دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بدیع و آرایه های ادبی در قرآن

No image
بدیع و آرایه های ادبی در قرآن

كلمات كليدي : قرآن، آرايه هاي ادبي، معاني، بيان، بديع

نویسنده : رسول جوانی گلوجه

وجوه اعجاز و هماورد طلبی قرآن جهات گوناگونی دارد که از جمله این وجوه، جهت بلاغت و ادبی آن می باشد. علم بلاغت شامل سه علم: معانی، بیان و بدیع است.

توضیح این که؛ روشهای رسایی کلام سه گونه می‌باشد:

1- لفظی؛ که به آن علم معانی می گویند و آن عبارت است از استعمال الفاظ مطابق با مقتضای کلام، مانند: تقدیم و تأخیر یک لفظ یا طولانی کردن کلام و ... .

2- معنوی؛ که علم بیان می باشد و منظور از آن استعمال معانی منطبق با مقتضای مناسبت کلام، مانند: تشبیه، استعاره و کنایه .

3- زیبایی نگری؛ که به آن علم بدیع اطلاق می شود و منظور از آن زیبا کردن کلام با توجه به مقتضای مناسبت کلام می باشد .

علم معانی

این شیوه با توجه به اینکه در الفاظ اتفاق می افتد، لذا هر یک از اجزای تشکیل دهنده کلام (مسند الیه- مسند- اسناد- قید) می‌تواند مورد استفاده در این روش قرار گیرد. به عنوان مثال گاهی مسند الیه، طولانی آورده می‌شود و آن در جایی است که متکلم، به خاطر محبوبیت مخاطب، می‌خواهد وقت زیادی را با او صحبت کند. برای مثال در آیه:

«وَ ما تِلْکَ بِیمینِکَ یا مُوسى‌ قالَ هِی عَصای أَتَوَکَّؤُا عَلَیها وَ أَهُشُّ بها عَلى‌ غَنَمی‌ وَ لِی فیها مَآرِبُ أُخْرى» (طه/17و18)

«و آن چیست در دست راست تو، ای موسی؟ گفت: این عصای من است، بر آن تکیه می‌کنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو می‌ریزم، و مرا با آن کارها و فوائد دیگری است.»

حضرت موسی می توانست در جواب خدا که پرسید: چیزی که در دست داری چیست؟ بگوید: عصاء، ولی چون می‌خواست زیاد با او صحبت کند لذا توضیحات زیادی درباره عصا داد؛ تکیه گاه من است، با آن گوسفندانم را می‌رانم، علاوه از اینها کارهای مختلف دیگری نیز با‌ آن انجام می‌دهم .

علم بیان

علم بیان خاستگاهش در معانی کلام می‌باشد و با تصرف در این قسمت از کلام موجب رسایی آن می‌شود، که در این جا به یک مورد از آن اشاره می شود:

«إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فی‌ أَصْلِ الْجَحیمِ طَلْعُها کَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّیاطینِ» (صافات/64و65)

«آن درختی است که از قعر جهنم می‌روید، شکوفه آن مانند سرهای شیاطین است.»

این آیه، شکوفه درخت زقوم را که اهل جهنّم از آن استفاده می‌کنند، به سرهای شیاطین تشبیه کرده و چون انسان در خیال خود برای شیطان صورتی بسیار قبیح تصویر می کند، این درخت جهنّمی نیز در منظر او قبح و زشت جلوه خواهد کرد.

علم بدیع

بدیع در لغت به معنی کسی است که چیزی را بدون نمونه قبلی ایجاد کند و در اصطلاح

علمی است که از گونه های مختلف لفظی و معنوی که باعث زیبایی کلام می شود بحث می کند و به دو گونه محسنات معنوی و لفظی تقسیم می شود و هر کدام از این دو قسم ده‌ها نوع دارد . که در زیر به مهمترین آنها اشاره می شود:

1- محسنات معنوی: طباق، توریه، استخدام، مقابله، لفّ و نشر، مبالغه و ... .

2- محسنات لفظی : جناس، مشاکله، تردید، عکس و تبدیل، موازنه و ... .

به دو نمونه از آیات قرآن برای بدیع اشاره می‌شود:

«وَ یوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَیرَ ساعَةٍ کَذلِکَ کانُوا یؤْفَکُون» (روم/55)

«و روزی که قیامت بر پا شود، مجرمان سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی درنگ نکردند، این چنین از درک حقیقت باز گردانده شده‌اند»

در این آیه جناس (واحد بودن دو کلمه از حیث لفظ و تغایر آن دو از نظر معنی) به کار رفته است، زیرا دو کلمه مشابه یعنی ساعه ذکر شده است که اولی به معنی روز قیامت و

دومی به معنی قسمتی از زمان می‌باشد.

«وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکى‌ وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْیا وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَینِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثى‌» (نجم/43و44و45)

«و این که اوست که خنداند و گریاند، و اوست که میراند و زنده کرد، و اوست که دو نر و ماده را آفرید»

در این آیه الفاظ اضحک (می‌خنداند) ابکی (می‌گریاند)، امات (می‌میراند) احیا (زنده می کند)، الذکر (جنس مرد) الانثی (جنس زن) که همگی از نظر لفظ و معنی متضاد می_باشند به کار رفته است که در اصطلاح به آن طباق می‌گویند.

مقاله

نویسنده رسول جوانی گلوجه
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - علوم قرآنی - اعجاز

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS