دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آلبرخت بنیامین ریچل Albrecht Benjamin Ritschl

آلبرخت بنیامین ریچل Albrecht Benjamin Ritschl
آلبرخت بنیامین ریچل Albrecht Benjamin Ritschl

كلمات كليدي : ريچل، انسانيت عيسي، نفي گناه نخستين، تجربه خدا

نویسنده : محمد صادق احمدي

در قرن هجدهم میلادی جریانی که از چند قرن قبل شروع شده بود به نقطه عطفی رسید. از چند قرن پیش و در اواخر قرون وسطی در عکس العمل نسبت به ‌اندیشه‌ها و اعمال کلیسا که برای مسئولیت، توانایی و شخصیت انسان‌های خارج از کلیسا جایی باقی نگذاشته بود موجی از انسان‌گرایی به دو شکل دینی و غیر دینی بروز کرد که با رنسانس و نهضت اصلاح دینی رخ نمایاند.

در نتیجه مسیحیان عصر عقل‌گرایی به خرد خود که از قضا، مجوزی هم از کلیسا نداشت اتکا کردند و بر آن شدند تا هر آنچه را با روش نقد علمی‌به آن رسیده‌اند بپذیرند و به گفته کانت، «ایشان به مذهبی علاقه داشتند که فقط در چار چوب عقل محدود باشد. »[1]

این رویکرد سبب شد تا کتاب مقدس و الهیات مسیحی نیز به آزمایشگاه‌های نقادی برده شود و به دو روش نقد متن و محتوا مورد کند و کاو قرار گیرد. در نتیجه اسناد بسیاری از کتاب‌های مقدس مثل انجیل یوحنا مورد تردید جدی واقع شد و بسیاری از آموزه‌های مسیح زیر سوال رفت. در این زمان آنچه مسلم بود این بود که آنچه عهد جدید در مورد زندگی عیسی نقل می‌کند نمی‌تواند واقعیت داشته باشد.

در این فضا که پیکره ایمان مسیحی در معرض فنا شدن بود برخی از متفکران مسیحی در صدد یافتن راهی برای حفظ ایمان مسیحی بودند. بنابراین و در نتیجه تلاش این ‌گروه، الهیات جدید مسیحی ظهور کرد و شخصیت‌های برجسته‌ای را به جهان مسیحیت شناساند.

یکی از این متألهان برجسته که به طرفداری از دین تجربی و علمی‌برخاسته بود آلبرخت ریچل بود. او معتقد بود که دین نباید نظری باشد بلکه باید با این سوال آغاز شود که «چه باید بکنم تا نجات بیابم».[2]

 

اثر گذارترین عالم قرن نوزده

آلبرخت بنیامین ریچل در سال 1822در برلین و در خانواده یک کشیش لوتری (که البته بعدها اسقف شد) دیده به جهان گشود. ریچل با توجه به منصب پدرش به الهیات علاقه مند شد. بنابراین به تحصیل الهیات پرداخت و در سال 1852 تحصیلات خود را در زمینه الهیات به پایان رساند.

در سال 1852 به سمت استادی الهیات در دانشگاه توبینگن منصوب شد و تا سال 1864 در این سمت باقی ماند. پس از این مرحله به دانشگاهی در گوتینگن(Gottingen) رفت و تا پایان عمر(1889) در آنجا مشغول تدریس الهیات شد. [3]

آلبرخت ریچل به عنوان فردی در الهیات شناخته می‌شود که توجه زیادی به اخلاق معطوف داشت و حتی آمدن ملکوت خدا را نیز به عنوان اتحاد اخلاق نژاد بشری بواسطه محبت تعبیر می‌کرد. البته این نگرش ریچل تا جنگ جهانی اول ادامه داشت اما ارکان این نگرش با وقوع جنگ جهانی اول شدیدا به لرزه درآمد.

به دنبال آموزه‌های ریچل نهایتا جنبشی ظهور کرد که جنبش انجیل اجتماعی نامیده شد که وظیفه اصلی کلیسا را تغییر و دگرگونی جامعه می‌دانست تا با ملکوت خدا همخوانی داشته باشد.

در پایان نباید از این نکته غفلت ورزید که ریچل شاگرد مکتب الهیاتی آزاد آلمان در قرون روشنگری و خرد و مدرنیته است و به همین سبب تاثیر الهیات شلایر ماخر در ‌اندیشه‌های او روشن است. [4]

 

آراء آلبرخت

با توجه به اینکه آلبرخت ریچل مهمترین و تاثیر گذارترین الهی‌دان قرن نوزده بشمار می‌رود [5]و همچنین اینکه مکتب الهیاتی او در اواخر قرن بیست و اوایل قرن حاضر مکتبی نیرومند محسوب می‌شود بنابراین بجاست به برخی‌اندیشه‌های موثر او اشاره شود:

1- مسیح انسان است نه خدا: ریچل برای شخصیت عیسی، شأن و منزلتی بالا به‌اندازه خدا قائل نبود. او مانند اشلایر ماخر از جنبه الهی عیسی سخن می‌گفت اما منظورش از این نکته شخصیت کامل عیسی بود.

از نظر آلبرخت ریچل، عیسی به این معنی خدا بود که شناختی کامل از خدا داشت و در اطاعت اخلاقی از خدا با او متحد بود و چون مسیحیان محبت خدا را در عیسی تجربه می‌کنند می‌توانند الوهیت را به مسیح نسبت دهند. ریچل در تایید انسان بودن عیسی هیچ علاقه‌ای به سخن گفتن از ازلیت مسیح و وجود او پیش از تولد از مریم باکره نداشت. [6]

2- چه باید بکنم تا نجات یابم: ریچل که تا حد زیادی متاثر از شلایر ماخر بود بر جنبه عملی دین و تفوق آن بر بُعد نظری دین تاکید داشت. به نظر او دین نباید فقط در تئوری‌ها و نظریه‌ها باشد بلکه باید پاسخگوی این سوال باشد که چه باید بکنم تا نجات یابم. [7]

3- نفوذ فلسفه یونان در مسیحیت: ریچل بر این باور بود که پدران اولیه کلیسا با وارد ساختن فلسفه یونانی به کالبد مسیحیت، آن را فاسد ساخته‌اند و با این کار خود، خدای کتاب مقدس را به مفهوم مطلق فیلسوفان و عیسای اناجیل را به کلمه ابدی فلسفه افلاطونی یونان تبدیل کرده‌اند.

4- الهیات متصل به اخلاق: از نظر ریچل گزاره‌های الهیاتی ابتدا باید بر اساس ارزش‌ها سنجیده شوند و اینگونه نیست که صرفا به صورت نظری قابل اثبات باشند. او در واقع در پی اثبات این نکته بود که گزاره‌های الهیاتی، گزاره‌هایی منفصل از مسائل اخلاقی نیستند که بتوان بدون جهت‌گیری اخلاقی در مورد آنها قضاوت کرد. [8]

5- مخالفت با زهد باوری و خرد‌گرایی محض: با اینکه ریچل الهیات خود را بر مبنای الهیات شلایر ماخر بنا نهاده بود اما در آن تغییراتی ایجاد کرد. از نظر او رویکرد شلایر ماخر که بر احساسات و عواطف تاکید می‌کرد بیش از حد ذهنی و عرفانی بود. ریچل برای حل این مشکل بازگشت به تاریخ را پیشنهاد کرد و آن را راهی برای رها شدن از ذهن‌گرایی و خرد‌گرایی دانست. [9]

به نظر ریچل تاریخ در حال حرکت بسوی کمال است و در این راستا افراد بسیاری پا به عرصه وجود گذاشته‌اند که امروزه آورندگان بینش‌های خاص الهی شناخته می‌شوند. یکی از این افراد عیسی بود که افراد بشر باید به او اقتدا می‌کردند. [10]

6-انکار گناه اولیه: ریچل جدی‌تر از شلایر ماخر به مفهوم گناه و نجات می‌نگریست. او آموزه گناه نخستین را انکار می‌کرد و بر روی این موضوع تاکید داشت که داشتن زندگی بدون گناه ممکن است.

از نظر ریچل خدا نسبت به گناه نخستین که توسط آدم و حوا انجام شد از ما غضبناک نیست و مصالحه‌ای که توسط عیسی مسیح بوجود آمد اساسا در نگرش ما نسبت به خدا تغییر ایجاد می‌کند نه بر عکس. [11]

7- شناخت خدا بوسیله تجربه بشری: از نظر ریچل و شلایر ماخر خدا را می‌توان مکشوف شده یا شناخته شده به وسیله تجربه بشری دانست.

البته این رویکرد خیلی پیش از این از استاد فیض (آگوستین) پایه گذاری شده بود. [12]

8-نجات انفرادی ممنوع!: ریچل تاکید می‌کرد که نجات و رستگاری مسیحی تنها در جمع مشارکتی کلیسا تجربه می‌شود. البته او علت این مساله را واسطه بودن کلیسا بین خدا و انسان نمی‌داند بلکه از این‌رو که مسیحیت تنها در یک جامعه زنده تجربه می‌شود. او در قسمتی از کتابش در این مورد می‌گوید:

« یک فرد جدا از جامعه ایمان که از پیش وجود دارد نمی‌تواند به ایمان دست یابد و شخصا در مورد این ایمان اطمینان داشته باشد... فرد ایمان دار تنها هنگامی ‌می‌تواند از آمرزش گناهان توسط ایمان برخوردار شود که در ایمان خود، توکل به خدا و مسیح و نیز نیت ملحق شدن به جامعه ایمان داران را به هم پیوند دهد.»[13]

 

 آثار آلبرخت

آثار ریچل دارای اهمیت بسیاری در جهان الهیات مسیحی است. زیرا او با نو‌اندیشی و باز‌اندیشی در مسایل کلامی ‌قرن نوزده به آراء و‌ اندیشه‌هایی جدید در این باب دست یافته و تقریبا تمامی ‌نظریاتش را در آثارش منعکس کرده است. در میان آثار ریچل دو اثر از دیگر آثار او پر رنگ‌تر است که به آنها اشاره می‌شود:

1- آموزه مسیحی در مورد عادل شمردگی و مصالحه: ریچل در این کتاب سه جلدی که در فاصله بین سال‌های 1870 تا 1874 به نگارش در آمده به بررسی برخی تعالیم مسیحی قدیمی‌می‌پردازد و سرانجام به ایده‌هایی جدید می‌رسد.

2- تاریخ زهد باوری: همان گونه که در بررسی آراء ریچل گفته شد او با زهد باوری و خرد‌گرایی که حاصل‌اندیشه‌های شلایر ماخر بود به مخالفت برخاست و در این اثر سه جلدی به همین مطلب پرداخت.

 

کلیسای مسیحی و ریچل

ریچل به علت این که آزاد‌اندیش بود و با بسیاری از آموزه‌های مسیحی و خرافاتی که از فلسفه یونان به آن آمیخته شده بود مخالف بود طبیعتاً مورد طعن برخی الهی‌دانان مسیحی واقع شده است.

مثلا تونی لین با اینکه در ابتدای کتابش خود را از قضاوت مبرا می‌کند و قصد خود را فقط نقل گذشته می‌داند در بررسی چند مورد از باورهای ریچل به قضاوت در مورد او می‌پردازد و او را به برداشت ضعیف و یا جدیت نداشتن در فهم مسائل متهم می‌کند.

از طرف دیگر رویکرد تجربه‌گرایی در الهیات و شناخت خدا نیز مخالفان بسیاری را برانگیخته است. مثلا لودویگ فویر باخ[14] (Ludwig Feuerbach) که خود سر برآورده از مکتب الهیات آلمان است و هم عصر ریچل نیز محسوب می‌شود مخالف جدی این نوع الهیات است. او تاکید می‌کند: «تجربه بشری چیزی نیست مگر تجربه کردن خودمان، نه خدا. ما تجربه‌های خودمان را فرا می‌افکنیم و نتیجه را خدا می‌نامیم در حالی‌که باید دریابیم که آنها تنها تجربیات همان ماهیت بشریمان هستند.»[15]

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS