23 دی 1389, 0:0
عقلانيت، سياسي، راسيوناليسم، مردم سالاري
سهیل بنی فاطمه
عقلانیت را فرایند جذب حداکثری منافع با حداقل هزینههای ممکن تفسیر میکنند. در غالب اندیشههای غربی راسیونالیسم فرایندی است که بر اساس فرد گرایی و لذت محوری ماتریالیستی پدید میآید. نگاههای عقلانیت مدار در تمام حوزه غالبا هدف واحدی را مد نظر قرار میدهند. به عنوان مثال در علم اقتصاد عقلانیت به معنای توانایی استفاده از امکانات محدود برای بیشترین بهره وری در راستای دستیابی به اکثریت هدف هاست. اما در علم سیاست عقلانیت حیطههای متعددی پیدا میکند. مثلا افرادی مانند هابز، روسو و جان لاک که همگی از اصحاب قرارداد هستند اصالت جامعه را در یک هدف عقلایی تبین میکنند و اساس پدید آمدن جامعه را رفع خطرات احتمالی و جذب حداکثر منافع اجتماعی میدانند. از این روست که در ساحت حکومتی نیز هابز لویاتان را مطرح میسازد و غول دولت را تنها ابزار تامین و صیانت از هدف عقلایی تشکیل جامعه نام مینهد. با این حال باید گفت که در تعاریف جدید میتوان عقلانیت سیاسی در مشارکتهای سیاسی را در رابطهای تنگاتنگ با نهادینهسازی ارزشها و تبین الگویهای رفتارهای سیاسی جوامع تعریف کرد. در حقیقت در دنیای امروز سیاست، رفتار عقلایی مشارکت کنندگان در امور سیاسی رفتارهایی است که طبق الگوهای از پیش تعیین شده صورت پذیرد و خروج از چنین الگویی به معنای خرو ج از عقلانیت محسوب میگردد. به عنوان مثال در حال حاضر در دموکراسی آمریکایی، جامعه سیاسی به یک بلوغ نسبی بر مبانی اندیشههای غر بی دست یافته است و افراد جامعه با واگذار سازی بخش عمدهای از وظایف سیاسی خویش به احزاب به روندی منطقی دست یافتهاند که پیش بینی آینده این روند با نسبت مطلوبی قابل پیش بینی است. با این حال باید گفت هر چند اساس عقلانیت در غرب از یک انحراف تاریخی منشا میگیرد و بحث نهادمند سازی رفتارهای سیاسی در دموکراسیها و واگذاری حق سیاسی افراد به احزاب چیزی شبیه به یک الیگارشی مدرن است و نتیجه این عقلانیت نیز دور افتادن انسان از انسانیت خویش و فجایع قرن اخیر است اما باید دانست که نظام مردمسالاری دینی نیز در مقطع فعلی نیازمند دستیابی به نوعی عقلانیت به خصوص در بحث مشارکتهای سیاسی است. هر چند این دو نوع عقلانیت از دو منشاء متفاوت سرچشمه میگیرند و اهدافی نیز متخالف و بعضا متضاد دارند با این حال در روش میتوان به یک نقطه مشترک دست یافت و آن ضرورت نهاد مند سازی رفتارهای سیاسی در مشارکتهای سیاسی است. نگاهی بر روند مشارکتهای سیاسی در 31 ساله گذشته انقلاب اسلامی نشان میدهد که عوامل و متغیرهای زیادی بر نحوه حضور مردم در انتخاباتها تاثیر گذار است و تقریبا الگوی ثابت و معنا داری بر رفتارهای سیاسی جامعه ایرانی حکمفرما نبوده است. درسه دهه گذشته همواره التهاب، جو سیاسی در کشور را تحت تاثیر قرار داده و غالب رفتارهای سیاسی ایرانیان تحت تاثیر چنین فضاسازیهای سیاسی تکوین یافته است تا جایی که برخی به استناد به همین موضوع جامعه ایرانی را یک جامعه جنبشی نامیدهاند در حالی که در یک جامعه سیاسی ایدهآل، اکثر رفتارهای سیاسی افراد جامعه میبایست از طریق عقلانیت و در ذیل نهادهای سیاسی دنبال شود. البته در این اثنا باید به شرایط و بارزهای خاص انقلاب اسلامی نیز توجه کرد که طی سه دهه گذشته همواره تحت شدیدترین توطئههای سیاسی قرار داشته است و همین امر موجب شده که امکان بسترسازی برای توسعه فرهنگ سیاسی پایدار در کشور پدید نیاید. با این حال باید گفت در مقطع فعلی ضرورت دارد تا عقلانیت بر رفتارهای سیاسی جامعه ایرانی حکمفرما شود. بی شک مهمترین راهکار برای دستیابی به چنین هدفی تبین و تثبیت نهادهای سیاسی در کشور است. به عنوان مثال هر چند مردم ایران توانستند با تمسک به رهنمودهای مقام معظم رهبری از فتنه سال 88 با موفقیت عبور کنند اما این رخداد زنگ خطری جدی را در خصوص فرهنگ سیاسی در ایران به صدا در آورد. فتنه 88 نشان داد که بخشی از جوانان و حتی نخبگان دانشگاهی کشور میتوانند تحت تاثیر فضاسازیهای رسانههای غربی قرار گیرند. در حقیقت این فتنه یک آسیب جدی در فرهنگ سیاسی ایران را برجسته ساخت و آن عدم نهادمند شدن رفتارهای سیاسی افراد است. انتخابات 88 با ایجاد فضا سازیهای جناحهای سیاسی کشور را تا مرز بحران به پیش برد. البته جریان اپوزیسیون به سرعت ماهیت استکباری و ضد اسلامی خویش را هویدا ساخت و همین امر نیز منجر به خاموش شدن آتش فتنه شد. با این حال احتمال آن هست که در سالهای پیش رو معاندین انقلاب اسلامی از فضای احساسی جامعه ایران به نفع خود استفاده کند و صدمات جبران ناپذیری را به کشور وارد سازند.در چنین وضعیتی نهادمند سازی فرهنگ سیاسی با محوریت موازین اسلام مهمترین راهکار برای مقابله با چنین خطری است. رهبر معظم انقلاب همواره در رهنمودهای خویش بر موضوع افزایش بصیرت در میان جامعه تاکید میورزند. به نظر نهادمند کردن رفتارهای سیاسی جامعه ایرانی در ذیل عقلانیت دینی میتواند در نهایت به افزایش بصیرت جامعه در برخورد با فتنهها تبدیل گردد. با این حال باید دانست مهمترین راهکار برای دستیابی به چنین عقلانیتی منوط به بسط و تقویت نهادهای سیاسی - اجتماعی در کشور است چرا که چنین نهادهایی وظیفه اصلی تربیت رفتارهای سیاسی افراد را بر عهده دارند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان