دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

استراتژی و سازماندهی نظامی در سیره نبوی

No image
استراتژی و سازماندهی نظامی در سیره نبوی

كلمات كليدي : فرمانده، نيروهاي كار آزموده، تقسيم كار، نيروهاي اطلاعاتي، غزوه

نویسنده : زينب ابراهيمي

1.تعیین سرپرست و فرمانده

پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه حدود بیست و هفت غزوه را با فرماندهی هوشمندانه خویش هدایت کرد و به پیروزی رسانید؛[1] اما معیار انتخاب فرماندهان جنگی در سریه‌ها بر اساس میزان آگاهی و شناخت فرمانده از وضعیت نیروهای دشمن، وجود ویژگی‌های شخصیتی لازم در فرمانده برای در هم شکستن دشمن و تخصص‌ها و تاکتیک‌های متناسب با حمله صورت می‌‌گرفت، نه بر اساس موقعیت اجتماعی، سابقه نظامی و یا سابقه در اسلام.

این شیوه انتخاب فرماندهان جنگی از بررسی اجمالی بیوگرافی و ویژگی‌های شخصیتی فرماندهان و افراد تحت فرماندهی آنان به روشنی مشخص است؛[2] مثلاً پیامبر(ص) در محرم سال چهارم هجری «ابی‌سلمه بن عبدالاسد» را برای سرکوبی قبیله «بنی اسد» به «قطن»[3] فرستاد؛ در حالی که در سپاه او بزرگانی از صحابه مانند: ارقم ابن ابی‌ارقم، اسید بن الحضیر، ابوقناده بن نعمان و عباده ابن بشر، شرکت داشتند که از لحاظ منزلت و موقعیت از او برتری بودند.[4]

همچنین حضرت در سال یازدهم هجری لشکری به فرماندهی اسامه بن زید، برای تهاجم به رومیان آماده کرد. اسامه، جوانی هیجده ساله بود که سوابق جنگی نداشت؛ اما قدرت فرماندهی و هدایت سپاه در وی چنان بود که در سپاهش تمامی انصار و مهاجران و سابقین در اسلام جز علی(ع) و عباس عموی پیامبر حضور داشتند.[5] عمرو ‌بن‌ عاص نیز به فرماندهی سریه‌ای انتخاب شد. در سپاه وی، افرادی همچون ابوعبیده جراح و فرماندهان بزرگی با سابقه طولانی‌تری در اسلام حضور داشتند؛ حال آنکه تنها چند ماه از اسلام آوردنش می‌گذشت.[6]

2. استفاده از نیروی کار‌آزموده و ماهر

در هر نبردی، تخصص‌های نظامی گوناگونی مورد نیاز است. سپاه اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست و برای رسیدن به اهداف مطلوب در هر نبرد به تخصص‌های نظامی از قبیل: «جمع‌آوری اطلاعات»، «سواره نظام»، «نیروی پیاده»، «تیراندازان» و ...نیازمند است؛ از این‌رو پیامبر(ص) در هر جنگی، افراد را بر اساس مهارت‌ها و ویِژگی‌های شخصیتیِ مورد نیاز برای هر گروه، بدون توجه به رابطه خویشاوندی برمی‌گزید و در منصب‌های نظامی قرار می‌داد.[7] برای نمونه برای مأموریت‌های اطلاعاتی[8] از شخصیت‌های آگاه، توانا، بردبار و راز دار، مانند «حباب‌ بن ‌منذر، عبدالله ‌بن‌ جحش و حذیفة ‌بن ‌یمان» بهره می‌جست. پرچمدار[9] سپاه را از میان افراد شجاع و جسور همچون علی(ع) و حمزة بن‌عبدالمطلب و سوارکاران[10] را از افرادی انتخاب می‌کرد که محکم و استوار بر اسب می‌جنگیدند.

3. تقسیم کار

در زمان رسول اکرم(ص) مشاغل نظامی، ثابت و رسمی نبود و مناصب نظامی متغیر بود؛ از این رو تقسیم کار به عواملی از قبیل: نوع مأمورریت، (اطلاعاتی، جنگی، و... ) نوع نبرد، قدرت دشمن و سلاح‌های آنان، توان جنگی لازم برای مقابله و مکان جنگی بستگی داشت؛[11] اما تعیین افراد در مناصب نظامی بر اساس میزان تخصص و کارایی آنان در سیره پیامبر(ص) به عنوان روشی ثابت دیده می‌شود.

بر این اساس، حضرت، نیروها را به یگان‌هایی تقسیم، و وظیفه هر گروه و دسته را مشخص می‌کرد. این شیوه سازماندهی نیروها، امر فرماندهی و تسّلط بر نیروها را در زمان جنگ، آسان و تحرک یا استقرار را امکان‌پذیر می‌ساخت؛[12] چنان که در فتح مکه البته بر حسب شرایط، هر تیره و قبیله را در ستون‌های مجزایی قرار داد. مهاجران را در ۳ ستون ۲۰۰ نفری، اوس را در ۶ ستون 350 نفری و قبیله اسلم را در یک ستون 200 نفری منظم کرد[13] و فرماندهی هر ستون را به رئیس قبیله واگذار کرد؛ برای نمونه «ریدة بن الحصیب و ناجیة بن الاعجم» از فرماندهان قبیله اسلم بودند که هر یک، فرماندهی افراد قبیله خود را عهده‌دار شدند.[14]

هر قبیله در یک ردیف و به شکل هرمی (تکی، دو، سه و چهارتایی) سازماندهی می‌شد؛ مثلاً قبایل «کنانه، بنی‌حمزه، بنی‌لیث و سعد‌بن‌بکر» به شیوه «هرم فردی» و تحت فرماندهی «ابی‌واقد اللیثی»؛ قبیله «اشجع» به شکل «هرم دوتایی»؛ قبیله «مزینه» به صورت هرم سه تایی و «قبیله جهینه» به شکل هرم چهار‌تایی آرایش یافت. با این شیوۀ سازماندهی نیروها، حرکت و سرعت برای دستیابی به موقعیت‌های جنگی فراهم می‌شد.[15]

4. تعییین نیروهای اطلاعاتی و امنیتی

بنابر اهمیّت فوق‌العاده اطلاعات و معلومات کسب‌شده از دشمن، پیامبر(ص) در برنامه‌ریزی و هدایت جنگ به سوی پیروزی، خود شخصاً فرماندهی کل اداره اطلاعات را بر عهده می‌گرفت و گاهی حتی نقشه‌ها و تدابیر اتخاذ شده را از نیروهای اطلاعاتی، پنهان نگه می‌داشت.[16]

سریه عبدالله‌بن‌جحش،[17] عملیات فتح مکه[18] و سریه ابی‌قتادة‌ بن ‌ربعی ‌انصاری[19] و بسیاری دیگر از غزوه‌ها و سریه‌ها نشان‌دهنده اهتمام ویِژه پیغمبر(ص) به این بخش از سازماندهی جنگی است.

اطلاعات جمع‌آوری شده، حول چهار محور اصلی صورت می‌گرفت:
الف) آگاهی از منطقه عملیاتی دشمن به وسیله قرار گرفتن در مسیر کاروان‌های دشمن[20] و یا شنیدن گفتگوهای سپاه دشمن در شب[21] یا اوضاع بد آب و هوایی؛

ب) تعیین تعداد سپاه دشمن به وسیله کسب خبر از قبایل دوست[22] و هم‌پیمان و یا نیروهای اطلاعاتی،[23] مانند اطلاعات جمع‌آوری شده در جنگ خندق به وسیله زبیر‌بن‌عوام؛[24]

ج) شناسایی اهداف جنگی دشمن به وسیله عوامل اطلاعاتی موجود در میان دشمن، مانند اطلاعات «عباس‌ بن‌ عبدالمطلب» در میان قریش،[25] به کارگیری حیله‌های جنگی،[26] مانند غزوه‌های احد و ذات‌الرقاع و خندق که با گوش‌دادن مخفیانه به گفتگوهای فرماندهان و با خبرشدن سپاهیان از اهداف نظامی آنان؛[27]
د) شناسایی راه‌ها و محورهای ناشناخته و خارج از مسیر برای دفع حرکت‌های غافلگیرانه یا غافلگیر کردن دشمن و یا مقابله با حمله‌های احتمالی دشمن به وسیله پیش‌قراولان،[28] راهنمایان[29] و ساکنان محلی.[30]

نیروهای اطلاعاتی که وظیفه آنان کسب اخبار صحیح و کامل مربوط به دشمن بود، از میان افرادی انتخاب می‌شدند که از هوش، استعداد فراوان، سلامتی و دقت کامل برخوردار بودند؛ افرادی مانند: «حباب‌بن‌منذر» و «حذیفه‌بن‌یمان».[31]

5. انتخاب بهترین نقطه برای استقرار نیروها

این اقدام براساس شرایط ذیل انجام می‌پذیرفت:

الف)استقرار نیرو برای تحرک آسان نیروهای خودی و سخت‌شدن تحرکات سپاه دشمن؛

ب)واقع‌شدن خورشید در پشت سر نیروها(همانند نبرد بدر)؛[32]

ج)قرار گرفتن استحکامات طبیعی در پشت سر نیروها ( همچون غزوه احد)؛[33]

د)نزدیک بودن به چشمه آب و راه‌ها؛[34]

ر)امکان تأمین استتار و اختفای نیروها در صورت لزوم؛[35]

ز)وجود مراتع و چراگاه در محل استقرار نیروها؛[36]

س)دارا بودن شرایط مناسب بهداشتی؛[37]

ش)توان جابه‌جایی و انتقال نیروها به مکانی دیگر در صورت قطع امدادرسانی[38] و یا توان الحاق نیروهای کمکی به دشمن؛[39]

ص)قراردادن مقر فرماندهی بر بلندی، برای مشرف‌بودن بر سپاه و اداره جنگ و دیده‌بانی .3

مقاله

نویسنده زينب ابراهيمي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS