دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جوهر ثابت

No image
جوهر ثابت

كلمات كليدي : جوهر، جوهر ثابت، جوهر سيال، ملاصدرا، حركت جوهري، بوعلي سينا، ماهيت مستقل، حركت، تغيير

نویسنده : حسن رضايي

جوهر در زبان فارسى به معنای گوهر و سنگى است که بتوان چیزى از آن استخراج کرد که مورد استفاده باشد. معادل این واژه در زبان فرانسه و انگلیسی، Substance است.

فیلسوفان این لفظ را به چند معنى به کار برده‌اند: اولی؛ جوهر در مقابل عرض که عبارتست از موجود قائم به ذات، چه حادث و چه قدیم. [1] دومی؛ ذاتی پذیراى صفات پى در پى متضاد با خودش باشد. معنای دیگر، ماهیتى است که وقتى در موجودات خارجى یافت شود، در موضوع نباشد. این واژه به معنای موجود بى‌نیاز از محلى که در آن فرود آید نیز استعمال شده است.[2] ابن سینا می‌گوید: جوهر چیزى است که وقتى یافت شد در موضوع نباشد؛ یعنى در محلى نباشد که آن محل بتواند بدون نیاز به این‌ جوهر، وجود و قوام داشته باشد.

اشیا و موجودات خارجى را هر گاه بررسى نماییم در مى‌یابیم که بعضى موجود مستقل بوده و بعضى دیگر مستقل نبوده و قائم بغیرند؛ بعضى وجود استقلالى دارند و بعضى تبعى. به طور کلى وجود بعضى وجودات، انتزاعى است؛ مانند مفهومات و اضافات و بعضى در محل‌اند و بعضى بى‌نیاز از محل. موجوداتى که مستقل بوده و در تقرر وجودى نیاز به محل نداشته باشند جوهرند و حق وجود عینى آن‌ها این است که در موضوعى از موضوعات نباشند و موجوداتى که تبعى بوده و حق وجود عینى آن‌ها این است که در موضوعى از موضوعات و محلى از محل‌ها باشند عرض هستند.[3]

تا زمان ملاصدرا، به این علت که فلاسفه به تغییر در جوهر اعتقادی نداشته‌اند، بحثی تحت عنوان جوهر سیال و ثابت مطرح ننموده‌اند و آنان جواهر را ثابت و بدون تغیییر می‌پنداشتند و اصولا تحول و تغییر در جوهر را غیر ممکن می‌دانستند. هرچند بوعلی سینا در کتاب شرح اشارات خود از برخی حکما نقل نموده است که جوهر را به ثابت و سیال تقسیم نموده است، به این بحث اشاره‌ای گذرا نموده است،[4] ولی اکثر آنان مخالف این نظر بوده‌اند.

استدلال آنان این بود که هر حرکت و تغییری نیاز به موضوعی دارد تا در ظرف آن صورت بگیرد. از سوی دیگر حرکت در اشیاء با این پشتوانه بوده که موضوع آن حرکت که جوهر شیء است، ثبات دارد، حال اگر تغییر و حرکت در جوهر اشیاء روی دهد، این امر مستلزم این است که حرکتی باشد ولی موضوع ثابتی در زمان وقوع ان وجود نداشته باشد و این همان تحقق حرکت بدون متحرک است که محال است.[5]

با ارائه نظریه حرکت جوهری و اثبات امکان تغییر در جواهر اشیاء و اینکه اصولا تغییر در جوهر اشیاء امری مسلم و غیر قابل انکار است، این بحث جای خود را در کتابهای فلسفی باز نمود که جوهر نیز ثابت و متغیر دارد. هرچند این بحث به این عنوان، در هیچ کتاب فلسفی مطرح نشده است. بر اساس اصول حرکت جوهری تمامی اشیاء در جهان پیرامون ما که به چشم می‌آید، دارای حرکت هستند و تغییر می‌یابند و تغییر ظاهری آنها که در احوال و عوارض آنها روی می‌دهد، بدون تغییر و تحول در ذات و جوهرشان امکان پذیر نیست.[6] اما می‌دانیم که برخی از موجودات هستند که به فعلیت کامل رسیده‌اند و هیچ گونه تغییر در آنها راهی ندارد؛ زیرا تغییر ناشی از این است که شیء می‌خواهد به کمال برسد و از حالت سکون که برای شیء نقص به شمار می‌رود خارج شود. حال اگر هیچ استعداد و حالت انتظاری در شیئی وجود نداشته باشد پس در آن شیء به هیچ وجه تغییری روی نخواهد داد. این اشیاء مجرد هستند و ماده ندارند.[7]این اشیاء، وجودشان سیال و تدریجی نیست و فاقد قوه و ماده می‌باشند.[8] ذات باری تعالی که از هرگونه ماده و قوه و استعدادی مبرا می‌باشد[9] مصداق کامل جوهر ثابت است. ملائکه نیز از همین قبیل هستند؛ زیرا آنان از نظر وجودی هیچ استعدادی که به فعلیت نرسیده باشد را ندارند و فعلیت محض هستند و تغییر در آنها راهی ندارد.

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

امکان اخص Contingency,probability

بنابراین باید امکان را مقابل ضرورت دانست؛ اما بسته به اینکه واژه امکان در مقابل چه ضرورتی مطرح شود، معانی مختلفی از امکان خواهیم داشت.
No image

فاعل بالتسخیر

No image

علت صوری

No image

علت مادی

No image

فاعل جبری

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS