دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تضاد دموکراسی و اقتدار چگونه شکل می‌گیرد؟

توسعه سیاسی از آن جهت که متضمن کثیری از مؤلفه‌های دیگر جامعه مدنی است، همواره مورد علاقه و توجه جامعه‌شناسان و پژوهشگران حوزه‌های علوم انسانی قرار داشته است.
تضاد دموکراسی و اقتدار چگونه شکل می‌گیرد؟
تضاد دموکراسی و اقتدار چگونه شکل می‌گیرد؟

توسعه سیاسی از آن جهت که متضمن کثیری از مؤلفه‌های دیگر جامعه مدنی است، همواره مورد علاقه و توجه جامعه‌شناسان و پژوهشگران حوزه‌های علوم انسانی قرار داشته است. مفهوم کلی «توسعه» پدیده‌ای تک بعدی نیست و باید به وجوه و ابعاد مختلف آن توجه داشت. به طریق اولی «توسعه سیاسی» را هم نمی‌توان امری یک بعدی قلمداد کرد و تنها به یکی از ابعاد آن توجه کرد. بنابراین ذکر این نکته لازم است که تشریح چیستی و تبیین چرایی موفقیت یا عدم موفقیت توسعه سیاسی در هر بعد آن در صلاحیت و تخصص پژوهشگران همان حوزه است. از این رو در این مجال تلاش شده است تا موضوع بیشتر از منظر تاریخی مورد مطالعه قرار گیرد. هرچند به علت پیوند بسیار مباحث مربوط به توسعه و توسعه سیاسی در حوزه اقتصاد سیاسی و جامعه‌شناسی تاریخی به ناچار باید گریزی به آن حوزه‌ها زد و از مفاهیم تولیدشده توسط صاحب‌نظران آن دانش‌ها، برای تشریح و تبیین مسأله استفاده کرد.

علوم انسانی همیشه با معضل و مشکلی به نام تعریف مفاهیم درگیر بوده است. کمتر مفهوم و اصطلاحی را می‌توان یافت که بر سر تعریف جامع و مانع آن توافق جمعی و مطلقی وجود داشته باشد. از این رو در قریب به اتفاق کتاب‌ها و مقالات مربوطه، بخشی به تعریف مفاهیم اختصاص داده شده است. در اینجا تعریف ما از توسعه سیاسی، «مشارکت آزادانه شهروندان در امور سیاسی» و «رقابت عادلانه در عرصه سیاست با هدف گردش نخبگان سیاسی» است و مسأله اصلی در این سطح، این است که بعد از گذشت ۱۱۰ سال از انقلاب مشروطه؛ آیا هدف‌های فوق تأمین شده و یا رو به گسترش بوده‌اند؟ اگر چنین نبوده موانع آن کدام عوامل و متغیرها بوده‌اند؟

مارکس در تبیین نظام‌های سیاسی متمرکز و استبدادی شرقی؛ نظریه شیوه تولید آسیایی را مطرح کرد. بعدها ویتفوگل با تکیه بر نظرات او، نظریه تمدن آبپایه را پی ریخت که بر اساس آن، جوامع شرقی به واسطه محدودیتی که از ناحیه منابع آب شیرین دچارش بودند، به ناچار تحت انقیاد حکومت‌های استبدادی قرار گرفتند. ساختی از حکومت که برای تداوم حیات جمعی آنها الزامی بود؛ چرا که با توجه به کمبود بارش‌ها، وجود صحاری بزرگ و ارتفاعات بلند؛ تنها وجود یک پادشاهی مستبد و مطلقه می توانست با جمع کردن جوامع کوچک و پراکنده (که هیچ یک به تنهایی امکان مهار و مدیریت منابع آبی را نداشتند) امکان به وجود آوردن تمدنی بر پایه همکاری مشترک را فراهم سازد. اگرچه از آن زمان تا به امروز نظریه پردازان و پژوهشگرانی چون همایون کاتوزیان، احمد اشرف، یرواند آبراهامیان و ... سعی کرده اند ضمن برشمردن نقایص نظریه یاد شده، به تبیین چرایی شکل گیری ساخت قدرت مطلقه در شرق بپردازند اما نظریات بعدی چیزی بیش از حک و اصلاح نظریه شیوه تولید آسیایی نبوده است.

با گسترش مراودات با غرب در دوره قاجار، با آنکه تغییرات گسترده ای در جهان بینی بخشهایی از جامعه ایرانی به وجود آمد اما ضروریاتی چون خطر فروپاشی یا اشغال کامل کشور باعث شد تا از جمله آرمانهای روشنفکران ایرانی، تقویت اقتدار دولت مرکزی باشد. به عبارتی با آنکه جنبش مشروطیت با هدف تحدید قدرت استبدادی و مطلقه برپا شده بود اما خواهان تقویت قدرت مرکزی از راه سرکوب و به انقیاد درآوردن نهادها و ساختارهای دیگری بود که به صورت سنتی بخشی ازپایگاه های قدرت دانسته می شدند. گروه هایی چون خانهای ایلات و عشایر، زمین داران، روحانیون و ... هریک به صورت سنتی بخشی از ساختار قدرت در کشور بودند و این تعدد منابع، در تضعیف اقتدار دولت مرکزی نقش غیرقابل انکاری داشت. مشروطه ایرانی از ابتدا با این تناقض درگیر بود. از سویی هدف اصلیش را تحدید قدرت مطلقه و استبدادی قرار داده بود و از سویی دیگر در پی پایان دادن به ملوک الطوایفی و موجودیت نیروهای گریز از مرکزی بود که به صورت تاریخی وجودشان تهدیدی علیه اقتدار حکومت مرکزی بود از همین رو است که روی کار آمدن دولت مطلقه رضاشاهی را به نوعی برآورده شدن یکی آرمانهای جنبش مشروطه خواهی می دانند زیرا با سرکوب منابع سنتی قدرت، راه را برای برپا کردن نظم نوینی هموار می کرد که در ادبیات سیاسی از آن به «توسعه/تجدد آمرانه» تعبیر می شود.

رضاخان نظامی گمنامی بود که در برشی مهم از تاریخ ایران به پادشاهی کشور برکشیده شد و از آنجا که از سوی هیچ یک از منابع سنتی،صاحب مشروعیت نبود به صورت مطلق بر نیروی ارتش تکیه کرد و تلاش کرد به وسیله آن تمامی آن رقبای سنتی را سرکوب و به انقیاد درآورد. او در این راه تنها نبود و همانگونه که گفته شد بخش بزرگی از روشنفکران او را همراهی میکردند زیرا معتقد بودند با توجه به شرایط، امکان قرار گرفتن کشور در مسیر تجدد میسر نخواهد شد. از این رو به ضرر مشروطه کردن حکومت و تقویت نهادهای مدنی، به کار توجیه و مشروعیت دادن به نوعی از زمامداری پرداختند که از آن به «دیکتاتوری منور» یا «دیکتاتوری مصلح» یاد می شود:

«در محیطی که در صد نفر آن به زحمت یک‌نفر سواد فارسی دارد، چگونه می‌توان تکیه به اکثریت و حکومت پارلمانی نمود؟ در محیطی که هر بی‌سواد جاهلی نه تنها در اطراف سیاست ایران، بلکه در اطراف سیاست عالَم اظهار عقیده می‌کند، چگونه رأی اکثریت می‌تواند حکومت کند؟ در محیطی که به نام آزادیِ قلم و ملت هر جاهل متملقی قلم در دست گرفته، نه روزنامه بلکه فحش‌نامه اداره کرده به عِرض و ناموس دزد و غیردزد حمله می‌کند، چه شکل می‌توان به اکثریت عقیده داشت؟ در محیطی که هر آخوند بی‌سواد محکمه باز کرده مردم را تکفیر نموده، زن را به خانه حرام می‌کند، چه قسم ممکن است حکومت قانونی ترتیب داد؟

باید یک صاحب‌فکر، فکر نو، زمام حکومت را در دست گرفته با یک عمل، عمل تازه، خاتمه به این وضعیات بدهد[...] او باید بداند که چه می‌خواهد بکند و با بهترین طریقی که ممکن است فکر خود را به عمل بیاورد. داراییِ یکی از این دو صفت ما را به سر منزل مقصود نخواهد رساند. زیرا دیکتاتوری که تنها جدیت دارد.باید آن فرمانفرمای مطلق، آن فرمانفرمای مطلقی که علم و عمل را تواماً دارا بوده خود را حاضر فداکاری می‌نماید، خاتمه به وضعیات فعلی داده، ترتیب زندگانی شیرین برای آتیه بدهد.[...] چاره جز این نیست. انقلاب غیر از این که دیکتاتوری زمینه آن را تهیه نماید، صورت نمی‌گیرد. تکامل تدریجی وسیله بس بطئی است. باید مشت آهنین دهان آخوند بی‌سوادی را که نشر معارف را باعث بی‌دینی می‌داند، خُرد نماید. باید تصمیم غیرقابل‌تغییر دیکتاتورِ عالمِ جوان به این هوچی‌گری‌ها و مغلطه‌بازی‌ها خاتمه دهد. باید فهم او، فکر او، جدیت او مسائل معضله را حل نماید.»

ناگفته نماند که شیفتگی نسبت به حکومت موسوم به دیکتاتوری، مختص ایران این دوره نبود و در نقاط مختلف جهان، نظامیان دیکتاتور با گرایشات ناسیونالیستی و فاشیستی بر سر کار می آمدند که تکیه شان بر نیروی قهریه و سرکوب خشن احزاب و دستجات منتقد و مخالف بود. این رویکرد باعث قوام گرفتن نوعی از حکومت در ایران شد که از آن به حکومت اقتدارطلب یاد می شود. حکومتهای اقتدار طلب ضمن فروپاشیدن مراکز و نهادهای سنتی قدرت، تلاش میکنند منابع قدرت را هم منحصراً در اختیار بگیرند. از این رو منابع مالی، وسایل ارتباطی، مراکز و دستگاههای آموزشی و ... را به انحصار خود درآورده سعی می کنند هر منفذی که میتواند جامعه را از ید اختیارشان خارج کند را مسدود نمایند. اقدامات رضاشاه در مصادره گسترده زمینهای کشاورزی مرغوب، خارج کردن نهاد قضاوت و آموزش از انحصار روحانیت، سرکوب گسترده نهادهای مدنی چون احزاب، مطبوعات، سازمانهای زنان و ... را در همین راستا می توان ارزیابی کرد.

با اشغال کشور به دست متفقین تا کودتای ۲۸مرداد ۳۲ شرایط به گونه ای شد که دولت نتوانست اقتدار دوره رضاشاهی را از نو برقرار کند هرچند شاه جوان که بر اثرگذاری بی همتای ارتش در فضای سیاسی جامعه آگاه بود، با سرسختی تمام این برگ برنده را به رقبا واگذار نکرد تا نهایتاً به همان وسیله توانست علیه مصدق کودتا و متعاقب آن سرکوبهای گسترده ای را برپا کند. حکومت در نیز به جای تلاش برای اصلاح نظام مالیاتی و دخالت دادن مردم در اداره کشور، تا اندازه طیادی به کمک های خارجی وابسته شد و به ناچار در برابر انتقادهای آنان تا حدودی کرنش بیشتری از خودش نشان داد. هرچند وجود شوروی در مرزهای شمالی کشور و تأثیرگذاری آن بر فضای سیاسی داخلی باعث شده بود دولتهای حامی حکومت پهلوی در انتقاد از شاه و شرایط حکومت او، جانب احتیاط را رها نکنند.

مدتی بعد قیمت های جهانی نفت به سرعت بالا رفت و به شاه بیش از هر زمان دیگری فرصت داد تا با احساس بی نیازی نسبت به مردم تحت حاکمیت خود، رفتارش را بر انزوا، مهار و مجازات هرچه بیشتر منتقدان قرار دهد. به نظر می رسد نظریه متأخر «دولت رانتیر» (تحصیلدار) بهتر از سایر نظریه ها قادر به توضیح چرایی تحکیم موقعیت دولت اقتدارگرا باشد.

دولت های رانتیر با توجه به دستیابی به منبع سرشاری از ثروت که در آن مشارکت گسترده مردم در تولید وجود ندارد و عمدتاً به یک منبع زیرزمینی محدود می شود، دستشان در ایجاد و تقویت یک طبقه اجتماعی هوادار باز می شود. همچنین امکان گستراندن، تجهیز و به روزرسانی مداوم دستگاه کنترل و سرکوب را خواهند یافت که با کمک آن سلطه مطلق خود بر جامعه را تضمین کنند.

فارغ از دلایلی که در نهایت به انقلاب اسلامی سال ۵۷ منجر شد، بعد از انقلاب نیز در مشروعیت و کارایی حکومت اقتدارطلب تردیدی به وجود نیامد. حاکمیت انقلابی که خود را نماینده و سخنگوی ایدئولوژی جدیدی می دانست، با تکیه بر درآمدهای نفتی، با همان احساس بی نیازی پیشینی به مردم، لزومی به کرنش در برابر نیروهای سیاسی مخالف یا منتقد نمی دید.

به عبارتی ما در تاریخی حضور داشته ایم که هم «نداشته هایمان» (آب) و هم «داشته هایمان» (نفت) همواره شرایط را به سمتی سوق داده اند که منجر به شکل گیری و تقویت حکومتهایی اقتدارطلب شده است که تمایلی به توسعه سیاسی و دادن فرصت به نیروها و جریانهای منتقد و مخالف نداشته اند.

روزنامه ابتکار
تاریخ: دوشنبه 17 مهر ماه 1396

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.
Powered by TayaCMS