
No image

اشعار ناقوسیه

Powered by TayaCMS