12 خرداد 1395, 23:20
وقتى شوخى، از مرز اعتدال فراتر رود و به افراط كشيده شود، موجب تحقير و اهانت مىگردد و طرف شوخى برمىآشوبد و در دفاع از آبروى خود و حفظ موقعيتش به معارضه و برخورد مىپردازد. اينجاست كه شوخى تبديل به كدورت و دشمنى مىشود. نمونههاى فراوانى مىتوان يافت كه يك مزاح بيجا و نسنجيده كه بىحرمتى به كسى يا گروهى تلقى شده است، خشم آنان را برانگيخته است.
در ضربالمثلهاى ما تعابيرى همچون «شوخى شوخى آخرش بهجدى مىكشد» وجود دارد كه گوياى عواقب ناهنجار برخىشوخيهاست.
همين مضمون در مثلهاى عربى نيز آمده است: «المزاحمقدمة الشر». امام حسن عسكرى (ع) فرمود: «لا تمازح، فيجترء عليك»؛ شوخىمكن، كه بر تو گستاخ مىشوند. اين، اشاره به از بين رفتن مهابت و حرمت مزاحكننده دارد كه وقتى با شوخى، حريم خود را شكست و ابهت و وقار خويش را زير پا گذاشت، راه براى ديگران باز مىشود كه به حرمتشكنى بپردازند. در حديث ديگرى كه امام صادق (ع) به «مومن الطاق» دارد به آثارسوء و خلافانگيز مزاح اشاره دارد.
حضرت، ضمن وصاياى مفصلى به وى، مىفرمايد: اگر مىخواهى دوستى برادرت با تو صاف و زلال و بىآلايش بماند، با او شوخى، جدل، مفاخره و مخاصمه و كشمكش مكن. روشن است كه اين چهار عمل، گاهى نوعى تعرض به حريمشخصيت ديگرى محسوب مىشود و آن صفاى برادرى و دوستى را مىآلايد. به هر حال، در شوخى كردن با ديگران، هم بايد ظرفيت طرف مقابل سنجيده شود، هم از افراط و زيادهروى پرهيز شود، هم از تحقير و توهين و استهزاء ديگران اجتناب شود، هم وقار و هيبت خود شخص محفوظ بماند. نشاندن گل لبخند به چهرهها به قيمت خرد كردن شخصيت يك انسان، و ايجاد شادى در عدهاى به بهاى غمگينساختن يك مسلمان، زيبنده و شايسته نيست.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان