دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قاعده زرین

No image
قاعده زرین

كلمات كليدي : عناصرقاعده ي زرين، تخيل، وجدان اخلاقي، گستره ي قاعده ي زرين، عمل اخلاقي

نویسنده : رهام شرف

ادیان مختلف همواره درپی این مسأله بودند که نحوه صحیح زیستن را به بشریت بیاموزند ازاین رو دستورالعمل های ارزشی واخلاقی را برای آدمیان به ارمغان آوردند . با این که ادیان گوناگون با زبان های مختلف وروش های متفاوت انسان ها را هدایت می کنند، دربیان بسیاری ازارزش های اخلاقی با یکدیگراشتراک دارند.[1]

یکی ازمسائل مهم اخلاقی که به عنوان قاعده و قانونی درفلسفه ی اخلاقی مطرح می باشد قاعده ی زرین بوده که درادیان و فرهنگ‌های گوناگون جهان بسیار بر آن تأکید شده است. اهمیت این آموزه تا حدی است که عیسی مسیح و کنفوسیوس این قاعده را خلاصه‌ی کل تعالیم شان دانستند .[2]

علاوه بر این بیشترین تاکید بر این قاعده در دین مقدس اسلام صورت گرفته چنان چه علی (ع) می فرمایند: هر چه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.[3] بر اساس قاعده ی زرین باید با دیگران طوری رفتار کنیم که رضایت می‌دهیم آنها نیز در همان موقعیت آن گونه با ما رفتار کنند. در ابتدا دلایل اهمیت این قاعده را توضیح می‌دهیم .

اهمیت قاعده زرین

انسان موجودی اجتماعی بوده و در تعامل نزدیک و سازنده با سایر آدمیان است که می‌تواند به رشد و بالندگی و آرامش روحی و روانی دست یابد. اما برای آن که بتوانیم با سایر انسانها زندگی خوبی داشته باشیم بایستی روابط خود با آنها را بر اساس اخلاقیات تنظیم کنیم و برای این مهم لازم است تا درکی صحیح از ارزش‌ها و آمال و آرزوهای دیگران داشته باشیم و به عقاید آنان احترام بگذاریم. در واقع با رعایت ضوابط اخلاقی تکثر و تنوع عقاید و خواسته‌های انسان‌ها هم جهت می‌شود و آنها را برای فعالیت های مشترک سازمان می‌دهد.[4]

از این رو نیاز به یک اخلاق در سطح اجتماع به طور واضح احساس می شود و بایستی بدان توجه نمود. اما اساس اخلاق آزادی عمل بوده و بدون پیش فرض گرفتن آزادی بحث از اخلاقیات موضوعیت ندارد.

گرچه ما در حوزه اخلاق در گزینش موضع اخلاقی خود مختار هستیم اما باید توجه کنیم که همواره محدودیت‌های بنیادی برای این آزادی عمل وجود دارد.[5]

از آن جا که برای زیستن در کنار سایر آدمیان باید به احساسات، عواطف و خواسته‌های آنان توجه کنیم و بتوانیم بر مبنای قاعده‌ای عمل کنیم که هم ما و هم دیگران در آسایش بسر ببریم و دچار تعارض نشویم، قاعده‌ی زرین، قاعده‌ای مفید و کارآمد خواهد بود و ما را در رساندن به این مهم یاری می دهد.

عناصر قاعده‌ی زرین

برای آن که بتوانیم قاعده‌ی زرین را اعمال کنیم به عناصری مثل: معرفت، آگاهی و تخیل نیاز داریم[6] در قاعده زرین بیان می‌کنیم که آدمی باید هرچه را برای دیگری می‌پسندد برای خودش هم در همان موقعیت مشابه بپسندد. اما قرار گرفتن در وضعیت مشابه با کسی که در معرض عمل اخلاقی ماست امری است که نیازمند قوه‌ی تخیل قوی می‌باشد. ما باید بتوانیم به نحو دقیق خودمان را در وضعیت آن فرد قرار دهیم و تلاش کنیم تا همه احساسات و عواطف او را درک کنیم. بعلاوه بایستی آگاهی و معرفت کافی نسبت به نتایج عمل خود داشته باشیم تا بتوانیم اخلاقی بودن یا عدم اخلاقی بودن آن را تشخیص دهیم.

وجدان اخلاقی و قاعده‌ی زرین

وجدان اخلاق مقوله‌ای بسیار مهم و بنیادی در اخلاق بوده و اهمیت آن تا حدی است که برتراند راسل معتقد است بشر در هیچ یک از دوران‌های گذشته مانند امروز محتاج به وجدان نبوده است.[7]

مسأله‌ای که جالب توجه است این می‌باشد که قاعده ی زرین از با وجدان بودن نتیجه می‌شود در این جا مقصود ما از وجدان اخلاقی این است که رفتارها و خواسته‌های شخص با باورهای اخلاقی او هماهنگ باشد. البته باید توجه داشت که مقصود از باورهای اخلاقی در این تعریف، باورهای اخلاقی صحیح می‌باشد مگر نه دزدی هم که معتقد است عمل دزدی اخلاقی است و بر اساس آن عمل می‌کند با وجدان است. برای آشکار شدن ارتباط عمیق بین قاعده ی زرین و وجدان اخلاقی ذکر یک مثال می تواند کارآمد باشد. فرض می‌کنیم که تمایل داریم تا ماشین دوستمان را بدزدیم و در عین حال انسان با وجدانی هستیم، اگر این طور باشد یعنی اگر انسان با وجدانی باشیم ماشین او را نمی‌دزدیم مگر آن که بخواهیم اگر در همان شرایط باشیم او هم ماشین ما را بدزدد. در این مثال باور اخلاقی ما این است که دزدیدن ماشین دوست خطاست از این رو اگر ماشین او را بدزدیم آدم بی‌وجدانی هستیم. بنابراین می‌توانیم بگوییم قاعده ی زرین از دل وجدان اخلاقی بیرون می‌آید.[8]

گستره ی قاعده ی زرین

یکی از پرسش‌های مهمی که در رابطه با قاعده ی زرین مطرح است این می‌باشد که قاعده ی زرین تا چه حدی از اعتبار و ارزش برخوردار است؟

در واقع باید مشخص شود که دامنۀ کاربرد این قاعده تا کجاست و به چه میزان ما را در رفتارهای اخلاقی‌مان یاری می‌کند.

اگر مقصود ما از قاعده ی زرین، یافتن اصلی منحصر به فرد باشد که در اثر ترکیب با مقدمات ناظر به واقع به ما بگوید چه کاری انجام دهیم و عمل درست کدام است، باید دانست که چنین کاری از قاعده ی زرین برنمی‌آید. در واقع این قاعده به ما نمی‌گوید کدام عمل را به نحو خاص انجام دهیم، بلکه تنها مانع بوجود آمدن تعارض بین خواسته‌ها و عملکردهای اخلاقی ما می‌شود. بنابراین قاعده ی زرین درسطح اموری مثل «دروغ گویی غلط است» یا «باید کاری را انجام دهیم که بهترین نتیجه را به بار آورد» و... نبوده بلکه به روح اخلاقیات توجه دارد.

این قاعده به جای آن که پاسخ اخلاقی خاصی به ما دهد و آن را به ما تحمیل کند، ذهن ما را به سمت استدلال صحیح اخلاقی معطوف می‌کند؛ با خودخواهی[9]ما مقابله می‌کند و آرمان‌هایی مثل انصاف و در نظر داشتن دیگران را به شیوه‌ای ملموس و قابل فهم به کار می‌گیرد.[10]

پرسش دیگری که در ارتباط با گستره ی قاعده ی زرین مطرح است این می‌باشد که آیا این قاعده تنها برای انسان‌ها کاربرد دارد؟

آیا دایره ی شمول آن حیوانات و یا حتی اشیاء بی‌جان را هم در بر می‌گیرد؟

بر مبنای قاعده ی زرین شما به عنوان فاعل اخلاق باید با دیگران طوری رفتار کنید که رضایت می‌دهید دیگران نیز در همان موقعیت آن گونه با شما رفتارکنند. چنان چه بیان می‌شود قاعده زرین مانع از تعارض بین خواسته های اخلاقی ما با عملکردهای اخلاقی ما می‌شود اما این کارکرد زمانی معنا دارد که موجودی که در معرض عمل اخلاقی ما هست موجودی ذی شعور باشد و بتواند از روی اراده و قصد و نیت عمل کند، بنابراین قاعده ی زرین در مورد حیوانات و اشیاء بی‌جان که فاقد شعور و آگاهی می‌باشند به آن شیوه‌ای که در مورد موجودات ذی شعور به کار می‌رود، کاربرد ندارد. از سوی دیگر قاعده ی زرین از وجدان اخلاقی نتیجه می‌شود و بر مبنای وجدان اخلاقی آزار موجودی زنده حتی اگر انسان نباشد بر خلاف اخلاقیات است. درست است که وقتی یک حیوان در معرض فعل اخلاقی ما قرار دارد نمی‌توانیم به روشنی خودمان را به جای او بگذاریم و درباره ی عمل خود قضاوت کنیم اما تا حدودی با احساسات و کنش‌های موجودات زنده‌ای که درمعرض عملکرد اخلاقی ما هستند آشنا می‌باشیم و همین مقدار از آشنایی هم می‌تواند برای اعمال قاعده ی زرین ما را یاری دهد. بنابراین ملاحظات دلیلی وجود ندارد که قاعده ی زرین را در رابطه با سایر موجودات زنده غیر از انسان‌ها به کار نگیریم.[11]

کاربرد عملی قاعده زرین

برای درک بهتر قاعده ی زرین آشکار ساختن کاربرد آن در مثال‌های بنیادی و عام می‌تواند کارآمد باشد. دو نمونه ی خیلی مهم و کاربردی که می‌توان کارایی قاعده ی زرین را در رابطه با آن‌ها بررسی نمود، سقط جنین و نژاد پرستی می‌باشند در ابتدا قاعده ی زرین را در مورد سقط جنین بررسی می‌کنیم.

برای اِعمال قاعده ی زرین در رابطه با سقط جنین بایستی به روشنی قوه‌ی تخیل خود را بکار گرفته و تصور کنیم که زنی باردار هستیم و می خواهیم جنین خود را سقط کنیم. در چنین شرایطی باید بپرسیم: «اگر خود من در اوضاع و احوالی مشابه جنین بودم به سقط راضی بودم یا خیر؟ حال اگر ما نوزاد متولد شده خود را بکشیم در حالی که راضی نیستیم در همان شرایط مادرمان ما را می‌کشت، قاعده زرین را زیر پا نهاده‌ایم و دچار تناقض شده‌ایم.[12]

اما در خصوص نژادپرستی قاعده زرین بسیار کارآمد و قابل توجه است. اهمیت این قاعده در رابطه با نژادپرستی تا حدی است که بسیاری ازافرادی که درجوامع مدافع برده داری زندگی می کردند با توسل به این قاعده نادرست بودن برده‌داری را اثبات کردند.

برای اعمال قاعده ی زرین در مورد نژادپرستی نیز بایستی قوه ی تخیل خود را به کار اندازیم و تصور کنیم با فردی وارد بحث شدیم که طرفدار سیاست‌های نژادپرستانه از قبیل نازیسم، برده‌داری و یا تبعیض جنوب آمریکا است. برای آن که بتوانیم قاعده زرین را به کار بگیریم بایستی از آن فرد بخواهیم تا لوازم و نتایج این اعتقاد خود (یعنی اعتقاد به نژادپرستی) را مورد ملاحظه قراردهد. در واقع باید آن فرد را وادار کنیم تا به تأثیر رفتار نژادپرستانه بر سایر نژادها واقف شود و به نحوی روشن و دقیق خود را به جای قربانیانی بگذارد که در معرض رفتارهای نژادپرستانه هستند. حال اگر فرد طرفدار نژادپرستی به رفتار خاصی با سایرنژادها معتقد باشد در حالی که راضی نیست به همان شیوه با خود او رفتار شود، آشکار می‌شود که او قاعده زرین را نقض کرده و موضعی غیراخلاقی اتخاذ کرده است .

یک نکته بسیارمهم و اساسی که درخصوص اِعمال قاعده ی زرین باید بدان توجه داشت این است که تمامی مراحل پیشینی کاربرد قاعده ی زرین را به نحو کامل و دقیق بررسی کرده و اعمال کنیم، چرا که در غیر این صورت نمی‌توانیم به نتیجه‌ای منطقی و عقلانی دست یابیم .

مثلاً وقتی می‌خواهیم قوه ی تخیل خود را به کار اندازیم باید بتوانیم به نحو دقیق و روشن خودمان را در موقعیت فردی که در معرض عمل ماست قرارداده و از زاویه ی دید او رفتار و عمل خود را مورد قضاوت قرار دهیم و به تأثیرات و پیامدهای رفتار خودمان بر او آگاه باشیم .

مقاله

نویسنده رهام شرف

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS