دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)
نویسنده: یدالله حاجی‌زاده

چکیده

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند. در این بخش از مقاله خود و در ادامه بخش گذشته به مسائلی دیگر چون ادعای کشته شدن دانشمندان ایرانی و تلاش جهت نابودی دین و زبان فارسی پرداخته‌ایم و به نادرستی این مسائل اشاره کرده‌ایم.

مقدمه

در بخش گذشته تحت عنوان «اهداف اعراب از حمله به ایران(1)» به نقادی برخی دیگر از ادعاهای نویسندگان مقالات ضد اسلام پرداختیم. اینک به بررسی سه ادعای: کشتار دانشمندان ایرانی، نابودسازی دین زرتشت و محو زبان فارسی خواهیم پرداخت.

کشتن دانشمندان ایرانی!؟

بر خلاف دیدگاه نویسندگان ضد اسلام، یکی از پیامدهای ورود اسلام و اعراب مسلمان به ایران، نابودی حکومت طبقاتی ساسانی بوده است؛ همان حکومتی که اجازه درس خواندن را به همه افراد جامعه نمی‌داد. قبل از اسلام، بیشتر ایرانیان حق درس خواندن و باسواد شدن را نداشتند. بنابراین اگر استعدادی هم وجود داشت هرگز شکوفا نمی‌شد. بر خلاف ادعای نویسندگان مزبور پس از ورود اسلام به ایران استعدادهای ایرانیان شکوفا شد و این همه دانشمند در ایران فرصت ظهور پیدا کردند. مقایسه تعداد دانشمندان، قبل از ورود اسلام و بعد از آن، کاملا گویای همین حقیقت است.

قتل ابن‌مقفع!؟

در خصوص کشته شدن "ابن مقفع" با مراجعه به منابع مشخص می‌شود این دانشمند ایرانی به دستور "منصور" دومین خلیفه عباسی به قتل رسیده است البته کینه‌های شخصی در کشته شدن او بی‌تأثیر نبوده است. "یعقوبی" در کتاب خود، واقعه را این‌گونه نقل می‌کند که در ابتدای خلافت عباسی، "عبدالله بن علی" عموی منصور، به دعوی خلافت بر ضد وی قیام کرد. منصور "ابومسلم خراسانی" را به جنگ عبدالله فرستاد. ابومسلم در «نصیبین» با عبدالله بن على جنگید و سپاه او را پراکنده ساخت، پس عبدالله گریخت و نزد برادرش "سلیمان بن على" عامل بصره رفت و پیوسته نزد وى پنهان بود. ابو جعفر (منصور) از بودن عبدالله بن على نزد سلیمان بن على که در آن موقع حاکم بصره بود، خبر یافت و نزد سلیمان فرستاد و او بودن عبدالله را نزد خویش انکار کرد، سپس امان خواست و ابوجعفر آن را مطابق نسخه‌اى که ابن‌مقفع انشاء کرده بود، براى وى نوشت با محکم‌ترین عهد و پیمان‌ها، که بدى به او نرساند و در پیمان امان با وى حیله‌اى به‌کار نبرد. در امان [نامه] نوشته بود که: پس اگر من (حیله‌اى) یا دسیسه‌اى کردم، مسلمانان از بیعت من برکنار و هم از سوگندها و عهدهایى که بر آنان گرفته‌ام آزاد خواهند بود. ابوجعفر چون بر این مضمون وقوف یافت، گفت: این‌را که نوشته است؟ گفته شد: ابن‌مقفع. و همان سبب مردن ابن مقفع گردید.[1]

