دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راهبردهای سنجش رفتار Strategies of behavior assessment

No image
راهبردهای سنجش رفتار Strategies of behavior assessment

كلمات كليدي : مصاحبه رفتاري، مشاهده رفتار، سنجش رفتار شناختي، پرسش نامه هاي خودسنجي، سنجش رواني – فيزيولوژيكي، روان سنجي

نویسنده : زهرا غلامي

سنجش رفتار موجب پیدایش فنون متعدد گوناگونی شده است. برخلاف این گوناگونی، راهبردهای سنجش رفتار را می‌توان به صورت مقوله‌های کلی مصاحبه رفتاری، مشاهده رفتار، سنجش رفتار شناختی، سنجش روانی – فیزیولوژیکی و پرسش‌نامه‌های خودسنجی طبقه‌بندی کرد.

مصاحبه رفتاری

مصاحبه‌های رفتارنگر[1] عموما به توصیف و فهم رابطه‌ بین پیشایندها، رفتارها و پیامدها متمرکزند. در مصاحبه‌های رفتاری از طریق بررسی نظام‌دار فراوانی، شدت و استمرار رفتارهای مورد نظر، خط پایه یا شاخصی‌ از رفتار پیش از درمان تدوین می‌شود.

در نخستین مرحله مصاحبه رفتاری باید بسیاری از موضوع‌های مربوط به مصاحبه‌های سنتی مدنظر قرار گیرند. به عنوان مثال، ارتباط و تفاهم[2] کافی باید برقرار شود، هدف‌های کلی و هدف‌های خاص مصاحبه تدوین و بیان شوند و شرح‌حال گذشته‌ درمانجو در ارتباط با مساله مورد بررسی، مرور گردد. اما معمولا به شرح‌حال گذشته درمانجو کمتر از رفتار زمان حال وی تاکید می‌شود. علت این امر آن است که در رویکرد رفتاری، رفتار درمانجو متاثر از عوامل موقعیتی تلقی می‌شود تا عوامل گذشته.[3] درمانجو و درمانگر باید در جهت تعیین میزان و گسترش مشکل، علل بروز آن و زمان وقوع رفتار و اثرهایی که بر روابط درمانجو بر جای می‌گذارد تلاش کند، زیرا تحلیل رفتاری دقیق مستلزم توصیف کامل رفتارهای مساله‌ساز است. در نهایت مصاحبه رفتاری باید با خلاصه کردن اطلاعات به دست آمده، توضیح درباره سایر اطلاعات لازم و برآوردی از موقعیت احتمالی درمان پایان پذیرد. اگر مصاحبه به قصد مقدمه‌ای برای درمان انجام می‌گیرد، لازم است که درباره راهبردهای احتمالی مداخله درمانی، طول مدت درمان، هزینه‌های مالی و سرمایه‌گذاری عاطفی احتمالی و تضمین اینکه درمانجو در همه تصمیم‌ها مشارکت خواهد داشت، اطلاعات لازم ارائه گردد.[4]

بیشتر مصاحبه‌ها معمولا به طور غیررسمی و اتفاقی انجام می‌گیرد. این غیر رسمی بودن، اغلب ممکن است موجب شود که اعتبار و روایی اطلاعات به دست آمده پایین باشد. به همین علت بعضی مؤلفان، ساخت‌دار و استاندارد بودن مصاحبه‌های رفتاری را توصیه می‌کنند.[5]

مشاهده‌ رفتار

در سنجش رفتاری، از مشاهده به عنوان فن اصلی استفاده می‌شود. متخصصان بالینی رفتارگرا برای تعیین فراوانی، نیرومندی و شدت رفتار مشکل‌ساز، عوامل محافظ و نگهدارنده آن، اقدام به مشاهده رفتارهای فرد می‌کند. در واقع این متخصصان معتقدند تا افراد را در محیط طبیعی زندگی‌شان تحت‌ نظر نگیریم، درک حقیقی و کاملی از مشکلات آنها نخواهیم داشت.[6]

در برخی موارد(مانند سنجش افراد دچار معلولیت رشدی، مراجعانی که مقاومت می‌کنند و یا کودکان خیلی خردسال) مشاهده‌ رفتار ممکن است یکی از مهمترین روش‌های سنجش باشد. این مشاهده‌ها باید توسط متخصصانی که عملا به درمان می‌پردازند یا توسط کسان دیگری که در زندگی درمانجو بیشتر درگیرند(مانند معلم، والدین، همسر یا خودبازبینی توسط خود بیمار) انجام گیرد.[7]

اگر مشاهده توسط مشاور متخصصی صورت گیرد، مشاهده مستقیم نامیده می‌شود، اما اگر از اطرافیان درمانجو خواسته شود تا رفتار وی را مشاهده کرده و آن را ثبت و گزارش نمایند، مشاهده غیرمستقیم است.[8]

نخستین اقدام در مشاهده رفتار، انتخاب رفتارهای هدف مربوط و مناسب است. رفتار هدف، رفتاری است که مشاهده‌گر قصد دارد در حین مشاهده، فراوانی، نیرومندی و شدت آن رفتار را تعیین کند. رفتار هدف باید به طور عینی، روشن و کامل برای مشاهده‌گر تعریف شود و از به کار بردن اصطلاح‌های انتزاعی و کاملا استنباطی در تعریف پرهیز شود.

موقعیت‌های مشاهده

موقعیت‌های مشاهده رفتار ممکن است از موقعیت‌های کاملا طبیعی(مانند خانه، کلاس درس، محل کار یا زمین بازی) تا موقعیت‌های کاملا ساخت‌دار متفاوت باشد. موقعیت‌های طبیعی برای سنجش رفتارهایی که فراوانی وقوع آنها زیاد است و یا رفتارهای کلی مانند کاستی توجه،[9] انزوای اجتماعی یا رفتارهای افسرده موثرتر است. مشاهده در موقعیت طبیعی همچنین برای اندازه‌گیری تغییر رفتار درمانجویان در پایان مداخله‌های درمانی مفیدند.

موقعیت‌های طبیعی به سبب آنکه مستلزم صرف وقت زیاد برای انجام مشاهده است، با دشواری‌هایی همراه است. به علاوه، در مواردی که اندازه‌گیری رفتارهایی که فراوانی وقوع آنها کم است(مثل پرخاشگری، کم‌جراتی) و یا رفتارهایی که فقط در غیاب مردم به وقوع می‌پیوندد(آتش‌سوزی، خودکشی) مورد نظر باشد، استفاده از مشاهده در موقعیت‌های طبیعی با مشکل مواجه می‌شود. برای مقابله با مشکلاتی که بخش جدایی‌ناپذیر مشاهده‌های طبیعی است، درمانگر ممکن است به ایجاد محیط‌های ساخت‌دار(ایفای نقش، انجام کارهای نمایشی) که انواع خاصی از رفتارها را فرا می‌خواند، اقدام کند. محیط‌های ساخت‌دار برای مطالعه رفتارهایی که فراوانی وقوع آنها کم است، اهمیت خاص دارد. اما باید دانست که در استنباط‌های حاصل از مشاهده در محیط‌های ساخت‌دار، باید احتیاط کرد. زیرا ممکن است به زندگی واقعی درمانجو قابل تعمیم نباشد.[10]

سنجش رفتار شناختی

در سال‌های اخیر، برای فهمیدن فرایندهای شناختی زمینه‌ساز اختلال‌های رفتاری پژوهش‌های چشمگیری انجام شده است. از جمله حوزه‌های مربوط عبارتند از اظهارنظرهای شخصی[11] درباره خود مرتبط با اختلال‌های مختلف، ساخت‌شناختی زمینه‌ساز این اختلال‌ها، تفاوت‌های بین تحریف‌های شناختی در رفتارهای مرضی و رفتارهای بهنجار و تغییرهای شناختی که در دوره درمان رخ می‌دهند.[12]

خصیصه اصلی رویکردهای معاصر سنجش شناختی این است که پرورش و گسترش روش‌ها در وهله اول به دست نظریه‌ها و داده‌ها و همین طور اهداف سنجشی تعیین می‌شود. شاید گسترده‌ترین روش‌های مورد استفاده برای سنجش شناختی، پرسش‌نامه‌های خودسنجی‌ای باشد که گستره‌ وسیعی از شناخت‌ها نظیر ترس از ارزیابی منفی، گرایش به تفکر غیرعقلانی و گرایش به استنباط‌های منفی راجع به تجارب زندگی را مورد سنجش قرار می‌دهد.[13]

حوزه‌های محتوایی خاص

حوزه‌های محتوایی سنجش شناختی عبارتند از افسردگی، سبک‌های اسنادی، هراس‌های اجتماعی، اضطراب‌های تعمیم‌یافته، خودبسندگی و تصویرسازی ذهنی.

نظریه‌های مربوط به فرایندهای شناختی افسردگی، بیانگر آن است که افسردگی به وسیله افکار مشخص و تکرار شونده‌ای که خود شخص به آن باور دارد، تثبیت می‌شود. شخص افسرده یک نظر منفی درباره خود، دنیا و آینده دارد. به عقیده بک(Beck) این شناخت‌های منفی علت افسردگی است.

برای سنجش شناختی افسردگی، تعداد زیادی پرسش‌نامه خودسنجی تدوین شده است. این پرسش‌نامه‌ها عبارتند از: "پرسش‌نامه افسردگی بک"(BDI)، "مقیاس نگرش‌های بر کار"[14](DAS) و "پرسش‌نامه سوگیری شناختی".[15]

شناخت‌های عمده‌ای که به نظر می‌رسد مشخصه هراس‌های اجتماعی باشند عبارتند از تهدید بین‌فردی همراه با اعتقادهایی مبنی بر نادرست بودن پسخوراند بین‌فردی. سنجش شناختی هراس‌های اجتماعی اغلب به وسیله آزمون تعامل اجتماعی مبتنی بر اظهارنظر درباره خود انجام می‌گیرد. آزمون باورداشت‌های غیرمعقول[16](شامل 100 ماده است که 10 طبقه مختلف باورداشت‌های غیرمعقول را در برمی‌گیرد) و پرسش‌نامه رفتار منطقی[17] دو ابزار سنجش مناسب برای اضطراب تعمیم‌یافته هستند.[18]

علاوه بر بسیاری از پرسش‌نامه‌های خودسنجی موجود، تعدادی راهبرد نیز برای ثبت شناخت‌ها به شیوه کمتر ساخت‌دار تدوین شده است. این راهبردها عبارتند از: اندیشیدن با صدای بلند، گفتار خصوصی، اندیشه‌های بیان‌شده، تهیه فهرست اندیشه‌ها، ثبت رویدادها و...[19]

علیرغم فواید اثبات‌شده سنجش و درمان رفتار شناختی باید گفت که این راهبرد سنجشی با برخی محدودیت‌های عمده نیز همراه است. در این روش همه‌ داده‌ها از طریق گزارش‌های شخصی درمانجو درباره فرایندهای درونی‌‌اش به دست می‌آید و لذا ممکن است تحریف شوند. درمانجویان معمولا این فرایندها را به یاد می‌آورند و توصیف می‌کنند. یادآوری رویدادها نیز ظاهرا یک فرایند بازسازی است که در آن هر یک از یادآوری‌های پیاپی ممکن است براساس نیازها، سوگیری‌ها و انتظارهای شخصی تغییر کند و تحریف شود. این مشکلات موجب شده که بعضی از رفتارگرایان سنتی پایه‌های عملی و نظری مناسب بودن سنجش شناختی را مورد تردید قرار دهند.[20]

پرسش‌نامه‌‌های خودسنجی SELF – REPORT INVENTORY

یکی از راهبردهای سنجش رفتار، استفاده از پرسش‌نامه‌های خودسنجی است. برخی از این پرسش‌نامه‌ها شبیه به آزمون‌های شخصیتی هستند، ولی برخی دیگر در مقایسه با این پرسش‌نامه‌ها، تاکید بیشتری بر موقعیت دارند.[21]

معمولا هر پرسش‌نامه بین 20 تا 100 ماده دارد و پاسخ‌دهندگان باید درجه موافقت خود با هر ماده را مشخص کنند. به این صورت که از افراد خواسته می‌شود به سوال‌هایی درباره رفتار و احساس‌های خود در موقعیت‌های گوناگون پاسخ دهند. این آزمون‌های نوشتاری، سوال‌ها و عبارت‌هایی را شامل می‌شوند که به نشانه‌ها، نگرش‌ها، تمایلات، ترس‌ها و ارزش‌ها می‌پردازند. به عبارت دیگر آزمودنی‌ها اعلام می‌کنند که هر عبارت یا سؤال با چه دقتی، ویژگی‌های آنها را توصیف می‌کند یا آنها تا چه اندازه‌ای با هر عبارت، موافق هستند.

عمده‌ترین مشکلاتی که در رابطه با این پرسش‌نامه‌ها مطرح شده‌اند، این است که این آزمون‌ها برای کودکان، افراد سالخورده، کسانی که سطح هوشی آنها پائین‌تر از حد طبیعی است یا افرادی که مهارت‌های روخوانی محدودی دارند، مناسب نیست. به علاوه پژوهشگران نشان داده‌اند که حتی تغییرات جزئی در بیان کردن سوال‌ها یا گزینه‌های پاسخ در مقیاس‌های خودسنجی به تغییرات عمده در نتایج آنها منجر می‌شوند.[22]

بیشتر پرسش‌نامه‌های خودسنجی دارای ویژگی‌های روان‌سنجی خیلی ضعیف‌ بوده و یا اصولا فاقد این ویژگی‌ها هستند. همچنین برای آنها به ندرت داده‌های هنجاری تدوین شده است.[23]

به رغم این مشکلات، مهمترین امتیاز آنها این است که طوری طراحی شده‌اند که به صورت عینی نمره‌گذاری می‌شوند و تقریبا هر کسی با کلید پاسخ مناسب می‌تواند این آزمون‌ها را به دقت نمره‌گذاری کند. در واقع نتایج آزمون‌ها به سوگیری‌های شخصی یا نظری نمره‌گذار بستگی ندارد.[24]

سنجش روانی – فیزیولوژیکی

درک و شناخت کامل شخصی نه تنها مستلزم شیوه‌های رفتاری، عاطفی و شناختی است، بلکه همچنین سنجش چگونگی تعامل و وابستگی آنها با کارکرد فیزیولوژیکی را نیز ایجاب می‌کند.[25] از آن جایی که برخی از مشکلات رفتاری در حالت‌های فیزیولوژیکی انعکاس می‌یابند و بعضی دیگر مستقیما از اختلالات فیزیولوژیکی ناشی می‌شوند. بنابراین، تشخیص دقیق و درمان صحیح اختلالات رفتاری اغلب نیاز به سنجش روانی – فیزیولوژیکی دارد.[26]

یکی از نخستین پژوهش‌هایی که به شیوه‌های روان‌شناختی و فیزیولوژیکی مربوط است، نشان داد که ترس و خشم در فشار خون و انتقال پوستی، پاسخ‌های فیزیولوژیکی متفاوتی دارند. این یافته بیانگر آن بود که اینها و دیگر متغیرهای روانی را می‌توان از طریق روش‌هایی غیر از پرسش‌نامه‌های خودسنجی اندازه‌گیری کرد.

متداول‌ترین پاسخ‌های فیزیولوژیکی که مورد سنجش قرار می‌گیرند، عبارتند از ضربان قلب، فشار خون، دمای پوست، تنش عضلانی، گشادگی رگ‌ها، پاسخ برقی(گالوانیکی) پوست(GSR) و فعالیت مغز که با برق‌نگاره‌های مغز(EEG) اندازه‌گیری می‌شوند.[27]

از جمله موارد سنجشی روانی – فیزیولوژیکی، بازخورد زیستی[28] است. اضطراب، ترس و تنش اغلب همبسته‌های فیزیولوژیکی دارند. وقتی که شخص مضطرب می‌شود، ممکن است اضطرابش را در ماهیچه‌ها یا نحوه تنفس یا تعریق، احساس کند. سنجش روانی – فیزیولوژیکی نه تنها نشان می‌دهد که یک همبسته‌ فیزیولوژیک برای اضطراب وجود دارد، همچنین میزان شدت آن و نحوه تاثیرگذاری درمان را بر آن نشان می‌دهد.

روش بازخورد زیستی به مددجو کمک می‌کند تا متوجه تغییرات روانی – فیزیولوژیکی خود و نیز حالات روانی که موجب آنها می‌شوند، گردد.[29]

یکی دیگر از کاربردهای سنجش روانی – فیزیولوژیکی تبیین علت سردردهای تنشی و درمان آن است. سردردهای تنشی اغلب از انقباض عضلات پیشانی ناشی می‌شوند. این انقباض‌ها را می‌توان مستقیما با استفاده از دستگاه برق‌نگاری عضله(EMG) اندازه‌گیری کرد و به مراجع انتقال داد. در صورتی که مراجع برای آرمیدن آموزش دیده باشد، می‌تواند بلافاصله آثار این آرمیدگی را روی EMG ببیند و قادر خواهد بود با به‌کارگیری شیوه‌‌ای که آموخته است، به‌تدریج تنش عضلانی و سردرد را برطرف کند.[30]

در حالی که اندازه‌گیری ضربان قلب، فشار خون و مقاومت پوست در سنجش ترس به مقدار زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند، با این وجود اکثر اندازه‌گیری‌های فیزیولوژیکی نیاز به ابزارهای گران‌قیمتی دارند که اغلب در کلینیک‌های روانی و روان‌پزشکی یافت نمی‌شوند. به همین دلیل متخصصان بالینی از این اندازه‌گیری‌ها استفاده اندکی می‌کنند.[31]

مقاله

نویسنده زهرا غلامي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب رفتارهای انسان ساز

کتاب رفتارهای انسان ساز

کتاب حاضر که دربردارنده مطالبی ارزنده و مفید از زندگی علما و بزرگان است که در دو جلد منتشر شده است.
Powered by TayaCMS