دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقاید مرداریه

No image
عقاید مرداریه

نویسنده : عباس ميرزايي

كلمات كليدي : معتزله، مرداريه، اعتقادات،ابوموسي ،مردار

ابوموسی مردار همچون دیگر معتزلیان رویکردی عقل­گرایانه داشته­است. ولی در برخی از مباحث و موضوعات، نظراتی برخلاف اندیشه­های بزرگان اعتزال ابراز داشته که مورد بررسی قرار خواهد­گرفت.در این باره نخست باید به این نکته اشاره شود که ابوموسی مردار نسبت به اندیشه­های فلسفی کلام بی­توجه بوده.[1] او از ورود به مباحث کلام دقیق یا همان لطیف­الکلام کراهت داشته­است و از این گونه مباحث توبه کرده­­بود.[2] همچنان که مورد بحث قرار خواهد گرفت بیشتر آراء و نظریات او در حوزه کلام جلیل قرار می­گیرد.

قدرت الهی

ابوموسی مردار معتقد بود از آنجا که خداوند فاعل مختار است، توانایی انجام هر کاری را دارد. خداوند متعال زمانی که قادر به انجام یک فعل باشد، توانایی بر ضد یا ترک آن را نیز دارد. زمانی که خداوند قادر بر عدل و صدق باشد؛ پس می­توان او را بر خلاف این دو صفت نیز وصف کرد.[3] مخالفان او، وی را بر اساس این باور متهم به قدرت خداوند بر ظلم و کذب کرده­اند[4] و این که مردار معتقد است: خداوند قادر بر ظلم بر بندگان می­باشد و خداوند را می­توان اله ظالم خواند.[5]در این باره باید این توضیح را افزود که خود ابوموسی با این برداشت­ها مخالفت نموده و معتقداست که خوانده شدن خداوند با این صفات، صحیح نیست.بیان این اطلاقات بر یک مسلمان قبیح است، تا چه رسد به خداوند متعال.او در تبیین باور خود معتقد بود خداوند توانایی انجام یا ترک صفات خود، مانند عدل را دارد اما نکته اساسی اینجاست که او هیچ گاه چنین کاری را انجام نمی­دهد، زیرا این رفتار از او قبیح است و خداوند فعل قبیح انجام نمی­دهد.[6]

تولد

در بحث تولد افعال (اینکه فعل از فاعلش به وسیله فعل دیگری ایجاد شود، مانند دردی که هنگام زدن به وجود می­آید)ابوموسی مردار معتقداست تصور وقوع فعل واحد از دو فاعل (مثلا انسان و خدا) بر اساس تولد امکان پذیر می­باشد.[7]

روئیت خداوند

ابوموسی حکم کفر کسی که معتقد به روئیت خدا، بدون هیچ کیفیتی باشد را صادر کرده­است. وی بحث روئیت خداوند را از لوازم تشبیه بیان می­کند و قائل به تشبیه خداوند را، کافر می­شمرد.[8] گفتنی است که دیگر معتزلیان نیز هرگونه روئیت خدا را، چه به صورت مقابله یا اتصال شعاع چشم رائی (بیننده) به مرئی (دیده­شده)، غیر ممکن و پذیرنده این قول را کافر معرفی می­کنند.[9]

معاصی انسان

در بحث گناهان معتزلیان بر این نظرند که خداوند هیچگاه اراده معاصی آنها را نمی­کند.[10] ابوموسی در این باره معتقداست اگر کسی قائل باشد که خداوند معاصی بندگان را تقدیر کرده کافر است.چنین کسی در واقع نوعی رفتار سفیهانه به خداوند متعال نسبت داده­است.[11] گفتنی است که در اظهار نظری متناقض از قول ابوموسی مردار نقل شده که او بر این باور بوده که خداوند معاصی بندگان را نیز اراده می­کند، البته به این معنا که خداوند دست بندگان را در انجام معاصی باز گذاشته است.[12]

تشبیه و جبر

تشبیه کردن خداوند به انسان و این که کسی قائل به جبر باشد از موضوعات مهم بحث توحید است. ابوموسی مردار در این باره می­گوید که اگر کسی در حقانیت یا بطلان این دو موضوع مشکوک باشد چنین شخصی کافر است. زیرا لازمه این شک این است که آیا خداوند به مخلوق شبیه است یا نه؟ آیا خداوند افعال سفیهانه انجام می­دهد یا خیر؟[13] او خداوند را منزه از این امور می­دانست.[14]

قرآن

در مورد قرآن ابوموسی مانند دیگر معتزلیان قائل به مخلوق بودن قرآن بود. او قدیم شمردن قرآن را مساوی با کفر می­پنداشت.[15] او معتقد بود که قرآن بر لوح محفوظ خلق شده­است.بر این پایه نمی­توان پذیرفت که قرآن در یک لحظه در دو مکان موجود باشد.بنابراین آنچه از قرائت قرآن بر زبان ما جاری می­شود در واقع فعل قاری است و حاکی از قرآن ضبط شده در لوح است.[16]در نظری غیر قابل اثبات از طرف عبدالقاهر بغدادی[17] ابو­موسی متهم شده که مردم می­توانند مانند قرآن و حتی افصح از آن را نیز بیاورند.[18]

طاعت خدا

برخی گفته­اند که ابوموسی مردار بر این اندیشه بود که در طاعت خداوند متعال اخلاص و قصد قربت شرط نیست. از این رو می­توان گفت که شخصی دهری­مذهب هم می­تواند کاری را انجام دهد که طاعت به شمار آید.[19] با این حال بعضی دیگر از معتزلیان به دفاع از ابوموسی برخواسته و در انتساب این قول به ابوموسی تردید ایجاد کرده­اند.آنان معتقدند که منظور ابوموسی این بوده که طاعت خداوند متعال را تنها کسانی می­توانند انجام دهند که نسبت به او معرفت داشته و قصد تقرب او را کرده باشند. اما حکم کسی که در مرحله تحقیق و بررسی پیرامون خداوند متعال است تا به معرفت او دست یابد چنین نیست.آنان در تبیین علت خود، این مطلب را بیان می­کنند که چنین کسی قبل از آن که فعل نظر (مرحله تحقیق و بررسی)را به پایان رساند (مرحله­ای که تا پیش از اتمام آن، شخص به معرفت الهی دست نمی­یابد)محال است که به معرفت خداوند دست یابد.[20]

استطاعت

ابوموسی مردار استطاعت (یا همان قدرت و توان) انسان را عرضی غیر از همت و تندرستی او می­دانست.[21]

امامت

در بحث امامت باید به این نکته اشاره کرد که ابن­ابی­الحدید در بیان معتقدین به افضلیت علی بن ابی­طالب­(ع) در میان معتزله به نام ابوموسی مردار نیز اشاره می­کند.[22] او مانند دیگر معتزلیان بغداد این نظریه را قبول داشت.ابوموسی در بیان ترتیب برترین اشخاص، حسن بن علی(ع)، برادرایشان حسین بن علی­(ع) را در کنار حمزه بن عبدالمطلب و جعفر بن ابی­طالب بر سه خلیفه اول مقدم می­کرد.[23] با این حال او ترجیح مفضول بر فاضل را جایز می­دانست.[24]

ابوموسی، عثمان را تفسیق می­کرد و از او برائت می­جست.[25] برخی معتقدند که ابوموسی در این باره عقیده داشت که قاتلان عثمان، در هر صورت، گناه کار و اهل جهنم هستند؛ زیرا فسق عثمان مجوزی برای کشتن او نبود.[26] البته قابل ذکر است که درباره ابوموسی و بحث عثمان این نیز گفته شد که او درباره عثمان و معارضان وی داوری قطعی نکرده­است.[27]نظری که اثبات آن، با توجه به فضای اندیشه­های وی، امری بس دشوار است.

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS