دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تفویض در مکتب معتزله Delegate In Mutazilite

No image
تفویض در مکتب معتزله Delegate In Mutazilite

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : معتزله، عقل گرائي، عدليه، قدريه، اصحاب العدل

جبرگرائی اهل حدیث و اشاعره از سوئی و تفویض معتزله از سوی دیگر باعث اختلافی مهم در کلام می­شود. در واقع بررسی رابطه انسان با فعل خویش و رابطه فعل خداوند با مخلوقات باعث بوجود آمدن چنین نزاعی شده است. از نظر مکتب وحی شکی نیست که این دو نظریه (جبر و تفویض) باطل است. در این مقاله نظریه معتزله(تفویض) بررسی می­شود.

مبانی تفویض

تفویض به عنوان نتیجه بحث عدل در مکتب معتزله مورد توجه بوده است. معتزله با پذیرش عدل الهی، جبرگرائی را ظلم دانسته و ساحت خداوند را از آن منزه می­دانند اما با رد جبر به رابطه بین انسان و افعال اختیاری او پاسخی اشتباه دادند و از آن تعبیر به تفویض می­کنند. تفویض به برقراری رابطه انسان و فعل او پرداخته اما این ارتباط را خارج از اراده و قدرت و مشیت الهی تصور و اثبات نموده است.[1]عدم تأثیر خداوند در افعال انسانها و استقلال کامل انسانها در افعال خویش با توحید معتزلی متناسب است. توحیدی که جز الحاد و تشبیه را ثابت نمی­کند.[2]واضح است که این توحید با مبانی توحیدی مکتب معصومین علیهم السلام در تضاد است و این نشان­دهنده این است که اساس توحید معتزلی باطل و مردود است.[3]

گرداب تفویض

عقاید معتزلی مثل نفی قدرت و اراده الهی در افعال انسانها از نتایج انکار توحید افعالی اهل حدیث است. اهل حدیث معتقد است که هر فعلی (حتی افعال انسانها) مستقلا فعل خداوند است و از این رو به جبر در افعال انسان نیز معتقد می­شوند. [4] معتزله با انکار توحید افعالی اهل حدیث که موجب جبرگرائی بود به دام تفویض افتادند. معتزله معتقدند که خداوند هیچ ارتباطی با افعال انسانها ندارد. [5]این دو نظریه در حد افراط و تفریظ در این مسأله نمایان می­شود.

رابطه انسان و افعال اختیاری او

همانطور که بیان شد افراط و تفریظ در این مسأله به جبرگرائی و تضاد با توحید کشیده شده است. در مکتب اهل بیت علیهم السلام با رد این دو نظریه، جواب صحیح داده شده است؛

لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین [6]

با رد این دو نظریه رابطه صحیح بین انسان و افعال او و رابطه اراده الهی با آن بیان شده است. اختیار به عنوان نظر صحیح در مکتب اهل بیت علیهم السلام ردی بر جبر و تفویض است. انسانها افعال اختیاری خود را از رفتارهای غیر اختیاری تشخیص می­دهند. اما نکته اساسی این است که انسانها اعمال قدرت و اراده­ای را که نسبت به افعال انجام می­دهند خارج از محدوده قدرت و اراده خداوند نمی­دانند و در نتیجه مانند معتزله معتقد نیستند که انسانها افعال خود را بدون مشیت الهی انجام دهند بلکه معتقدند که انسانها افعال خود را اختیارا در محدوده قدرت الهی انجام می­دهند. اختیار در محدوده مشیت الهی، خلاصه امر بین الامرین است.

شبهه جبر

عده­ای گفته­اند: خداوند اختیار را به انسان اعطاء کرده و قدرت اعمال اختیار را هم به او بخشیده، در نتیجه افعال انسان مربوط به اراده خداوند است و انسانها در اعمال اختیاری مجبور هستند.[7]

جواب شبهه:

صحیح است که اختیار و اراده و قدرت واعمال اختیار و قدرت به اراده و مشیت الهی در نهاد انسانها قرار گرفته است اما این مطلب به معنی جبر نیست؛ زیرا هر انسانی که به اراده خدا اختیار دارد و از آن بهره می­برد به ضرورت عقلی بین ضربان قلب و راه رفتن فرق می­گذارد. گر چه هر دو فعل (ضربان قلب و راه رفتن) به اراده الهی انجام می­شود ولی در ضربان قلب، اراده الهی متعلق به قلب انسان است که از اختیار و اراده انسان خارج است اما در افعالی مانند راه رفتن متعلق به اراده و اختیار انسان است و بواسطه اختیار انسان بین فعل و اراده الهی، جبر را زائل می­کند.[8] اما معتزله برای فرار از اشکال جبر به دام تفویض گرفتار شدند.

آسیبهای تفویض:

معتزله با اعتقاد به تفویض، معارف شرعی مختلفی را منکر می­شوند. قضاء و قدر از جمله مسائل مهمی است که در این مکتب باید در بوته انکار واقع شود. قضاء و قدر به عنوان ساختار و کیفیت اداره جهان توسط خداوند بر افعال انسانها نیز حاکمیت دارد که از سوی معتزله انکار می­شود.[9]

توفیق و عنایت خداوند برای کمک به انسانها در جهت کمال و رشد، رفع نقائص، انجام واجبات و ترک محرمات، توبه و... بر طبق مبانی تفویض در محدوده افعال انسانها واقع نمی­شود.

دعا و استمداد از خداوند برای توفیق یافتن به اعمال نیکو و دوری جستن از بدیها و نیز رستگاری و نجات یافتن از عذاب، در عقاید و مقالات معتزلی نمی­گنجد؛ زیرا تمامی این امور از وابستگی اراده الهی بر سرنوشت انسانها و بالتبع بر اعمال انسانها حکایت می­کند که تفویض منکر آن است.

نکوهش تفویض:

در روایات معصومین علیهم السلام برای رد مبانی معتزله از جمله تفویض با بیانات مختلفی روبرو هستیم:

1. امام صادق(ع) فرمودند: ما نه به جبر معتقدیم و نه به تفویض.[10]

2. کسی که معتقد باشد که امور به ایشان تفویض شده است قدرت خدا را سست شمرده، پس او کافر است. [11]

3. رسول خدا(ص) فرمودند: دو گروه از امت من بهره­ای از اسلام ندارند؛ غالیان و قدریه. [12]

4. هفتاد پیامبر از طرف خدا قدریه (معتقدین به تفویض) را لعنت نمودند. [13]

مقاله

جایگاه در درختواره تاریخچه فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS