مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
مستشرقان و مهدویت (قسمت اول)
6 اسفند 1386, 0:0
این مقاله میکوشد در این نوبت، به تبیین فعالیتهای علمی و پژوهشی شرقشناسان در زمینة مهدویت- با تکیه بر فعالیت ادوارد براون - بپردازد... روند شرق شناسی، از گذشته مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران غربی قرار گرفته و در فرهنگ و تمدن اسلامی، منشأ تحقق آثار و تألیفات بیشماری شده است؛ هر چند به طور طبیعی، این پژوهشها، کارکردها و آسیبهایی را هم همراه داشته است. دربارة نگرش شرقشناسان به مهدویت، میتوان با تکیه بر آثار هر یک از دینپژوهان، به بررسی موضوع پرداخت. در این نوبت، به فعالیتهای مهدوی یکی از شرقشناسان میپردازیم...
مستشرقان و مهدویت (قسمت اول)
از جمله پژوهشگران و شرقشناسان کوشا، ادوارد براون انگلیسی است که در عصر قاجار و در زمان شکلگیری و تکامل سه فرقه مدعی مهدویت: بابی، ازلی و بهایی در ایران حضور داشته و دربارة اندیشههای بنیانگذاران این فرقهها به تصحیح، ترجمة آثار، نقل سخنان و گفت وگوهای حضوری با آنان پرداخته است. وی در زمینة مهدویت و فرقههای منسوب به آن، دارای چندین کتاب، ترجمه و تصحیح است که از مهمترین آثار مکتوب او در این زمینة، تصحیح و احیاء کتاب نقطة الکاف اثر میرزا جانی کاشانی است. روحیة وقایعنگاری و دوری از شیوه تاریخیگری، از جنبههای مثبت آثار ادوارد براون در زمینة مهدویت، محسوب میشود. این مقاله میکوشد در این نوبت، به تبیین فعالیتهای علمی و پژوهشی شرقشناسان در زمینة مهدویت- با تکیه بر فعالیت ادوارد براون - بپردازد. مقدمه از بنیادیترین مباحث اعتقادی اسلام، مهدوی باوری است. نگاهی به متون مقدس اسلام (شیعه و سنی) حاکی از این است که باور به آمدن مصلح و منجی در انتهای تاریخ، یکی از اساسیترین و بدیهیترین مؤلفههای فکری و کلامی تمام فرقههای مذهبی است. علاوه بر مذاهب اسلامی، در تمام ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی (سامی و غیر سامی) نیز این اعتقاد، به گونههای متفاوت به چشم میخورد و همة مذاهب، آرمان نهایی جوامع بشری را ظهور و تجلی یک شخصیت آسمانی و منجی دینی میدانند. بر اساس این تفکر دینی، بسیاری از دینپژوهان و اندیشمندان غربی به این موضوع، ذیل عناوینی همچون منجیگرایی، بازگشت مسیح، هزارهگرایی، نجات و رستگاری، انتهای تاریخ و امثال آن پرداخته، و دربارة نگرش ادیان به موضوع، کتابها و مقالات زیادی نوشتهاند. درضمن آثاری که دین پژوهان غربی در زمینة اسلام نوشتهاند، مقالاتی در زمینة مهدویت و منجیگرایی اسلامی به چشم میخورد که در دائر? المعارفها نگاشته شده و یا به صورت کتاب مستقل با تفسیر و قرائت اسلامی آمده است. پارهای از اندیشمندان غربی- به ویژه در دو قرن گذشته- با توجه به برخی رخدادهای سرزمینهای اسلامی؛ همچون برخی مدعیان مهدویت یا پیدایش مذاهبی مانند کیسانیه، اسماعیلیه، شیخیه، بابیت و بهائیت که بر مهدویت تکیه داشتهاند، دربارة نگرش مسلمانان و متون اسلامی به مهدویت نظر دادهاند. در میان این دسته از شرقشناسان، برخی به موضوع، نگاهی مثبت و موافق داشته، و پارهای دیگر خصمانه و گاه، ناآشنا به مسأله نگریستهاند. در این راستا، هر یک از دینپژوهان غربی با روششناسی خاصی، موضوع را پیگیری کردهاند. برخی، با روش پدیدارشناسانه و توصیفی به موضوع نگریستهاند، بعضی دیگر با روش تاریخی و بعضی هم با روشهای وقایعنگارانه و یا کارکردگرایانه. آنچه در آثار این دسته از شرقشناسان اسلام شناس - جدای از خطاها و اشتباهاتشان - اهمیت دارد، نگاه بیرونی و درجه دوم آنان به موضوع مهدویت و نکات قابل توجهی است که از دید آنها مورد توجه قرار گرفته است؛ نکاتی که شاید از منظر یک اندیشمند مسلمان مورد دقت نظر قرار نگرفته باشد. معنای لغوی و اصطلاحی شرق شناسی به آن دسته از اندیشمندان غربی که برای شناختن فرهنگ و تمدن شرق، وارد سرزمینهای شرقی شده و سالها به مطالعه و پژوهش پرداختند، "شرقشناس" و به علمی که عهدهدار این وظیفه است "شرقشناسی" گویند. واژه شرقشناسی، برای نخستین بار در فرهنگ انگلیسی آکسفورد به کار رفت و در سال 1838م، همین واژه در فرهنگ علمی فرانسه درج شد. در فرهنگ انگلیسی آکسفورد، کلمه شرق شناسی یا خاورشناسی (Orintalism) - که تا سال 1812 در این فرهنگ استفاده نشده بود- به معنای مطالعه و تحقیق دربارة کشورهای شرقی، برای کسانی استفاده شده است که به مطالعه و پژوهش در فرهنگ، سرزمین و کشورهای مشرق زمین و آسیایی میپرداختند. اگر فرهنگ را در معنای جدید و جامعهشناسانة آن بکار بریم -که به معنای همه آداب و سنن، مذهب، تاریخ، زبان، مردم شناسی، بوم شناسی و دیگر عناصر یک سرزمین است- و سپس بر آثار مکتوب در این حوزهها مرور کنیم، خواهیم دید بخشی از کارهای پژوهشی در این حوزهها که دربار?، فرهنگ شرقی است- توسط محققان غیر بومی و شرقشناس انجام شده است. از جمله موضوعاتی که دینپژوهان و اسلامشناسان غربی به آن پرداختهاند، فرهنگ دینی و اسلامی است که از شاخههای آن میتوان به فلسفه اسلامی، کلام، تاریخ اسلام، عرفان اسلامی، قرآن پژوهی، حدیث، ملل و نحل (فرقههای مذهبی) و دیگر علوم مربوط به تمدن اسلامی اشاره کرد. از نخستین و مهمترین حوزههای اسلامی که مورد دقت نظر و کاوش اسلامشناسان غربی قرار گرفته، قرآنشناسی است؛ به گونهای که بزرگترین دینپژوهان غربی، به این موضوع پرداختهاند. در سد? گذشته، اندیشمندان بزرگی مانند کارل بروکلمان، رژی بلاشر، آرتور جان آربری، رینولد نیکلسون، ادوارد براون، هانری کربن، تیتوس بورکهارت، آندره پوپ، توشیکو ایزوتسو، مونتگمری وات، گلدتسیهر، همیلتون گیب، گریشمن، آنماری شیمل و بسیاری از مستشرقان به اندیشه و تفکر اسلامی روآورده و سالهای متمادی در عرصهها و شاخههای متفاوت فرهنگ اسلامی، مطالعه کرده و به تخصص دست یافتهاند. پژوهشهای شرقشناسان و دینپژوهان غربی، دارای جنبههای مثبت و منفی است. از ویژگیهای مثبت پارهای از شرقشناسان در فرهنگ اسلامی، میتوان به تخصصگرایی و محدود کردن پژوهش به حوزهای مشخص، روش تحقیق، انسجام و پیگیری، دقت نظر، و تفهم و همدردی در آثارشان اشاره کرد. گاه یک شرقشناس برای شناخت آداب و رسوم یک قوم یا ملت، بیش از دو دهه از عمر خویش را میان یک قوم یا سرزمین سپری کرده، و مانند فردی بومی، به آداب و سنن، رفتارها و اعتقادات آنان احترام گذاشته است و از این راه، به ظرایف و جزئیات گرایشها، علایق، سلیقهها، زاویه دید و عادات توده مردم پی برده است. شاید بعضی از بهترین آثار پژوهشی در تمدن شرقی و اسلامی متعلق به دستهای از پژوهشگران باشد که به این شیوه عمل کردهاند. از ویژگیهای منفی و آسیبشناختی پژوهشهای اسلامشناسان غربی نیز میتوان به این امور اشاره کرد: پژوهش برخی از آنان، بدون اعتقاد و باور دینی به اندیشه و فرهنگ اسلامی و با نگاهی بیرونی و بدون دلدادگی به تمدن اسلامی بوده است، یا گاه در شناخت تاریخ و تمدن اسلامی، تحت تأثیر عمیق روش تاریخیگری بوده و اسلام یا مهدویت را بر اساس بسترها، حوادث و عوامل تاریخی و یا شرایط اجتماعی بررسی کردهاند؛ به علاوه، گاه نیز از طرف مؤسسات و بنیادهایی برای خاورشناسی گسیلشدهاند که دارای اهداف و اغراض سیاسی، نظامی و علمی بوده، یا خود آن شرقشناسان به مذهب و تفکری وابسته بودهاند که مخالفت با اسلام را برای آنان درپیداشته است. همیلتون گیب (از شرق شناسان برجسته) دربارة پارهای از خاورشناسان، بر این باور است که برخی از آنان، گاه خود را در موضع برتر میدیدند و با این تصور که تمدن و مذهبشان برتر از تمدن و مذهب شرقیان است، دربارة تمدن و فرهنگ اسلامی، قضاوتهای نادرست و ضعیفی ارائه دادهاند. وی در این باره میگوید: ... نوشتههای کسانی... که عقیده به پایینتر بودن اسلام نسبت به دین خودشان چشم دلشان را تیره و تار کرده است. اگر این نظر، محصول صدق و صفای مذهبی باشد، باز غالباً شایسته احترام است. این موضوع، دربارة نوشتههای بیشتر مبلغان (میسیونرها) صادق است.1 البته وی میافزاید که در سالهای اخیر، نگاه منفی مبلغان مسیحی- که در واقع نخستین شرق شناسان بودهاند- بهتر از سابق شده و همدلانهتر و علمیتر به تمدن شرقی نگریستهاند؛ اما باز پیشداوری و نگاه برتریجویانه را آمیخته با فکر آنان میداند. وی در این باره میگوید: این عین بی انصافی است که پیشرفتهایی را که در سالیان اخیر، میان مبلغان مسیحی به دست آمده است نادیده بگیریم و در نتیجه، آنان - بر خلاف سابق- به جای مطالعة خام و خشن اصول ظاهری، با همدردی و همدلی در عمق تجارب مذهبی مسلمانان فرو رفتهاند. با این همه، عامل پیشداوری در طرز تفکر ایشان نسبت به اسلام، امری است ذاتی که در ارزیابی هر یک از نوشتههای ایشان باید آن را به حساب آوریم.2 مراجعه به منابع دست دوم دربارة اسلام و دیگر ادیان شرقی و نیز کلینگری در زمینة شناخت مذاهب اسلامی و برگزیدن شیوة تاریخی در تحلیل تمدن اسلامی، 3 از جمله دیگر جنبههای آسیبشناسانه شرقشناسان و دینپژوهان اسلامشناس است؛ به گونهای که برخی اندیمشندان اسلامی، شرقشناسی را محصول استعمار دولتهای بزرگ تلقی کرده، و از آنها تصور مثبتی ندارند؛ از اینرو گاه دیده میشود به سبب این عوامل، پارهای از آثار دینپژوهان غربی از روش تحقیق علمی و از نگاه منصفانه برخوردار نبوده است. برای مثال، نگاهی اجمالی به آثار پژوهشگران مارکسیست دربارة تاریخ و فرهنگ اسلامی یا افکار شرقشناسانی همچون گلدتسیهر، لامنس، دارمستتر و امثال آنها، برای اثبات این امر کافی است که چگونه به تحلیل فرهنگ اسلامی پرداختهاند. به علاوه، تعدد مذاهب و فرقههای اسلامی نیز بر این داوریهای غیرمنصفانه تأثیر گذاشته است؛ چون گاه دیده میشود برخی اسلامشناسان غربی در یک مسأله بر اساس تفکر یک مذهب خاص از مذاهب اسلامی اظهار نظر میکنند و این امر- که میان دینپژوهان دائر?المعارفنویس بیشتر مشهود است- سبب پارهای از لغزشها و آرای سست، شده است. کاربرد اصطلاح شرق شناسی "شرق" در لغت، به معنای بر آمدن آفتاب (منتهی الارب، ناظم الاطباء) و تابان شدن است4 و از دیدگاه غربیان، شامل همه کشورهایی میشود که در شرق قاره اروپا قرار دارند. شرق از دیدگاه آنها، به سه بخش خاور میانه، نزدیک و دور تقسیم میشود. در این تقسیم جغرافیایی، میان دین اسلام، ادیان هندی، چینی، ژاپنی و امثال آن هیچ تمایزی نشده است. در واقع میتوان گفت تعریف "شرق" از دیدگاه غربیان، تقسیمی بر اساس جغرافیا و شرایط منطقه ای است، نه بر اساس فرهنگ، آداب و سنت. حداقل میتوان گفت در دوره نخست که شرقشناسی مورد توجه غربیان قرار گرفت، آنچه بیش از همه توانسته شاخص ملتها و کشورهای شرقی به شمار آید، سرزمین بوده است؛ زیرا در کشورهای شرقی، ادیان، مذاهب، تمدنها و فرهنگهای گوناگونی وجود دارد که سبب میشود نتوان این بخش از کره زمین را- که در هر کشورش چندین فرهنگ، تمدن و آداب و سنت وجود دارد- به غیر از این، تقسیم کرد. بنابراین بر خلاف آن دسته از اندیشمندان که تصور میکنند، تقسیم شرق توسط غربیان- بدون لحاظ کردن اسلام- برای تحقیر تمدن اسلامی است،5 باید اذعان کرد تقسیم بر اساس جغرافیا، شاید بهترین تقسیم موجود باشد. برای یک دانشمند غربی- که در صدد شناسایی شرق است- تقسیم بر اساس مذهب و دین، شاخهها و دستهبندیهای گوناگونی پدید میآورد که آنها را نمیتوان به جز جغرافیا ذیل یک عنوان خاص قرار داد و بدیهی است که هر چه اساس و شاخص تقسیم، کلانتر باشد، بهتر است. همانطور که اصطلاح "شرق شناسی" برای غربیان، بر اساس جغرافیا معنا مییابد و غربیان معنای خاصی از آن میفهمند، شرقیان هم امروزه واژه "غربشناسی" را به کار میبرند و در کاربرد، علاوه بر جنبه جغرافیایی، به جنبههای فرهنگی هم توجه دارند. در واقع، پس از رنسانس، از همه کشورهای غربی- با آن که از تمدنها و مذاهب متنوعی برخوردار بودهاند- با عنوان "غرب" یاد شده است. این کشورها، به سبب رشد علمی، فناوری، صنعت، فلسفه و وحدت در دیگر حوزههای علمی، از ساختار و هویت مشترکی برخوردار شدهاند که گاه از آن، به فرهنگ و ادبیات مدرنیته یاد میشود و با این ویژگیها، از کشورهای شرقی جدا میشوند. بنابراین، امروزه اصطلاح "غربشناسی" برای شرقیان، به معنای شناخت همه کشورهایی است که با وجود اینکه از مذاهب متفاوت مسیحی و غیر مسیحی برخوردارند، به دلیل تأثیر رنسانس، فناوری، رشد، توسعه و فرهنگ مدرنیسم در آنها یکسان بوده، و از اینرو هویت مشخص و یکسانی یافتهاند. بنابراین، در این اصطلاحشناسی، علاوه بر مذهب، به دیگر وجوه مشترک فکری، فرهنگی و سیاسی آن کشورها توجه میشود و بر این اساس، این اصطلاح، هم کشورهای اروپایی را شامل میشود و هم کشورهای آمریکا و اقیانوسیه را در بر میگیرد. شایان ذکر است در تعریف لفظی کلمات، بیش از آنکه نیازمند بحثهای دقیق عقلی باشیم، به آگاهی از کاربرد الفاظ در ادوار متفاوت تاریخی نیاز داریم. بسیاری از الفاظ و مفاهیم در دورههای متفاوت، معانی متعدد و گاه متضاد دارند؛ برای نمونه در ادبیات سیاسی، پس از انقلاب کمونیستی شوروی (اکتبر 1917م)، "شرق" معنای دیگری یافته است؛ از همه کشورهای کمونیستی عضو پیمان ورشو - برابر کشورهای سرمایهداری که عضو پیمان ناتو بودند- به بلوک "شرق" تعبیر میشود. در برابر اصطلاح "شرق"، برای کشورهای سرمایهداری از اصطلاح "غرب"استفاده میشود؛ حال آنکه کشوری مانند آلمان شرقی سابق یا کوبا- که از آنها به بلوک شرق تعبیر میشود- در اروپا و امریکای جنوبی قرار گرفتهاند و کشور کره جنوبی که جزء بلوک غرب است، از نظر جغرافیایی، در شرق قرار گرفته است؛ بنابراین معنا و مفهوم "شرق" و "غرب" با کاربرد آنها متناسب است و تنها با شناخت شرایط یک دوره و استعمال کلمه در آن، میتوان معنای الفاظ را فهمید. معنای اصطلاحی دیگری که برای کلمه "شرق" وجود دارد، "برآمدن و تابانشدن" است. بر خلاف معانی پیشین که بر اساس منشاهای سیاسی، جغرافیایی و گاه، دینی بود افرادی مانند هانری کربن، کلمه "شرق" را به معنای اشراق و تابش معنویت، طلوع عالم روحانی و شرق درون به کار میبرند. کربن، تحت تأثیر سنت عرفانی و تفکر فیلسوفانی همچون سهروردی، معتقد است "شرق" یعنی تابش و طلوع حکمت و معنویت و غرب، یعنی افول و زوال معنویت و عالم روحانی. وی در پاسخ به پرسش دربارة معنای "شرق" و "غرب" میگوید: مراد من از شرق و مشرق یا غرب و مغرب، یک مراد فلسفی است؛ نه یک مراد جغرافیایی.مشرق در اینجا، یک عالم روحانی است...، بنابراین شما میتوانید در غرب باشید, اما مشرقی بمانید، یا در شرق باشید و غربی بیندیشید و عمل کنید6. همچنین برخی فیلسوفان غربی- مانند هایدگر - دربارة معنای "شرق" و "غرب" به معنای غیر جغرافیایی و به مفهوم فلسفی آن اشاره میکنند، وی میگوید: "تاریخ مغرب، حقیقت است7". او مانند هانری کربن، کلمه شرق و غرب را در معنایی غیر متداول به معنای طلوع و غروب حقیقت به کار میبرد. پیش از کاربرد اصطلاح شرق شناسی در فرهنگ لغت و در دانشگاهها به عنوان یک رشته علمی و پژوهشی در قرون متاخر، از قرنها پیش، شغل و حرفهای متداول و رایج بوده است. در واقع، زمانی که برخی دانشمندان غربی وارد سرزمینهای اسلامی شده و به تحصیل علم، سیر و سیاحت، سفرنامهنویسی و دیگر امور پرداختند، مسأله شرقشناسی، حرفهای مشخص بوده است؛ هر چند در آن دوران، اصطلاح شرق شناسی، استفاده نمیشده است. دورههای شرق شناسی برخی دانشمندان معتقدند شروع شرقشناسی در غرب مسیحی، از زمان تصمیم شورای کلیسای وین (سال 1312م) آغاز شده است. ادوارد سعید، در اینباره میگوید: آغاز شرق شناسی را در غرب مسیحی، از زمان تصمیم شورای کلیسای وین (سال 1312م) مبنی بر ایجاد یک رشته کرسیهای زبان عربی، یونانی، عبرانی و سریانی، در دانشکدههای پاریس، آکسفورد، بلونیا، آوینیون و سالامانکا میدانند. با این حال، در هرگونه بررسی و مطالعه شرقشناسی نه تنها شرقشناسان حرفهای و آثار مربوط به آنان، بلکه مفهوم ساده یک رشته مطالعاتی -که دربارة جوانب جغرافیایی، فرهنگی، زبانشناسی و نژادی یک حوزه خاص، به نام شرق کار میکند- باید در نظر باشد.8 در واقع، نخستین شرقشناسان و اولین زمینههای پژوهش دربارة این موضوع در قرون متأخر به دست کشیشان و راهبان مسیحی و یهودی آغاز شد. آنان، نخستین کسانی بودند که از انگیزههای قوی دینی برخوردار بوده، و با زمینههای علمی میخواستند به شناخت بیشتر فرهنگ اسلامی و شرقی دست یابند. محمد دسوقی در اینباره میگوید: روح تعصب مسیحی ـ یهودی و اندیشههای کلیسایی و نگاه به اسلام با یکدیگر ناسازگار است و این، همان چیزی است که اندیشه شرقشناسی در طول تاریخ بلندش، از آغاز تا کنون- همواره در خود داشته است.9 دورههای شرقشناسی به طور کلی، به چهار بخش تقسیم میشود که عبارتند از: - دوره نخست که پس از گشودن اندلس به دست مسلمانان و شکوفایی حیات علمی در آن دیار و فتح جزایر دریای مدیترانه و جنوب ایتالیا آغاز شد. این دوره از تاریخ شرقشناسی با پایان جنگهای صلیبی پایان یافت. - دوره دوم شرقشناسی پس از جنگهای صلیبی آغاز شد و تقریباً تا نیمه سد? هجدهم میلادی ادامه یافت. - دوره سوم شرقشناسی که تقریباً در نیمه سد? هجدهم میلادی آغاز شد و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. - دوره چهارم شرقشناسی که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد و تا کنون ادامه دارد10. شرقشناسی دوره نخست، بیشتر به مطالعه کشورهای اسلامی اطلاق میشود؛ در حالی که شرقشناسی در دوره سوم و چهارم، علاوه بر کاربرد آن در کشورهای اسلامی، برای کشورهای آسیایی دیگر هم قابل استعمال است؛ یعنی اساس تقسیم و کاربرد لفظ شرق در دوره اول، بر اساس مذهب و اسلام است و در دوره سوم و چهارم، بر اساس سرزمین و جغرافیا. برخی محققان و مترجمان در حوزه شرقشناسی، به سبب آغاز شرق شناسی به دست پژوهشگران روحانیان مسیحی و یهودی و جاسوسان سفارتخانهها، که در آغاز شرقشناسی به ویژه پس از جنگهای صلیبی، با انگیزههای استعماری، سیاسی و گاه تبلیغی (میسیونری) به شناخت تمدن شرق میپرداختند، - کاربرد "شرقشناسی" را همراه جنبه استعماری و اغراض سیاسی میدانند و معتقدند به وسیله دولتهای بزرگ استعماری آغاز شده است؛ به همین سبب این واژه را دارای بار منفی و سیاسی میدانند. یکی از مترجمان آثار شرقشناسان، در اینباره میگوید: من شرقشناسی را به عنوان تبادلی پویا بین مؤلفان مختلف و مجموعه عظیم ملاحظات سیاسی -که به دست سه امپراطوری بزرگ انگلستان، فرانسه و امریکا شکل گرفته و در قلمرو فکر و تخیل آن، نوشتههای مربوط به این رشته پدید آمده است- مطالعه میکنم.11 همچنین باید اضافه کنیم اگر به عبارت شرقشناسی با فضای تبشیری وسیاسی دوره دوم وسوم شرقشناسی توجه شود، این عبارت مانند واژه "کمونیسم" در دهه پنجاه و واژه "لیبرالیسم" در دهه هفتاد در ادبیات سیاسی ایران، و یا "بنیادگرایی"،12 در ادبیات سیاسی امروز غرب -که با معنایی منفی همراه است- قابل مقایسه است؛ یعنی همانطور که واژه "کمونیسم" و "لیبرالیسم"، در ادبیات سیاسی ایران، برای سرکوب و منفی جلوهدادن فعالان سیاسی به کار میرفت و"بنیادگرا" در فرهنگ سرمایهداری غرب، برای منفور جلوهدادن فعالان سنتگرای مسلمان بکار میرود، میتوان گفت "شرقشناسی" هم برای شرقیان همراه مفهوم ضمنی استعمار، سودجویی و چپاول، و از جایگاه خوبی برخوردار نبوده است. بنا به شرایط حاکم در این دوره است که پارهای از اندیشمندان، معتقدند شرقشناسی بخشی از سیاست استعماری جوامع غربی است. ویلیام مونتگمری وات -از شرقشناسان برجسته- در اینباره میگوید: رابطه پیچیدهای میان خاورشناسان، در مفهوم وسیع آن و استعمارگران وزارت خارجه بوده است. اکثر خاورشناسان، در بخش عمده سد? نوزدهم، به مطالعه زبانهای شرقی و دورههای علمی مذاهب بزرگ شرق، دلبستگی نشاندادند. استعماگران به بخش کمی از این مطالعات، علاقه نشان دادند....آنان پیبردند برخی از این اطلاعات، میتواند به آنان کمک کند تا اقوام تابع خود را بهتر بشناسند. به تدریج، مقامات امور خارجه، پژوهشگرانی را به کار گرفتند، تا دربارة مسائل مورد علاقه آن وزارتخانه فعالیت کنند....13 اگر لفظ شرقشناسی را به مفهومی که در دوره چهارم شرقشناسی یافته، بکار بریم، به نظر میرسد کاربرد کلمه شرقشناسی در این دوره از جایگاه آکادمیک و پژوهشی بیشتری برخوردار خواهد بود. در این دوره، با تعداد بیشتری از شرقشناسان روبرو میشویم که کمتر به دنبال اهداف استعماری و دستورهای دولت متبوع خویش هستند؛ بلکه حداقل میتوان گفت در کنار حمایتهای مالی کشورشان، تا حدی، دغدهههای پژوهشی هم دارند. در این دوره، مفهوم شرقشناسی همچون مفهوم غرب شناسی، به علم یا پژوهشی گفته میشود که در صدد است با روش علمی - تحقیقی به جستوجو و بررسی فرهنگ، علوم، تمدن و دیگر شاخههای فرهنگ شرق بپردازد که در این عرصه، هم به جنبه جغرافیایی شرق توجه میشود و هم به مذهب، زبان، تاریخ و دیگر عناصر فرهنگی. بنابراین با توجه به کاربرد اصطلاح شرقشناسی در این دوره، میتوان گفت لزوماً اینطور نیست که همه شرقشناسان از اهداف سیاسی و دینی برخوردار باشند؛ بلکه گاه پارهای از آنها همچون ماسینیون، هانری کربن، تیتوس بورکهارت، آندره پوپ، اچ. ای. آر. گیب، آنماری شیمل و دیگران از فرهنگ شرق، تأثیر و با آن، همزبانی و همدلی یافتند. مونتگمری وات در اینباره میگوید: تا جنگ جهانی دوم، بیشتر خاورشناسان دانشگاهی، گرچه رفته رفته به شرق معاصر علاقهمند شدند، همچنان از سیاست دوری گزیدند.... خاورشناسان دانشگاهی، در این تغییر موضع، درجاتی از استقلال را حفظ کردند، مگر وقتی که مجبور میشدند برای پشتیبانی مالی تلاش کنند و شاید زمانی کمک مالی تأمین میشد که طرح آنان، با علایق تجاری و حکومتی منطبق میشد.14 بنا بر استعمال کلمه "شرقشناسی" در این دوره، انگیزهها و دغدغههای علمی و پژوهشی، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. بخش زیادی از شرقشناسان در عصر جدید، داخل این قلمرو میشوند. آنان، هر چند ممکن است اشتباهات و سخنان ناروای هم داشته باشند، این امر، نه برای اهداف تبشیری و سیاسی، بلکه شاید به سبب عدم وفاداری به روششناسی علوم، روش تحقیق و اشتباه علمی بوده است. بدیهی است در دوره چهارم امکان دارد که اهداف و اغراض سیاسی و مذهبی نیز وجود داشته باشد؛ اما با توجه به تغییراتی که در عصر جدید، در حوزه دین و سیاست و روشهای علمی و پژوهشی صورت گرفته، وجود اغراض سیاسی و مذهبی نسبت به دوره دوم -که جنگهای صلیبی در آن، سبب نزاعهای دینی بوده- کمتر دیده میشود؛ به گونهای که در دوره چهارم علاوه بر جغرافیا، به شاخصههایی همچون تمدن، دین و تاریخ فرهنگ نیز توجهی دوچندان میشود. به سبب غلبه روحیه دینگریزی بر جنبههای دینگرایی و مدافعهجویانه قرون گذشته و ترویج شیوههای پژوهشی و تحقیق، تعداد بیشتری از دینپژوهان غربی را میتوان مثال زد که با همدلی، همزبانی و دغدغه کشف حقیقت پا به سرزمینهای شرق گذاردهاند. آندره پوپ -که از پژوهشگران غربی در حوزه هنر اسلامی ایرانی است- خود را متعلق به فرهنگ ایران میداند او علاوه بر آثار ارزندهای که در این حوزه از خود به یادگار گذارده است، وصیت میکند او و همسرش را در ایران (اصفهان) دفن کنند. همچنین فردی مانند هانری کربن خود را شیعه معنوی میخواند و در زمینه شناخت عرفان شیعی و حکمت معنوی چنان علاقه و همتی از خود نشان میدهد، که کمتر میتوان میان همگنان مسلمان او دید.او با جدیت فراوان، سالهای زیادی، شبانه روز به تحقیق و مطالعه دربارة بزرگان عرفان و فلسفه اسلامی پرداخت و آثار ارزنده و جاویدانی دربارة فرهنگ اسلامی ومقالههای مهمی دربارة مهدویت به جای نهاد. افرادی همچون آنماری شیمل، رنه گنون، کوماراسوآمی و تیتوس بورکهارت- که خود غربی و شرقشناس بودند- آنگاه که دربارة تمدن اسلامی سخن گفتهاند، بر خلاف برخی اسلامشناسان غربی- که مسیحی یا یهودی متصلب و غرضورز بودند- با دلدادگی تمام به تمدن شرقی یا فرهنگ اسلامی نگریسته و گاه در این مسیر، همچون تیتوس بورکهارت و رنه گنون مسلمان میشوند. اگر سخنان نادرستی از این دانشمندان غربی دیده میشود، نباید آن را از سر غرضورزی و اهداف سیاسی دانست؛ بلکه باید از روی هویت بشری و برخاسته از جهل دانست. در این مسأله، میان اندیشمند شرقی و غربی یا مسلمان و غیر مسلمان فرقی نیست و هرکس ممکن است خطا کند. شایان ذکر است که در دوره چهارم -به ویژه در قرن بیستم- با شمار بیشتری از دینپژوهان غربی و اسلامشناسان شرقشناس روبرو هستیم که از سر کشف حقیقت و جستن گمشده، خویش، به سوی شرق و کشورهای اسلامی قدم بر داشتهاند؛ به طوری که میان آثار اسلامشناسان قرن بیستم با قرون پیشین تفاوت بسیاری میتوان یافت. ادوارد سعید دربارة دوره چهارم میگوید: انتخاب واژه "شرق"، جنبه قانونی داشت؛ زیرا به وسیله افرادی نظیر شوستر (chauser) ماندول (mandeville)، شکسپیر، جان درایدن (john dryde)، الکساندر پوپ (pope) و بایرون (Byran) استفاده شده بود. واژه مزبور مشخصکننده آسیا و یا شرق از جهات جغرافیایی، اخلاقی و فرهنگی بود.15 به طور کلی، همه آثاری را که شرقشناسان در زمینه "مهدویت" انجام دادهاند، میتوان در این پنج محور گردآوری کرد: 1.کتابهای مستقل در زمینه مهدویت؛ 2.نوشتن مقاله و پرداختن به مسأله مهدویت در بخشی از کتاب، مجله یا دائرة المعارف؛ 3.سایتها و وبلاگهایی که به دست شرقشناسان و پژوهشگران غربی در زمینه مهدویت پدید آمده است؛ 4.فعالیتهای علمی و تحقیقی بنیادها وموسسات پژوهشی در زمینه مهدویت؛ 5.پایان نامهها، رسالهها، پروژهها و تحقیقاتی که به وسیله پژوهشگران دانشگاهی و اندیشمندان غربی در مجامع علمی غربی در زمینه مهدویت نوشته شده است. محور بحث در این مقاله، فعالیتها و آثار شرقشناس و ایرانشناس برجسته غربی، "ادوارد براون" در زمینه "مهدویت" است. آثار وی در زمینه مهدویت، دربردارنده کتابها و مقالههایی است که او به ویژه دربارة دو فرقه بابیت و بهائیت تألیف کرده است. از خواندن آثار وقایعنگارانه او دربارة این دو فرقه و مصاحبههایی که با رهبران آنها انجام داده است، معلوم میشود که وی یکی از متخصصان این دو فرقه نوظهور است. وی با تصحیح و مقدمهنویسی برای کتاب معروف نقطة الکاف (اثر میرزا جانی کاشانی)، پرده از حیلهگری و دسیسههای فرقه بهائیت و پیروان این فرقه برداشت و کتاب او، سندی بر عدم حقانیت این فرقه است. مهدیپژوهی شرقشناس برجسته، ادوارد براون به اقرار بسیاری از مورخان و اندیشمندان، ادوارد گرانویل براون (1862-1926م) 16از برجستهترین و پرکارترین کسانی است که در زمینه ایرانشناسی، تاریخ ادبیات ایران و تاریخ بابیت و بهائیت آثار درخور توجهی از خود به جای گذارده است و یکی از متخصصان فرقه بابیت و بهائیت به شمار میآید. وی به وسیله عموی خویش- که در جنگ دولت عثمانی و روسیه تزاری به طرفداری از دولت عثمانی برخاسته بود- متوجه فرهنگ و تمدن شرق شد؛ به همین سبب آنگاه که در دانشگاه کمبریج، پزشکی میخواند، به یادگیری زبان ترکی همت گمارد و چون به او گفته بودند برای یادگیری زبان ترکی باید زبان فارسی و عربی را بیاموزد، متوجه زبان فارسی شد. او نزد یکی از ایرانیان مقیم انگلیس (میرزا محمد باقر بواناتی)، فارسی آموخت. او در سال 1887م درس پزشکی خود را به پایان رساند؛ اما گویی بنا بود به جای عرصه پزشکی، در حوزه ایرانشناسی به فعالیت بپردازد. او در زمینه فرهنگ ایرانی، به حدی از رشد و کمال رسید که اولین تاریخ ادبیات ایران را -که کاملترین تاریخ ادبیات فارسی تا امروز بوده و مورد توجه متخصصان فن قرار گرفته است- نوشت. ادوارد براون، در دانشگاه کمبریج برای تدریس زبان فارسی دعوت شد و در سال 1902م ریاست بخش زبانهای شرقی را به عهده گرفت که این سمت را تا پایان حیات خویش (سال 1926م) به عهده داشت و در انگلستان انجمنی به نام "انجمن ایران" (Persian Society) تاسیس کرد. وی همچنین مدیریت انجمن اوقاف گیب را-که منتشرکننده متنهای شرقی بود، پس از درگذشت گیب (F.J.W.Gibb)، متخصص ادبیات ترکی، به عهده گرفت.17 او در جریان مشروطهخواهی در ایران به حمایت از مشروطهخواهان برخاست و از آنها حمایت کرده و در این زمینه به نوشتن کتابی در زمینه روزنامهنگاری و شعر در عصر مشروطه پرداخت.سفرهای متعددی به کشورهای شرقی، از جمله مصر، تونس، قبرس، ترکیه و ایران داشت و در این سفرها با برخی رهبران مذهبی بابیت و بهائیت، از جمله میرزا یحیی (صبح ازل) شاگرد و جانشین علی محمد باب، حسینعلی بهاء (رهبر فرقه بهائیت) و تعدادی از شاگردان و بزرگان فرقه بابیت و بهائیت دیدار داشت که ماجرای این دیدارها به دنبال خواهد آمد. شیوه تحقیقی ادوارد براون ادوارد براون، بر خلاف بسیاری از خاورشناسان غربی در بسیاری از نظریات خویش نسبت به قرآن، اسلام و شخصیت پیامبر اکرم (، نگاه منصفانهای دارد. شیوه و روش وی -برخلاف بسیاری از خاورشناسان غربی که نگاه تاریخیگری به فرقهها و مذاهب اسلامی داشتند- نگاهی سفرنامهای، نقلی و وقایعنگارانه است و در بیان افکار و اعتقادات فرقههای بابیت و بهائیت، توصیفی و نقلی مینگرد. برخلاف خاورشناسانی همچون دارمستتر، فان فلوتن و مارگلی یوت -که در بیان نهضت و قیام محمد احمد سودانی، مختار ثقفی، کیسانیه و دیگر جریانهای مهدویت به جنبه تاریخیگری و بسترهای تاریخی موضوع میپردازند - به نقل دیدارها و گفتوگوهای شخصی با بابیان و بهائیان میپردازد و از قضاوتهای موافق یا مخالف، تا حد زیادی پرهیز میکند. به همین سبب، انسان در زمینه آشنایی با این فرقهها، از سخنان او اطلاعات خوبی میتواند کسب کند. هر چند با خواندن آثار او در این زمینه احساس میشود ـ همانطورکه از مقدمه نقطة الکاف فهمیده میشود ـ وی نسبت به رهبران بابیت شفقت دارد و از کشتهشدن آنها رنجیدهخاطر میشود. ادامه دارد/
فصلنامه انتظار ، شماره 18
مستشرقان و مهدویت (قسمت اول)
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
مستشرقان و مهدویت (قسمت اول)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
اعتقادی
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان محبت حضرت زهرا علیه السلام
29 دی 1393, 17:31
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS