13 خرداد 1395, 1:5
انسان موجودي است داراي عواطف و احساسات كه در حوادث و پيشامدهاي ناگوار و جانسوز تحت تأثير قرار گرفته و اندوهناك ميشود و گاهي جزع و فزع و بيتابي نموده، اشك ميريزد، بيهوش ميشود و حتي ممكن است قلب او كه مركز احساسات و عواطف اوست، ايستاده و جان ببازد؛ «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً»؛ انسان حريص آفريده شده، هرگاه بدو گزندي رسد جزع كننده و هرگاه نيكي رسد منعكننده است. و در اين راستا، تنها نيروي ايمان است كه از ناراحتيها و اضطرابات انسان جلوگيري نموده و به او اميد و آرامش ميبخشد؛ «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».
از اين رو دستورات اسلام در راستاي تقويت ايمان و نيروي عقيده حرکت میکند و راه مبارزه با پيشامدهاي ناگوار را نشان داده و همواره به صبر و شكيبايي در برابر ناملايمات فراميخواند.
با بينش، امتحان و آزمايش، زندگي و ناملايمات آن را جهت داده و صابران رحمت و مغفرت و صلوات الهي را بشارت و نويد ميدهد.
صبر از مقامات عالي است، كه در تمام ميدانهاي زندگي فردي و اجتماعي جشن و عزا، جنگ و صلح و... كاربرد دارد و تنها جهادگران در صحنه جهاد اكبر، به اين مقام دست يافته و در برابر گزندهاي زمانه، مانند كوه استوار و پابرجا ميمانند و از گردبادهاي تند نميلرزند؛ حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «المؤمن كالجبل الراسخ لا تحرّكه العواصف».
آنان با اين باور كه سرنوشت عالم و آدم در دست نيروي لايزال الهي ميچرخد، هر حادثه و پيشامدي را با جان و دل پذيرا شده و با زمزمه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» روح را لطافت و آرامش، و قلب را روشنايي و صفا ميبخشند. هرگز سخني برخلاف تقدير و قضا نگفته و با صبر و مقاومت، پاداشي بیحساب را از آن خود میكنند؛ «إِنَّما يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ».
صادق آل محمد ـ عليه السّلام ـ كه خود از مصاديق اكمل صابران است به يكي از يارانش ميفرمايد: «أما انّك ان تصبر توجر»؛
بدان كه با صبر و مقاومت پاداش ميبري. با نگاهي گذرا به روايات معصومين ـ عليهم السّلام ـ اين نكته به خوبي به دست ميآيد كه جزع و فزع و اظهار سخنان بيهوده و باطل هنگام مصيبت، اجر انسان را از بين ميبرد؛ از اينرو در روايات به صبر توصيه شده است امّا دين اسلام كه هميشه واقعيتها را در نظر داشته و احساسات و عواطف انسانها را ميداند، همواره با دستورات سازنده خويش به جاي پرداختن به نفي واقعيتها و عواطف و احساسات، رفتارها و گريهها را در راستاي بهرهگيري صحيح، و تقويت اراده و ايمان، جهتدهي كرده است و گذشته از جلوگيري از رفتارها و مراسم نامناسب و ناشايسته دوران جاهليت، راههاي مورد تأييد اصول و مباني دين و خرد را نشان ميدهد. چنانكه يكي از دستورات اسلام اين است كه پس از مرگ مسلماني، ساير مسلمانان جمع شده و به بازماندگان تسلّي و تعزيت دهند و در آن مجالس براي از دسترفتگان از درگاه خداوند متعال درخواست آمرزش نموده و قرآن تلاوت كنند و بازماندگان را به صبر و استقامت توصيه نمايند و در اينباره روايات فراواني از معصومان ـ عليهم السّلام ـ نقل شده است.[8] بديهي است كه برگزاري مجلس عزا افزون بر احترام به گذشتگان، موجب دلگرمي و تسلّی و تشفی بازماندگان میگردد. به همين جهت در روايات براي تسليت دادن به صاحب عزا ثواب فراواني ذكر شده است. امام صادق ـ عليه السّلام ـ به نقل از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «مَن عزّي مُصاباً كان له مثل أجره، من غيره أن ينتقض من أجر المصاب شييء»؛ كسي كه مصيبت ديدهاي را تعزيت دهد از پاداشي مانند پاداش او برخوردار خواهد شد؛ بدون اينكه از پاداش مصيبت ديده كم شود. روشن است كه هيچ يك از انواع عزاداري با صبر ناسازگاري ندارد بلكه در راستاي تقويت روحيه مسلمانان كه با ابزار صبر به دست ميآيد، صورت ميگيرد؛ به عنوان نمونه هيچ كدام از اقسام عزاداري ـ چه آنها كه يادآوري شد و چه مواردي كه ذيلاً بدان اشاره خواهد شد ـ هيچگونه منافاتی با آيات و روايات ندارد.
1. برگزاري جلسات عزاداري براي دلداري و تسليت دادن به مصيبتزدگان و توصيه آنان به صبر. اين نحوه عزاداري كه در بين عموم مسلمانان رايج است، در راستاي تقويت اراده و ايمان و احترام به احساسات و عواطف بازماندگان قرار دارد.
2. بزرگداشت ياد و خاطره از دست رفتگان.اين عزاداريها در راستاي بزرگداشت خاطره شهيدان، علما و انديشمنداني كه با فكر و انديشه يا نثار جان خود جامعه اسلام را حيات بخشيدند برگزار ميشود. اين عزاداري، افزون بر آثار عزاداري با قصد تسلي و دلداري بازماندگان، ثواب احترام به علم و عالم و شهيد را در بردارد و نشان ميدهد كه آنچنان كه آنان در پيشگاه خداوند متعال ارزش و احترام دارند از حيات و زندگي خاصي برخوردارند، نزد مسلمانان نيز از احترام خاصي برخوردار ميباشند؛ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ».
3. نحوه ديگری از عزاداري وجود دارد كه دارای رتبی بالاتري است. اين عزاداري ويژه انسانهاي بزرگ، يعني پيامبران و اوصياي آنان، به ويژه پيامبر اسلام و اهلبيت آن حضرت است. عزاداري هنگام رحلت و شهادت و شادي هنگام تولد آنان از ويژگيهايي است كه در پرتو آن درسهاي سازنده تربيتي و اخلاقي آموخته ميشود. امام علي ـ عليهالسّلام ـ فرمود: خداي متعال براي ما پيرواني برگزيد كه ما را ياري ميكنند «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»؛ براي شادي ما شاد و براي غم ما اندوهناك ميشوند. در فرهنگ اسلامي، احترام همه شهيدان لازم است؛ ولي برخي شهيدان مانند سرور و سالار شهيدان كربلا از ويژگيهاي خاصي برخوردارند كه براساس دستورات رسيده، هر سال در ايام شهادت آنان مجالس و محافل خاصي برگزار ميشود و مراسم خاصي نيز اجرا ميگردد. از اينرو نبايد اين مراسم را با عزاي كسي كه پدر يا عزيز را از دست داده مقايسه نمود و گفت چون خداوند توصيه به صبر نموده بايد در عزاداري ائمه ـ عليهم السّلام ـ چيزي نگفت و در قبال هر آنچه ستمگران در طول تاريخ انجام دادهاند سكوت كرد و با سكوت خود رفتار آنان را امضا نمود. آيا روح دستورات اسلام با چنين برداشتي مخالف نيست؟
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان