28 بهمن 1395, 3:12
ابراهیم شفیعی سروستانی
دین مبین اسلام دربردارنده برنامه کمال و تعالی انسان و عهده دار رساندن او به سعادت و نیکبختی است. از این رو هر کس که نسبت به تعالیم و دستورات این دین پایبندی بیشتری داشته باشد راه کمال را سریع تر پیموده و به فلاح و رستگاری نزدیکتر میشود. تقوی یکی از مراحل اساسی کمال انسان است که برای رسیدن به آن باید به عنوان نخستین قدم، تکالیف و واجبات الهی را انجام داد و از محرمات و گناهان دوری جست تا رفته رفته به مراتب بالای تقوی رسید و به تعبیر قرآن، گرامیترین مردم نزد خدا شد.
در اینجا به بررسی یکی از ارزشمندترین رهتوشههای مسیر کمال یعنی نماز میپردازیم و تلاش خواهیم کرد که جایگاه این فریضه الهی در تعالیم انسانساز اسلام و نقش آن در رشد و کمال انسان را بیش از پیش روشن سازیم.
در آغاز بحث، بی هیچ مقدمه، برای آنکه به جایگاه و اهمیت نماز در تعالیم اسلامی بیشتر پی ببریم به بررسی تعابیر و اوصافی میپردازیم که در روایات ما در مورد نماز به کار رفته است:
1 - 1. بهترین چیزی که در اسلام قرار داده شده است. روزی ابوذر از پیامبر(ص) سؤال میکند که «ای پیامبر خدا شما مرا به نماز امر کردید، نماز چیست؟» و رسول الله(ص) میفرمایند: «نماز بهترین چیزی است که در اسلام وضع شده است».
2 - 1. بهترین کارها. در حدیثی از امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است:«شما را سفارش میکنم به نماز و محافظت بر آن، به درستی که نماز بهترین کارهاست».
3 - 1. با فضیلتترین کارها. شخصی از امام صادق(ع) سؤال میکند که بعد از شناختن خداوند، برترین کارها چیست؟ و امام در جواب میفرمایند:«هیچ چیز بعد از شناختن خداوند به پای نماز نمیرسد».
4 - 1. ستون و اساس دین. رسول گرامیاسلام(ص) میفرمایند که: «نماز مانند ستون خیمه است. همچنانکه در خیمه، اگر ستون پابرجا باشد، طناب و میخ و روکش خیمه فایده دارد، و اگر ستون بشکند دیگر نه طنابی به درد میخورد و نه میخی و نه ... همچنان هم نماز در دین اسلام [به منزله ستون خیمه دین است].» اگر فرد نمازش پابرجا و درست بود و بر آن مواظبت داشت دین او هم پابرجاست. ولی اگر نمازش را به جا نیاورد یا در آن سستی ورزید، اساس دینش فرو میریزد و از هم میپاشد و باقی اعمال نیز به حال او سودی نخواهد داشت؛ همانند خیمه ای که ستونش بشکند.
5 - 1. دوستداشتنیترین کارها نزد خدا.
امام صادق (ع) در مورد نماز میفرمایند: دوست داشتنی ترین کارها نزد خداوند صاحب عزت و جلال، نماز است.
6 - 1. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکنند که فرمودند: برای هر چیز صورتی است و صورت دین شما نماز است. همچنانکه هر چیز با صورت و چهره ظاهریش شناخته میشود و زیبایی و زشتی هر کس بسته به صورت اوست، نماز هم چونان صورت دین است یعنی اولاً هر کس با نماز به عنوان اهل دین شناخته میشود و ثانیاً هر چقدر شخص به نمازش بیشتر توجه کند، صورتش زیباتر خواهد بود. به همین دلیل است که میبینیم در دنباله همین روایت رسول اکرم(ص) میفرمایند: «صورت دین خود را زشت نکنید» که اشاره به همین مطلب است که سبک شمردن و بی اعتنایی به نماز، به منزله آلوده ساختن و زشت کردن صورت دین است.
7 - 1. اولین چیزی که در روز قیامت به حساب آن رسیدگی میشود.
امام باقر(ع) میفرمایند: «اولین چیزی که از بنده (در روز قیامت) حسابرسی میشود، نماز است. اگر آن مورد قبول افتاد دیگر اعمال نیز مورد قبول پروردگار واقع خواهد شد».
تا اینجا روشن شد که نماز تا چه اندازه مورد توجه پیشوایان دین بوده و ایشان با چه اهمیتی از نماز یاد کرده اند و چه الفاظی را در مورد آن به کار برده اند. همه اینها دلالت بر ارزش و جایگاه والای نماز در تربیت انسان و حرکت او به سوی کمال مطلوب دارد. شخص با ایمان کافی است که این روایات را ببیند و با تأمل در آنها نظر کند، تا دیگر از سستی و مسامحه در امر نماز دوری جسته و بر آن محافظت و مراقبت نماید تا مبادا از برکات این گنجینه پرارزش، محروم شود.
2- حکمت و فلسفه وجوب نماز امام رضا(ع) در حدیث مفصلی به بیان برخی از علل و فلسفه وجوب نماز میپردازند که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره میکنیم: 1 - 2. اقرار به ربوبیت (پروردگاری) خداوند و نفی شریک از او: اولین علتی که امام(ع) در این روایت ذکر میفرماید این است که نماز، اقرار به ربوبیت خداوند و نفی شریک از اوست. زیرا شخصی که در مقابل خدا به رکوع و سجود میپردازد، در واقع اقرار میکند که تنها خداست که شایسته است بنده در مقابلش خضوع کند و غیر از او کسی را شایستگی پرستش و اطاعت شدن نیست که این همان اقرار به توحید و شهادت به یگانگی خداوند است که انسان مسلمان باید در همه حال متوجه آن باشد و با همه وجودش آن را بپذیرد و از مرحله زبان به ایمان قلبی او برسد. 2 - 2. دوری از تکبر و غرور: فردی که با تمام وجود و با احساس حقارت و کوچکی در مقابل خداوند سر به خاک میگذارد و خود را در پیشگاه «رب العالمین» هیچ میبیند و زبان به «الله اکبر» گفتن میگشاید، دیگر نباید در او غرور و تکبر و خودپسندی راه یابد. چرا که، کسی باید به خود بنازد و فخرفروشی کند و تکبر ورزد که از خود چیزی داشته باشد. والا انسانی که همه وجودش فقر و نیاز به خداوند است، دیگر چه جای خود بزرگ بینی و غرور میماند؟ و به چه چیز خود میخواهد مباهات کند؟ به علمش؟ به مال و دارائیش؟ به مقام و درجه و پستش؟ بالاخره به چه چیز میخواهد دل خوش کرده و فخر بفروشد که از آن خدا نباشد؟ اوست که همه اینها را به انسان عطا کرده است و شخص عاقل هیچگاه به چیز امانتی و مال دیگران نباید افتخار و مباهات کند. بنابراین در حدیث دیگری از حضرت فاطمه زهرا(س) آمده است که «فرض الله الصلوة تنزیها من الکبر» نماز انسان را از کبر و غرور پاک میسازد، و او را متواضع و فروتن میکند. 3 - 2. پاک شدن از گناهان: انسان با هر نماز از تمام گناهانی که قبل از آن انجام داده پاک میشود. همچنانکه رسول اکرم(ص) میفرمایند: «هنگامیکه انسان به نماز میایستد اگر تمام فکر و ذکرش به خدا و قلبش متوجه او باشد بعد از تمام شدن نماز همانند روزی است که از مادر متولد شده است. (پاک و مبرا از همه گناهان)». امام علی(ع) روزی هنگام سفارش به اصحابش نسبت به نماز فرمودند: «نماز، گناهان را همانند ریزش برگ ها از درخت، از انسان میریزد و انسان را از قید و بند گناهان آزاد میسازد و در ادامه فرمود: رسول الله(ص) نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه کردند که در کنار منزل انسان باشد و هر صبح و شام پنج بار در آن شستوشو کند، آیا در این صورت چرک و آلودگی بر چنین شخصی باقی میماند؟» 4 - 2. دوری از غفلت و مداومت بر ذکر خداوند: یکی دیگر از عللی که امام رضا(ع) در این روایت برای وجوب نماز برمیشمارند این است که انسان به وسیله نماز از غفلت و ناسپاسی نسبت به خداوند دور شده و در عوض همیشه به یاد اوست. یکی از خصوصیات انسان این است که بسیار فراموشکار است و خیلی زود ولینعمت، صاحب اختیار و کسی را که به او همه چیز داده فراموش میکند و دچار غفلت میشود. مثلاً انسان تا گرفتار مصیبتی است، دائم خدا را میخواند و از او طلب برطرف شدن گرفتاریها و رفع مصائب میکند. اما به محض اینکه گرفتاری و مشکلاتش برطرف شد، انگار که اصلاً اتفاقی نیفتاده، و این گرفتاری خودبهخود از بین رفته است. خدا را فراموش کرده به زندگی خویش مشغول میشود. اما خداوند برای اینکه انسان همواره او را به یاد داشته باشد، و او را از غفلت و بیخبری برهاند، انسان را امر کرده است که هر شبانه روز پنج بار او را یاد کند و دقایقی را به ذکر او بگذراند، تا دچار فراموشی نشود. همچنانکه در قرآن کریم سوره طه آیه 14 آمده است: نماز را به خاطر اینکه به یاد من باشید بهپا دارید. 5 - 2. دوری از معاصی و فسادها: انسانی که همواره به یاد خداست و همواره متوجه اوست و روزی پنج بار در پیشگاه او سجده و اقرار میکند که خداوند شاهد و ناظر و توانا و قدرتمند است و شایستگی سجود و خضوع و خشوع در برابرش را داراست، دیگر به خود اجازه نمیدهد که در محضر خدا معصیت کند. از این رو، همیشه مراقب و مواظب اعمال و کردار خود بوده و در نتیجه به گناه آلوده نمیشود و از همه معاصی دور خواهد شد، همچنانکه در قرآن کریم «سوره عنکبوت آیه 45» آمده است: « نماز را بهپادار که همانا نماز بازدارنده از کارهای زشت و منکر و ناپسند است ...» البته هر نمازی این خاصیت را ندارد و باز دارنده از فحشا و منکر نیست. بلکه تنها نمازی میتواند انسان را از معاصی دور نگاه دارد که حقیقت نماز را دارا باشد و شخص نمازگزار، آنچه را که بر زبان جاری میکند از روی آگاهی و اعتقاد کامل باشد. چنانکه رسول خدا(ص) فرمودند: «کسی که از نمازش اطاعت نمیکند، نماز نخوانده است»... و «اطاعت نماز به این است که (شخص) از فحشا و منکر دور باشد.» و باز از امام صادق(ع) روایت شده است که: «هر کس میخواهد بداند که چه مقدار از نماز بهره برده است بنگرد که نمازش تا چه حد او را از فحشا و منکر دور کرده است». بنابراین تنها کسی نماز را دریافته و از آن بهره مند میشود که از نماز اطاعت کند و حضور خداوند را هنگام نماز احساس کرده و او را شاهد اعمال خویش ببیند و با سجود خود اقرار به توانایی و اقتدار او و ضعف و ناتوانی خود، و با تکبیر گفتن خود شهادت به غنا و بی نیازی و عظمت پروردگار و فقر و احتیاج خود بدهد و با «لااله الاالله» گفتنش هر چه غیر او را نفی کند. چه اینکه در غیر اینصورت به عمل خود قلباً ایمان نداشته و تنها تظاهر میکرده و حقیقت خدا را شاهد و ناظر و قادر و توانا نمیدانسته است. چه اگر خدا را ناظر بر اعمال و نیات خود میدانست به علم خود عمل میکرد و از آنچه رضای خدا در آن نیست دوری میجست. البته این نکته قابل تذکر است که امکان دارد شخصی که نماز هم میخواند، مرتکب گناه شود، ولی بالاخره همین نماز او را از گناه بازداشته و شخص گناهکار موفق به توبه خواهد شد. نقل شده است که جوانی از انصار، با پیامبر(ص) نماز میخواند ولی گاه مرتکب گناه نیز میشد. پس از آنکه به پیامبر خبر رسید فرمودند: «بالاخره روزی نمازش او را از این گناه باز خواهد داشت و چیزی نخواهد گذشت که توبه میکند.» یعنی در هر حال نماز ریسمانی است که نخواهد گذاشت ارتباط بنده و خدا قطع شود و حتی اگر مدتی بنده در راه گناه بیفتد و از مولایش دور شود، باز با همین ریسمان به طرف خدا باز خواهد گشت. ولی کسی که این ریسمان را قطع کند و ارتباط خودش را با خدا از بین ببرد، این احتمال وجود دارد که حتی زمانی که تصمیم به بازگشت بگیرد نیز موفق به توبه و بازگشت به سوی حق تعالی نشود. پس بکوشیم تا این ریسمان و خط ارتباطی خود با خدا را هر چه محکمتر سازیم و هرگز دست از این رشته پیوند برنداریم که مبادا دچار هلاکت و سرگشتگی شویم و راهی برای برگشت نداشته باشیم.
امام رضا(ع) در حدیث مفصلی به بیان برخی از علل و فلسفه وجوب نماز میپردازند که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
1 - 2. اقرار به ربوبیت (پروردگاری) خداوند و نفی شریک از او: اولین علتی که امام(ع) در این روایت ذکر میفرماید این است که نماز، اقرار به ربوبیت خداوند و نفی شریک از اوست. زیرا شخصی که در مقابل خدا به رکوع و سجود میپردازد، در واقع اقرار میکند که تنها خداست که شایسته است بنده در مقابلش خضوع کند و غیر از او کسی را شایستگی پرستش و
اطاعت شدن نیست که این همان اقرار به توحید و شهادت به یگانگی خداوند است که انسان مسلمان باید در همه حال متوجه آن باشد و با همه وجودش آن را بپذیرد و از مرحله زبان به ایمان قلبی او برسد.
2 - 2. دوری از تکبر و غرور: فردی که با تمام وجود و با احساس حقارت و کوچکی در مقابل خداوند سر به خاک میگذارد و خود را در پیشگاه «رب العالمین» هیچ میبیند و زبان به «الله اکبر» گفتن میگشاید، دیگر نباید در او غرور و تکبر و خودپسندی راه یابد. چرا که، کسی باید به خود بنازد و فخرفروشی کند و تکبر ورزد که از خود چیزی داشته باشد. والا انسانی که همه وجودش فقر و نیاز به خداوند است، دیگر چه جای خود بزرگ بینی و غرور میماند؟ و به چه چیز خود میخواهد مباهات کند؟ به علمش؟ به مال و دارائیش؟ به مقام و درجه و پستش؟ بالاخره به چه چیز میخواهد دل خوش کرده و فخر بفروشد که از آن خدا نباشد؟ اوست که همه اینها را به انسان عطا کرده است و شخص عاقل هیچگاه به چیز امانتی و مال دیگران نباید افتخار و مباهات کند. بنابراین در حدیث دیگری از حضرت فاطمه زهرا(س) آمده است که «فرض الله الصلوة تنزیها من الکبر» نماز انسان را از کبر و غرور پاک میسازد، و او را متواضع و فروتن میکند.
3 - 2. پاک شدن از گناهان: انسان با هر نماز از تمام گناهانی که قبل از آن انجام داده پاک میشود. همچنانکه رسول اکرم(ص) میفرمایند: «هنگامیکه انسان به نماز میایستد اگر تمام فکر و ذکرش به خدا و قلبش متوجه او باشد بعد از تمام شدن نماز همانند روزی است که از مادر متولد شده است. (پاک و مبرا از همه گناهان)». امام علی(ع) روزی هنگام سفارش به اصحابش نسبت به نماز فرمودند: «نماز، گناهان را همانند ریزش برگ ها از درخت، از انسان میریزد و انسان را از قید و بند گناهان آزاد میسازد و در ادامه فرمود: رسول الله(ص) نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه کردند که در کنار منزل انسان باشد و هر صبح و شام پنج بار در آن شستوشو کند، آیا در این صورت چرک و آلودگی بر چنین شخصی باقی میماند؟»
4 - 2. دوری از غفلت و مداومت بر ذکر خداوند: یکی دیگر از عللی که امام رضا(ع) در این روایت برای وجوب نماز برمیشمارند این است که انسان به وسیله نماز از غفلت و ناسپاسی نسبت به خداوند دور شده و در عوض همیشه به یاد اوست. یکی از خصوصیات انسان این است که بسیار فراموشکار است و خیلی زود ولینعمت، صاحب اختیار و کسی را که به او همه چیز داده فراموش میکند و دچار غفلت میشود. مثلاً انسان تا گرفتار مصیبتی است، دائم خدا را میخواند و از او طلب برطرف شدن گرفتاریها و رفع مصائب میکند. اما به محض اینکه گرفتاری و مشکلاتش برطرف شد، انگار که اصلاً اتفاقی نیفتاده، و این گرفتاری خودبهخود از بین رفته است. خدا را فراموش کرده به زندگی خویش مشغول میشود. اما خداوند برای اینکه انسان همواره او را به یاد داشته باشد، و او را از غفلت و بیخبری برهاند، انسان را امر کرده است که هر شبانه روز پنج بار او را یاد کند و دقایقی را به ذکر او بگذراند، تا دچار فراموشی نشود. همچنانکه در قرآن کریم سوره طه آیه 14 آمده است: نماز را به خاطر اینکه به یاد من باشید بهپا دارید.
5 - 2. دوری از معاصی و فسادها: انسانی که همواره به یاد خداست و همواره متوجه اوست و روزی پنج بار در پیشگاه او سجده و اقرار میکند که خداوند شاهد و ناظر و توانا و قدرتمند است و شایستگی سجود و خضوع و خشوع در برابرش را داراست، دیگر به خود اجازه نمیدهد که در محضر خدا معصیت کند. از این رو، همیشه مراقب و مواظب اعمال و کردار خود بوده و در نتیجه به گناه آلوده نمیشود و از همه معاصی دور خواهد شد، همچنانکه در قرآن کریم «سوره عنکبوت آیه 45» آمده است: « نماز را بهپادار که همانا نماز بازدارنده از کارهای زشت و منکر و ناپسند است ...» البته هر نمازی این خاصیت را ندارد و باز دارنده از فحشا و منکر نیست. بلکه تنها نمازی میتواند انسان را از معاصی دور نگاه دارد که حقیقت نماز را دارا باشد و شخص نمازگزار، آنچه را که بر زبان جاری میکند از روی آگاهی و اعتقاد کامل باشد. چنانکه رسول خدا(ص) فرمودند: «کسی که از نمازش اطاعت نمیکند، نماز نخوانده است»... و «اطاعت نماز به این است که (شخص) از فحشا و منکر دور باشد.» و باز از امام صادق(ع) روایت شده است که: «هر کس میخواهد بداند که چه مقدار از نماز بهره برده است بنگرد که نمازش تا چه حد او را از فحشا و منکر دور کرده است». بنابراین تنها کسی نماز را دریافته و از آن بهره مند میشود که از نماز اطاعت کند و حضور خداوند را هنگام نماز احساس کرده و او را شاهد اعمال خویش ببیند و با سجود خود اقرار به توانایی و اقتدار او و ضعف و ناتوانی خود، و با تکبیر گفتن خود شهادت به غنا و بی نیازی و عظمت پروردگار و فقر و احتیاج خود بدهد و با «لااله الاالله» گفتنش هر چه غیر او را نفی کند. چه اینکه در غیر اینصورت به عمل خود قلباً ایمان نداشته و تنها تظاهر میکرده و حقیقت خدا را شاهد و ناظر و قادر و توانا نمیدانسته است. چه اگر خدا را ناظر بر اعمال و نیات خود میدانست به علم خود عمل میکرد و از آنچه رضای خدا در آن نیست دوری میجست. البته این نکته قابل تذکر است که امکان دارد شخصی که نماز هم میخواند، مرتکب گناه شود، ولی بالاخره همین نماز او را از گناه بازداشته و شخص گناهکار موفق به توبه خواهد شد. نقل شده است که جوانی از انصار، با پیامبر(ص) نماز میخواند ولی گاه مرتکب گناه نیز میشد. پس از آنکه به پیامبر خبر رسید فرمودند: «بالاخره روزی نمازش او را از این گناه باز خواهد داشت و چیزی نخواهد گذشت که توبه میکند.» یعنی در هر حال نماز ریسمانی است که نخواهد گذاشت ارتباط بنده و خدا قطع شود و حتی اگر مدتی بنده در راه گناه بیفتد و از مولایش دور شود، باز با همین ریسمان به طرف خدا باز خواهد گشت. ولی کسی که این ریسمان را قطع کند و ارتباط خودش را با خدا از بین ببرد، این احتمال وجود دارد که حتی زمانی که تصمیم به بازگشت بگیرد نیز موفق به توبه و بازگشت به سوی حق تعالی نشود. پس بکوشیم تا این ریسمان و خط ارتباطی خود با خدا را هر چه محکمتر سازیم و هرگز دست از این رشته پیوند برنداریم که مبادا دچار هلاکت و سرگشتگی شویم و راهی برای برگشت نداشته باشیم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان