دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

روابط پیامبر(صلی الله علیه و آله) با دختر و همسرانش چگونه بود؟

No image
روابط پیامبر(صلی الله علیه و آله) با دختر و همسرانش چگونه بود؟

پرسش:

روابط پیامبر(صلی الله علیه و آله) با دختر و همسرانش چگونه بود؟

پاسخ:

قرآن کریم می فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» به‌یقین برای شما در (روش) فرستاده خدا، (الگویی برای) پیروی نیکوست. ما باید برای سعادت حیات دنیوی و اخروی همچنین مادی و معنوی، از سیره ی آن حضرت توشه برداریم؛ زیرا این منبع پر فیض الهی، برای همه جهانیان رحمت مجسم الهی است؛ گفتار و کردار آن سرچشمه ی معارف الهی، برای همه ی انسان ها تا قیامت سرلوحه ی زندگی است. اکنون ارتباط آن حضرت با دختر و همسرانش را به بررسی می نشینیم: روابط پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با همسران زندگی پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)، پر از مهر و محبت و عاطفه است با همسران خود روابط بسیار صمیمانه داشت و با برخی همسران در حیات و مماتشان همدم و انیس بود. بهتر از او خدا نداده است محبوبه ی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) همه ی زندگی و ثروت خود را برای اهداف اسلام انفاق نمود، همیشه در لحظات بسیار حساس و سرنوشت‌ساز، یار و یاور پیامبر بود از این روی پیامبر در زندگی برای او احترام خاص قائل بود و بعد از وفات همیشه در یاد او بود در این زمینه جالب است به گفتار عایشه توجه شود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) چون به خدیجه علاقه ی فراوان داشت همیشه او را به نیکی یاد می کرد، عایشه اعتراض می کرد و می گفت: خدیجه پیرزنی بیش نبود چرا این‌قدر از او تعریف می کنی؟! خداوند بهتر از او به تو عطا کرده است. پیامبر غضبناک شد و فرمود: به خدا سوگند! خدا بهتر از او به من نداده است، خدیجه هنگامی ایمان آورد که دیگران کفر می ورزیدند؛ و مرا تصدیق نمود وقتی که دیگران تکذیبم می کردند. خدا نسل مرا در اولاد او قرار داد. عایشه گوید: تصمیم گرفتم بعد از آن خدیجه را به بدی یاد نکنم.» باز هم عایشه گوید: «بر هیچ زنی مانند خدیجه رشک نمی بردم با اینکه سه سال پیش از عروسی من مرده بود؛ زیرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خیلی از او تعریف می کرد. و خدا به رسولش دستور داده بود: به خدیجه بشارت دهد که در بهشت قصری برایش مهیا شده است! بسیاری از اوقات رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) گوسفندی را می کشت و گوشتش را برای دوستان خدیجه می فرستاد.» همکاری با خانواده پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) برای خانواده دلسوزی می کرد و به آنان کمک می کرد و دیگران را هم به همکاری با خانواده تشویق می نمود. طبق برخی نقل ها پیامبر در امور خانه به خانواده ی خود خدمت می کرد و با همسران گوشت خرد می کرد. نفرین نمی کرد این از اخلاق فوق العاده آن حضرت بود که به دیگران نفرین نمی کرد چنانکه نوشته اند: آن حضرت هرگز زن یا خدمتگزاری را نفرین نکرد. از عایشه نقل شده که گفت: مانند حرف زدن شما، تند حرف نمی زد سخنش آرام و منظم بود در حالی که شما پراکنده سخن می گویید. اخلاق پیامبر همان قرآن خداوند در تعریف اخلاق پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «وَإِنَّکَ لَعَلَی‌ خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ و مسلماً تو بر شیوه (اخلاقی) بزرگوارانه‌ای هستی.» خلق عظیمی که سرمشق زندگی برای همه انسان ها است. سعید بن هشام گوید: «بر عایشه وارد شدم و از اخلاق رسول خدا پرسیدم. گفت: مگر قرآن نمی خوانی؟ گفتم: بله؟ گفت: خلق رسول خدا قرآن است.» این روایت در منابع شیعه و اهل سنت وارد شده است. هر‌ چه در قرآن، از اخلاق، آداب و فضائل و مکارم آمده پیامبر(صلی الله علیه و آله) مجسم آنهاست و جواب عایشه «کان خلقه القرآن» بسیار لطیف و مشتمل بر حقانیت است. روابط پیامبر با دختران در حیات پیامبر اکرم ارتباط چشمگیری با حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به چشم می خورد. در مورد دختران دیگر پیامبر ـ چه حقیقی باشند یا از همسر قبلی خدیجه باشند ـ چندان رفتار فوق العاده ای را مشاهده نمی کنیم اما نسبت به حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) یک رفتار خاص و برخورد بسیار صمیمانه ای مشاهده می شود. و این رفتار و برخورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برای همه ی جهانیان به‌ویژه نسل تشنه ی معنویت امروز یک الگوی کامل است. سخن در این‌باره بسیار است که در اینجا چند نمونه ارائه می شود. یادآوری :حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) سه فرزند پسر نیز داشتند که در کوچکی همه رحلت کردند. امّ ابیها وقتی آیه ی شریفه ی «النَّبِیُّ أَوْلَی‌ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ» نازل شد، بر حسب این آیه زنان رسول خدا افتخار کنیه ی «امّ المومنین» یافتند. حضرت فاطمه نزد پدر آمد و تقاضای افتخار کرد، پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و فرمود: «اگر زنان من مادر مؤمنین هستند، تو مادر منی.» شدت علاقه ی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به فاطمه(سلام الله علیها) به حدی بود که او را «امّ ابیها» (مادر پدر خود) خطاب می فرمود. فاطمه(سلام الله علیها) حاصل عمر آن حضرت بود و در همه حال غم‌خوار پدر بود، وقتی مشرکین مکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را اذیت می کردند و گرد و خاک و شکمبه ی حیوانات بر روی آن حضرت می ریختند، این فاطمه(سلام الله علیها) بود که غبار غم از چهره ی پدر می شست و باعث تسلی پیامبر(صلی الله علیه و آله) می شد. روزی یکی از مشرکین مکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را در کوچه ملاقات کرد، مقداری خاکروبه و آشغال بر سر و صورت آن جناب پاشید، پیامبر(صلی الله علیه و آله) چیزی نگفت و با همین حال وارد خانه شد. فاطمه(سلام الله علیها) به استقبال پدر شتافت، آب آورد و با چشم گریان سر و صورت پدر را شست. پیامبر به فاطمه فرمود: دخترم! گریه نکن، مطمئن باش که خدا پدرت را از شرّ دشمنان محفوظ می دارد و پیروز می گرداند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) و بوسیدن فاطمه(سلام الله علیها) بوسیدن فرزندان توسط پدر علاوه بر اجر معنوی و بلندی درجات، در زندگی فرزند و تربیت او هم تاثیرات فوق‌ (صلی الله علیه و آله)العاده ای دارد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به فاطمه(سلام الله علیها) عشق و علاقه ای فراوان داشت چنانکه از عایشه حکایت شده: «فاطمه در سخن گفتن، شبیه ترین مردم به رسول خدا بود. وقتی بر پیامبر وارد می شد آن حضرت دستش را می گرفت و می بوسید و بر جای خودش می نشانید و هرگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) وارد می شد، فاطمه به احترام پدر از جای بر می خاست، دست آن حضرت را می بوسید و در جای خودش می نشانید.» ابو ثعلبه خشنی می گوید: «هر گاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از مسافرت بر می گشت به منزل فاطمه می رفت، فاطمه به استقبال پدر می رفت و حضرت او را در آغوش می گرفت و بین دیدگانش را می بوسید.» رابطه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) این‌قدر صمیمانه بود که چندین مرتبه فاطمه(سلام الله علیها) را پاره تن خود معرفی کرد. فاطمه پاره ی تن رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) این روایت را شیعه و سنی هر دو نقل کرده اند: «روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حالی که دست حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را گرفته بود از منزل بیرون آمد و فرمود: هر کس او را می شناسد که می شناسد و هر کس او را نمی شناسد، بداند که فاطمه(سلام الله علیها) دختر محمد(صلی الله علیه و آله) است، او پاره ی تن، قلب و روحی در کالبد من است. هر کس او را بیازارد، مرا آزرده و هر‌کس مرا بیازارد خدا را آزرده است!» مرا بابا صدا کن از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: «به هنگام نزول آیه ی شریفه ی: «لاَ تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُم بَعْضاً» هیبت و شکوه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مانع شد که به حضرت بگویم: «یا ابة» (ای پدر جان)، لذا ایشان را «یا رسول الله» خطاب می کردم. چند بار ایشان را به همین ترتیب صدا کردم، ولی پیامبر از پاسخ دادن خودداری فرمودند تا اینکه رو به من کرده فرمود: فاطمه جان! این آیه درباره ی تو و خانواده ی تو و نسل تو نازل نشده است، تو از منی و من از تو هستم. «انت منّی و انا منک، قولی یا ابة فانّها أحیی للقلب و أرضی للرّب» تو از منی و من از تو، بگو به من «ای بابا»؛ زیرا آن مایه ی حیات قلب من و خشنودی پروردگار است. پس حضرت، پیشانی مرا بوسید و آب دهان مبارک را بر صورتم کشید که پس از آن دیگر به استعمال عطر نیازی نداشتم.» فداها ابوها چشم فلک تاکنون دختری را مانند فاطمه(سلام الله علیها) ندیده که این‌قدر نزد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) مقام و منزلت داشته باشد. چرا این همه احترام برای او؟ چون فاطمه(سلام الله علیها) در رضای خدا و رسولش گم شده بود رضایت آنان را بر همه چیز مقدم می داشت و به آن اهمیت می داد؛ لذا منزلت او بالا رفت. رفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله) با فاطمه(سلام الله علیها) چنان بود که هرگاه به مسافرت می رفت آخرین کسی را که برای خداحافظی نزد او می رفت فاطمه(سلام الله علیها) بود، و چون از سفر باز می گشت نخستین کسی را که به دیدارش می رفت فاطمه(سلام الله علیها) بود و مدتی طولانی در منزل او می ماند. حکایت شده: در یکی از سفرها فاطمه(سلام الله علیها) در غیاب پدر دستبند و گردن‌بند و دو گوشواره و یک پرده برای در خانه تهیه کرد تا با وضع بهتری پدر و شوهرش را دیدار کند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مراجعت از سفر یکسره به خانه ی فاطمه(سلام الله علیها) آمد، اما بر‌خلاف گذشته رسول خدا خیلی زود در حالی که آثار ناراحتی در چهره اش نمایان بود از خانه ی فاطمه(سلام الله علیها) خارج شد، به مسجد آمد و به منبر رفت. فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه پر معنای پدر فهمید که او بسیار آزرده شده، اشکش جاری گشت؛ زیرا تاکنون پیامبر با او چنین برخوردی نکرده بود. فاطمه(سلام الله علیها) فوراً دستبند و گردن‌بند و گوشواره ها را باز کرد، همه را نزد رسول خدا فرستاد و برای پدر پیغام فرستاد: «دخترت سلام می رساند و می گوید: اینها را در راه خدا صرف کن!» همین که فرستاده ی فاطمه(سلام الله علیها) به نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و جریان را عرضه داشت؛ پیامبر سه مرتبه فرمود: «فداها ابوها» (پدرش به فدایش باد). دنیا از برای محمد و خاندان او نیست، اگر دنیا در پیش خدا به اندازه ی بال مگسی ارزش داشت شربتی از آب به کافر نمی داد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) این سخنان را فرمود و از منبر پایین آمد و به خانه ی فاطمه(سلام الله علیها) رفت.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS