دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قال الامام الباقر (ع): «مَنْ قُسمَ لَهُ الْخُرْقُ حَُجبَ عَنْهُ الإِیمانُ»

امام باقر (ع) فرمودند:‌ «بدخویی نصیب هر که شد، ایمان از او پوشیده ماند [دور شد].»
قال الامام الباقر (ع): «مَنْ قُسمَ لَهُ الْخُرْقُ حَُجبَ عَنْهُ الإِیمانُ»
قال الامام الباقر (ع): «مَنْ قُسمَ لَهُ الْخُرْقُ حَُجبَ عَنْهُ الإِیمانُ»

بدخویی

بدخویی یا ترشرویی و بدزبانی از نتایج غضب به شمار می رود صفت ناپسندی که در کنار آن حسن خلق، نرمخویی، خوش سخنی و گشاده رویی خودنمایی می کند. بدخویی و کج خلقی انسان را از خدا و خلق خدا دور می سازد و تجربه گواه است که طبع مردم از بدخو متنفر است و دوری می جوید و خود او نیز لحظه ای از اندوه و رنج خالی نیست.

در روایتی، امام صادق(ع) می فرمایند: «بدخو خود را شکنجه می دهد» علاوه بر آن زیانهای بزرگی نیز به او می رسد و به عذاب در آخرت گرفتار می شود.

رسول خدا(ص) می فرمایند: «چون خداوند ایمان را آفرید، ایمان گفت: خدایا مرا نیرویی ده خدا او را به حسن خلق و سخاوت نیرو بخشید.

و چون کفر را آفرید، کفر گفت: خدایا مرا نیرویی ده، خداوند او را به سوء خلق و بخل نیرو بخشید.

در روایتی دیگر به آن حضرت گفتند «فلان زن در روز، روزه دار است و شبها را به عبادت می پردازد ولی بدخوست و با زبانش همسایگان را می آزارد.» فرمود: «هیچ خیری در او نیست و او از دوزخیان می باشد.»

درمان بدخویی

فرد بدخو باید مفاسد دنیوی و اخروی آن را متذکر شده و درنظر داشته باشد که این صفت خدا و خلق خدا را با او دشمن می کند لذا باید آن را برطرف کند.

بدخو باید در برابر هر حرکت و هر سختی تأمل کند و تلاش نماید بدخویی و کج خلقی نکند و خود را از آن محافظت نماید. هرچه در ستایش حسن خلق و ضد آن است به یاد آورد و مواظبت کند تا بتدریج آن را به کلی از میان بردارد.

روایت های زیادی درمورد بدخلقی داریم از جمله رسول خدا(ص) می فرمایند:

«در ترازوی اعمال آدمی در روز قیامت بهتر از حسن خلق گذاشته نمی شود.»

ایشان در جمله ای دیگر می فرمایند:

«ای فرزندان عبدالمطلب شما نمی توانید با اموال خود به همه مردم گشایش دهید، پس با آن ها با گشاده رویی و خوشرویی برخورد کنید.»

و نیز می گویند: «خداوند این دین را خاص خود کرده است، دین شما جز با سخاوت و خوش خلقی سازگار نیست، دین خود را به این دو صفت بیارایید.»

از ایشان پرسیدند: کدام مؤمن برترین ایمان را دارد؟ فرمود «خوشخوترین آنها» و باز فرمودند: «بهترین شما کسانی هستند که اخلاقشان نیکوتر است، مردم دور آنها جمع و به آن ها نزدیک می شوند.

امیرمؤمنان علی(ع) فرموده اند: «مؤمن الفت گیر است. کسی که مردم با او الفت نگیرند، خیری در او نیست.»

امام صادق(ع) فرموده اند:

«نیکوکاری و حسن خلق خانه ها را آباد و عمرها را دراز می کند و فرمودند سه چیز است که هرکس یکی از آن ها را پیش او آورد، خداوند بهشت را بر او واجب می کند: انفاق در تنگدستی، خوشرویی برای همه مردم و انصاف دادن از خود هرچند به زیانش باشد.»

نتیجه اینکه هر کس به وجدان خود مراجعه کند و احوال مردم خوش خو و بدخو را مورد مطالعه قرار دهد. درمی یابد که بداخلاق از خدا و رحمت خدا دور است و مردم او را دشمن می دارند و از او متنفرند و بنابراین از نیکی و پیوند با آن ها محروم است و خوش خلق نزد خدا و خلق خدا محبوب است و پیوسته مورد رحمت و فیوضات الهی قرار می گیرد.

حدیث

گوینده امام باقر(ع)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS