دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نشست و برخاست و خوابیدن پیامبر(ص)

No image
نشست و برخاست و خوابیدن پیامبر(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، نشستن، مجلس، برخاستن، بستر

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

خداوند در آیه 21 سوره احزاب، راه و روش پیامبر(ص) را، بهترین الگو و سرمشق زندگی، برای تمام انسانها معرفی کرده است. از این رو هر مسلمانی، شائق است که از رفتار پیامبر خویش، آگاه باشد، می‌خواهد بداند سیمای پیامبرش، چگونه بوده، آداب شخصی او، مثل خوردن و آشامیدن، خوابیدن و بیدار شدن، رفت و آمد، نشست و برخاست و سایر آداب و سننی که آن بزرگوار، رعایت می‌کرده، چه بوده است.

بی شک، خو گرفتن با آداب پیامبر(ص) و آراستگی به اخلاق و سنن ظاهری و باطنی آن حضرت، کمال نهایی و آخرین هدف زندگی، است و سعادت دنیا و آخرت را به همراه دارد.

آداب نشستن حضرت

نحوه نشستن در حضور دیگران، نشان از اندیشه، فرهنگ و تربیت شخص دارد و پیامبراکرم(ص) بیش از همه این ادب اجتماعی را مراعات می‌فرمود؛ چرا که او متأدب به آداب قرآن بود و متخلّق به محاسن قرآن. هرگز دیده نشد که پای خود را در حضور دیگران دراز کند،[1] زمانی که می‌نشست بیشتر رو به قبله بود.[2] می‌فرمود: «برای هر چیز شرفی است و شرف مجلس، رو به قبله نشستن است»؛[3] آدب مجلس را رعایت می‌کرد و زانو پیش زانوی همنشین، نمی‌نهاد؛[4] رفتاری که عربها داشته و دامن لباس خود را بالا می‌زدند و ساق‌ها و زانوان لخت‌شان را نمایان می‌کردند؛ حضرت همواره پاها و زانوهای خود را می‌پوشاندند.[5] در حضور مردم تکیه نمی‌داد[6] و از غذا خوردن در حالی که تکیه داده بودند، به شدت پرهیز می‌کردند؛ چرا که کراهت داشتند، شبیه به پادشاهان شوند؛[7] وقتی برای غذا سر سفره می‌نشست، زانوان و قدم‌های خویش را جمع می‌کرد و مثل نمازگزار حالت تشهد به خود گرفته، بر ران چپ خود، تکیه می‌کردند، می‌فرمود: «من بنده‌ام پس چون بندگان می‌نشینم و چون بندگان غذا می‌خورم.»[8]

عبدالعظیم حسنی(س) از امام معصوم(ع) نقل فرموده‌اند که: «حضرت به سه گونه جلوس می‌فرمودند: به صورت قرفصاء و آن این که حضرت بر زمین می‌نشستند و دو زانویشان را بالا آورده و دستان را دور آن حلقه کرده، شانه‌ها را به پاها می‌چسباندند. گاه دو زانو می‌نشستند و گاهی هم یک پا را خم می‌کردند و پای دیگر را روی آن می‌انداختند. حضرت هرگز به صورت چهار زانو نمی‌نشست.»[9] بسیار می‌شد که حضرت، در موقع نشستن بر چیزی تکیه می‌دادند؛ جابر بن سمره نقل می‌کند که بر حضرت وارد شدم و او را دیدم در حالی که از جانب راست بر بالشی تکیه فرموده بود.[10] از سلمان نیز نقل شده بر پیامبر(ص) وارد شدم، حضرت بر بالشی تکیه کرده بودند، آن ر ا برای من قرار داد و فرمود: «سلمان، هیچ مسلمانی بر مسلمانی وارد نشود که به احترامش پشتی گذارد، جز اینکه خداوند او را بیامرزد.»[11] هر گاه به مجلسی وارد می‌شد در انتهای مجلس می‌نشست،[12] به این کار امر می‌کردند و می‌فرمودند: «هر کس در مجلسی وارد شد در انتهای مجلس بنشیند».[13] برای خود جای مشخص و معینی را در نظر نمی‌گرفت و دیگران را نیز از این کار نهی‌ می‌کردند.[14]

هرگز پیش نیامد که جا بر کسی تنگ کند، بلکه برای مردم، جا باز می‌کردند تا بنشینند؛ گفته شده، روزی رسول‌خدا (ص) در مسجد تنها نشسته بودند، مردی وارد شد، حضرت تنگ‌تر نشستند تا او بنشیند. مرد گفت: «یا رسول‌الله(ص)، جا که وسیع است»؛ حضرت فرمودند: «حق مسلمان بر مسلمان آن است که چون ببیند که او می‌خواهد بنشیند، برای او جا باز کند.»[15] می‌فرمود: «شایسته است برای کسانی که در تابستان دور هم می‌نشینند میان هر دو نفر، به اندازه یک ذراع، فاصله باشد تا از گرما ناراحت نشوند.»[16]

پیش پای کسی بر نخاست و خوش هم نداشتند کسی پیش پای او، برخیزد. مردم نیز از این جهت، پیش پای حضرتش، بر نمی‌خاستند؛ ولی هنگامی که حضرت، برای رفتن به منزل، برمی‌خاست آنان نیز با او بر می‌خاستند و تا در منزل، بدرقه‌اش می‌کردند.[17] امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت(ص)، هر گاه با کسی همنشین می‌شد، از جا برنمی‌خاست تا همنشین او، از جا برخیزد.»[18]

ایشان، همچون عبد، بر روی زمین می‌نشستند[19] و نمی‌نشست و بر نمی‌خاست؛ مگر با ذکر خدا.[20] نقل شده هرگاه، در مجلسی می‌نشستند می‌فرمودند:

«ان تکلم بخیر کان طابعاً علیهن الی یوم القیامه و إن تکلم بشرّ کان کفارة له، سبحانک اللهم و بحمدک أشهد أن لا اله الا الله أنت استغفرک و اتوب الیک.»

چون اراده می‌فرمودند که برخیزند، می‌فرمودند:

«سبحانک اللهم و بحمدک أشهد أن لا اله الا الله أنت استغفرک و اتوب الیک.»[21]

ام‌سلمه- همسر مکرمّه پیامبراکرم(ص)- نقل کردند که حضرت در اواخر عمر شریفش، همواره در حال نشستن و برخاستن و رفت و آمدن، می‌فرمود: «سبحان الله و بحمده استغفرالله و اتوب الیه.»[22]

آداب خوابیدن حضرت

بستر حضرت، یک عبا بود که به هر جا نقل مکان می‌کردند آن را دولا کرده زیر آن حضرت می‌انداختند.[23] متکایش پوستی پر شده از لیف خرما،[24] شبی همان عبا را دو لا کرده، زیر آن حضرت انداختند، چون صبح شد، فرمودند این بستر دیشب مرا از نماز شب بازداشت از آن پس دستور دادند تا زیراندازش را یک لایه بیندازند.[25]

زیرانداز دیگری نیز، از پوست داشت که از لیف خرما پر شده بود.[26] گاه روی حصیرمی‌خوابیدند بدون آنکه زیر انداز دیگری، زیر او باشد.[27]

در هنگام وفات، بسترش از پارچه‌های کهنه وادی‌القری، بود که از پشم و کرک پر شده بود؛ گفته شده طول آن حدود دو زراع و عرض آن یک زراع و یک وجب بود.[28]

بستر خواب، برایشان چندان اهمیت نداشت اگر چیزی پهن می‌کردند برآن می‌خوابیدند و گرنه بر زمین می‌خوابیدند؛[29] ایشان از خوابیدن بر روی زمین غیر سفت، منع می‌فرمود.[30] حضرت را همیشه عادت بر این بود که قبل عشاء، نمی‌خوابیدند؛[31] هر گاه می‌خواستند بخوابند وضو می‌گرفتند.[32] سپس به جانب راست دراز کشیده، دستشان را زیرگونه راستشان گذاشته[33] می‌فرمودند: «اللهم باسمک أحیی و باسمک أموت.»[34] دعاهای بسیار دیگری نیز از حضرت نقل شده که به وقت خواب، قرائت می‌فرمودند؛ سنن نویسان به بسیاری از این دعاها در کتب‌شان اشاره کرده‌اند.[35]

نمی‌خوابیدند؛ مگر آنکه مسواک را زیر سر می‌نهادند و چون سر از خواب بر می‌داشتند، قبل از هر چیزی، مسواک می‌زدند.[36] در روایتی دیگر، آمده که حضرت قبل از خواب، آیة الکرسی می‌خواندند[37] و سپس می‌فرمودند:

«بسم الله آمنت بالله و کفرت بالطاغوت اللهم احفظنی فی منامی و فی یقظتی.»[38]

و چون می‌خوابیدند بر پشت می‌خوابیدند،[39] خرناس نمی‌کشید[40] و در خواب، اگر از چیزی می‌هراسید و بیدار می‌شد می‌فرمود: «هو الله لا شریک له.»[41]

چون از خواب بر می‌خاستند، می‌فرمودند:

«الحمدلله الذی أحیانی بعد ما اماتنی و الیه النشور.»[42]

از امام باقر(ع) نقل شده که فرمودند: «هیچ گاه حضرت از خواب بیدار نمی‌شد؛ مگر آنکه بر زمین می‌افتاد و در برابر خداوند سجده می‌افتاد .»[43]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) ⠕ جلدي)

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) (15 جلدي)

پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) روح همه انبياء اولياء و شهدا بوده و جان اين جهان است. شريعت او كامل ترين و جامع ترين شريعت ها و در بردارندة همة جنبه هاي فردي و اجتماعي آنان مي باشد، از اين رو چون خود، اعظم رسولان است شريعت او نيز اعظم شرايع است و سيره هاي رفتاري و سلوك هاي فردي و اجتماعي او آيينة تمام نماي انبياي الهي است و سخنان او پيام رسان عظيم ترين مفاهيم الهي و راهنماي كمال و سعادت براي انسان ها است؛ فهم سخنانش انسان ها را از ظلمت ها جهل به نور هدايت مي كشاند و فرموده هايش با فطرت انسان ها هموار بوده و به دل و جان آنها روح عبوديت و ذكر حق القا مي كند.
Powered by TayaCMS