"بلاذری" نیز در «انساب الاشراف» می‌نویسد: «منصور "سفیان بن معاویه" را والی بصره قرار داده بود. در همین زمان فرزندان علی بن عبدالله بن عباس (عموهای منصور) از ابن‌مقفع خواستند که امان‌نامه‌ای برای عبدالله بن علی تنظیم کند؛ چرا که منصور پذیرفته بود که او را امان دهد. ابن مقفع در این امان‌نامه نوشته بود اگر امیرمؤمنان منصور به امانی که در مورد عبدالله بن علی (عمویش) داده وفا نکند خود را از خلافت عزل کرده است و گویا مردم دیگر با او بیعتی ندارند. منصور از این نوشته تعجب کرده و از ابن‌مقفع سخت ناراحت شد. سپس به سفیان دستور داد ابن‌مقفع را به قتل برساند. سفیان که کینه ابن‌مقفع را در دل داشت از این فرصت استفاده کرد و او را با وضعی دل‌خراش به قتل رساند».[2] در باب علت کینه‌ای که سفیان از ابن‌مقفع در دل داشت، بلاذری می‌نویسد: «از آنجا که ابن‌مقفع دبیر عموی خلیفه بود، همواره والی بصره "سفیان بن معاویة ابن یزید بن مهلب بن ابی صفره" را سبک می‌داشت و مسخره می‌کرد. ابن‌مقفع سفیان را «ابن المُغتَلَمة» (پسر ِ زن ِ تیزشهوت) می‌خواند و می‌گفت مادر تو به مردان عراقی راضی نشد و آن‌ها را کافی ندانست تا این‌که مردانی از شام با او ازدواج کردند. هم‌چنین، چون بینی سفیان بسیار بزرگ بود هرگاه ابن‌مقفع به نزد او می‌رفت می‌گفت: «سلامٌ علیکما» یعنی درود بر شما دو تن و منظورش سفیان و بینی او بود! سفیان به همین علت کینه شدید ابن‌مقفع را در دل داشت».[3]

بنابراین با توجه به این نقل‌های تاریخی به نظر می‌رسد قتل ابن‌مقفع این دانشمند ایرانی در واقع به علت کینه‌های شخصی بوده است و خود او هم در این ماجرا بی‌تقصیر نبوده است. علاوه بر این، دستور قتل وی را منصور خلیفه ستمگر عباسی داده است، همان کسی که امام صادق(ع) نیز به دستور او به قتل رسید.[4]

قتل زکریا رازی!؟

اما در خصوص قتل "زکریای رازی" نیز به این نکته باید توجه کرد که منابع تاریخی از وفات او سخن گفته‌اند نه از کشته شدنش. بیشتر منابع وفات او را سال 331 هجری و در شهر بغداد دانسته‌اند. مهم‌ترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتابهای رازی» نوشتهٔ "ابوریحان بیرونی" است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان ۲۵۱ ق. و درگذشت‌ او در پنجم شعبان ۳۱۳ ق. ثبت شده‌ است.[5]

"ابن ندیم" در الفهرست می‌نویسد: «رازی در سال 331 در شهر بغداد در ماه ذی‌الحجه از دنیا رفت».[6] "زرکلی" هم در «الاعلام» به درگذشت رازی (نه قتل او) اشاره دارد.[7]

دین زرتشت پس از حمله اعراب مسلمان

در بخشی از سخنان نویسندگان ضد دین به از بین بردن دین زرتشتی توسط اعراب اشاره شده است. در این خصوص باید گفت: مسلمانان کسی را مجبور به ترک دین خویش نمی‌کردند. همان‌گونه که پیشتر اشاره شد، ایرانیان می‌توانستند با پرداخت جزیه بر دین سابق خویش باقی بمانند.[8] ایرانیان در واقع با انتخاب و اختیار خویش، کم‌کم دین زرتشتی را ترک گفته و اسلام را پذیرفتد. سخت‌گیری‌های بیش از حد در دین زرتشتی و رفتار نادرست مبلغان و مردان دینی زرتشت در ایجاد تمایل و انگیزه در گرویدن ایرانیان به اسلام مؤثر بوده است.

زبان فارسی پس از حمله اعراب

نویسندگان مورد نظر تأکید دارند که اعراب پس از ورود به ایران، تلاش کردند زبان فارسی را که با حکومت‌ آن‌ها در تعارض بود، از بین ببرند. در پاسخ به این ایراد باید توجه داشت که اعراب هیچ‌گاه در صدد از بین بردن زبان فارسی نبوده‌اند. در برخی از مراحل حتی اعراب به رشد و اعتلای زبان فارسی هم کمک کرده‌اند. ‌شهید مطهری می‌نویسد: «طبق شواهد تاریخى، بنى عباس که از ریشه عرب و عرب‌نژاد بودند، براى مبارزه با بنى‌امیه که سیاست‌شان عربى بود، از خود ایرانی‌ها بیشتر زبان فارسى را ترویج مى‌کردند و به همین دلیل است که اعراب ناسیونالیست و عنصرپرست امروز، بنى‌امیه را مورد تجلیل قرار مى‌دهند و از بنى‌العباس کم و بیش انتقاد مى‌کنند. بنى‌العباس به خاطر مبارزه با بنى‌امیه که اساس سیاست‌شان قومیت و نژاد و عنصرپرستى عربى بود با عربیت و هرچه موجب تفوق عرب بر غیر عرب بود مبارزه مى‌کردند، عنصر غیر عرب را تقویت مى‌کردند و امورى را که سبب مى‌شد کمتر غیر عرب تحت تأثیر عرب قرار بگیرند نیز تقویت مى‌کردند و به همین جهت به ترویج زبان فارسى پرداختند و حتى با زبان عربى مبارزه کردند.[9]

"ابراهیم امام" که پایه‌گذار سلسله بنى عباس است، به ابومسلم خراسانى نوشت: «کارى بکن که یک نفر در ایران به عربى صحبت نکند و هر کس را که دیدى به عربى سخن مى‌گوید بکش».[10] «اگر توانستی زبان عربی را در خراسان براندازی برانداز».[11] "مستر فراى" در کتاب خود مى‌نویسد: «به عقیده من خود تازیان در گسترش زبان فارسى در مشرق یارى کرده‌اند و این خود موجب برافتادن زبان سُغدى و لهجه‌هاى دیگر آن سرزمین شد».[12]

از طرف دیگر در طول تاریخ بسیارى از ایرانیانِ ایرانى‌نژادِ مسلمان را مى‌بینیم، که چندان رغبتى به زبان فارسى نشان نمى‌دادند؛ مثلاً طاهریان و دیالمه و سامانیان که همه از نژاد ایرانى خالص بوده‌اند در راه پیشبرد زبان فارسى کوشش نمى‌کردند و حال آن‌که غزنویان که از نژاد غیرایرانى بودند، وسیله احیاى زبان فارسى گشتند.»[13] وی در جای دیگر از کتاب میراث باستانى ایران مى‌گوید: «مى‌دانیم که طاهریان هواخواه به کار بردن زبان عربى در دربارشان در نیشابور بودند و بازپسین ایشان به داشتن شیوه عربى دل پسندى نام‌آور گشته بود».[14]

در دربار سامانیان با همه اصالت در نژاد ایرانى، زبان فارسى به هیچ وجه ترویج و تشویق نشده است و وزراى ایرانى آن‌ها نیز علاقه‌اى به زبان فارسى نشان نمى‌دادند. چنان‌که دیالمه ایرانى شیعى نیز چنین بوده‌اند. برعکس، در دستگاه غزنویان ترک‌نژاد سنى مذهب متعصب، زبان فارسى رشد و نضج یافته است. این‌ها مى‌رساند که علل و عوامل دیگرى غیر از تعصبات ملى و قومى در احیا و ابقاى زبان فارسى دخالت داشته است.[15] از طرفی ورود زبان عربی به ایران موجبات غنی شدن زبان فارسی را فراهم کرد. بسیاری از ایرانیان که زبان عربی را زبان اصلی جهان اسلام می‌دانستند[16] آثار خویش را به این زبان نگاشتند. "مستر فراى" درباره ورود واژه‌هاى عربى به زبان فارسى و تأثیر آن، تحت عنوان «آغاز زندگى نوین ایران» چنین مى‌گوید: «در برخى فرهنگ‌ها زبان بیشتر از دین یا جامعه در ادامه یافتن یا بر جاى ماندن آن فرهنگ اهمیت دارد. این اصل با فرهنگ ایران راست مى‌آید؛ زیرا که بى‌شک در پیوستگى زبان فارسى میانه (فارسى عهد ساسانى) و فارسى نوین (فارسى دوره اسلامى) نمى‌توان تردید روا داشت. با این همه این دو یکى نیستند. بزرگ‌ترین فرق میان این دو زبان راه یافتن بسیارى واژه‌هاى عربى است در فارسى نوین که این زبان را از نظر ادبیات نیرویى بخشیده و آن را جهان‌گیر کرده است و این برترى را در زبان پهلوى نمى‌توان یافت. به‌راستى که عربى، فارسى نوین را توان‌گر ساخت و آن را تواناى پدیدآوردن ادبیاتى شکوفا به ویژه در تهیه شعر ساخت؛ چنان که شعر فارسى در پایان قرون وسطى‌ به اوج زیبایى و لطف رسید. فارسى نوین راهى دیگر پیش گرفت که قافله‌سالار آن گروهى مسلمانان ایرانى بودند که در ادبیات عرب دست داشتند و نیز به زبان مادرى خویش بسیار دل بسته بودند. فارسى نوین که با الفباى عربى نوشته مى‌شد، در سده نهم میلادى در مشرق ایران رونق گرفت و در بخارا پایتخت دودمان سامانى گل کرد».[17]

او راجع به استفاده نمودن شعر فارسى از عروض عربى چنین مى‌گوید: «در ساختن شعرهاى نوین فارسى روش کهن را با افاعیل عربى‌ درآمیختند و بحرهاى بسیار فراوانى پدید آوردند. شاید بهترین و کهن‌ترین نمونه‌ی این پیوند شاهنامه فردوسى باشد که به بحر متقارب ساخته شده است».[18]

با توجه به آنچه گذشت بطلان این ادعا که حمله اعراب به ایران از حمله مغولان ویران‌گر و بدتر بوده، روشن می‌شود و تنها به ذکر سخنی از یکی از مورخان که خود شاهد حمله مغولان بوده اکتفا می‌شود. ابن‌اثیر می‌نویسد: «اگر گوینده‌اى مى‌گفت: جهان از زمانى که پروردگار بزرگ و منزه، آدم را آفرید تا امروز به چنین بلائى گرفتار نشده بود، راست مى‌گفت؛ زیرا در تواریخ، حادثه‌اى که برتر از این یا نزدیک به این رویداد باشد، دیده نمى‌شود … شاید تا انقراض عالم و پایان جهان، مردم همانند چنین حادثه و چنین قوم خون خوارى را نبینند … اى کاش مادرم مرا نزاده بود یا پیش از بروز این حادثه، مرده و از یاد رفته بودم».[19]

نتیجه گیری

اسلام با ورود به ایران ضمن مبارزه با حکومت طبقاتی ساسانی که اجازه نمی‌داد افراد طبقات پایین جامعه درس بخوانند و به مراتب بالای اجتماعی دست یابند، زمینه را برای رشد بزرگ‌ترین مفاخر ایرانی مربوط به دوره اسلامی فراهم نمود. قتل بزرگانی چون ابن مقفع و رازی توسط اعراب ادعایی نادرست و مخالف با سندهای تاریخی است. نابودی زبان فارسی نیز اتهام واهی دیگری است که به اعراب مسلمان نسبت داده شده است. این در حالی است که با ورود اعراب به ایران و تماس لغات عربی و فارسی، موجبات رشد و غنای زبان فارسی بیش از پیش فراهم شد.

    فهرست منابع
  • 1) ابن اثیر، عزالدین؛ الکامل، ترجمه: ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371.
  • 2) ابن سعد؛ الطبقات الکبری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374.
  • 3) ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی‌طالب، بیروت، دار الاضواء، 1405.
  • 4) ابن ندیم، محمد بن اسحاق؛ الفهرست، تحقیق: رضا تجدد،بی جا، بی تا.
  • 5) بلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417.
  • 6) بلاذری، احمد بن یحیی؛ فتوح البلدان، ترجمه: محمد توکل، تهران، نقره، چاپ اول، 1337.
  • 7) بیرونی، ابوریحان، فهرست کتاب های رازی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1371.
  • 8) دینوری، ابن قتیبه؛ الامامه و السیاسه، ترجمه: سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس،1380.
  • 9)زرکلی، خیر الدین؛ الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، بی تا.
  • 10) طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387.
  • 11)فرای، ریچارد نلسون؛ میراث باستانی ایران، ترجمه: مسعود رجب‌نیا، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هشتم، 1386.
  • 12) مطهری، مرتضی؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، صدرا، چاپ سی و دوم، 1385.
  • 13) مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء والتاریخ، ترجمه: محمدرضا شفیعى کدکنى، تهران، آگه، چاپ اول، 1374.
  • 14) یعقوبى، ابن واضح؛ تاریخ الیعقوبى، بیروت، دار صادر، بی تا.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʁ) چند نکته مقدماتی

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (1) چند نکته مقدماتی

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʅ) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (5) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʇ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʁ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (7) اهداف اعراب از حمله به ایران (1)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʉ) دست‌آورد ایرانیان از حمله اعراب

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (9) دست‌آورد ایرانیان از حمله اعراب

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
کتاب تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان در فتوحات اسلامی

کتاب تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان در فتوحات اسلامی

پاسخ به برخي از شبهات تاريخي در زمينه روابط ايران و اعراب در طول تاريخ و كيفيت تعامل اعراب مسلمان و ايرانيان در فتوحات اسلامي و بعد از آن است.

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مفهوم شادی در خندوانه

مفهوم شادی در خندوانه

موضوع برنامه خندوانه، خنده است. این برنامه یکی از اولین محصولات شبکه نسیم بود. شبکه ای که اساساً برای خندیدن به وجود امده بود. با راه اندازی برنامه خندوانه خیلی زود مشخض شد که شبکه نسیم می تواند یکی از قدرتمندترین شبکه های سیما باشد.
ساخت برنامه خیریه یا سرک کشیدن به حریم شخصی؛ چالش رضایت یا اکراه مهمان در ماه عسل

ساخت برنامه خیریه یا سرک کشیدن به حریم شخصی؛ چالش رضایت یا اکراه مهمان در ماه عسل

ماه عسل سالی یک بار و درست موقع ماه رمضان که انتظار کاسته شدن از تنش‌های فرهنگی و چشم امید به مهربان شدن همه و از جمله صاحبان صدا و تصویر و قلم با یکدیگر افزایش می‌یابد به موضوعی برای مجادله تبدیل می‌شود. به گواهی همان مشاهداتی که سالانه یک بار به تکرار می‌نشینند، مجری و تهیه کننده این مجموعه نیز ارتباط دوستانه‌ای با منتقدان خود برقرار نمی‌کنند.
وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

مجموعه دیوار به دیوار طنزی گیرا، کنایه‌پرداز و قابل تحلیل است. پیداست که هم بازی شدن چندین بازیگر مطرح(در عین موفقیت کارگردان در بازیگردانی مجرب‌های سینما و تئاتر ایران) بر جذابیت و ظرافت کار می‌افزاید. همچنان که کنار هم نشستن اجباری چند خانواده ایرانی در یک ساختمان اعیانی از موضوعاتی است که تحلیل وجوه نمادین آن، منتقدان را به خوانش استعاری از اثر دعوت می‌نماید.
Powered by TayaCMS