دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

احمد جنّتی (آیت الله جنّتی)

احمد جنّتی (آیت الله جنّتی)
احمد جنّتی (آیت الله جنّتی)

احمد جنّتى

(متولّد 1305ش.)

عنوان مقاله: آموزگار صلابت

نویسنده: على احمدى

مقدمه

یکى از عالمان معاصر که قدر او به خوبى شناخته شده نیست، آیت الله شیخ احمد جنّتى است. بى شک او مبارزى مخلص در صف پیکار با رژیم طاغوت، مرزبانى صدیق علیه تهاجم فرهنگى، محقّق و نویسنده اى توانا و لایق و استادى متبّحر است که در دفاع از کیان اسلامى قاطع و در احیاى فریضه امر به معروف و نهى از منکر در جامعه اسلامى، گوى سبقت را از دیگران ربوده است.

ولادت

آیت الله جنتى در سال 1305ش. در روستاى لاوان از توابع شهرستان اصفهان، در یک خانواده اى روحانى به دنیا آمد.

آیت الله جنّتى، روستاى محل ولادت و دوران کودکى خود را این چنین توصیف مى کند:

«روستاى لاوان همانند سایر روستاهاى منطقه ماربین، روستایى کوچک و سرسبز و خرم بوده است و اهالى آن غالباً به شغل کشاورزى، باغ دارى، دام دارى و کارگرى مشغول بوده اند. مردم روستا هر چند از نظر اقتصادى، درآمدِ مختصر و زندگىِ متوسطى داشته اند، امّا از جهت روحى و اخلاقى عمدتاً در سطح خوبى قرار داشته اندبه همین دلیل کمتر در این محل زد و خورد و شرارت وجود داشته است و اگر اختلافى پیش مى آمد، با مراجعه به مرحوم پدرم که روحانى موجّه محلّ بود، آن را حلّ و فصل مى کردند[1]»

پدر

ملاّ هاشم، پدر آیت الله جنّتى و جدّ پدرى اش، شیخ احمد، روحانى بوده اند.

ملاّ هاشم که به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودعالم و ملاّى لاوان به شمار مى رفت نزد مردم از احترام ویژه اى برخوردار بود و در برآورده کردن نیازهاى هم روستایى هاى خود، از هیچ تلاشى دریغ نمى کرد.

ملاّ هاشم نزد استادان مبرّز اصفهان زانوى شاگردى زد. معروف ترین استادن او عبارتند از:

1. شیخ محمّدحسن عالم نجف آبادى.

2. سیّد على نجف آبادى.

3. حاج آقا رحیم ارباب.

4. سیّد محمّدرضا خراسانى[2].

آیت الله جنّتى پدر خود را این گونه وصف مى کند:

«مرحوم پدرم عالمى بود که همه عمرش را به تحصیل، تدریس و تبلیغ دین گذراند و تا آخر عمر هم رابطه اش را با حوزه علمیّه اصفهان قطع نکرد. مدّت ها در مدرسه جدّه بزرگ و در این اواخر در مدرسه چهارباغ سکونت و تدریس داشت.[3]

همچنین در جاى دیگرى درباره منش و سیره پدر بزرگوار و عالمش مى گوید:

«در تعبّد و تقیّد به آداب دین و رعایت مستحبّات بسیار مى کوشید. از جهات اخلاقى و معاشرتى بسیار نرم خو، حلیم، باحوصله و متین بود تا آن جا که من مى دانم، همه با عزّت و احترام با ایشان برخورد مى کردند.[4]

مادر

مادر آیت الله جنّتى زنى پارسا و باخدا از روستاى لاوان به نام «فاطمه» بود. وى زنى خداترس و مؤمن بود که روزها را به یاد خدا و به تلاوت قرآن مشغول بود. و به زنان روستا، قرآن مى آموخت.

آیت الله جنّتى مادرش فاطمه خانم را این گونه مى ستاید:

«مرحوم مادرم نیز تنها سواد قرآنى داشت و با خواندن و نوشتن کمى آشنا بودتا آخر عمر علاوه بر خانه دارى، قرآن و بعضى کتب دینى را تدریس مى کرد و به بیان مسائل و اداره بعضى جلسات دینى مى پرداخت و به اصول و آداب دین بسیار مقّید بود و با صبر و قناعت و آبرومندى زندگى را مى گذراند.[5]

تولّد

آیت الله جنّتى در تاریخ 3 / 12 / 1305ش. در خانواده علم و معنویّت دیده به جهان گشود. پس از گذران دوران کودکى و خردسالى، به مکتب خانه رفت سپس به خواندن و فراگیرى دروس حوزه روى آورد. شوق و اشتیاق فراگیرى درس و دانشِ حوزه باعث شد که احمد هر روز به همراه پدر مسافت طولانى لاوان تا اصفهان را پیاده طى کندتا پس از طى این مسافت طولانى، در جلسه درس استادان مبرّز حوزه علمیه اصفهان حضور یابد و از خرمن دانش آنها خوشه برچیند.

وى با بیان خاطرات آن روزهاى به یاد ماندنى مى گوید:

«پدرم با همان لباس مبدّل[6]، به مدرسه جدّ بزرگ ما در اصفهان، براى تحصیل و تدریس مى رفت و من هم همراه ایشان، این فاصله را که حدود یک فرسخ بود، پیاده مى رفتم. یادم هست که ]هر هفته [شنبه مى رفتیم و عصر چهارشنبه برمى گشتیم.[7]

استادان

آیت الله جنّتى در شهر عالم خیز اصفهان از استادان بزرگى استفاده کرد. وى ادبیات و سطح را نزد استادانى مبرّز فراگرفت که عبارت بودند از:

1. پدرش ملاّ هاشم.

2. سیّد ابوالقاسم هرندى.

3. سیّد محمّد هاشمى.

4. حاج میرزا محمود معین.

5. شیخ على مشکاتى.

6. شیخ حیدرعلى صلواتى.

7. روح الله امامى.

8. سیّد محمّدباقر ابطحى.

9. شیخ احمد فیّاض.

10. سیّد محمّدباقر سدهى.

وى پس از فراگیرى کامل درس هاى ادبیات عرب و مقدارى از سطح، راهى حوزه علمیه قم شد. وى در آن دیار مقدّس، بقیّه درس هاى سطح را نزد استادان مبرّز و بزرگ آن حوزه کهن فراگرفت. استادان این دوره او عبارت بودند از:

1. شهید آیت الله محمّد صدوقى.

2. حاج میرزا عبدالکریم تهرانى.

3. سیّد رضا بهاءالدینى.

4. سیّد محمّدباقر سلطانى[8].

5. شیخ عبدالجواد جبل عاملى اصفهانى.

6. سیّد زین العابدین کاشانى.

7. روح الله کمالوند خرّم آبادى.

8. شیخ حسینعلى منتظرى.

وى پس از اتمام درس هاى سطح، توفیق شرکت در درس خارج بزرگ ترین فقهاى دوران معاصر را یافت. وى در این دوران از زندگى پربار خود، در درس افراد زیر شرکت کرد:

1. آیت الله بروجردى.

2. امام خمینى.

3. سیّد محمّد حجّت کوه کمرى.

4. سیّد محمّدرضا گلپایگانى.

شیخ احمد جنّتى بیشترین استفاده را از درس امام برده است. وى درباره ویژگى هاى کم نظیر استادش، امام خمینى(قدس سره) مى گوید:

«انصاف این است که صرف نظر از مسئله رهبرى و آن قدرت معنوى و اخلاقى امام و شناخت اجتماعى و آشنایى ایشان با مسائل روز و درک سیاسى، از نظر علمى هم به حق باید اعتراف کرد که ایشان مطلبى را به ما آموختند که در هیچ درس دیگرى نیاموختیم یعنى اجتهاد به معناى واقعى، در ایشان به طور کامل و چشمگیر دیده مى شد. بسیارى از مبانى علمى ایشان، هنوز هم براى من بسیار زنده و جالب توجه است که وقتى به آن مبانى برمى خورم، هر چه در اطراف آن فکر مى کنم، آن را بسیار استوار، محکم و متین مى بینم.[9]

دوستان

آیت الله جنّتى در قم با آیات و روحانیون زیادى دوست بود و رفت و آمد داشت که مهم ترین آنها عبارت بودند از محسن حرم پناهى، سیّد کرامت الله ملک حسینى[10]، مجدالدّین محلاتى، سیّد مرتضى جزایرى، شیخ جعفرعاملى، سیّد محمّد علم الهدى، شهید سیّد محمّدرضا سعیدى، شیخ ابوالقاسم خزعلى، شهید مفتح و محمّدعلى موحّدى کرمانى.

دوستانى که بیشتر با آنها هم بحث و مأنوس بود عبارت بودند از آیات بزرگوار:

شهید على قدّوسى، شهید سیّد محمّدحسین حسینى بهشتى، شهید محمّدمهدى ربّانى املشى، محمّد نصرالهى، شیخ محمّد نهاوندى، سیّد احمد تهرانى، محمّدتقى مصباح یزدى، شیخ جعفر سبحانى، سیّد جواد علم الهدى، محمّدعلى شرعى، میرزا على مشکینى، ابراهیم امینى و ناصر مکارم شیرازى.[11]

تأسیس مدرسه حقانى

آیت الله جنّتى در کنار دوستانش شهید قدوسى، شهید بهشتى و آیت الله مصباح یزدى، از مؤسسین و گردانندگان اصلى مدرسه علمیه حقانى بود.[12]

این مدرسه پویا و نو، تأثیر به سزایى در تربیت طلاّب انقلابى داشت و هر کدام از تربیت یافتگان این مدرسه بابرکت، در مبارزه علیه دیکتاتورى رژیم پهلوى و تلاش براى پیروزى انقلاب اسلامى و شکل گیرى جمهورى اسلامى در ایران نقش به سزایى داشتند.

شاگردان

آیت الله جنّتى همزمان با فراگیرى درس هاى حوزه، آنها را تدریس مى کرد. وى از مدرّسان بنام مدرسه علمیه حقانى بودبه طورى که 14 سال در این مدرسه از «جامع المقدمات» تا «کفایه» را تدریس کرد.[13]

طلاّب زیادى از محضر درس او فیض بردند که برخى از آنان به فیض شهادت رسیدند که عبارتند از:

1. شهید ذبیح الله کرمى.

2. شهید محمّد شهاب.

3. شهید ناصر بنى جمالى.

4. شهید محسن حاجى جعفرى.

5. شهید عبدالله میثمى.

6. شهید مصطفى ردانى پور.

7. شهید سیّد حسن شاهچراغى.

8. شهید حسن مهدوى همدانى.

عوامل سازنده

شخصیت هر انسانى به عواملى بستگى دارد که مهم ترین آنها، خانواده، محیط زندگى و دوستان است.

آیت الله احمد جنتى درباره عوامل سازنده شخصیتش مى نویسد:

عواملى که شخصیت سیاسى ـ اجتماعى مرا شکل داد، مسائلى نظیر تنفّر از ظلم و بى عدالتى، تبعیض، اختلاف طبقاتى و زورگویى بود که از کودکى در وجودم ریشه داشت. انزجار از دستگاه حاکم، به دلیل مخالفت با مظاهر دینى، اشاعه فساد و ظلم به اقشار محروم و ضعیف جامعه، محیط زندگى از خانواده گرفته تا معاشران مسلمان و دوستان و حرکت هاى انقلابى، مانند نهضت فداییان اسلام و در نهایت حضرت امام که همه جامعه را هدایت کرد و روحیه هاى آماده را بسیج کرد و همه استعدادهاى بالقوّه را فعلیّت بخشید.[14]

همراه با انقلاب

بى شک آیت الله جنتى را مى توان به عنوان یکى از مهم ترین شخصیت هاى انقلابى دوران اخیر یاد نمود. وى هنگامى که در قم مشغول تحصیل بود، با شرکت در کنفرانس ها و جلسه هایى که علیه رژیم طاغوت برگزار مى شد، حرکت انقلاب اسلامى را تسریع مى بخشید. امضاى وى در اکثر نامه ها و اعلامیه هایى که از طرف انقلابیون و علما صادر مى شد، گویاى این مسئله است. همین حرکت هاى انقلابى وى باعث شد که رژیم طاغوت واکنش نشان دهد. آیت الله جنّتى در این باره مى نویسد:

در جزیره خارک و رفسنجان و قم مورد تهدید، تعقیب و مراقبت بودم و چند نوبت در قم بازداشت شدم. سه نوبت به زندان رفتم دو نوبت در قزل قلعه و یک نوبت در زندان کمیته. مجموعاً حدود سه ماه زندانى شدم که تاریخ دقیق آن را در خاطر ندارم. یک بار مرا در جزیره خارک دستگیر کردند ]و[ براى سه سال به همدان تبعید شدم.[15]

ساواک راجع به یکى از جلسات برگزارى علیه رژیم منحوس پهلوى که آیت الله جنتى نیز از اعضاى آن بوده و در آن حضور داشته است، در گزارشى مبسوط مى نویسد:

در ساعت 21 روز 23 / 12 / 1344، على حجتى کرمانى، جنّتى اصفهانى، ربّانى شیرازى، احمد آذرى و منتظرى اصفهانى، در منزل میرزا على مشکینى جلسه اى تشکیل داده وتصمیماتى به شرح ذیل اتخاذ نموده اند 1. براى مراجعت امام خمینى(قدس سره) اعلامیه هایى در ایّام عید در قم چاپ و در سایر شهرستان ها پخش نمایند. 2. مراجعه دسته جمعى به منزل روحانیون طراز اوّل و تقاضا از آنان جهت اخذ تصمیمات شدیدتر به منظور اعاده امام خمینى به قم. 3. چنانچه این اقدامات مؤثر واقع نگردید، تصمیمات شدیدترى از قبیل تهدید و ارعاب و حتّى ترور گرفته شود.

با توجه به اوامر صادره، مراتب جهت مراقبت هاى لازم و جلوگیرى از هر گونه پیش آمد احتمالى، خواهشمند است دستور فرمایید موزعین هر نوع اعلامیه و تراکت مضرّه دستگیر و نتیجه سریعاً گزارش گردد.[16]

آیت الله شیخ على اکبر مسعودى خمینى متولى آستان حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)درباره تلاش آیت الله جنتى در مبارزه با رژیم طاغوت مى گوید:

«یک بار آقاى جنّتى در مجمعى حضور داشتند و بنا شد که درباره موضوعى اطلاعیه اى داده شود، در نهایت تنظیم اطلاعیه و رساندن آن به مقصد، به عهده آقاى جنّتى گذاشته شد. ایشان هم متن اوّلیه آن را لاى یک نسخه کتاب مفاتیح الجنان گذاشت و از جلسه بیرون رفت. بنده این صحنه را فراموش نمى کنم که ایشان از کنار کوچه آرام آرام عبور مى کرد و سرش را پایین انداخته بود که کسى به ایشان ظنین نشودمفاتیح الجنان هم زیر بغلش بود و هر کس ایشان را مى دید، خیال مى کرد براى دعا خواندن به حرم مى رود».[17]

على جنتى نیز ضمن یادآورى آن دوران پرخاطره درباره نقش پدرش در پیروزى انقلاب اسلامى مى گوید:

«به یاد دارم همراه پدرم از مدرسه فیضیه داخل صحن شدیم. در همین زمان، یکى دو نفر از مأمورین ساواک پدرم را دستگیر کردند و سوار یک ماشین کردند و او را با خود بردند. مدت ها از ایشان خبر نداشتیم تا این که سرانجام بعد از جست و جوى بسیار متوجه شدیم که در زندان قزل قلعه هستند...[18]. پس از صد روز، پدرم را به اتّفاق آقاى مروارید و یک نفر دیگر آزاد کردند.[19]

تبلیغ

آیت الله جنّتى همراه با دیگر روحانیون قم براى تبلیغ و افشاى جنایات رژیم منحوس پهلوى به نقاط مختلف کشور و به ویژه تهران سفر مى کرد.

در یکى از گزارش هاى ساواک به تبلیغات وسیع وى در جهت براندازى طاغوت اشاره شده است:

12 / 6 / 48

موضوع: شیخ احمد جنتى، فرزند هاشم

شغل: واعظ

نامبرده بالا که از روحانیون ناراحت اصفهان معرفى گردیده، در تاریخ 30 / 3 / 48 به تهران آمده و با محمّدرضا سعیدى از عناصر ناراحت و مخالف مقیم تهران ملاقات نموده است. ملاحظات جهت اطّلاع و مراقبت از وى و اعلام نتیجه.[20]

تبعید

آیت الله جنتى و دیگر انقلابیون، بى اعتنا به هشدارهاى عوامل ساواک، براى رسیدن به هدف اسلامى شان مبارزه را ادامه دادند تا این که رژیم مجبور شد وى و دیگر مبارزین را دستگیر و به نقاط مختلف کشور تبعید کند.

وى ابتدا براى مدّت کوتاهى به تهران تبعید شد. در نامه اداره ساواک آمده است.

از ساواک قم به مدیریت کل اداره سوم

در اجراى اوامر تلفنى از بخش 312 آن اداره کل، بدین وسیله 5 نفر افراد مشروحه زیر جهت اعزام به مرکز در تاریخ 22 / 2 / 51 تحویل پاسداران اعزامى به سرپرستى آقاى اسماعیل قزوینىگردیدند.

محمّدمهدى ربّانى، شیخ محمّد یزدى، احمد جنّتى لادانى، محمّدعلى گرامى، شیخ احمد بیگدلى.

رییس ساواک قم، مهران [21]

پس از بازگشت به تهران و ادامه فعالیّت هاى ضد طاغوت، این مجاهد خستگى ناپذیر به همدان تبعید گردید. در گزارش ساواک آمده است:

به وزارت دادگسترى 1 / 6 / 52

از ساواک، کمسیون امنیت اجتماعى

افرادى که لیست آنان به پیوست ایفاد مى گردد، از روحانیون و عناصر اخلال گر و ناراحت شهرستان قم هستند که فعالیّت هایى در جهت ایجاد تشنّج و تحریک مردم به شورش و بلوا داشته اند که طبق کمیسیون امنیت اجتماعى مورخه 22 / 5 / 52 شهرستان قم، به سه سال اقامت اجبارى در مناطق مختلف کشور محکوم شده اند. مراتب جهت استحضار اعلام مى گردد.

ارتشبد نصیرى.

1. عبدالرحیم ربّانى شیرازى، چابهار.

2. حسینعلى منتظرى، طبس گلشن.

3. احمد جنّتى، اسدآباد همدان.

4. محمّدعلى گرامى، بم.

5. حسن صانعى، مشکین شهر.

6. احمد آذرى، برازجان.

7. خزعلى، بندر گناوه.

8. محمّد جعفرى گیلانى، نى ریز.[22]

به این ترتیب، آیت الله جنّتى به مدت سه سال در شهرستان اسدآباد در تبعید به سر برد. در ادامه مبارزات، آیت الله جنتى، طى نامه اى به اقامت اجبارى سه ساله در شهرستان فردوس محکوم شد.[23]

آیت الله جنتى در برابر ظلم و ستم رژیم پهلوى لحظه اى آرام و قرار نگرفت و در این راه پافشارى نمود. وى در برابر حکم اعدام عدّه اى از انقلابیون نیز ساکت ننشست و همراه با طلاّب مبارز دیگر به تحریک علما پرداخت تا آنان در مقابل حرکت رژیم پهلوى موضع گیرى کنند.

گزارش اداره ساواک:

برابر اعلام تلفنى ابهرى روز 20 / 2 / 51 چند تن از طلاّب افراطى مقیم قم به منازل آیات شریعتمدارى و گلپایگانى و نجفى مرعشى مراجعه و از آیات مذکور تقاضا مى نمایند به عنوان اعتراض به احکام صادره اداره دادرسى در مورد معدومین و محکومین سازمان آزادى بخش ایران وابسته به جمعیّت به اصطلاح نهضت آزادى از روز یک شنبه کلاس هاى درس حوزه علمیه قم را تعطیل نمایند که آیت الله شریعتمدارى با این امر مخالفت، ولى آیت الله گلپایگانى در این زمینه پاسخ مساعدى به آنان داده است. مضافاً به این که همفکران طلاّب مذکور به همین منظور در نظر دارند در تهران به آیت الله خوانسارى نیز مراجعه نمایند. به ساواک قم اعلام گردید سریعاً محرّکین امر را شناسایى و دستگیر که برابر اعلام ساواک مذکور، روز جارى چهار نفر از طلاّب محرک به شرح زیر دستگیر مى گردند. مهدى ربانى املشى، شیخ محمّدعلى گرامى، شیخ محمّد یزدى، احمد جنتى لاوانى.[24]

ویژگى ها

1. تقیّد به برگزارى نماز اوّل وقت

على دارابى[25] نویسنده و پژوهش گر معاصر که در سفر به عراق، براى زیارت امامان معصوم، آیت الله جنتى را همراهى کرده است، درباره اخلاق بسیار نیکوى ایشان در برگزارى نماز در اوّل وقت مى گوید:

از «منظریه» تا «بغداد» 3 ساعت راه است. ساعت ها را هم به وقت عراق تنظیم کردیم. چون نیم ساعت با ساعت رسمى کشور ما اختلاف دارد و عقب تر است. نماز ظهر را در «مقدادیّه» که یکى از مناطق استان «دیاله» است، به امامت حضرت آیت الله جنتى اقامه کردیم چرا که آیت الله جنّتى تأکید داشت که نماز باید در اوّل وقت، در هر نقطه اى که شد، اقامه شود.[26]

2. اسوه کارگزاران

آیت الله جنّتى مى تواند اسوه اى نیکو براى کارگزاران و کارمندان نظام اسلامى باشد. على دارابى که سالهاست با این مرد الهى آشنا مى باشد، درباره ویژگى هاى او مى گوید:

«حقیقتاً باید بگویم که این مرد الهى، بى تردید از اولیاى الهى است. من سال هاست که توفیق خدمت و همکارى در کنار ایشان را دارم. از درون زندگى ایشان تا حدودى اطّلاع دارم. یک زندگى بسیار ساده و بى آلایش که برخى فرش هاى نخ نما در اتاق زندگى و پذیرایى ایشان براى کسانى که رفت و آمد دارند، مشخص است. غالب اوقات سال را نیز این مجتهد و مجاهد الهى، روزه دار است. همواره در کارها به ما و سایر دوستان بر رعایت امانت دارى، تقوا، رعایت بیت المال، ساده زیستى، اجتناب از اسراف، کار براى مردم و خدمت به آنان، همراه با برنامه ریزى و نظم تأکید مى کند.

3. ساده زیستى

آیت الله جنّتى که اکثر جمعه ها در نماز پرشکوه جمعه همه را به ساده زیستى و دورى از اسراف دعوت مى کند، خود اوّلین مستمع این سخنان است. وى زندگى بسیار ساده و بى آلایشى دارد. او چه در دوران طاغوت و چه در حال حاضر که از ارکان مهم نظام به شمار مى رود، وضعیّت ساده زندگى را حفظ کرده است.

على جنتى درباره وضعیّت خانواده اش در دوران منحوس پهلوى مى گوید:

وضعیّت خانواده ما از نظر مادى متوسط بود به طورى که بیشتر مواقع، زندگى مشقّت بارى داشتیم. تا سال 1344ش. اجاره نشین بودیم و به ترتیب در محله هاى پنجه على، چهارمردان، باجک، آذر، مبارک آباد و صدوق قم زندگى کردیم. در سال 1344 پدرم در خیابان صدوق خانه اى به مبلغ 13000 تومان خریدالبته زمین آن خانه، آستانه اى (وقفى) بود. این منزل هنوز نیز پابرجاست و تمام دارایى پدرم را تشکیل مى دهد. اکنون چون پدرم ساکن تهران است، منزل را در اختیار طلبه اى قرار داده، دو اتاق از آن را براى هنگامى که به قم مى رود، نگه داشته است.[27]

على جنتى درباره پدرش مى گوید:

پدرم در زمان مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، ماهیانه حدود 6 تومان شهریه مى گرفت که در آن زمان بسیار کم بود. مرجع دیگرى نیز نبود تا شهریه اى بپردازد و چون پدر ایشان هم از نظر مالى کمکى نمى کرد، پدر مجبور بود با همان شهریه سر کندالبته پدرم بخشى از هزینه زندگى را از طریق فعالیّت هاى تبلیغى که در ماه هاى رمضان، محرم و صفر انجام مى دادند، تأمین مى کرد. وى معمولاً براى تبلیغ، به مناطق مرکزى و جنوبى کشور مى رفت... . به هر حال، این وضعیتى بود که ما در قم داشتیم.[28]

پس از پیروزى

پس از پیروزى شکوه مند انقلاب اسلامى، آیت الله جنّتى نقش مهمّى در تثبیت انقلاب ایفا نمود. وى با سامان دهى نهادهاى جدید، همچون شوراى نگهبان و سازمان تبلیغات اسلامى، خدمت بسیار بزرگى انجام داد.

مسئولیت ها

1. عضویت در شوراى نگهبان

آیت الله جنتى از ابتداى انقلاب تاکنون، از اعضاى فعّال شوراى نگهبان است.

وى در ابتداى تشکیل این شوراى مهم، به مشکلات فراوان در این راه اشاره مى کند و مى گوید:

«شوراى نگهبان هم مثل دادگاه هاى انقلاب اسلامى وقتى که براى اوّلین بار تشکیل شده بود، نه جاى معیّنى داشت و نه آیین نامه اى و نه حقوقى و نه خود ما در تهران مسکن داشتیم. در آغاز، جلسات شورا در اتاقى در طبقه اوّل مجلس شوراى اسلامى، پشت پارلمان ـ اتاقى که گه گاه شاه در آن جا حاضر مى گردید ـ تشکیل مى شد و پس از مدتى مرحوم آیت الله ربّانى شیرازى محل فعلى را از بنى صدر گرفت. بعد از این، از جهت جا دغدغه اى نداشتیم.[29]

پس از تشکیل شوراى نگهبان قانون اساسى و سپرى شدن اوّلین دوره آن، حضرت امام با تقاضاى تمدید مدّت براى سه نفر به درخواست آیت الله صافى موافقت نمودند.

اوج حمله ها، تهمت ها و افتراها به آیت الله جنتى از ابتداى انقلاب اسلامى تاکنون، به خاطر حضور ایشان در این سنگر مهم است. بدخواهان و ضد انقلاب ها مى دانند که اگر این مجاهد باصلابت و نستوه در این سنگر جاى نداشت، راحت تر مى توانستند به پست هاى مهم دست یابند، امّا این عالم بزرگوار با سعه صدر تمام این اهانت ها را تحمل مى کندولى از هدفش دست نمى کشد.

2. نماز جمعه

وى در ابتداى انقلاب، از طرف حضرت امام خمینى(قدس سره) به امامت جمعه شهرستان اهوازمنصوب گردید.

حکم انتصاب وى که از طرف امام خمینى صادر شده است، چنین است:

20 / 8 / 58

جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ احمد جنتى ـ (دامت افاضاته)

پیرو درخواست هاى زیادى که در مورد اقامه نماز جمعه در شهر اهواز از طرف اهالى محترم شده است، جناب عالى به امامت نماز جمعه در آن شهر منصوب مى شوید تا ضمن انجام این فریضه بزرگ، مردم را در خطبه هاى نماز به وظایف خطیرى که دارند، آشنا سازید و از توطئه هاى دشمنان اسلام و مملکت آگاه کنید و به اتّحاد و وحدت کلمه دعوت نمایید.

امید است اهالى محترم از این فرصت استفاده نموده و با اجتماع بیشتر و هر چه باشکوه تر، آن را انجام دهند. از خداى تعالى توفیق همگان را بر انجام وظایف الهى و عمل به دستورات اسلامى خواستارم.

والسلام علیکم و رحمة الله.

20 / ذى الحجه / 1399

روح الله الموسوى الخمینى[30]

پس از آن، وى به امامت جمعه کرمانشاه منصوب گردید. و پس از مدتى به قم مراجعت نمود و امام جمعه موقت قم گردیداما به دلیل مشغله هاى فراوان به تهران مهاجرت نمود و به امامت جمعه موقت تهران منصوب گردید که خطبه هاى دشمن شکن او هم اکنون هم در جریان است.

3. ریاست سازمان تبلیغات اسلامى

سازمان تبلیغات اسلامى، یکى از نهادهایى است که در ابتداى انقلاب اسلامى ظهور کرد و نهادى نوپاست. این سازمان که در ابتدا به صورت شورایى اداره مى شد، با تلاش ها و کوشش هاى فراوان اعضاى شورا، به ویژه حضرت آیت الله جنّتى به اهداف بسیار مهمّى دست یافت. پس از تلاش هاى فراوان آیت الله جنّتى، با درخواست اعضاى شورا، وى از طرف امام خمینى به ریاست سازمان تبلیغات اسلامى منصوب گردید. متن حکم از این قرار است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ احمد جنتى ـ دامت افاضاته

به دنبال درخواست اعضاى محترم و بزرگوار شوارى عالى سازمان تبلیغات مبنى بر این که براى پیشبرد بهترِ کار، شخصى از طرف این جانب به تنهایى مسئول آن سازمان گردد، جناب عالى را به مدیریت و ریاست آن سازمان منصوب مى نمایم.

روشن است شما که از افراد متدین خوب و با سابقه طولانى در مبارزات مى باشید و عمرى را در حوزه هاى علمیه سپرى کرده اید، مى توانید خدمات ارزنده اى به اسلام و انقلاب بنمایید.

امیدوارم با تلاش پیگیر و با استفاده از همه نیروهاى مؤمن به انقلاب و اسلام از عهده این مهم برآیید. تبلیغات که همان شناساندن خوبى ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدى ها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است... .

توفیق جناب عالى و اعضاى معزّز و محترم شوارى عالى سازمان تبلیغات اسلامى و تمامى افراد آن سازمان را از خداوند متعال خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله.

14 / 1 / 68

روح الله الموسوى الخمینى[31]

آیت الله جنّتى مجدّانه در راه ساماندهى سازمان تبلیغات انجام وظیفه نمود.

4. عضو شوراى نمایندگان رهبرى در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالى

یکى از دیگر فعالیّت هاى آیت الله جنتى، نمایندگى رهبرى در دانشگاه ها بود که وى در این سنگر نیز به خوبى انجام وظیفه نمود و گروهى از روحانیون فاضل حوزه را در دفاع از ارزش هاى اسلامى در محیط دانشگاه حمایت کرد.

5. نمایندگى امام و رهبرى در اتّحادیه انجمن هاى اسلامى دانش آموزان

یکى دیگر از سنگرهایى که آیت الله جنّتى در آن، حضور فعّالى داشته است، اتّحادیه انجمن هاى اسلامى دانش آموزان است که او توسط آیت الله خامنه اى به این سمت مهم منصوب شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله آقاى حاج شیخ احمد جنّتى دامت تاییداته

در پى درخواست اتّحادیه انجمن هاى اسلامى دانش آموزان و با عنایت به ارزش و اهمیت قشر بزرگ و حساس دانش آموز براى حال و آینده کشور و نقشى که این عزیزان در حفظ طراوات و پرشور انقلاب دارا مى باشند، جناب عالى را به عنوان نماینده در آن اتّحادیه منصوب مى کنم تا با هدایت فکرى و رفع مشکلات معنوى و اشراف و نظارت بر امور ادارى آن انجمن هاى مزبور کارآمدتر گردند و توانایى آنان در برآوردن نیازهاى معنوى دانش آموزان عزیز بیشتر شود.

اعضاى اتّحادیه ى ان شاء الله با قدرشناسى از وجود مغتنم جناب عالى وظایف مهمى را که براى آن مجموعه در نظر است، بهتر از همیشه انجام خواهند داد و دستگاه هاى ذى ربط دولتى، همکارى و مساعدت لازم را خواهند کرد. توفیق جناب عالى و همه حضرات را از خداوند مسئلت مى کنم.

سید على خامنه اى، 24 / 12 / 68.[32]

6. عضویت در هیئت مؤسس جامعة الزهراء قم

پس از تشکیل حوزه علمیه برادران و با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى و رشد روزافزون علم و دانش بین اقشار گوناگون مردم، به ویژه زنان، برخى از عالمان دینى در حوزه علمیه قم به فکر ایجاد حوزه اى ویژه زنان افتادند که با استقبال حضرت امام خمینى نیز رو به رو شد. از این رو، عدّه اى به عنوان هیئت مؤسس جامعة الزهراءاز طرف امام خمینى منصوب شدند تا زمینه فعالیّت این دانشگاه عظیم را فراهم نمایند. متن حکم حضرت امام از این قرار است:

بسم الله الرحمن الرحیم

از آن جا که علوم مطلقاً، خصوصاً علوم اسلامى، اختصاص به قشرى دون قشرى ندارد و بانوان محترم ایران در طول انقلاب ثابت نمودند که همدوش مردان مى توانند حتى در فعالیّت هاى اجتماعى و سیاسى، خدمت هاى ارزشمندى به اسلام و مسلمانان نمایند و در تربیت و تعلیم جامعه بزرگوار، بانوان پیشتاز باشند و اکنون بحمدالله تعالى مؤسسه اى در شهر مقدّس قم ـ شهر علم و جهاد ـ براى تعلیم و تربیت بانوان محترم در دست ساختمان است و امید است که با کوشش علماى اعلام و مدرسین حوزه علمیه قم ـ دامت برکاتهم ـ این مقصد اسلامى جامه عمل پوشد و در رشد فکرى و شکوفا شدن دانش اسلامى بانوان قدم مؤثرى باشد، لهذا حضرات حجج اسلام، آقایان حاج شیخ على مشکینى، موسوى اردبیلى و حاج شیخ احمد جنّتى و حاج شیخ محمّد فاضل و حاج شیخ محمّدعلى شرعىو شیخ محمّدرضا توسلى و حاج شیخ حسن صانعى ـ دامت افاضاتهم ـ را به عنوان هیئت مؤسس این مکتب خواهران تعیین نمودم تا براى تعیین هیئت مدیره و تنظیم اساسنامه و تعیین مکتب و سایر امور مؤسسه، اقدامات مقتضى را بنمایند. امید است با تأکید خداوند متعال و دعاى حضرت بقیة الله اروحنا لمقدمه الفداء ـ این مؤسسه بتواند خدمت ارزنده اى به جامعه بانوان مسلمان و انقلابى ایران بنماید.

31 / 5 / 136324 / ذى القعده / 1404

روح الله الموسوى الخمینى[33]

8. عضویت در شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(علیهم السلام)

یکى دیگر از مسئولیت هاى آیت الله جنّتى، عضویت در شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(علیهم السلام) مى باشد. این مجمع، در شهر قم قرار دارد و تا کنون آثار ارزشمندى از خود به یادگار گذاشته است. مهم ترین رسالت این مجمع، شناساندن اهل بیت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) به جهانیان مى باشد. متن حکم مقام معظم رهبرى به آیت الله جنتى، براى عضویت شوراى عالى این مجمع، از این قرار است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله آقاى حاج شیخ احمد جنتى

اکنون که بحمدالله مجمع جهانى اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان کانون تلاش علمى و عملى تشیّع تشکیل یافته و آغاز به کار کرده است، شایسته است برابر مواد اساسنامه آن، جمعى از برجستگان رجال علمى و چهره هاى موجه عالم تشیّع، شوراى عالى آن مجمع را شکل بخشیده، با عضویت در آن، مسئولیت خطیرى را که براى اعضاى آن شوراى عالى پیش بینى شده، عهده دار گردندلذا جناب عالى را که بحمدالله به صفات مزبور موصوف مى باشید، به عضویت شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(علیهم السلام) منصوب مى نمایم.

سیّد على خامنه اى

9. مسئولیت ستاد احیاى امربه معروف ونهى ازمنکر

یکى از بزرگ ترین اقدامات دوران زندگى آیت الله جنتى، تلاش خالصانه وى در جهت احیا و برپاداشتن واجب فراموش شده امر به معروف و نهى از منکر است. وى در این راه، تلاش هاى فراوانى انجام داده است و هم اکنون نیز رهبرى این جریان را برعهده دارد. تهیه و چاپ بیش از صدها عنوان کتاب، مقاله، جزوه و... درباره این فریضه بزرگ، برپایى مجالس سخنرانى و خطابه، راجع به این امر مهم و برپایى همایش هاى بى ریا و خالصانه در جهت پیشبرد این هدف مقدّس، از مهم ترین فعالیّت هاى وى در این ستاد مى باشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با اعضا و کارکنان ستاد «احیاى امر به معروف و نهى از منکر استان خراسان» در تاریخ 30/5/1374 فرمودند:

«لذا من به آقاى جنتى و آن آقایان هم گفتم که شما اسم خودتان را بگذارید مجموعه احیاى امر به معروف و نهى از منکر، شما مى خواهید احیا کنید. فقط مباشر امر به معروف نیستید شماها، بلکه احیا کننده این کار هستید تا دیگران همه امر به معروف و نهى از منکر بکنند».

10. نمایندگى مقام معظم رهبرى در کمک رسانى مظلومان کشور بوسنى و هرزگوین[34].

با شروع جنگ صرب ها و نسل کشى آنها در بوسنى و هرزگوین مقام معظم رهبرى هیئتى را براى بررسى اوضاع منطقه اى و جهانى راجع به بوسنى و هرزگوین تشکیل داد و ریاست این هیئت را بر عهده آیت الله جنّتى گذاشت. وى در آن ایّام، فعالیّت هاى زیادى در این باره انجام داد و سفرى به مناطق جنگ زده بوسنى و هرزگوین داشت. مقام معظم رهبرى در دیدار رئیس العلماى بوسنى و هرزگوین در تاریخ 5/8/1375، ضمن حمایت از اقدامات آیت الله جنّتى خطاب به بالاترین مقام مذهبى بوسنى و هرزگوین فرمود:

«الحمدلله در ایران کسان زیادى هستند که نسبت به خصوص بوسنى انگیزه دارند. حضرت آقا جنتى که دیگر یواش یواش بوسنیایى شدند و همچنین بقیه آقایان و دوستانى که هستند...».

رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه دیگرى در دیدار با اعضاى ستاد «حمایت از مردم مسلمان بوسنى هرزگوین»، در تاریخ 20/7/1371، ضمن حمایت از اقدامات آیت الله جنتى فرمودند:

این حسنه بزرگى استکارى که انجام مى دهید. من مجدداً تشکر مى کنم از همه آقایاناز شخص جناب آقاى جنتى که حقیقتاً توى این قضیه دلسوزانه وارد شدندچه سفرشان، چه بعد از سفرشان. ان شاءالله که باز هم این راه ادامه پیدا کند

11. عضویت در شوراى بازنگرى قانون اساسى.

12. عضویت در شوراى جنگ.

13. نمایندگى مجلس خبرگان در دوره اوّل و دوم از خوزستان و دوره سوم از تهران.

14. عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام.

15. عضویت درشوراى عالى انقلاب فرهنگى.[35]

16. عضویت در کمیسیون صدا و سیما به عنوان نایب رئیس.

مأموریت هاى ویژه

هنگامى که کشور با بحران مواجه مى شود یا مشکلى در جایى از کشور به وجود مى آید، سران کشور، امین ترین و مطمئن ترین شخص را براى حل بحران پیش آمده در نظر مى گیرند و مأموریت حل آن بحران را به او واگذار مى کنند. یکى از افتخارات حضرت آیت الله جنّتى این است که مورد وثوق و اطمینان حضرت امام خمینى بود و از سوى وى براى حل اختلافات و بحران هاى منطقه اى انتخاب مى شد که به دو نمونه اشاره مى کنیم:

1. مأموریت حل اختلاف بین علماى شیراز

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى جنتى ـ دامت افاضاته

از قرار معلوم نِقار و اختلافى بین بعض علماى شیراز واقع شده است که موجب نگرانى است خصوصاً در استانى چون فارس و شهرى مقاوم چون شیراز، مرکز علمایى بزرگ و مردمى مبارز و مقاوم که سهمى بسزا در پیشرفت انقلاب و تحقق جمهورى اسلامى داشته و دارند. و چه بسا که خداى نخواسته عواملى از مخالفین اسلام و علماى اعلام در بین صفوف متعهدین و جندالله نفوذ نموده و موجب اختلاف و مشاجره شده اند تا به آرمان هاى شیطانى خود برسند و از حسن ظن آقایان سوء استفاده نموده اند. لهذا از جناب عالى، پس از تقدیر از زحماتتان در طول انقلاب، تقاضا مى کنم که سفرى به شیراز نموده و با حضرات آقایان حجج اسلام، آقایان دستغیب ـ دامت افاضاتهم ـ و جناب حجت الاسلام آقاى حائرى، امام جمعه محترم، ملاقات و حساسیت موقع را گوشزد نمایید که مبادا مخالفین ایجاد اختلاف نموده و استفاده هاى نامشروع نمایند.

در ضمن از آقایان نمایندگان شیراز خواسته ام در این امر با جناب عالى همراهى و کمک نمایند. این جانب با علاقه اى که با مرحوم مجاهد عالى قدر، شهید معظم، آقاى دستغیب دارم، به خانواده محترم ایشان علاقه مندمبه حکم وظیفه از بیت ایشان تقاضا دارم همان طور که سیره مرحوم شهید دستغیب بود، در رفع این گونه غائله ها تلاش نمایند و از جناب آقاى حائرى نیز مى خواهم با همراهى آقایان در رفع حادثه کوشش نمایند.

ان شاء الله تعالى همگى با موفقیت مراجعت نمایند. والسلام علیکم و رحمة الله. 12 شوال المکرم 1405 روح الله الموسوى الخمینى[36]

2. رسیدگى به انتخابات مجلس شوراى اسلامى در گرگان اردیبهشت ماه 1367.

بسمه تعالى

شوراى محترم نگهبان ـ ایّدهم الله تعالى

از آن جا که به آقاى نورمفیدى[37] قول دادم به وضع انتخابات در آن شهر رسیدگى کنم و از آن جا که احمد[38] با آقاى امامى[39] مشورت کرده که این کار از غیر شوراى نگهبان صلاح نیست، با اعتماد به تمامى اعضاى شوراى محترم نگهبان، آقاى جنّتى را مسئول رسیدگى کامل به انتخابات گرگاننمودم تا حقى ضایع نگردد.

روح الله الموسوى الخمینى[40]

در کلام امام

1. حضرت امام خمینى در دیدارى که با قضات اصفهان در تاریخ 23/3/1358 داشتند، از آیت الله جنّتى به نیکى یاد کرده، خطاب به قضات فرمودند:

«...از آقاى جنتى هم متشکرم که با همراهى شما تشریف آورده اندالبته ایشان از اشخاص بزرگ این جا هستند و لیاقت براى همه مسائل را دارند. امیدوارم که با همراهى ایشان همه آقایان در خدمتى که محول به آنهاست، به طور شایسته عمل کنند.[41]

در کلام رهبرى

1. آیت الله خامنه اى در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامى در تاریخ 5/12/1370ش. ضمن ستایش از همه دست اندرکاران سازمان تبلیغات اسلامى، درباره آیت الله جنّتى فرمودند:

حقیقتاً سازمان تبلیغات ـ تا آن جایى که من اطّلاع دارم ـ در گوشه و کنار، تلاش هاى بسیار باارزشى کرده استاما ظرفیت این سازمان بیش از اینهاست. این همه روحانىِ خوب، وجود شخص باارزش و بافضیلت و سابقه دار و موجه و عالمى مثل جناب آقاى جنتى در رأس این سازمان و وجود عناصر خوب در داخل کشور ـ بحث خارج کشور، بحث دیگرى است ـ انتظار از این سازمان را بالا مى برد.

هشدارها

تجربه چند سال گذشته نشان داده هرگاه مسئولان به هشدارهاى عالمان دلسوز و بیدار گوش فراداده و آن را جدّى گرفته اند نتیجه گرفته و هر گاه بى اعتنا از کنار آن رد شدند صدمات جبران ناپذیرى بر پیکره اجتماع وارد آورده اند. هشدار مقام معظم رهبرى در سال 1369 به شبیخون فرهنگى یکى از این مقوله هاست که متأسفانه برخى جدّى نگرفتند و در حال حاضر اثرات آن در جامعه بروز دارد. حضرت آیت الله جنّتى در دو نماز جمعه پیاپى نسبت به بازگشت سرمایه داران غرب زده و بى درد و هنرمندان آمریکایى به ایران نگران بود و همگان را نسبت به این موضوع تنبّه داد. متأسفانه مسئولان به این هشدارها توجه نکرده و در روزهاى اخیر دکتر على خانى وزیر اقتصاد و دارایى کابینه آموزگارکه برادرش عضو رسمى موساد است و پسر سناتور خواجه نورى (فراماسونر معروف) به ایران بازگشته و حتى ادّعاى بازگشت سرمایه مصادره شده خود را مى کند.[42]

در آیینه خاطرات

وى که هم اکنون 78 سال سن دارد در طول این عمر بابرکت و نورانى خاطرات زیادى به یادگار دارد. او 15 سال از عمرش را در روزگار دیکتاتورى رضا خان سپرى کرده است. خاطره اى بیاد ماندنى از آن روزها را بازگو مى کند:

من حدود پانزده سال از عمرم را در زمان اختناق رضا خانى گذراندم، زمانى که لباس ممنوع شد وقتى لباس هاى سنّتى و عمامه ها را بر مى داشتند کلاههاى نمدى را پاره مى کردند به قبا و عبا ایراد مى گرفتند، کت و شلوار تا حدّى اجبارى شده بود، مخصوصاً براى کارکنان دولت، کشف حجاب اجبارى بود. حتى در روستاى ما زنان جرأت نداشتند آن چادرهاى محلّى ضخیم به نام چاپب بیرون بیایند. مادرم یک روز با ترس و لرز بیرون آمده بود. لب جوى آب لباس مى شست که پاسبانى را از دور دید، به دالان خانه مجاور پناه برد، پاسبان آنجا را تفتیش کرد و چادر را از سرش کند. پدرم نیز ناچار به پوشیدن پالتو و کلاه پهلوى شد و مدتى از ترس سربازى به شهر و مدرسه علمیه نمى رفت مدارس دینى بعضى تعطیل و بعضى تبدیل به دبستان و امثال آن شده بود. طلاّب و روحانیان بعضى براى همین تغییر هویّت دادند و بعضى به عسرت گذراندند. مجالس روضه تعطیل شده بود، اندکى هم که مانده بودند احساس حقارت مى کردند امیدى به آینده نداشتند. مساجد خلوت شده بود، غرب کعبه آمال شده بود، جز پیشرفتهاى علمى و صنعتى همه مردم را با احساس حقارت و غرب زدگى مواجه کرده بود. روزى هم دیدم که نیروهاى متفقین در شهر اصفهان کنترل شهر را به عهده گرفته بودند و سر چهار راه ها ایستاده بودند. هزار شکر که آن دوران و دوران پس از آن گذشت و امروز به برکت امام عزیز و انقلاب اسلامى و ایثار مردم دین محترم و اسلام حاکم است و آیه شریفه «و لیبدنهم من بعد خوفهم امناً» مصداق پیدا کرد. خداوند توفیق شکر و اجراى عدالت اسلامى و صیانت از حریم قرآن را به ما عطا فرماید.[43]

فرزندان

على جنّتى فرزند برومند آیت الله جنتى درباره فرزندان آیت الله جنتى مى گوید:

ما چهار برادر بودیم. یکى از برادرها وابسته به گروهک منافقین بود که در درگیرى مسلحانه اى در اوایل انقلاب معدوم شد.[44]

برخى از فرزندان آیت الله جنتى عبارتند از:

محمّدحسین جنّتى در سال 1330ش. در قم متولّد شد. وى دیپلم را از دبیرستان حکمت در 21 / 10 / 1349 دریافت نمود و به علت مبارزات سیاسى علیه رژیم دستگیر و زندانى شد. از سال 1352ش. به اتهام ارتباط با عزّت الله شاهى و عضویت در سازمان مجاهدین خلق نامه اى مستعار حسن عبداللهى، احمد زمانى تحت تعقیب قرار گرفت و زندگى مخفى اش را آغاز نمود.[45]

على جنتى

على جنّتى در سال 1328ش. متولّد شد. پس از پایان تحصیلات کلاسیک وارد حوزه علمیه گردید و در مدرسه علمیه حقانى که از مدارس مشهور قم بود وارد شد و به درس مشغول گردید. سپس با آیات بزرگوار: قدوسى بهشتى، خزعلى و... آشنا گردید.

و در سن 15 سالگى در جریان قیام 15 خرداد 42 شرکت داشت و مراسم سخنرانى امام را درک نمود.

على جنتى درباره نحوه درس خواندن در حوزه مى گوید:

جامع المقدمات را نزد پدرم، کتاب انموذج را نزد آقاى طباطبایى یزدى خواندم و سیوطى را نزد آیت الله مقتدایى خواندم و مغنى را نیز از پدر فراگرفتم. پس از آن مختصرالمعانى را در محضر آقاى خزعلى تا آخر خواندم. معالم را نزد آقاى تقوى باب نکاح لمعه را در محضر آقاى محمّدى گیلانى و طهارت و صلوة را نزد ابوى، بخشهاى اقتصادى لمعه را نزد آقاى مصلحى (فرزند آیت الله اراکى) باب ارث را نزد آقاى سیّد حسن طاهرى خرم آبادى و یک بخش از لمعه را نزد آقاى مؤمنخواندم. قسمت عمده اصول فقه را نزد آقاى خزعلى، باب منطق منظومه را نزد دو استاد مرحوم دکتر مفتح و محمّدعلى گرامى باب فلسفه منظومه را نزد آقاى انصارى شیرازى و بدایة الحکمة را نزد آقاى جوادى آملى خواندم.[46]

هنگامى که برخى نیروهاى انقلابى در داخل کشور به فکر تشکیل نیروى مسلح اسلامى در کشورهاى تحت اشغال بیگانگان افتادند. على جنتى به همراه شهید محمّد منتظرى که از دوستانش بود در لبنان به کمک برادران شیعه شتافت و مدتى را در آن سرزمین علیه اشغالگران جنگید.

برخى سمت هاى او پس از انقلاب عبارتند از: سرپرستى صدا و سیماى استان خوزستان، عضو شوراى سرپرستى صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران، استاندار استان خوزستان، رییس دفتر حجت الاسلام هاشمى رفسنجانى در مقام جانشینى فرماندهى نیروهاى مسلح.[47]

آثار

از این فقیه پارسا و زاهد تا کنون آثارى نیز به یادگار مانده است که عبارتند از:

1. ترجمه «اثبات الهداة»

2. ترجمه «ایقاظ الهجة»

3. ترجمه «تحف العقول»

4. الزواج فى الاسلام به نام ازدواج در اسلام

5. ترجمه «اثنا عشریه» به نام نصایح

6. مقالات، پیام ها و مقدمه نگارى هاى فراوان

برخى ازمقاله هایى که توسط ایشان به نگارش درآمده است در «مجموعه سخنرانى هایى پیرامون ولایت فقیه» چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آمده است.

نیز مقدمه ایشان بر کتاب آموزشى «اصول عقاید» نوشته آیت الله مصباح یزدى را مى توان نام برد.


[1]. خبرگان ملّت، دفتر اوّل، ص 150.

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. همان

[5]. همان.

[6]. طلاّب علوم دینى در آن روزگار به علّت ترس از مأموران رضا خان مجبور بودند با لباس مبدّل رفت و آمد کنند.

[7]. پاسداران اسلام، مهدى مشایخى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ج اوّل، 1376، ص 120.

[8]. سیّد محمّدباقر سلطانى فرزند علاّمه سیّد علىاصغر سلطانالعلما (م 1342ق.) و نوه مهدى طباطبایى(م1324ق.) مىباشد. وى در 1332ق. در بروجرد به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران مقدماتى به قم مهاجرت نمود و از محضر عالمان بزرگى چون: خوانسارى، فیض و محمّدعلى ضیاءالدّین عراقى اصفهانى، محمّدحسین غروى اصفهانى و... استفاده نمود. او پس از پایان تحصیلات به بروجرد بازگشت و پس از مدتى به مشهد مقدّس عزیمت نمود. در آنجا از درس پربار میرزا مهدى اصفهانى بهره برد و در 1359 به قم مهاجرت نمود. (گنجینه دانشمندان، ج 2، ص174)

[9]. پاسداران اسلام، ص 121.

[10]. نماینده فعلى مردم استان یاسوج در مجلس خبرگان رهبرى.

[11]. همان، ص 51.

[12]. خبرگان ملّت، ص 152.

[13]. همان.

[14]. همان.

[15]. همان، ص 154.

[16]. خاطرات شیخ عبدالرحیم ربانى شیرازى، ص 43.

[17]. خاطرات آیت الله مسعودى خمینى، ص 303.

[18]. خاطرات على جنّتى، ص 39.

[19]. همان، ص 40.

[20]. خاطرات سیّد محمّدرضا سعیدى، ص 342.

[21]. خاطرات آیت الله محمّدمهدى ربّانى املشى، ص 138.

[22]. خاطرات آیت الله عبدالرحیم ربانى شیرازى، ص 324.

[23]. خاطرات آیت الله محمّدمهدى ربانى املشى، ص 185.

[24]. همان، ص 138.

[25]. على دارابى، متولّد 1340ش، کارشناس ارشد علوم سیاسى از دانشگاه تهران، روزنامهنگار.

[26]. سفرنامه کربلا، حدیث واقعه، ص 33.

[27]. خاطرات على جنتى، ص 19.

[28]. همان.

[29]. خبرگان ملّت، ص 154.

[30]. صحیفه امام، ج 11، ص 40.

[31]. همان، ج 21، ص 339.

[32]. روزنامه اطلاعات، 26 / 12 / 68، ص 3.

[33]. صحیفه امام، ج 19، ص 17.

[34]. کشور بوسنى و هرزگوین در شبه جزیرهى بالکان واقع در جنوب اروپا قرار دارد و اکثریت آن مسلمان هستند.

[35]. خبرگان ملّت، دفتر اوّل، ص 150.

[36]. صحیفه امام، ج 19، ص 306.

[37]. سیّد کاظم نورمفیدى، نماینده امام و امام جمعه گرگان.

[38]. حجت الاسلام و المسلمین سیّد احمد خمینى.

[39]. آیت الله شیخ محمّد کاشانى، عضو فقهاى شوراى نگهبان در زمان امام خمینى.

[40]. صحیفه امام، ج 21، ص 43.

[41]. همان، ج 7، ص 264.

[42]. کیهان هوایى، 29، 7، 1371، ص 8.

[43]. خبرگان ملّت، دفتر اوّل، ص 158.

[44]. خاطرات على جنتى، ص 19.

[45]. شهید سیّد اسدالله لاجوردى، مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات، ص 224.

[46]. خاطرات على جنتى، ص 23.

[47]. همان، ص 5.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام احمد
نام خانوادگی جنّتى
نام پدر ملا هاشم جنّتى، عالم دینى
نام معروف آیةاللَّه احمد جنّتى
تاریخ تولد (شمسی) 1305
تاریخ تولد (قمری) 1345
مکان تولد ایران،اصفهان،لاوان

تالیفات

No image

ترجمه «ایقاظ الهجة»

No image

ترجمه «تحف العقول»

No image

مقالات، پیام ها و مقدمه نگارى هاى فراوان

 ,

 ,برخى ازمقاله‌هایى‌که توسط ایشان به نگارش درآمده است در «مجموعه سخنرانى‌هایى پیرامون ولایت فقیه» چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آمده است.

 ,نیز مقدمه ایشان بر کتاب آموزشى «اصول عقاید» نوشته آیة اللَّه مصباح یزدى را مى‌توان نام برد.

حکایات

No image

ویژگى ها

نظر دیگران درباره ایشان

نظر ایشان درباره دیگران

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد ششم

کتاب گلشن ابرار - جلد ششم

مجموعه گلشن ابرار خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است که اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS