27 دی 1395, 2:17
هليا بامداد
«تدبير و آينده نگري» از ويژگيهاي انسانهاي موفق است. اين ويژگي، ضامن شفاف شدن ابهامهاي آينده است و تصميمات آتي را رقم ميزند. افراد دورانديش در مقايسه با ديگران، تصويري شفافتر از مسائل، رفتارها، واكنشها و رويدادها دارند. آيندهنگري تقريباً معادل لفظ تدبير در زبان عربي است. در اصطلاح آيندهنگري يعني گسترش افق ديد خود و ديدن پشت پرده مسائل و همچنين زماني كه شخص در آن است؛ يعني در زمان حال، آينده را ديدن كه نتيجه آن، چارهانديشي براي رخدادهاي احتمالي است. امام علي (ع) در بيان تعريف دورانديشي ميفرمايند: دورانديشي، نگاه كردن به عاقبتهاي كار و مشورت كردن با خردمندان است (غررالحكم و درر الكلم، حديث 1915).
آينده نگري نيز مانند اكثر امور از قاعده (خيرالامور اوسطها) پيروي ميكند. مهمترين ملاك در آينده نگري، اعتدال است. گاهي تامل و به قول مردم اين پا و آن پا كردن، ناشي از ترس شخص از آينده است. خارج شدن از حد اعتدال، در آينده نگري آفاتي را نتيجه ميدهد. گاهي انسان به جاي ترسيم آينده خويش، اسب خيال را زين كرده و به ناكجاآباد ميرود. به يقين آينده نگري با خيال بافي دو چيز متفاوت است.
توجه به اين نكته ضروري است كه صِرف آينده نگري ارزشي ندارد، بلكه عمل به آن و يافتن راهحلهاي مناسب و رفع موانع و مشكلات است كه آينده نگري را عينيت ميبخشد و نتيجه آن را تضمين ميكند. اگر آينده نگري طبق معيارهاي اسلامي نباشد، پيامدهاي نامناسبي را خواهد داشت، تا جايي كه ميتواند سبب هلاكت فرد باشد. انسان با استفاده از دورانديشي از كارهايي پرهيز و كارهايي را انجام ميدهد تا آينده بهتري براي خود فراهم سازد.
انساني كه در زندگي تدبير و آينده نگري داشته باشد فردي مفيد و پرثمر در زندگي خود و همنوعان خود ميشود. بايد بدانيم كه انساني كه تدبير و درايت و دورانديشي را سرلوحه كار خود قرار دهد به جايي ميرسد كه جامعه و افراد درون آن نياز مبرمي به او پيدا ميكنند. تدبير و تدبر براي جلوگيري از بحرانهاي غيرقابل پيش بيني يا پيش بيني نشده بسيار موثر است. تدبير، يك مهارت قابل يادگيري است و سودمندى آن تقريباً از هر مهارت ديگرى بيشتر است.
تدبير ما را قادر مىسازد كه خطرات و فرصتهایى را كه در آينده با آنها مواجه مىشويم، پيش بينى كرده و بدينترتيب زمان لازم براى تفكر و تصميمگيرى پيش از برخورد با آنها را داشته باشيم. دانستن اينكه چگونه به آينده فكر كنيم، با توجه به سرعت تغييرات در جهان، به شكل فزايندهاي ضرورت يافته است. شكي نيست براي گرفتن تصميمهاي عاقلانه درباره زندگي و كسب و كار خود بايد بدانيم كه دنياي ما چگونه در حال تغيير است.
در احاديث اسلامي داريم كه دورانديشي و آيندهنگري از نشانههاي خردمندي است و خردمندترين انسانها افرادي هستند كه آينده نگري و عاقبتانديشي بيشتري دارند. دورانديشي و آيندهنگري، از شرايط لازم و مقدمات اساسي تصميمگيري معقول و منطقي است. هنگام تصميم گرفتن درباره هر مسالهاي، بررسي جوانب و زواياي گوناگون و پيشبيني پيامدهاي اجتماعي آن، امري ضروري است؛ در نتيجه اين بررسيها تصميمي كه گرفته ميشود سنجيده و همهجانبه خواهد بود. در همين زمينه آياتي از قرآن و احاديث درباره عاقبتانديشي در كارها بيان ميكنيم: امام باقر (ع) در اين خصوص به نقل از پيامبر اكرم (ص) ميفرمايند، پيامبر اكرم (ص) گفت: چون در انديشه انجام دادن كاري برآيي، در عاقبت آن تدبر كن، تا اگر نيك است و در راه درست، به آن دست يابي، و اگر مايه گمراهي است آن را فروگذاري. [1]اميرالمومنين (ع) ميفرمايند: مومنان آن كسانند كه آنچه را در پيش دارند بشناسند. [2]اميرالمومنين (ع) در نامهاي به تحصيلداران خِراج ميفرمايند: آن كس كه پرواي چيزي نداشته باشد كه رو به آن روان است، پيشبيني براي نفس خود و نگاهباني از آن نكرده است و آنكه پيروي هواي خود كند و در كاري كه نميداند پاياني سودمند دارد و اگر به فرمان هوا رود، به زودي پشيمان خواهد گشت. [3]اميرالمومنين (ع) فرمودند: انديشيدن در كار، پيش از اقدام كردن به آن، سبب ايمني از لغزشها است. [4] امام صادق (ع) ميفرمايند: مرد ديندار ميانديشد، به آرامش دست مييابد، و به فروتني در خود مينگرد، به مقام تواضع ميرسد؛ ... و پايان كار را مينگرد، از پشيماني در امان ميماند. [5]
دورانديشي براي افراد ضعيف نيست. يك دليل مهم اعتبار كم دورانديشي اين است كه اين توانمندي با ركود تداعي شده است. ما شخص دورانديش را به عنوان فردي ميشناسيم از خطر كردن ميترسد و زندگي را بهطور روزمره ميگذراند. اينكه سعي كنيم انتخابهاي آساني در زندگي داشته باشيم يا اينكه خود را وقف هدفي كنيم كه به ما آسيب ميرساند. دقيقاً به همان اندازه بياحتياطي ما را در دام تكانههاي آني قرار ميدهد. افراد دورانديش به اهداف و آرزوهاي بلندمدتشان احترام بگذارند و هر وقت كه لازم باشد براي دستيابي به اين اهداف خطر كنند.
دورانديشي به زندگي متعادل نياز دارد. به دلايلي، افراد تمايل دارند تا دورانديشي را با چند بعد محدود زندگي همچون كار و مسائل مالي ارتباط دهند. اما بايد دانست كه دورانديشي با كل زندگي ارتباط دارد و افراد دورانديش براي برقراري تعادل بين اهدافشان در حوزههاي مختلف زندگي تلاش ميكنند. براي مثال، بهطور منظم صبح زود بيدار شدن و رفتن به محل كار حتي در روزهاي تعطيل اگر به معناي غفلت كردن از خانواده و ارزشها و اهداف معنوي باشد، دورانديشي نيست.
افراد دورانديش مسير خودشان را در زندگي ترسيم ميكنند. يك شخص دورانديش آگاهانه و با هدف زندگي ميكند. او صرفاً به آنچه كه در جريان زندگي پيش ميآيد واكنش نشان نميدهد؛ بلكه بر طبق درك اهداف و آرزوهايش تصميم ميگيرد و عمل ميكند. افراد دورانديش زندگي سالمي دارند. افرادي كه اهداف مناسبي در زندگيشان دارند سالمتر و شادتر هستند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان