دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

درون همسری و برون همسری Endogamy & Exogamy

No image
درون همسری و برون همسری Endogamy & Exogamy

كلمات كليدي : ازدواج، برون همسري، درون همسري، كاست، نژاد، خويشاوند

نویسنده : طاهره عطوفي كاشاني

درون‌همسری، خویش‌همسری،[1] زناشویی با خودی، هم‌همسری و یا هموگامی (Homogamie) و برون‌همسری، زناشویی با بیگانه و یا اگزوگامی[2] به معنای الزام به همسرگزینی و ازدواج در درون گروه‌های اجتماعی معین یا بیرون از آن است.[3] در بسیاری از جوامع، انتخاب همسر تحت مقررات و نظارت قواعد درون‌همسرگزینی و برون‌همسرگزینی قرار دارد. بنابراین درون‌همسری، نظامی است که در آن حکم می‌کند فرد فقط با دیگری از درون گروه معینی که به آن تعلق دارد، ازدواج کند و برون‌همسری، نظامی است که در آن افراد تنها می‌توانند در بیرون از دایره گروه خاصی که فرد بدان تعلق دارد، ازدواج کنند.[4]

درون‌همسری و برون‌همسری را می‌توان به جفت‌گزینی درون‌گروهی ناشی از محرمات جنسی که بر روابط درون یا بیرون ازدواج ناظرند، نیز بسط داد. این دو، اصطلاحات مرتبطی هستند که ج. ف. مک‌لنان (J.F. McLennan) آن‌ها را وارد قوم‌شناسی کرده است. به بیان مختصر چنان‌که از ریشه‌شناسی این دو برمی‌آید، معنای آن‌ها به ترتیب، ازدواج با خودی و ازدواج با غیر است. این دو واژه برخلاف معنای لغوی‌شان درمورد روابط جنسی خارج از ازدواج نیز به‌کار برده شده‌اند. درون‌همسری و برون‌همسری را می‌توان فرایندهایی اجتماعی دانست که از گرایش به ازدواج با خودی یا ازدواج با غیر شروع می‌شود و به رعایت بی‌چون و چرای آئین‌های اجتماعی که تکلیف امر را روشن کرده‌اند، ختم می‌شود.[5]

ازدواج

با توجه به ورود فرهنگ به حریم زوجیت می‌توان گفت، ازدواج به تمام معنی یک پدیده اجتماعی است. علی‌الخصوص که تحت نظارت دقیق و در مواردی نگران جامعه صورت می‌پذیرد. وجود قواعد سخت و دقیق ناظر بر ازدواج در طول تاریخ، گواه همین مدعاست، یعنی حضور دائمی جامعه در کار زوجیت و کوشش آن در راه به نظم و قاعده کشاندن آنچه می‌توانست صرفا در جهت ارضای غرایز صورت بندد. به طور قطع می‌توان گفت، هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند در برابر ازدواج یا پدیده‌ای که توزیع ژن را در آن تحت تأثیر قرار می‌دهد و از دیدگاهی بقای نسل و تطور کمی و کیفی آن بدان مربوط است، بی‌توجه ماند. پس پیدایی ممنوعیت‌ها، محدودیت‌ها و مشکلات در راه گزینش همسر در همین راستاست.

این ممنوعیت‌ها، به معنای قوانین خاصی است که در راه گزینش همسر وضع می‌شوند و مانع تحقق ازدواج بین افرادی ویژه می‌گردند. پیدایی دو صورت از زوجیت: برون‌همسری و درون‌همسری، درنتیجه تمهید این قوانین صورت‌ پذیرفته است.[6]

خاستگاه درون‌همسری و برون‌همسری

در برخی از جوامع کهنسال اعضای هر خانواده فقط با یکدیگر ازدواج می‌کردند، ولی درون‌همسری تدریجا دستخوش محدودیت‌هایی شده است، چنان‌که اکثر جوامع متمدن باستان و جوامع ابتدایی کنونی ازدواج پدر و دختر یا مادر و پسر یا برادر و خواهر را زنای با محارم تلقی کرده و تابو یا حرام شمرده‌اند. فقط در خاندان‌های اشرافی جوامعی مانند مصر، پرو و قوم مایا همسری خواهر و برادر رواج داشته است.[7] از دیدگاه لوئیز هنری مورگان (Lewis Henry Morgan)، پیدایی محارم به معنای پیدایی زوجیت است. به بیان دیگر، از نظر وی، تا زمانی که هیچ قاعده‌ای در راه گزینش همسر وجود نداشت، جامعه شاهد اختلاط آزاد (Promiscuity) بود و در آن هر کس می‌توانست با فرد دیگر رابطه برقرار سازد، بدون آنکه مفهوم مشروعیت مطرح باشد. در نخستین گام به سوی ازدواج شاهد پیدایی نخستین قاعده زوجیت هستیم که بر اساس آن روابط زوجیت بین پدر، مادر و فرزندانشان ممنوع می‌شود.[8]

تابوهای درون‌همسری به‌قدری اهمیت یافته‌اند که در برخی جوامع حتی ازدواج اعضای یک طایفه با یکدیگر کاری پسندیده است. به این ترتیب، در جریان تکامل اجتماعی، درون‌همسری جای خود را به برون‌همسری می‌دهد و جامعه مقرر می‌دارد که هر مرد و زنی باید برای همسرگزینی پا از دایره محدود بستگان نزدیک خود بیرون گذارد. بدیهی است که مرزهای این دایره در همه جوامع برابر نیستند.[9]

گاهی تصور می‌شود که برون‌همسری مشخصه جوامع نانویسا است؛ درون‌همسری در میان مردم ابتدایی نادر است. پس تصور می‌شود درون‌همسری مشخصه فرهنگ‌های پیشرفته‌تر باشد. اکثر گروه‌های مربوط در فرهنگ‌های ماقبل خط مانند دودمان خانوادگی و کلان، به‌رغم آنکه در قبایل اغلب درون‌همسری رایج است، از راه برون‌همسری تعریف می‌شوند؛ درصورتی‌که گروه‌بندی‌های موجود در فرهنگ‌های بالاتر مانند کاست‌ها، اشرافیت، پیروان مذاهب و ... برحسب درون‌همسری مشخص می‌شوند. اما گرچه فرایندهای درون‌همسری و برون‌همسری متضاد یکدیگرند، تفکیک‌ناپذیر و جهان‌شمولند. مقرراتی که شخص را مکلف می‌سازد، برای ازدواج از گروه خود خارج شود، مقرراتی است که او را وامی‌دارد که اگر اصولا قصد ازدواج داشته باشد، برای ازدواج به گروه دیگری وارد شود. مقرراتی که ازدواج با غیر را منع می‌کند، مانند قانونی که مانع ازدواج سفیدپوستان و سیاهان است، هر دو گروه را دست‌کم در ارتباط با یکدیگر به درون‌همسری وامی‌دارد.[10]

درون‌همسری و انواع آن

درون‌همسری به معنای گزینش اجباری همسر در بین اعضای گروهی است که فرد متعلق به آن است.[11] زیرا مقصود از آن، ازدواج با اشخاص با هم‌پایه‌های خویش است.[12] هدف اصلی از این ازدواج ممانعت بیگانگان از داخل شدن به گروه اجتماعی و نیز ممنوعیت افراد جامعه به ازدواج با اعضای گروه دیگر است.[13] انواع آن عبارت‌اند از:

۱- درون‌همسری کاستی؛ در یک جامعه کاستی انسان‌ها ناچار از درون کاست خود همسر برمی‌گزینند تا ساخت درونی جامعه ثابت بماند و نیز دوگانگی فاحش اجتماعی را مشخص و تداوم بخشند.[14]

۲- درون‌همسری نژادی؛ در یک جامعه مبتنی‌بر آپارتاید، انسان‌ها ناچارند از درون گروه نژادی خود همسر برگزینند. همچنین در شهرهای کوچک و روستاها و ایلات و عشایر بنا بر سنت، این نوع ازدواج را دارند.[15]

۳- درون‌همسری دینی (Religious Endogamy)؛ از اهم متغیرها که بر گزینش همسر در جهان و در سراسر تاریخ تأثیر گذارده است، اعتقادات دینی است. از مهم‌ترین انواع درون‌همسری، درون‌همسری دینی است که اجباری است؛ نظیر عدم ازدواج زن مسلمان با مرد کافر، مگر اینکه به دین مبین اسلام مشرف شود. البته گرایش تمامی مذاهب به درون‌همسری، یکسان نیست.[16] از مهم‌ترین جلوه‌های لطیف ذهن انسان، مذهب است که از سرچشمه‌های الهی تغذیه می‌کند. از این‌رو، بدون بررسی روابط مذهبی همسران نمی‌توان تحلیل همسرگزینی از نظر ذهنی را پایان‌یافته پنداشت. به‌رغم دگرگونی‌های جوامع جدید صنعتی که گاه راستای حرکتشان به سوی تضعیف حس مذهبی جوانان و استقرار گونه‌ای خردگرایی، جدایی پدیده‌های حیات از ابعاد دینی یا ماده‌گرایی افراطی و یا مصلحت‌گرایی در اندیشه ایشان است، امروزه تأثیر اعتقاد مذهبی بر کردار جوانان قابل توجه و ملاحظه است. بوسارد و بل (J.H.S.Bossard, E.S.Boll) معتقدند: «زناشویی میان زن و مردی که مذاهب مختلف دارند، به دشواری‌های شخصی و خانوادگی گوناگون می‌انجامد و تنها با اراده‌ای استوار نمی‌توان از آن‌ها پرهیز کرد. زیرا باورهای مذهبی همیشه و در همه‌جا سرچشمه بنیادین تلقیات جمعی بوده‌اند که این تلقیات نمودار اخلاقیات یک قوم درباره زن و مرد است». همچنین به عقیده لوگال (A.Legall,1959) تا پیش از ازدواج، مذهب بر رفتار جوانان مؤثر است، لیکن پس از زناشویی ناباوری‌های دینی یکی از طرفین دشواری‌های فراوانی برای آن‌ها فراهم می‌کند و باعث ایجاد بگومگوهای دائمی می‌گردد.[17]

امروزه ازدواج در درون گروه‌های مذهبی، یا همسان‌همسری، بر بنیان تعلق دینی، به صورتی روشن و استوار متجلی می‌کند و همچون گذشته بر پیوندهای زناشویی اثر می‌گذارد و حتی گاه بر عوامل دیگری که به‌تدریج اهمیت خود را از دست می‌دهند، پیشی می‌گیرد. کندی (R.J.R.Kemedy) در پایان مطالعه‌ای که میان جمعیت نیوهان به عمل آورده، می‌نویسد: به‌رغم آنکه ازدواج درون‌گروهی به مفهوم دقیق کلمه رو به کاهش یافته است، زناشویی درون‌گروهی بر مبنای مذهبی در جای خود سرسختانه پایداری می‌کند و از این پس، جدایی‌های میان افراد به مذهب بیشتر بستگی دارد تا به ملیت. توماس (J.L.Thomas,1957) نیز پس از مطالعات طولانی در کتاب خود به نام مذهب در انتخاب همسر به نوبه خود نتیجه‌گیری کندی را می‌پذیرد. او ملاحظه می‌کند همسانی مذهبی، گذشته از آنکه اهمیتش را در نزدیک ساختن افراد حفظ کرده، به‌عنوان یک عنصر در میان عناصر دیگری که انتخاب همسر را تسهیل می‌کنند، همواره باقی می‌مانند.[18]

۴- درون‌همسری خویشی؛ بیشتر ازدواج‌ها در فرهنگ‌های سنتی "ازدواج‌های خویشاوندی" بود که در آن افراد مجبورند با شریک زناشویی انتخاب شده از میان افراد خاصی، که به‌وسیله روابط خویشاوندی معین می‌شد، ازدواج کنند. بنابراین، عضویت در گروه خویشاوندی عامل سازمان‌دهنده برای تشکیل روابط زناشویی است. این جریان به‌طور کلی به‌تدریج کمتر می‌شود. برای مثال، هر جا گروه‌های کلان نیرومندی وجود داشت، به افراد اجازه داده نمی‌شد که با فردی که عضو همان کلان بود، ازدواج کنند، حتی اگر ارتباط خویشاوندی دور باشد.[19]

در جامعه عشایر ایران بیشتر ازدواج‌ها از این نوع است. وجود روابط نزدیک صمیمانه، چهره به چهره، زمینه مساعدی برای یافتن همسر فراهم می‌آورد. چه‌بسا جوانانی که پس از مهاجرت به شهر و اقامت در آن برای انتخاب همسر به سرزمین و زادگاه خود مراجعه می‌کنند و همسران خود را از میان افراد طایفه و ایل خود می‌یابند.[20]

برون‌همسری

برون‌همسری به معنای گزینش همسر از خارج از گروه اجتماعی، خاندان، کلان یا طایفه‌ای دیگر است که بدان تعلق داریم، نظیر عدم امکان گزینش از کسانی که به یک توتم یا نیای مشترک تعلق دارند.[21] در کلان‌ها افراد منتسب به یک توتم خویشاوندی سمبلیکی و محرم یکدیگر محسوب می‌شوند و حق ازدواج با یکدیگر را ندارند. در این گروه محدوده زنای با محارم به وسعت تمامی گروه اجتماعی است و گروه با این اقدام درصدد برمی‌آید با برقراری پیوندهای سببی با دیگر کلان‌ها از تک‌افتادگی (Isolation) بیرون آید، همان‌طور که در سطح درونی وفای خود را از طریق روابط نسبی تأمین می‌نماید. رسم فرار دادن دختران طایفه‌ای به‌وسیله پسران طایفه دیگر و بخشش و مبادله بین اقوام و طوایف، نمونه‌ای از برون‌همسری است که دشمنی دیرینه آنان را رفع می‌کند و اتحاد دو طایفه را تضمین می‌نماید. در این نوع ازدواج، به نظر آندره میشل، زنان عالی‌ترین هدایا در مبادلات پایاپای هستند.[22]

قواعد برون‌همسری

جوامع بشری گذشته از قاعده منع زنا با محارم، قواعد دیگری نیز دارند که تعیین می‌کنند، چه کسی به‌عنوان یک همسر پذیرفتنی است. در بیشتر جوامع از افراد انتظار می‌رود که در خارج از گروهی که به آن تعلق دارند، همسر گزینند. اگر قواعد برون‌همسری همه اعضای یک دهکده را دربر گیرد، افراد باید همسر خویش را در اجتماعات دیگر بیابند. اما در بیشتر موارد، این قواعد تنها در مورد برخی از خویشاوندان شخص صدق می‌کند. از آنجا که فرهنگ‌ها به صور گوناگون، خویشاوندان را طبقه‌بندی می‌کنند، قواعد برون‌همسری نیز صور گوناگونی به خود می‌گیرند. در جوامعی مانند امریکا که تبار تک‌خطی ندارند، قواعد برون‌همسری معمولا در مورد بیشتر خویشاوندان هم‌خون فرد صدق می‌کند. چینی‌ها به گونه سنتی قواعد برون‌همسری را بیش از اندازه بسط می‌دهند و حتی زناشویی میان افرادی را که نام خانوادگی یکسانی دارند، نیز ممنوع می‌شمارند، تنها به این دلیل که آن‌ها ممکن است نسبت دوری باهم داشته باشند. در جوامع دارای تبار تک‌خطی، قواعد برون‌همسری ممکن است شامل همه اعضای وابسته به یک تبار گردد. برای مثال، در برخی جوامع پدرتبار، افراد می‌توانند با خویشان نزدیک پشت مادر ازدواج کنند، اما با همین خویشاوندان در پشت پدر نمی‌توانند زناشویی کنند. این ممنوعیت، معمولا پیوند زناشویی میان همه کسانی که همدیگر را برادر و خواهر صدا می‌زنند، منع می‌کنند؛ طایفه معمولا چندین کلان را دربر می‌گیرد که حقوق و الزامات خویشاوندی را درمورد همدیگر احساس می‌کنند ولی هویت جداگانه‌شان را حفظ می‌نمایند. اما برون‌همسری دودمانی هرچند رواج دارد، ولی همه‌جایی نیست.[23]

قواعد درون‌همسری

گزینش همسر با قواعد درون‌همسری نیز انجام می‌گیرد. بنابراین، قاعده ازدواج باید در داخل گروهی انجام گیرد که فرد بدان تعلق دارد. بسیاری از اقوام خاورمیانه و افریقای شمالی قاعده درون‌همسری را در چارچوب یک گروه خویشاوندی بسیار محدود رعایت می‌کنند. ازدواج با خویشاوندان نزدیک والدین، در این جوامع رواج دارد. البته در یک چنین زناشویی، شوهر و همسر به یک گروه تعلق دارند و اعضای این گروه معمولا فرزندان یکدیگر را فرزندان خودشان به‌شمار می‌آورند. درواقع، در برخی از گروه‌های خاورمیانه‌ای، یک مرد این حق را دارد که با دختر عمویش ازدواج کند و اگر او با مرد دیگری ازدواج کرد، باید از پسر عمویش نظرخواهی کند و یا آن را به طریقی جبران کند. امریکاییان با افرادی ازدواج می‌کنند که در چند مایلی اقامتگاه خانوادگی‌شان بزرگ شده‌اند. در آن جوامع، زناشویی میان افراد وابسته به مذاهب، ملیت‌ها و نژادهای گوناگون کمتر پیش می‌آید، به دو دلیل:

الف- آن جوامع، به گونه‌ای ساختار گرفته‌اند که با افرادی که زمینه‌های همسانی با آن‌ها دارند، بیشتر تماس اجتماعی دارند؛

ب- فشارهای وارد بر والدین و جوانان، آنان را وامی‌دارد تا با افراد وابسته به نوع خودشان، ازدواج کنند. در جوامع پیچیده‌، مرزهای یک ازدواج پذیرفتنی توسط قومیت تعیین می‌شود. البته، هنجارهای برون‌همسری و درون‌همسری در یک جامعه دقیقا رعایت نمی‌شوند. عوامل تخفیف‌دهنده‌ای ممکن است، برخی افراد را وادارند که از هنجارهای پذیرفته‌شده زناشویی پیروی نکنند. یکی از نیرومندترین عوامل تخفیف‌دهنده، عامل نزدیکی یا مجاورت زوج‌های احتمالی است. در یکی از بررسی‌ها کشف شده است که در تعیین همسرگزینی، عامل همسایگی به اندازه ملاحظات دودمانی یا عامل دیگری اهمیت دارد.[24]

 

مقاله

نویسنده طاهره عطوفي كاشاني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS