دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

برهان تضایف

No image
برهان تضایف

كلمات كليدي : تضايف، برهان تضايف، تسلسل، ابطال تسلسل، علت و معلول، علت محض، معلول محض، سلسله علل

نویسنده : حسن رضايي

این برهان نیز یکی دیگر از ادله‌ای است که به منظور ابطال تسلسل[1] و نیز اثبات واجب الوجود[2] اقامه شده است. محور اصلی این برهان، تضایف میان علیت و معلولیت است. تضایف عبارتست از نسبت میان دو امر وجودى که تعقل هر یک مستلزم تعقل دیگرى باشد و آن دو امر را متضایفان می‌نامند؛ مانند نسبت میان پدر و پسر که ابوت (پدر بودن) و بنوت (پسر بودن) است.[3] شکی نیست که میان علت و معلول تقابل وجود دارد و این تقابل از قبیل تضایف است. یعنی فرض و تعقل علت مستلزم تعقل معلول است و همینطور تصور معلول مستلزم تصور علت آن است.[4] ین رابطه سبب می‌شود که تحققق تسلسل در میان آنها محال شمرده شود. طبق بیان مشهور حکما، برهانی که بر اساس این رابطه میان علت و معلول اقامه شده است متضمن یک قیاس استثنایی است و از دو طریق اثبات مقدم و اثبات تالی و یا ابطال تالی و مقدم تبیین شده است.

می‌توان در تبیین آن گفت: اگر سلسله علت‌ها و معلول‌ها به علتی که علیت آن محض است و معلول شیء دیگری نیست، ختم نشود، لازمه‌اش این می‌شود که میان دو علت و معلول که دو امر متضایف هستند، تکافؤ از بین برود. در این استدلال، با ابطال تالی پی به بطلان مقدم می‌برند.

روش دیگر جهت تبیین برهان این است که اگر دو امری که متضایف هستند، از نظر وجودی و عدم وجود با هم همراهی و تکافؤ داشته باشند، لازم و ضروری است که سلسله علت و معلول به علتی ختم شود که محض است و خودش معلول موجود نیست و چون ما می‌دانیم که خصوصیت ضروری دو امر متضایف، تکافؤ و شباهت در وجود و عدم می‌باشد بنابراین حتما سلسله علل به چنین علتی ختم خواهد شد. در این روش نیز از طریق اثبات مقدم، تالی نیز اثبات می‌شود.[5]

تکافؤ علت و معلول

تکافؤ میان علت و معلول، این است که اگر یکی از آنها، در ظرف عقل یا در عالم خارج محقق شد، حتما دیگری نیز تحقق می‌یابد و اگر یکی منتفی شد، دیگری نیز در همان ظرف منتفی می‌شود. ملازمه میان متناهی بودن سلسله و تحقق تضایف و تکافؤ میان علت و معلول این است که حلقه آخر سلسله، معلول محض است و حلقه‌های پیشین آن، معلول حلقه‌های بالاتر از خود و علت حلقه‌های پایین‌تر از خود هستند. حال اگر سلسله به علتی که علیت آن محض است و خودش معلول نیست، ختم نشود، لازمه‌اش این است که یکی از متضایفان کم باشد و در قبال معلول محض هیچ متکافؤی وجود نداشته باشد که امری محال است.[6] ایرادی که ممکن است نسبت به این تلازم به ذهن برسد این است که معلول محض، معلولی نیست که فاقد علت باشد. پس علتی نیز که متکافؤ با آن است نیز علتی نخواهد بود که علتیتش محض باشد و معلول نباشد. چنین علتی در حلقه قبلی معلول محض وجود دارد. بنابراین، تکافؤ و تضایف میان علت و معلول، مستلزم علیت علتی که با واسطه در آغاز سلسله باشد و خودش معلول نباشد، نیست.[7] اما این ایراد نابجاست؛ زیرا هر یک از معلول‌های این سلسله، طالب علت مختص به خود است و حلقه دوم این سلسله که پیش از معلول محض قرار گرفته است، علت حلقه اول است و همین‌ طور هر حلقه، علت حلقه پس از خود است. بنابراین اگرعلت محض را نداشته باشیم، حتی اگر تا بی‌نهایت نیز این سلسله ادامه یابد، یک معلول در نهایت باقی می‌ماند که علت خود را ندارد.[8]

دو تقریر دیگر:

در شرح مقاصد، تفتازانی دو تقریر دیگر از اندیشمندان مسلمان برای این برهان آورده است که در آنها از جریان تطبیق کمک گرفته شده است. این دو تبیین عبارتست از:

1. بی‌نهایت بودن سلسله علت‌‌ها و معلول‌ها، مستلزم این است که تعداد معلول‌ها بر تعداد علت‌ها زیادتر باشد، در حالی که محال است که معلول بیشتر از علت باشد؛ زیرا مستلزم تحقق معلول بدون علت است و این امری است که بطلانش واضح است. به عبارت دیگر، تضایف و تکافؤ میان علت و معلول مستلزم بطلان بیشتر بودن معلول‌ها بر علت‌ها در یک سلسله علی و معلولی است.

2.معنای تکافؤ میان علت و معلول این است که به ازای هر معلول یک علت و به ازای هر علت، یک معلول باشد. با توجه به این مقدمه، ابتدا، همه علتها و همه معلولها را که در یک سلسله هستند در نظر می‌گیریم، و آنگاه علتها و معلولها را بر یکدیگر تطبیق می‌کنیم، اگر افراد یکی از دو مجموعه بر دیگری زیادی داشت، تکافؤ میان علت و معلول از بین می‌رود. با توجه به این مطلب و ضرورت تکافؤ میان علت و معلول، باید در سلسله علی و معلولی، علتی باشد که خودش معلول شیء دیگری نباشد و آن علت محض است. همانطور که در این مجموعه، معلولی هست که علت موجود دیگری نیست و آن معلول محض است.[9]

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS