دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سیره فاطمی، الگوی جاویدان

No image
سیره فاطمی، الگوی جاویدان نویسنده: طیبه عباسی
در این پژوهش بر آنیم تا با بررسی سیره عبادی، سیره اخلاقی و رفتاری و سیره سیاسی- اجتماعی آن حضرت از بُعد شخصیت والای حضرت را شناسایی و متعاقباً علل جاودانگی آن حضرت را به عنوانی الگوی جاویدان برای نسل حاضر بررسی نماییم.


الگوهای ماندگار حضرت زهرا برای سایر ملل و اعصار چه می‌باشد و چه عواملی باعث جاودانگی این الگوها شده است؟ حضرت زهرا (س) برای همه اعصار و همه نسلها الگوها و آموزه‌های عبادی، اخلاقی، رفتاری، سیاسی و اجتماعی ارائه داده‌اند و علل جاودانگی آن حضرت جهان‌بینی خاص آن حضرت، داشتن اندیشه‌ای فراتر از زمان و مکان، پیوند با سرچشمه هستی، تبلور ارزشهای انسانی، داشتن تدبیر شگرف و عمیق جامعیت و کمال می‌باشد.
بدون تردید شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) در همه اعصار و قرون گذشته الگوی بسیار مناسبی برای مردم خصوصاً نسل جوان بوده و هست از این رو در این پژوهش بر آنیم تا با بررسی سیره عبادی، سیره اخلاقی و رفتاری و سیره سیاسی- اجتماعی آن حضرت از بُعد شخصیت والای حضرت را شناسایی و متعاقباً علل جاودانگی آن حضرت را به عنوانی الگوی جاویدان برای نسل حاضر بررسی نماییم.
اما به درستی شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) نزد شیعیان آ‌ن‌گونه که شایسته است هیچ‌گاه شناخته نشده. در این امر عوامل گوناگونی دخالت دارد. شاید یک عامل این باشد که از زندگی آن حضرت بیشتر بعد مصیبت و غم مطرح شده و از ابعاد دیگر آن غفلت شده است. باید این بعد از شخصیت آن بانوی بزرگ را خوب تبیین کرد که آن حضرت چگونه سیده و الگوی زنان جهان است. باید یادآور شد که آن حضرت چه خدماتی به امت اسلام، به دین خدا و به جهان بشریت نمود. برای بررسی عوامل ناشناخته ماندن بزرگ بانوی اسلام نزد شیعیان به موارد ذیل اشاره می‌شود:
1- نگاه سطحی‌نگرانه و تک‌بعدی به شخصیت آن حضرت
2- نگاه تاریخی محض به زندگانی آن حضرت
3- عدم درج زندگانی و شخصیت آن حضرت در دوره‌ها و کتابهای آموزشی
4- عدم تحقق، پژوهش و تهیه فیلم‌ها و برنامه‌نویسی‌های اساسی (کنگره فاطمه‌شناسی در این راستا تلاش‌های بسیار مفید و ضروری را انجام داده است.)
5- عدم وجود آثار مهم و ماندنی درباره آن حضرت
6- عدم شناخت صحیح وکافی نسبت به نظام توحید، آفرینش، انسان و جایگاه رهبران و اولیای الهی
ضرورت بحث از شناخت شخصیت حضرت زهرا برای نسل حاضر:
بحث از آن حضرت در شرایط فعلی به دلایل ذیل ضروری می‌نماید:
1- بحث از حضرت فاطمه زهرا بحث درباره زنی است که نقش‌های متعددی را در زندگی ایفا کرده و با این که عمری محدود و کوتاه داشت و دوران زندگی‌اش بسیار اندک بود ولی تاریخ حیاتش به گونه‌ای است که هر ورقی از آن برای ما و آیندگان درس زندگی است. آن بزرگوار تنها به عصر خود تعلق نداشت بلکه او الگویی جاویدان برای عصرهاست.
2- بحث از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) به حقیقت بحث درباره مادر است. مادر منشأ اصلاح است و حضرت فاطمه زهرا یک مادر است، مادری فداکار برای همه امت، به خصوص برای همه جوانان و انسان‌های آزاده و آماده‌ای که می‌خواهند راه صلاح را در زندگی بپیمایند.
3- بحث درباره حضرت زهرا و معرفی زندگی‌اش برای همگان راه‌گشاست زیرا در عصر ما که عصر گسیختگی عقاید و ایدئولوژی‌هاست برای بدست آوردن هدف روشن و جهت زندگی، عده‌ای مات و مبهوتند. در چنین شرایطی چه بهتر که راه فاطمه که مورد تأیید دوست و دشمن و دارای جنبه‌های عملی و الگویی است عرضه گردد.1
آموزه‌ها و الگوهای حضرت فاطمه زهرا
1- آموزه‌ها و سیره عبادی و خداترسی فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها)
عبادت حضرت فاطمه زهرا یک عبادت خشک و بی روح نبود، بلکه حضرت فاطمه چون عالمه و محدثه بود، عبادت او توأم با خشوع و خلوص بود که این‌گونه عبادت سازنده و باعث تکامل روح است.
قرآن کریم از عبادت همراه با خشوع ستایش می‌کند و می‌فرماید: «قد افلح المومنون الذین هم فی‌صلاتهم خاشعون»2
عبادت همراه با خشوع که با حضور قلب در پیشگاه خداست ستایش دارد نه عبادت با خضوع که با اعضا و جوارح انجام می‌گیرد و از هر فردی ساخته است.
لذا آنچه اهمیت دارد کیفیت و روح عبادت است و حضرت فاطمه زهرا (ع) وقتی در محراب عبادت قرار می‌گرفت دگرگون می‌شد و خشیت الهی سراسر وجودش را فرا می‌گرفت، ستون‌های بدنش به لرزه در می‌آمد و اشکهای سوزانش جاری می‌شد. او با تمام وجود در محضر خدا قرار می‌گرفت.3
سیره و شیوه خداترسی حضرت فاطمه زهرا در سه بخش قابل توجه است:
الف: در رابطه با رعایت حق زوجیت که می‌کوشید به گونه‌ای عمل کند که شوهر از او راضی باشد و حق او ادا شده باشد. آن حضرت به اندازه‌ای حساب شده عمل می‌کرد که تمام نارسایی‌های طبیعی خانه را بتوان تحمل کرد و هیچ‌گاه به روی حضرت علی نیاورد و هیچ‌گاه از او تقاضا و خواهشی نکرد که مبادا بر حسب اسباب و علل طبیعی و عادی، حضرت علی تهیدست باشد و خجالت بکشد.
این‌گونه برخورد نشانه رعایت حریم حق زوجیت بوده و نشان می‌دهد که آن حضرت تا چه اندازه آن را مراعات می‌کرده است و با این که دردانه رسالت بود هیچگاه در زندگی مشترک در برابر حضرت علی خود را مطرح نکرد و به حساب نیاورد.
ب: عبادت و نماز و دعا ، علائق شدید آن حضرت بود. بهترین دلیل بر عشق عبادی وی این است که با اینکه تمام کارهای خانه را به حکم تقسیم رسول‌الله تقبل نموده بود و باید گندم را با آسیاب دستی آرد کرده و طبخ نماید و... که طبعاً از کثرت کار، خسته و ناتوان می‌گردید و شب را باید استراحت می‌کرد، اما فرزندش امام حسن می‌فرماید: مادرم از سحر تا سپیده صبح، پیوسته رکوع و سجود به جا می‌آورد و می‌شنیدم که مؤمنین و مؤمنای را دعا می‌کرد و آنها را نام می‌برد.
ج: سیره حضرت زهرا درباره حجاب و حریم بسیار حساس بود. آن حضرت در رعایت فرمان الهی در رابطه با حجاب و فاصله نامحرم بی‌نظیر بود. چنان به این موضوع پایبند بود که هنگام بیماری و در بستر شهادت، یکی از غصه‌های او این بود که پس از ارتحال، مبادا بدن او را به گونه‌ای حمل کنند که نامحرم حجم آن را ببیند.4
همچنین ایشان در شبهای مبارک قدر نه تنها خود تا به صبح، شب‌زنده‌دار بود بلکه آنچنان اهمیت برای این شب قائل بود که کودکان خردسال خویش را از قبل آماده می‌کرد تا در شب قدر تا صبح بیدار باشند و به تهجد و عبادت بپردازند و از فیوض الهی در این شب کمال بهره را ببرند و سعادت خویش را تأمین کنند.
روش حضرت فاطمه این بود که کسی از اهل خانه در شب قدر به خواب نرود. آنان را روز قبل به کم غذا خوردن و استراحت لازم وا می‌داشت تا بتوانند شب قدر، شب زنده‌داری کنند. آن حضرت می‌فرمود: محروم آن کسی است که از خیر و فیوض شب قدر محروم باشد.5
حدیث شریف فوق سیره و شیوه زندگی حضرت را بیان می‌کند که همواره سعی می‌کرد تا از روز قبل، فرزندان و اهل خانه را آماده کند تا بتوانند در شب قدر بیدار بمانند. این یک نمونه از اهمیت دادن حضرت به دستورهای دینی در تربیت فرزندان است. البته نمونه بسیار روشن و بارز آن که حتی سعی دارد کودکان نابالغ را در شب قدر بیدار نگه دارد همان امری است که اکثر مردم حتی درباره نوجوانان و جوانان از آن غافل هستند.
امام حسن مجتبی علیه‌السلام در مورد نحوه عبادت مادر برزرگوارشان می‌فرمایند: «ما کان فی‌الدنیا اجحد من فاطمه، کانت تقوم حبی تتورم قدماها.»6
حضرت زهرا در عبادت خداوند عابدترین مردم بود. او آنقدر برپا می‌ایستاد تا پاهایش ورم می‌کرد.
حضرت فاطمه زهرا در این دنیا کم زیست اما لحظه به لحظه عمر پر برکت ایشان در متن و بطن مکتب وحی بود. آن حضرت شب و روز با پدر بزرگوارشان و سپس چند سالی نیز با امیر مومنان بود که ایشان نیز آیینه تمام نمای وحی و قرآن بودند. در واقع تمام ارزش‌ها، فضیلت‌ها، حماسه‌ها، اندیشه‌ها و شخصیت پیامبر در وجود مبارک حضرت زهرا(س) متبلور گشت و به سان چشمه‌ای که به دریا متصل شود خود دریایی بی‌پایان شد. این گونه بود که آن حضرت در طول عمر شریف و بابرکت خود راه بسیاری را پیمود، به همین روی آن حضرت تنها الگو و اسوه زنان نیست بلکه اسوه همه مردان و زنان جهان در هر عصر و نسل و هر دینی و مرامی به شمار می‌آید. زیرا عناصر شخصیت ایشان در واقع عناصر اسلام و انسان کامل واقعی است. تمام مردان و زنان مسلمان وغیر مسلمان جهان نیز می‌توانند ابعاد ارزشی، اخلاقی و حماسی آن حضرت را با توجه به شرایط و مقتضیات روز، در زندگی خود پیاده کنند و در مسیر فضیلت، علم و کمال پیش روند.
2- آموزه‌ها و سیره اخلاقی و رفتاری حضرت فاطمه زهرا (س)
الف: آموزه‌های اخلاقی و رفتاری ایشان برای جوانان
حضرت فاطمه زهرا (علیها‌السلام) جوانی نیکومرام، پرعاطفه،‌ متین، خردمند، با ایمانی کامل و بانویی است که همه جوانی خود را در راه اسلام، مسلمین، اهداف و رسالت و دفاع از ولایت و رهبری مصروف داشت.
آن حضرت جوانی مستعد، بانشاط در عبادت، کدبانویی در خانه‌داری، مهذب، و خودساخته در اخلاق، موفق در خانه‌داری و تربیت فرزند، خوش‌بیان، شجاع و حاضر در صحنه‌های سیاسی و نظامی صدر اسلام، دارای جاذبه فوق‌العاده در برابر مؤمنین و دافعه‌ای شدید در برابر منافقین و مشرکین بود.
حضرت فاطمه (علیها‌السلام) که در ارتباط با خدا و در ارتباط با مردم و خانواده موفق‌ترین و پیروزمندترین انسان‌هاست در عمری کوتاه توفیق هجرت، جهاد، تربیت چهار فرزند نمونه و به یادگار گذاشتن صحیفه فاطمیه را داشت. جوانان امروز ما چه دختر و چه پسر باید با کسب بصیرت مکتبی، تقویت خردمندی و زنده‌نگه داشتن احساسات و عواطف دینی در ابعاد ارزشی علمی و اخلاقی، سیاسی و اجتماعی، مطالعه، حرکت،‌ رشد و تکامل داشته باشند و این را یقین بدانند که امروز هم در پرتو روح مقدس حضرت فاطمه زهرا می‌توان در مسیر بندگی و سازندگی به برترین مدارج کمال و معنویت نایل آمد و در حد خود، انسان کامل شد!
ب: آموزه‌های اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا برای زنان و دختران
شخصیت و مکتب حضرت زهرا الهام‌گر یک اندیشه سازنده برای انسان‌هاست. این اندیشه متعالی و سازنده انسان را به سوی رشد و تعالی و شکوفایی ارزش‌ها و قوای انسانی فرا می‌خواند تا وی برای اسلام و جامعه، فردی مفید و ارزشمند باشد.
مکتب فاطمه به دختران و زنان ما می‌آموزد که مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر باشند و بدین نکته اساسی در زندگی خود توجه کنندکه هر کسی باید در روز قیامت،‌ پاسخگوی اعمال و استعدادهای خود باشد.
حیات فاطمه به همه می‌آموزد که تنها در مسیر خدا گام بردارند. برای او زندگی کنند، لحظه‌ای از عمر و استعداد خود را در بطالت و بیهودگی صرف نکنند، برای زندگی و لحظات خویش برنامه‌ریزی داشته‌ باشند و لحظه‌ای از مجاهدت در راه خدا و خدمت به مردم فروگذار ننمایند.
فاطمه به همه می‌آموزد چگونه از یک زندگی طیبه و حیات پربار انسانی برخوردار گردند؛ راه قرب به خدا و تکامل انسانی را بپیمایند و جز در راه و فداکاری برای اسلام گام برندارند.
حضرت فاطمه زهرا یک الگوی سنت‌شکن است؛ سنت‌هایی که به طور غلط در جامعه شایع شده و مردم را اسیر و گرفتار خود کرده است. او تجربه به عملی پیامبر بود و رسول خدا در وجود او همه سنت‌ها اصول و برنامه‌های اسلامی را درباره زنان پیاده کرد.
پیامبر توسط او نشان داد که والدین چگونه دختران خود را بپذیرند و دوست بدارند و در آن هنگام که دختران خود را زنده به گور می‌کردند او دست دخترش را می‌بوسید پیامبر از طریق او نشان داد که زن در جهان بینی‌ اسلام از چه دریچه‌ای باید نگریسته شود. پیامبر از طریق فاطمه نشان داد که بی‌پسر، ابتر نیست، او حتی می‌تواند خیر کثیر باشد. او الگوی سنت شکن حتی درباره ازدواج بود در آن عصر، بزرگزادگان جز با بزرگزادگان و ثروتمندان ازدواج نمی‌کردند اما او این سنت را شکست و با حضرت علی که از لحاظ مالی انسان توانگری نبود و حتی خرج عروسی را از محل فروش زره تهیه کرده بود ازدواج کرد.8
ج: آموزه‌های اخلاقی و رفتاری ایشان در امر ازدواج
برخی از آموزه‌های اخلاقی و رفتاری این ازدواج مقدس عبارتند از:
1-یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفویت و همتا بودن دختر و پسر باهم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر را امکان پذیر می‌کند.
2- پیامبر گرامی بدون رضایت دخترش به خواستگار پاسخ مثبت نداد و در واقع انتخاب شوهر را به دخترش تحمیل نکرد.
3-معیار گزینش داماد در نظر رسول مکرم اسلام (ص) ایمان و تقوا و معنویت بود، نه ثروت مقام و شهرت.
4- دختر نیز تسلیم امر پدر بود و چو رضایت پدر برگوارش با این ازدواج را از چهره مبارکش تشخیص داد و خودش هم با ازدواج با حضرت علی (ع) راضی بود، در کمال عفت و حیا سر به زیر افکند و با سکوت خود رضایتش را اعلام کرد.
5- میزان مهریه، اندک و متناسب با شرایط مالی داماد بود.
6- کمی مهریه آن هم برای دختر رهبر جهان اسلام و پیامبر بزرگ آسمانی و برای تنها دختر عزیز و دلبند او امری مهم، در خور توجه دقت و درس آموزی است چرا که اگر سعادت و خوشبختی در مهریه زیاد بود، هیچکس بیش از پیامبر نسبت به سعادت دخترش علاقمند نبود.
7- پدر عروس از تحمیل هر گونه مخارج اضافی بر داماد پرهیز داشت.
8- در تهیه جهیزیه به ضروری‌ترین و ابتدایی‌ترین وسائل زندگی در آن عصر بنده شد و منش پیامبر بر ساده زیستی استوار بود.
3- آموزه‌ها و سیره سیاسی- اجتماعی حضرت فاطمه زهرا
حضرت فاطمه زهرا مواضع اجتماعی و سیاسی بنیادی و مهمی را اتخاذ فرمود که این مواضع کاملاً جدی و ایجابی بود، نه سلبی و بی‌طرفانه.
چنان که می‌دانیم ولایت مداری حضرت فاطمه زهرا(س) و دفاع از حضرت علی(ع) به عنوان امری شخصی فردی نبود بلکه در واقع مسأله امت و اصل اسلام بود و به همین دلیل، حرکت فاطمه زهرا(س) در این رابطه حرکتی در راستای حمایت از امت اسلامی و رسالت مکتبی به شمار می‌آید.
موضع آن حضرت درباره فدک نیز صرفاً یک مسأله مالی و دنیای نبود بلکه موضعی به عنوان احیای حق و حقیقت تلقی می‌شود. سایر حکومت‌ها و مواضع حضرت فاطمه زهرا (علیهااسلام) نیز همه از همین منظر قابل ادراک است. بلکه اساساً باید اذعان داشت که تمامی حرکات و سکنات، گفتار و کردار، فریاد و سکوت، گریه و ناله اعتراض و انتقاد، موافقت و مخالفت، دعا و نفرین و موضعگیری‌های آن حضرت، برخاسته از متن اسلام و حمایت از دین خدا و امت اسلامی بود.
بنابراین یک زن مسلمان با تأسی به سخن و سیره حضرت فاطمه زهرا (سلام‌ا... علیها) باید در صحنه‌های اجتماعی و سیاسی برای دفاع از حریم حق و حقیقت شرکت کند.
شرکت زنان در مسئولیت‌های عمومی، نه تنها از نظر اسلام ممنوع نمی‌باشد بلکه در بسیاری از موارد واجب و لازم هم بوده و تکلیفی الهی به حساب می‌آید و اگر از حضرت فاطمه زهرا(س) نقل شده که فضیلت زن مسلمان این است که نه او مرد نامحرم را ببیند و نه مرد نامحرم او را ببیند هرگز به معنای انزوا و گوشه‌نشینی زن مسلمان نیست بلکه یا منظور این است که زن در فعالیت‌های اجتماعی باید آن چنان مقررات اسلامی را رعایت کند که موجب نگاه حرام نامحرمان نشود و خود نیز از نگاه حرام به نامحرم بدور باشد، یا به آن معناست که در مدیریت امور بانوان، خود زنان باید آن را عهده‌دار باشند تا نیازی به تماس با مرد نامحرم نباشد.
در هر صورت دیدگاه حضرت زهرا هیچ‌گاه انزوای زن مسلمان و خانه‌نشینی او نیست. چگونه ممکن است حضرت فاطمه زهرا که الگو و اسوه برای همه مسلمانان است خود در صحنه‌های سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شرکت کند آن‌گاه زنان دیگر را از انجام این فعالیت‌های منع نموده و بفرماید فضیلت زن آن است که او نامحرم را نبیند و نامحرم هم او را نبیند! این سخن اگر به معنای انزوای زن مسلمان باشد هم با آیات و روایات و هم با سیره حضرت فاطمه زهرا منافات دارد !
فاطمه حامی ولایت
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) که خودش بر نقش مهم مردم در برپایی و تداوم حکومت حق واقف بود قبل از آن که مردم را به یاری و حمایت از حضرت علی (علیه السلام) فراخواند خود در اطاعت و پیروی از امام، اسوه و نمونه بود.
دختر پیامبر برای کسب رضای خدا و در راستای تقویت ولایت، همواره رضایت‌مندانه و خالصانه از دستورهای مولای خویش اطاعت می‌کرد و ضمن این که خود به تکلیف عمل می‌کرد، در عمل به پیروان از دستورهای مولای خویش اطاعت می‌کرد و ضمن این که خود به فعالیت عمل می‌کرد، در عمل به پیروان خویش درس فرمانبرداری از ولی امر را می‌آموخت و پس از آن با گفتار، مردم را به حمایت از امام حق فرا می‌خواند.
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در زمان پدر بزرگوارش نیز چنین بود. آن حضرت پیش از آنکه خود را دختر پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه و اله) بداند بنده خدا و پیرو پیامبر و مطیع ولی امر می‌دانست. از این رو دستورهایی که برای مسلمانان نازل می‌شد، کاملاً آنها را اجرا می‌کرد و خود را استثنا نمی‌نمود. این مطلب در پیروی آن حضرت از ولایت نیز به خوبی مشاهده می‌شد. آن بزرگوار اطاعت از پیامبر اسلام را به عنوان این که او رسول خداست و امیرمومنان را به عنوان این که بر او ولایت دارد واجب می‌دانست.12
از این جا می‌توان به این نتیجه بسیار مهم دست یافت که هرگاه اسلام و امت اسلامی نیاز به فداکاری و حرکت مسلمانان پیدا کرد، همه آنها از جمله زنان نیز باید به حمایت از دین خدا برخیزند و نمی‌توان گفت که حضرت فاطمه زهرا (علیها‌السلام) تکلیف‌ خاصی نسبت به خود داشت و دیگران چنین تکلیفی ندارند.
در واقع حرکت حضرت فاطمه زهرا(علیها‌السلام) بلکه رسول خدا و سایر معصومین در همان چارچوب تکالیف و وظایف مسلمانان نسبت به دین و جامعه قابل تحقق و توجیه است و هیچ‌گونه تمایزی با وظایف دیگر مسلمانان ندارد.
بنابراین هرگاه « ملاک و معیار» موجود شد، عمل بر طبق آن نیز واجب خواهد گردید. چه حضرات معصومین باشند و چه سایر مسلمانان یعنی همان‌گونه که قبلاً اشاره شد هرگاه دین نیاز به یاری داشت همه باید به پا خیزند چه زنان و چه مردان و در ارتباط با زنان، حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و دخت گرانقدرش حضرت زینب (علیها‌السلام) در این زمینه بهترین الگو و اسوه به شمار می‌آیند.
اصول وترجیحات حاکم بر زندگی حضرت زهرا(س)
اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) به عنوان الگوی شایسته امروزی
- از این اصول موارد ذیل را می‌توان ذکر کرد:
1-اصل ساده زیستی در زهد خانوادگی.
2-اصل مشارکت در امور زندگی.
3-ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزش‌ها در ازدواج و دوری از مادیات و تجملات.
4-اهمیت دادن به تربیت فرزندان.
5-اصل مهمان دوستی و مهمانی دادن.
6-ایثار، انفاق خانوادگی و مقدم داشتن دیگران برخود.
7-به کارگیری عوامل معنوی برای حل معضلات و مشکلات.
8-اهمیت و احترام به کار و همکاری در بین اعضای خانواده.
9-تقسیم کار در خانه.
10- احترام متقابل اعضای خانواده به یکدیگر.
11- حاکمیت اصل مشورت در زندگی.
12- فرمان پذیری حضرت فاطمه از حضرت علی
13- نفی ارزش‌های جاهلی در ملاک انتخاب همسر
14- اصل آرایش و زینت برای همسر.
15- عبادت در خانه و مأنوس نمودن اطفال با عبادت.
16- اختصاص مکانی برای عبادت در خانه.
17- اصل جهادی بودن همه اعضا و فدایی دادن برای اسلام.
18- اصل ارتباط خانه با مسجد و آشنا نمودن فرزندان با مسجد.
19- علم دوستی همه اعضاء خانواده.
20- شاگرد پروری و تشکیل کلاس‌های علمی و دینی در خانه.
21- آگاهی به اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی همه اعضاء.
22- اصل حاکمیت معنویت بر فضای خانه و زندگی.
23-رعایت حق خدمتکار.
24-مسؤلیت پذیری همه اعضای خانواده در دفاع از اسلام.
25- قدرت بیان و دفاع از ارزش‌ها از طریق خطابه در همه اعضا.
26- شجاعت و دلیری همه اعضاء خانواده.
27-عشق، عاطفه و مهربانی همه اعضاء به یکدیگر.
28-حاکمیت انظباط، نظم و برنامه بر زندگی حضرت فاطمه زهرا و فرزندان او. 13
ترجیحات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در زندگی به عنوان الگوی نسل حاضر
در این زمینه، موارد ذیل را می‌توان این‌گونه ذکر کرد:
1- ترجیح رضای خداوند بر رضای خود و دیگران.
2- ترجیح آخرت بر دنیا ضمن توجه به دنیا و مواهب آن.
3- ترجیح گرسنگی بر سیری برای باز بودن در حاجت و نیازمندی به درگاه خداوند کریم.
4-ترجیح معنویت بر مادیت ضمن توجه به مادیات.
5-ترجیح سادگی بر تجمل.
6-ترجیح کار و تلاش مستمر بر بیکاری و تن‌آسایی.
7-ترجیح سخنگویی به حق در برابر سکوت
8-ترجیح مبارزه با سکوت در برابر بیدادگریها
9-ترجیح پدر، همسر و فرزندان بر خود در زندگی خانوادگی
10- ترجیح جامعه بر فرد دیگران برخود
11- ترجیح شب زنده‌داری بر خواب و غفلت
12-ترجیح سخت‌گیری‌ بر خود در دنیا برای رعایت آخرت.14
راز جاودانگی شخصیت حضرت زهرا(س)
از بامداد تاریخ انسان تا جهان معاصر در جامعه و تمدن‌های بشری، پیشگامان ترقی‌خواه و الهام‌بخش بسیاری ظهور کرده‌اند که همه آنان سرانجام پس از پشت سر نهادن مراحل گوناگون پیروزی، رشد، پیشرفت و پذیرفتگی اجتماعی و جهانی، به تدریج رو به ضعف و فرسودگی نهاده‌اند. آنان پس از پیمایش فراز و نشیب‌های بسیار سرانجام به پایان خط و غروب و افول اقتدار و شکوه اجتماعی خویش رسیده‌اند و خواه ناخواه نه تنها از موقعیت پیشگامی و پیشوایی خویش کنار رفته که از متن جامعه‌ها، تمدنها و مردم نیز به حاشیه رانده شده‌اند و جای خویش را به چهره‌ها، شخصیت‌ها، الگوها، نمونه‌ها، اسوه‌ها، سرمشق‌ها و سمبل‌های نوین سپرده و خود به تدریج به موزه‌ها و بایگانی‌های تاریخ پیوسته‌اند.
اما در این میان باید اندیشید که این چه راز و رمزی است که یاد الهام‌بخش ریحانه پیامبر، نام مقدس و بلند آوازه او، سیره و سبک و روش زیبا و دلنشین و راهگشای زندگی فردی، خانوادگی، فرهنگی، فکری، سیاسی، اجتماعی و جهانی او نه تنها از این آفت مصون مانده بلکه راه و رسم او در میان نسل مترقی و آگاه و درست‌اندیش، همچنان به صورت یک اسوه دلپذیر و چهره محبوب نورافشانی می‌کند. در یک نگرش گذرا مهم‌ترین رازهای این ماندگاری و پایندگی چنین است:
1- جهان‌بینی حضرت فاطمه زهرا(س)
نخستین راز ماندگاری و نورافشانی هماره ریحانه پیامبر، در جهان‌بینی خردمندانه، مترقی، هماهنگ با فطرت و خداپسندانه او نهفته است. او آفرینش را بیهوده و بازیچه و «باری به هر جهت» نمی‌نگرد، و کران تا کران هستی را هدفدار، هدفمند، حکیمانه، خداگرایانه، و بر اساس ضابطه و معیار و ملاک و برنامه‌ای بی‌نهایت دقیق می‌نگرد. او آفرینش انسان را بیهوده و بازیچه و یا برای خور و خواب یا لذت‌جویی و رسیدن به ارزش‌های ناپایدار و فناپذیر و یا برای جاه‌طلبی نمی‌نگرد. بلکه او هدف از آفرینش انسان را عبادت و بندگی خدا و در پرتو آن تکامل و رشد و توسعه معنوی و اوج‌گرفتن انسان به پرفرازترین مرحله کمال و جمال می‌نگرد. ریحانه پیامبر(ص) جهان را با همه شکوه و زیبایی‌هایش ساخته و آفریده آفریدگار فرزانه هستی می‌نگرد و پدیده‌های گوناگون و شگفت‌انگیز آن را نمودها، جلوه‌ها، نظام‌ها، شاهکارهای تفکرانگیز و نشان قدرت بی‌همانند حضرت حق‌تعالی ارزیابی می‌کند. او سرای دنیا را کشتگاه سرای آخرت، سرای آزمون، میدان امتحان، مقدمه و وسیله‌ رشد و تکامل و ترقی، و نه هدف می‌داند و آن را بی‌دوام، زودگذر و فناپذیر قلمداد می‌کند.
او نه تنها نعمت‌ها و موهبت‌ها و زیبایی‌های زندگی و ارزش‌های مادی را به دور نمی‌افکند و از آنها بیزاری نمی‌جوید و از زندگی انسانی نمی‌گسلد، بلکه بر این باور است که آفریدگار فرزانه هستی همه این‌ها را برای بهره‌وری و بهره‌گیری شایسته و بایسته انسان و بهزیستی و بهروزی او آفرید و همه را مقدمه و وسیله رشد و تکامل او و پله‌های ترقی او خواسته است. در جهان‌بینی مترقی ریحانه پیامبر، انسان گل سرسبد آفرینش است، پرتوی از نور خداست، نغمه‌ای از روح اوست و از کرامت ذاتی و عظمت خدادادی برخوردار و دارای حقوق و آزادی است و انسان موجودی مسؤول، مکلف و متعهد است. دختر پیامبر مرگ را به مفهوم فنا و نیستی نمی‌نگرد و آن را دروازه‌ای به سوی قرب خدا و دیدار پاداش پرشکوه او و پرکشیدن به سرای آرامش و راحتی‌ جاودانه و ماندگار ارزیابی می‌کند.
2- پیوند با سرچشمه هستی
دومین راز ماندگاری و پایندگی ریحانه سرافراز پیامبر این است که سراپا شور و اخلاص و تلاش سازنده و جهاد شایسته و هماره و همه‌جانبه است تا خود را به سرچشمه حیات و هستی پیوند زند و با رنگ‌پذیری و الگوگیری از حق و تخلق به اخلاق الهی، خود را به اقیانوس ابدیت برساند. از همین دیدگاه است که آن لذت معنوی و روحی یاد خدا و راز و نیاز و زمزمه جانانه با او را با هیچ چیز دیگر مبادله نمی‌کند.
3-تبلور ارزشهای انسانی
یاد و نام بلند و انسان‌ساز ریحانه پیامبر، دانشگاه صفات عالی انسانی، آموزشگاه درس‌های ماندگار و ارزش‌های والایی است که با فطرت خداگرایانه بشر پیوند داشته و با وجدان و اخلاق او درآمیخته و با خرد پویا و کمال‌جوی او هماهنگ شده و با کشش‌های آسمانی و برتر وی همسو است.
4-اندیشه‌ای فراتر از زمان و مکان
راز دیگر پایندگی و ماندگاری یاد و نام ارجمند ریحانه پیامبر این نکته ظریف است که او در زندگی درس‌آموز و الهام‌بخش خویش، هماره به فراتر از زمان و مکان می‌اندیشید. او از آغاز تا فرجام زندگی پرمحتوا و دگرگون‌سازش چشم به سوی حق داشت و به انجام وظیفه‌ و به ادای رسالت در برابر او دل سپرده بود و به رضایت و خشنودی آفریدگارش می‌اندیشید و بس.
5- پرچمدار بزرگ مفاهیم هماره زنده و پرجاذبه
حضرت فاطمه زهرا(ع) از سویی بزرگ‌پرچمدار راستین آزادی و آزادگی و دفاع از حقوق بشر بود و شهید بزرگ این راه و از سویی دیگر پرچم برافراشته مبارزه سترگ فکری، عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و روشنفکرانه بود و هماره محبوب و مطلوب و آرمان انسان‌های مترقی است.
6- جامعیت و کمال
راز دیگر هماره‌زیستی و پایندگی ریحانه پیامبر این است که با وجود زندگی کوتاه ظاهریش، در نقش‌های گوناگونی درخشیدن آغاز کرد و نورافشانی نمود و برای همگان به صورت سمبل و نمونه‌ای پرجاذبه و الگویی محبوب و مطلوب و پیشوا و پیشتازی پرشکوه و پرمعنویت و لبریز از راستی و درستی و اخلاص جلوه کرد.
7- زندگی آموزگارانه
حضرت فاطمه زهرا(س) از سویی همواره دانش‌پژوه و کمال‌طلب زیست و از خدا و پیامبرش همیشه سازنده‌ترین درس‌ها را آموخت، و از سویی دیگر همیشه و همه‌جا فرصت‌های زندگی را به آموزشگاه ارزش‌ها و والایی‌ها تبدیل ساخت.
8- تدبیر شگرف و تحسین‌برانگیز
حضرت فاطمه زهرا(س) پس از عمری زندگی سراسر افتخار و عظمت، سرانجام طی تدبیری شگرف با وصیت‌نامه‌ای حیرت‌انگیز و بی‌سابقه، با مراسم غسل و کفن شبانه، با تشییع غریبانه، با به خاک سپرده شدن شبانه و با آرامگاهی بی‌نام و نشان، از حق‌طلبان و آزادی‌خواهان و صاحبان بینش و آگاهی گرفته تا مردم عادی کوچه و بازار، همه را به تفکر و اندیشه و پرسش و چون و چرا برانگیخت و با این تدبیر خدایی، نقش مزار گمشده‌اش را با دل‌ها و جان‌های شیفته‌ عدالت و آزادی رقم زد و بدین‌سان جاودانگی راه و رسم ستیز آزادمنشانه و انسانی‌اش را تضمین کرد و پرچم مبارزه با زورمداری و فریبکاری به نام دین خدا را برافراشته داشت.15
معاصرسازی و جهانی‌سازی شخصیت حضرت برای نسل معاصر
در این زمینه مهم‌ترین کار برطرف‌کردن موانع معاصرسازی شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) است. از جمله این موانع نگاه ابزارگرایانه و سنتی نسبت به زن است که متأسفانه بر بخشی از ادبیات جامعه سایه افکنده است. چنین نگاهی در اسلام اصلاً جایی ندارد. در این روند باید به سویی حرکت کرد که مسأله معاصرسازی به صورت کاربردی و ملموس در کتاب‌ها، هنر، ادبیات و فرهنگ جوامع مختلف وارد شود. مسؤولان می‌توانند کارگاه‌هایی را با حضور اندیشمندان و صاحب‌نظران برای استخراج شیوه‌های معاصرسازی ائمه و حضرت فاطمه زهرا(س) به وجود آورند و در این زمینه فعالیت کنند.
باید پیرامون زندگی و مواضع آنان مطالعات و پژوهش‌های جدی صورت گیرد و ابعاد ثابت و اصول تغییر‌ناپذیر و همیشگی زندگی آنها استخراج گردد و در قالب شرایط و مقتضیات روز به جوانان ارائه شود تا آنان دریابند که ائمه و حضرت فاطمه زهرا(س) قابل پیروی برای آحاد مردم در همه زمان‌ها هستند. به خصوص در مورد حضرت زهرا(س) باید به دختران و زنان نشان داد که اصول و روش‌های ثابت و باارزش زندگی ایشان قابل تحقق در همه زمان‌هاست.
باید این اصل مهم را تبیین کرد که آن بزرگواران گذشته از مقامات بلند عرفانی و تکوینی، در ابعاد دیگر نیز می‌توانند همواه در متن زندگی اهل ایمان حضور داشته باشند. به تعبیر رساتر، این اهل ایمانند که باید ایشان را در متن زندگی، جامعه، اخلاق، سیاست و حکومت خود قرار دهند. این کار قابل اجراست و در تمامی ابعاد زندگی آن بزرگواران امکان‌پذیر است.
به عنوان نمونه، باید خاطر نشان کرد که انقلاب اسلامی ایران ثمره همین بینش و روش است. یعنی امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با توجه به نکته مذکور بود که فرمودند: «ائمه دارای دو گونه مقام بودند، یکی مقامات عالیه ملکوتی و ولایت تکوینی، و دیگری منصب ولایت تشریعی و حکومت سیاسی. اولی مختص به خود ایشان است، اما دومی یک نوع مسؤولیت برای اداره جامعه اسلامی است که لزوماً محصول مقامات ملکوتی و عرفان ایشان نیست و بنابراین فقهای جامع الشرایط هم شرعاً و عقلاً واجد این مسؤولیت می‌شوند.»‌16
بدین ترتیب بود که امام راحل با شناخت صحیح اسلام ناب و زندگی و شخصیت امامان، جنبه تشریعی و سیاسی زندگی ایشان را به متن جامعه و امت ایران اسلامی کشاند و این انقلاب و حکومت عظیم معجزه‌آسای اسلامی را به وجود آورد. در واقع این انقلاب جلوه و نمونه‌ای بسیار مهم و والا از «معاصرسازی پیشوایان دینی» به شمار می‌رود. همچنین می‌توان سایر ابعاد حیات پربرکت ایشان را به درون جامعه و زندگی انسان‌ها کشاند. پیامبر گرامی اسلام در مورد جاودانگی حضرت فاطمه فرمودند: «فاطمه سیده زنان جهان از آغاز تا فرجام است.»
در حقیقت‌ این بزرگ‌ترین ارزش و فضیلت حضرت زهرا(س) در بعد اجتماعی زندگی و شخصیت ایشان است. اگر این ویژگی خوب شکافته شود آشکار می‌گردد که آن حضرت در همه زمانها و اعصار تا روز قیامت، هر چه هم که علم و تکنیک و صنعت بشر پیشرفت کند برای تمام زنان عالم الگو و اسوه است. این، همان جاودانگی و فرازمانی جوانی حضرت فاطمه زهرا(س) است. متأسفانه این بعد از شخصیت آن حضرت در عین اینکه همه ما و جهانیان سخت‌ بدان نیازمندیم هنوز به طور شایسته تبین نشده است. برای آشکار ساختن و تبیین آن و به عبارتی دیگر معاصرسازی و جهان‌سازی آن باید تبلیغ کرد و این امر به دو عامل مهم یعنی محتوا و چگونگی تبلیغ و دیگری به ابزار تبلیغ مربوط می‌شود.
الف: محتوا
در این مورد ما باید چهره مبارک آن حضرت را از دو زاویه به جهان بشناسانیم:
اول: نورانی و موفق‌ بودن این چهره در خود جهان اسلام.
دوم: مطلوب بودن و محسوب بودن ایشان از دیدگاه ارزش‌های جهانی.
از زاویه نخست اما باید به جهانیان و به خصوص به زنان جهان بشناسانیم که حضرت فاطمه زهرا(س) در خود اسلام، چهره‌ای موفق و الگو و اسوه است.
از آنجا که فطرت همه انسان‌ها بر خوبی‌ها، ارزش‌ها و کمالات انسانی سرشته شده وقتی ما خوبی‌ها، ارزشها و کمالات آن حضرت را بیان کنیم خود به خود اذهان و فطرت جهانیان مجذوب آن حضرت خواهد شد. ما باید بیان کنیم که آن حضرت والاترین زن تربیت شده در اسلام بود، چه فداکاری‌هایی کرد، چه خدماتی انجام داد و اسلام و مسلمین تا قیامت مدیون این بانوی بزرگ هستند. باید بگویم چه فضیلت‌هایی در وجود مقدسش موج می‌زند، از انسانیت او بگوییم و به مردم‌گرایی، مردم‌دوستی، کمک به ضعیفان، کمک به مسلمانان، زهد، عبادت، خانه‌داری، تربیت، کرامت، شجاعت و سایر فضایل و ارزش‌های وجودی آن حضرت اشاره کنیم و البته نباید فراموش کرد که تبیین شخصیت ایشان باید به زبان مورد قبول و فهم جهانی باشد. از زاویه دوم هم ما باید خدمات و فداکاری‌های آن حضرت نسبت به انسانیت و بشریت تا قیام و قیامت را بیان نماییم.
در این زمینه ما باید ابتدا بعد جهانی و ارزشی بودن رسالت پیامبر را تبیین کنیم و سپس نقش حضرت فاطمه زهرا(س) را در پیشرفت و اعتلای اسلام گوشزد نماییم. سپس باید بیان نماییم که نقش و ابعاد بشری قیام و اعتراض آن حضرت چه بوده است. یعنی بگوییم آن حضرت در دفاع از خط ولایت و امامت چه اهداف بشر دوستانه‌ای را دنبال می‌کرده است. آن‌گاه باید بیان کنیم ارزش‌ها و کرامت‌های آن حضرت چیست؟ حداقل باید بیان کنیم آن حضرت همچون حضرت مریم(س) مقدس، نورانی، بامعنویت، فداکار و آکنده از فضیلت و ارزش‌های انسانی است. بگوییم که اگر حضرت مریم(س) یک عیسی مسیح(ع) به جهان ارزانی داشت حضرت فاطمه(س) حداقل یازده انسان کامل همچون ‌مسیح(ع) به جامعه بشری تحویل داده است که آخرین آنها منجی جهان و بشریت خواهد بود. بگوییم اصلاً خداوند وجود آن حضرت را برای سعادت، کرامت و رستگاری زنان جهان در همه قرون و اعصار به انسان‌ها هدیه فرمود. البته این‌ها کلیاتی است که باید مورد دقت و بررسی قرارگیرند و تشریح گردند. به هر حال شخصیت حضرت فاطمه همچون دریایی است که از این گوهرها و صدف‌ها بسیار دارد که باید آنها را استخراج و ارائه نمود.
ب: ابزار تبلیغ
در این زمینه حداقل باید این کارها صورت گیرد:
1- انجام تحقیقات و کارهای پژوهشی گسترده، قابل فهم و قابل ارائه به جهان، نظیر کتاب «امام علی، صوت العداله الانسانیه» از نویسنده معروف، جرج جرداق.
2- برپایی کنفرانس‌ها، سمینار‌ها و گردهما‌یی‌ها پر محتوای بین‌المللی.
3- تشکلیل گروههای پژوهشی برای ترجمان و انطباق شخصیت، اعمال، کردار، موضع‌گیری و گفتار آن با خوی بزرگ جهان بشریت با حقوق، ارزش‌ها و فضایل زن در جهان کنونی و تبیین چگونگی اقتدار و تأسی به آن حضرت (در این راستا مناسب است برگزاری کنگره‌هایی نظیر، کنگره فاطمه شناسی که بسیار مفید، جامع و مورد نیاز است- از سطح بین‌المللی ارتقاء یابد).
4- استفاده از پیشرفته‌ترین دستگا‌ههای انتقال اطلاعات همچون ماهواره، اینترنت و ...
5- نوشتن داستان‌ها، رمان‌های پرمحتوا، غنی، زنده و جذاب از زندگی آن حضرت برای سنین و طبقات مختلف جامعه حتی نوشتن یک زمان سنگین، ماندنی و پرجاذبه بین‌المللی نظیر رمان‌های مشهور جهان که جاودانه شده‌اند، می‌تواند در معرفی چهره نورانی و سازنده آن حضرت به جهانیان بسیار مؤثر باشد.
6- و از لحاظ علمی باید در بعد فردی، اجتماعی سیاسی و ... مکتب و اندیشه امامان و حضرت زهرا (س) را در دید جهانیان به نمایش گذاشت، اگر ما بتوانیم در نظام و حکومت خود، چهره موفقی داشته باشیم و بگوییم ما اندیشه‌ها را به سوی آن بزرگواران مجذوب ساخته‌ایم؛ همچنان که اصل اسلام و رخسار نورانی آن تا قبل از انقلاب اسلامی ایران برای جهانیان نه تنها شناخته شده نبود بلکه چهره‌های نادرست و ماهیتی واژگون از آن ترسیم شده بود؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس ملت مسلمان و شریف ایران، به طور عملی چهره واقعی اسلامی ناب محمدی (صلی‌الله‌علیه و اله) به جهانیان معرفی شد، آوازه اسلام همه جا پیچید و افکار عمومی جهان به سوی آن معطوف شد.17
خلاصه آنکه وجود نازنین و مقدس آن حضرت همچون اقیانوس بی‌کرانه‌ای است که همه اهل عالم می‌توانند از آن بهره ببرند و مسیر یک زندگی سعادتمندانه دنیوی و اخروی را برای خود بسازند. البته اندیشمندان و پژوهشگران باید با ارائه طرح کامل و جهانی زندگی و شخصیت آن حضرت رخسار منور و مکتب پر بار ایشان را ترسیم کرد، و به همه جهانیان بشناسانند و این کاری ممکن است.
خاتمه: نتیجه‌گیری
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش بودیم که حضرت زهرا چه الگوهایی برای نسل‌های بعد از خود ارائه داده‌اند و چه عواملی شبب جاودانه ماندن الگوهای حضرت زهرا در همه اعصار و برای همه نسل‌ها شده است؟
فرضیه‌ای که بر این اساس ارائه شده است چنین می‌باشد حضرت زهرا در زمینه‌های عبادی، اخلاقی، رفتاری، سیاسی و اجتماعی آموزه‌ها و الگوهای ماندگاری را داشتند که برای همه نسل‌ها کاربرد داشته و آموزنده و انسان ساز بوده و هست و آنچه که سبب جاودانگی آموزه‌های ایشان شده است عبارتند از جهان‌بینی آن حضرت ارتباط با سرچشمه هستی داشتن اندیشه‌ای فراتر از زمان و مکان، تبلور ارزش‌های انسانی، داشتن تدبیری شگرف و دقیق، عمیق، جامعیت و کمال می‌باشد.
برای اثبات فرضیه این پژوهش در یک مقدمه 3 گفتار و یک نتیجه سامان دهی شده است.
در مقدمه به ضرورت بحث از شناخت شخصیت حضرت زهرا برای نسل حاضر اشاره شده است. در گفتار اول آموزه‌ها و الگوهای عبادی، اخلاقی و رفتاری، سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا برای نسل حاضر مورد بررسی قرار گرفته‌ است و در گفتار دوم به اصول حاکم و ترجیحات زندگانی حضرت پرداخته شده است. و در گفتار سوم این پژوهش علل جاودانگی آن حضرت بیان شده است که مهم‌ترین آنها همان جهان‌بینی خاص آن حضرت، پیوند با سرچشمه هستی، داشتن اندیشه‌ای فرا زمانی و فرا مکانی‌ و جامعیت و کاملیت و ... می‌باشد و در نهایت نیز راهکارهایی را جهت معاصرسازی جهانی کردن شخصیت والای حضرت زهرا ارائه شده است و بدین گونه فرضیه این پژوهش که ارائه الگوهای عبادی سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و رفتاری از سوی زهرا اثبات و علل جاودانگی آن نیز معین گشت.
فهرست منابع و مأخذ:
1- قرآن کریم.
2- احمدی، حبیب‌الله، فاطمه الگوی زندگی، چاپ دوم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه عملیه قم، 1375
3- بطحائی گلپایگانی، سید هاشم، فاطمه کوثر رسالت، قم: روحانی1380
4- امام خمینی،‌ روح‌ا...، ولایت فقیه، چاپ هشتم، تهران، مؤسسه نشر آثار امام 1378
5- شمس‌الدین، سید مهدی، بانوی نمونه، قم: دارالفکر، 1376
6- حسینی شاهرودی، سید محمد،‌ فاطمه حامی ولایت، تهران: شجره طوبی 1377
7-قائمی، علی، فاطمه برترین بانوی اسلام، چاپ هفتم، قم: هجرت، 1375
8- در مکتب فاطمه، چاپ پنجم، تهران: امیری، 1375
9-کرمی، علی، سیره و سیمای ریحانه نبی، قم: دلیل، 1379
10- محمد نژاد، میرعلی، پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا، تهران، نسا، 1380
11- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران: داراکتب الاسلمیه، 1362
12-نیلی‌پور: مهدی، فرهنگ فاطمیه، اصفهان: رزمندگان اسلام، 1377
13- نصیرپور، محمدقاسم، زندگی فاطمه زهرا، چاپ دوم، تهران: مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1372
پی‌نوشت‌ها:
1-علی قائمی: قاطمه برترین بانوی اسلام: چاپ هفتم، قم: مؤسسه انتشارات هجرت، 1375، صص 36-34
2-سوره مؤمنون، آیات 1 و 2
3-حبیب‌ا... احمدی، فاطمه الگوی زندگی، چاپ دوم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوتزه علمیه قم، 1375، صص 70-71
4-سید هاشم بطحانی گلپایگانی، فاطمه، کوثر رسالت، قم: روحانی، 1378، صص 90-85
5-بحارالنوار، ج 94، ص 10، حبیب، ا... احمدی، پیشین، صص 135-134
6-بحارالانوار، ج 43، ص 76
7-مهدی نیل پور، فرهنگ فاطمیه، اصفهان: مؤسسه فرهنگی هنری رزمندگان اسلام 1377، صص 133-132
8- علی قائمی، فاطمه برترین بانوی اسلام، پیشین، صص 52-53
9-سید مهدی شمس‌الدین، بانوی نمونه، قم: دارالفکر، 1376- صص 26-22
10-محمد قاسم نصیرپور، زندگانی فاطمه زهرا، چاپ دوم، تهران: مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1372، صص 50-47
11- حبیب الله احمد، پیشین صص 227-228
12- سید محمد حسینی شاهرودی، فاطمه حامی ولایت ، تهران: شجره طوبی، 1377، ص33-32
13- مهدی نیلی پور، پیشین، ص 47-32
14- علی قائمی، در مکتب فاطمه، چاپ پنجم، تهران: انتشارات امیری، 1375، ص 233
15- تلحیض از کتاب، علی کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، قم: دلیل، 1379، صص 324-274
16-تلخیص از کتاب: حضرت امام خمینی ولایت فقیه، چاپ هشتم، تهران: مؤسسه نشر آثار امام، 1378، صص 43-39
17- میر علی محمد نژاد، ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا (س)، تهران: سنا، 1380، صص 483-510
منبع: خبرگزاری فارس

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS