1 مهر 1397, 0:0
انسان، با مرگ زندگی میکند، ولی به عللی چند از آن غافل است. البته بسیاری از مردم گرفتار غفلت مطلق نیستند، وگرنه اهل شقاوت و بدبختی ابدی میشدند، اما دنیا به ظواهر و زینتها و آرایههای زیبا و فریبنده اش واقعا دارالغرور است و اجازه نمی دهد که انسان همواره دایم الذکر باشد و به یاد خدا به عنوان هدف و فلسفه حقیقی این زندگی بیفتد. اصولا اینکه خداوند میفرماید: اذکروا الله ذکرا کثیرا، خدا را بسیار یاد کنید، به این معناست که همه چیز را میبایست جلوه خدا و نشانه ای از نشانههای او دانست و براساس همین لازم است مرگ را به عنوان نشانه ای از رجعت و بازگشت به او در نظر داشت و در جلوی چشم قرار داد.
خداوند به اشکال گوناگون به مردم هشدار باش و انذار میدهد که دنیا جای ماندن و قرار نیست بلکه پلی است که انسان میبایست از آن بگذرد و حیات دو روزه دنیا را برای آخرت همیشگی توشه راه قرار دهد. مرگ هشداری است به این که دنیا و انسان (بیهوده) آفریده نشده است و پس هر چیزی، ملکوت و باطنی است که بیانگر هدف نهایی آن است. اما بسیاری از مردم اهل غفلت هستند. از ویژگیهای اهل غفلت آن که چشم دارند، ولی نمیبینند، گوش دارند ولی نمیشنوند، قلب دارند ولی درک و فهم نداشته و حق و باطل را از هم باز نمیشناسند. اینان همانند چارپایان تنها میخورند و میخوابند و سرشار از شهوات هستند بلکه بدتر از آن هستند زیرا همه منابع و ابزارهای شناختی و ادراکی را دارند ولی هیچ بهرهای از آن نمیبرند پس میبایست آنان را پست تر از جانوران در رده جامدات قرار داد که سنگ خارا است بلکه از آن هم پستتر هستند که از سنگ خارا آب بر میآید ولی از ایشان هیچ نشانهای از نرمی و انعطاف در برابر عظمت خداوند دیده نمیشود. پس اینان همان اهل غفلت واقعی هستند که هیچ ذکر نداشته و هرگز یاد خدا و هدف و فلسفه آفرینش به دلهای آنها نمیآید. (اعراف، آیه 179)
اهل ذکر نه تنها اهل غفلت نیستند، بلکه اهل حضورند و همواره خداوند را در محضر خویش دارند با هر نشانهای به ملکوت و باطن آن مینگرند و خدا را به یاد میآورند و در ورای هر چیزی حتی زیباییهای طبیعت و آرایههای شهوت انگیز و اشتهاآور آن، چکاد قله انسانیت یعنی خدایی و ربانی شدن را میبینند و در پی آن میروند.
از این رو اهل ذکر، اهل یاد مرگ هستند و هر روز که سر از خواب بر میدارند میگویند: الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی، خدا را ستایش و سپاس که پس از میراندنم مرا زنده و احیا کرد، چرا که النوم اخ الموت، خواب برادر مرگ است.
نقل شده پیامبر مکرم اسلام هرگاه از خواب بر میخاستند ابتدا به سجده میرفتند و این حمد و سپاس را به جا میآوردند: الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی و الیه النشور، الحمدلله الذی رد علی روحی لاحمده و اعبده، شکر میکنم خدایی را که مرا مجددا زنده کرد بعد از این که میرانده بود، شکر میکنم خدایی را که بازگشت به سوی اوست، شکر میکنم خدایی را که روح مرا به من بازگرداند تا او را عبادت کنم و شکر او را به جای آورم.
طبق آیات قرآن از جمله آیه 42 سوره زمر و نیز روایات خواب برادر مرگ است، خداوند در شب و هنگام خواب، ارواح انسانها را توفی میکند و میگیرد و در زمانی که در نظر دارد، به ایشان بازمی گرداند و اگر عمر کسی به پایان رسیده باشد روح به بدن او باز نخواهد گشت. پس افزون بر این که مرگ با زندگی همزاد و آمیخته است در هر خوابی مرگی را تجربه کرده و میآزماییم ولی به اسباب دارالغرور فریفته میشویم و سرگرم لعب و لهو دنیا میشویم و از ذکر الهی از جمله ذکر مرگ و بازگشت و حساب و کتاب الهی و رستاخیز غافل میگردیم. رستاخیز زمین، یادآور رستاخیز جهان انسان عاقل و ذاکر به هر چیز که مینگرد خدا را در پیش و پس و همراه آن میبیند. هنگامی که بارانی میبارد و زمین زنده و گیاهان سبز میشوند و خاک مرده زنده میگردد، آدمی یاد خدا و هدف و فلسفه آفرینش میافتد. از این رو در روایات آمده است: «اذا رایتم الربیع فاذکروا النشور، هنگامی که بهار را دیدید رستاخیز را یاد کنید.
خداوند در آیاتی از جمله آیه 24 سوره روم میفرماید: و از نشانهها و آیات الهی آن است که برق را به جهت خوف و طمع شما نشان میدهد و از آسمان باران و آب فرو میفرستد پس به وسیله آب باران، زمین پس از مرگش زنده میشود. به درستی که در آن نشانههایی است برای کسانی که خردورزی میکنند.
براین اساس انسان عاقل کسی است که هر نشانه ای را یادآور خداوند میداند و در پس هر چیزی خدا و اهداف آفرینش را میبیند و مییابد، چنان که از رویش گیاهان پس از بارش باران و فرارسیدن بهار زمین، انسان فلسفه آفرینش و حساب و کتاب رستاخیز را به یاد میآورد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان