دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مفهوم مرحله در نظام هانری والن Concept of stage in Henri Wallon’s system

No image
مفهوم مرحله در نظام هانری والن Concept of stage in Henri Wallon’s system

كلمات كليدي : دستگاه عصبي، ماترياليسم ديالكتيك، مقايسه اي آسيب شناختي، كنش نگري، مرحله، روان شناسي رشد

نویسنده : ابوذر كريميان

هانری والن(H. Wallon) روان‌شناس فرانسوی بزرگی است که در طول سالیان دراز و در آثار ارزنده و متعددی به بسط و توسعه روان‌شناسی، خدمات ارزنده‌ای کرده است. والن در آغاز نوجوانی به عنوان پزشک در جبهه جنگ اول جهانی به معالجه و بررسی ضایعات عصبی و اختلالات ناشی از آن پرداخت و بر اثر مشاهداتی که درباره مجروحین جنگ به عمل آورد، متوجه اهمیت دستگاه عصبی در زمینه رشد روانی گردید. صدمات جنگ، کنش‌های روانی افرادی را که لطمه دیده بودند ضایع یا مختل می‌کرد و انگیزه روی آوردن والن به روان‌شناسی شاید ناشی از تجربیات این دوره از زندگی او باشد. پس از این دوره که والن اولین کتاب خود را با عنوان "کودک ناآرام"، عنوانی که ظاهری ساده دارد ولی کتابی فوق‌العاده دقیق و پیچیده است و ریزه‌کاری‌های دستگاه عصبی و اختلالات آن را نشان می‌دهد، منتشر می‌کند. اولین نظریات والن به صورت نهفته در این کتاب دیده می‌شود.

والن، در جنگ جهانی دوم در شبکه نهضت مقاومت شرکت داشته و طرفدار ماتریالیسم دیالکتیک و کمونیسم بوده است. بنابراین طبیعی است که در توجیه و تبیین تحول روانی به دو زمینه دستگاه عصبی و محیط اجتماعی بیشتر توجه کرده باشد. والن، غیر از کتاب مشهور کودک ناآرام، آثار متعدد دیگری نیز منتشر کرده که مهمترین آنها "روان‌شناسی مرضی"، "مبانی شخصیت" و "مبانی فکر" است.[1]

یکی از نقاط عطف و مهم زندگی والن، این است که او در سوربن و لولژ – دوفرانس، به تدریس پرداخت و در سال 1927 آزمایشگاه روانی – زیستی یا پسیکولوژی کودک را تاسیس کرد. در همان سال نیز مجله Entance را چاپ و منتشر ساخت. آزمایشگاه مزبور تا سال 1950 تحت نظر والن اداره می‌شد و از آن سال به بعد پروفسور زازو(Zazo) عهده‌دار این سمت گشت.[2]

روش پژوهش در نظام والن

والن، به تناسب موضوع گستره یا مطالعه و با پذیرفتن روان‌شناسی به عنوان علم طبیعت و علم انسان، روش‌های مختلفی را در بررسی‌های خود به‌کار بسته است:

1- در کتاب کودک ناآرام، روش مقایسه‌ای آسیب‌شناختی، یعنی مشاهده و مقایسه بهنجار و نابهنجار را مورد استفاده قرار داد و آن را در اثر مشهور مبانی شخصیت در حد وسیعی به‌کار بست.

2- روش مشاهده ساده و معمول در علوم طبیعی.

3- در کتاب مبانی فکر، معلوم شده است که والن از روش بالینی پیاژه برای بررسی هوش کلامی سود جسته است.[3]

مفهوم مرحله و دوره

والن، از یک‌سو با پذیرش نمو عصبی به گزل نزدیک می‌شود و از سوی دیگر به دلیل پذیرفتن عامل اجتماع و محیط و نقش غالب آن در ایجاد تغییرات، از او فاصله می‌گیرد. او به رغم موضع‌گیری‌های عصب‌شناختی از کنش‌نگری نخستین، به پذیرش‌های ساختاری‌تر در شکل دادن به مراحل روی می‌آورد.[4]

- برای والن مرحله، یک لحظه یا وهله از گستره به معنای قراردادی نیست. مرحله یک فرآیند تعارض و گشایش است، تمایزها سرانجام به توحید می‌گرایند و در چارچوب آنها تسلط یا غلبه یک کنش، معنا و مفهوم مرحله را مشخص می‌کند.[5]

- در نظام والن، ریشه یک مرحله، در مرحله قبلی و استطاله آن هنوز در مرحله بعدی مشهود است. تعداد و توالی مراحل در نظام والن به گستره‌هایی وابسته است که در دوره‌های پژوهشی مختلف درباره چرخه‌های متفاوت تحول روانی به عمل آورده و آنها را در میدان کاربرد در معرض داوری و تعدیل قرار داده است.[6]

- والن درباره آغاز زندگی، ابتدا چهار مرحله تا سه سالگی را مطرح می‌کند و با عنوان کردن مرحله فرافکنی(که البته در آرایش نهایی خود از آن یاد نکرده است) در پایان این دوره به معنای ظرفیت با فاصله نگریستن بر اساس امکانات تجسمی دست زده است و از سه سالگی به بعد که اتفاقا بهترین فرصت برای روش‌شناختی او درباره یافته‌های این گذرگاه است، بر شخصیت‌گرایی تاکید کرده و البته بازسازی آن را در سطح نوجوانی جایز دانسته است. نهایتا اینکه والن با گشودن گستره پژوهشی "مبانی فکر" نظام خود و تبیین هوش کلامی، محتوای قوی‌تری برای آخرین دوره کودکی تدارک دیده است.[7]

- اینکه کودک چگونه از یک مرحله به مرحله بعد پیش می‌رود از نظر والن واجد اهمیت فراوان است. او با مهم دانستن ناپیوستگی مراحل تحول، خاطرنشان می‌سازد که پیوستگی بین مراحل نخستین و بعدی قابل انکار نیست، ولی تاکیدش بیشتر بر عدم پیوستگی است و بر این نظر است که مراحل مختلف کیفیت‌های مسلط و عوامل تعیین‌کننده و متفاوتی را در خود منعکس می‌کنند. والن دوره کودکی را از لحاظ وابستگی هیجانی و ارتباط عاطفی بین کودک و بزرگسال می‌نگرد و همچنین تحول حسی حرکتی را مورد بحث قرار می‌دهد و اصرار دارد که در هر مرحله شخصیت کودک به وسیله ظهور کنش‌های جدید مشخص می‌شود.[8]

- والن، درباره عوامل اجتماعی تعیین‌کننده رفتار و در مقایسه با عوامل درون‌روانی در مرحله، عقیده دارد کودک از همان ابتدا موجودی اجتماعی است و ما تنها به شرطی می‌توانیم هرگونه تحول ویژه‌ای را حقیقتا دریابیم که عوامل محیطی و انسان‌هایی را که بر کودک تاثیر می‌گذارند، بشناسیم. بدین ترتیب تاکید می‌کند که در هر مرحله از زندگی کودک، جدایی و گسستگی حلقه‌های به هم پیوسته، بر مجموعه کنش سازگارانه کودک تاثیر دارد.[9]

مقاله

نویسنده ابوذر كريميان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS