دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (3) (جمع بندی فلسفه تعدد زوجات پیامبر(ص))

رفتار پیامبر(ص) با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در جاهلیت و تجدید حرمت بر باد رفته‌شان و احیای شخصیت اجتماعی‌شان، بهترین دلیل و گواه بر این است که ایشان، زن را ابزاری برای شهوت‌رانی مردان نمی‌دانسته و تمام سعی‌شان بر این بوده که آنان را از ذلت و بردگی نجات دهد.
No image
نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (3) (جمع بندی فلسفه تعدد زوجات پیامبر(ص))

نویسنده: علی غلامی

چکیده

در قسمت‌های اول و دوم تلاش نمودیم تا با محور قرار دادن شبهات نویسنده مقاله محمد(ص) و زنان، در حد توان به غبار ‌زدایی از چهره مطهر و پاک پیامبر اسلام بپردازیم. اینک در قسمت پایانی به جمع‌بندی مباحث و بیان فلسفه تعدد زوجات پیامبر(ص) می‌پردازیم. در این بخش بیان خواهیم کرد که این ازدواج‌ها نمی‌تواند حاصل شهوت‌رانی بوده باشد و انگیزه‌های رسول اکرم(ص) از آنها، با اهداف بلند معنوی آن حضرت، ارتباط وثیقی دارد. کسب نیرو و کاستن از خصومت‌ها، تکریم زنان اسیر و به‌ویژه بزرگ‌زادگان قوم، حمایت‌گری از همسران شهدا، مبارزه با سنت‌ها و رسوم جاهلی، فرهنگ‌سازی به‌منظور حمایت از زنان فقیر و بیوگان و... از جمله اهداف این ازدواج‌ها بوده است.

مقدمه

رفتار پیامبر(ص) با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در جاهلیت و تجدید حرمت بر باد رفته‌شان و احیای شخصیت اجتماعی‌شان، بهترین دلیل و گواه بر این است که ایشان، زن را ابزاری برای شهوت‌رانی مردان نمی‌دانسته و تمام سعی‌شان بر این بوده که آنان را از ذلت و بردگی نجات دهد.[1] تاکنون به اجمال تلاش کردیم تا به تنقیح این مسئله بپردازیم. حال که در موضع جمع‌بندی مباحث پیش‌گفته هستیم، تلاش خواهیم کرد تا به جمع‌بندی فلسفه ازدواج‌های رسول اکرم(ص) بپردازیم. البته ذکر این نکته ضروری است که نمی‌توان علت یک ازدواج را صرفاً یک عامل مشخص دانست و به همین جهت دسته‌بندی فلسفه ازدواج‌ها صرفاً به منظور بررسی علل اصلی و غالبی در وقوع هر یک از آنهاست.

1- رویکرد اصلی نبی مکرم (ص) در ازدواج‌های خویش

"توماس کارلایل" نویسنده غربی در کتاب معروف خود «الابطال» به این حقیقت چنین اشاره می‌کند: «محمد هرگز شهوت‌پرست نبود. از روی عناد و ستم، دشمنان او را متهم به شهوت‌رانی نمودند و این تهمت‌، زهی بی‌انصافی است».[2]

با آنکه تأمین نیازهای تبرّجی و تجملّی زنان و فراهم کردن امکانات رفاهی مجلّل، یکی از عوامل تحریک و تشویق زنان به قرار گرفتن تحت سلطه افراد شهوت‌ران است، رسول اکرم(ص) با آنکه امکان مهیاسازی یک زندگی تجملاتی و ایجاد رضایت‌مندی از امکانات مادّی برای همراهانش را داشت، نه تنها این کار را نکرد؛ بلکه آنان را به زهد و ترک خودآرایی و تجمل واداشت. کدام انسان هوی‌پرستی است که با دست خود، شرایطی را رقم بزند که علاوه بر محدودیت از تمتّعات جنسی به‌واسطه همراهی نکردن با مطلوبات زنان، رغبت سایر زنان برای قرار گرفتن تحت سلطه ‌خویش را کاهش دهد؟! اما پیامبر اکرم(ص)، همسران خویش را میان ادامه زندگی زاهدانه و در سطحی پائین‌تر از مردم عادی و یا آزاد بودن از این سختی و طلاق با خوشی و خرّمی مخیر ساخت و بنابر ادعای نویسنده و گفته خود زنان رسول خدا(ص)، این همسران نیز امکان فراهم آوردن زندگی مادی بهتری پس از وصلت با خویشان خود داشته‌اند.

«جان دیون پارت» نویسنده مسیحی انگلیسی‌تبار، که به جهت اوج بروزات جنسی در غرب، از ابزارهای شهوت‌رانی به خوبی آگاه است، در این خصوص چنین می‌نویسد: «خداوند متعال در آیه تخییر،[3] زنان پیامبر را میان دو امر سلبی مختار نمود: یا طلاق گیرند یا ترک زینت نمایند. مبلغین نادان و عده‌ای از اهل عناد و الحاد و دسته‌ای از کوته‌نظران این زمان که در این بحث تحقیقی وارد می‌شوند، تصور می‌کنند که رسول اکرم(ص) از راه هوی و هوس، با زنان متعددی ازدواج کرده است. متأسفانه تصور این اشخاص به‌صورت گمان و از گمان به‌صورت شبهه و از شبهه به سوء‌ظن و از سوءظن، به درجه سخافت رأی رسیده است. آنچه پیش من مسلم است این است که همه این افراد، مردمی کوته‌نظر و نادان هستند؛ زیرا این قسمت از آیات قرآنی حاکی از نفی زینت و جلوگیری همه زنان از به‌کاربردن آن می‌باشد. این آیه با منطقی صحبت می‌کند که زنان از آن گریزانند و در عرف شهوت‌پرستی، هیچگاه این کلمات خشن را به‌کار نمی‌برند».[4]

باید توجه داشت که رواج چند همسری بی‌حد و مرز در دوران جاهلیت[5]، آن را به یک رسم و ضابطه تبدیل کرده بود و مفهوم خاص خود را دارا بود و به عنوان یک ابزار مهم، کارایی‌های ویژه‌ای در مناسبات قبیله‌ای، سیاسی و نظامی داشت. به‌طور مثال، تزویج، یکی از مهمترین ابزارهای نزدیکی قلوب، ایجاد دوستی‌های مستحکم و تأثیر بر رئیس قبیله و به‌تبع آن، اعضای قبیله بود.[6] بنابراین در تحلیل تعدد همسران پیامبر(ص) نباید از این نکته غفلت کنیم که شرایط خاص آن دوران، ابزارها و روش‌های خاصی نیز طلب می‌کرد.

مثلاً توجه به این نکته که حتی دو تن از همسران پیامبر هم از یک قبیله نبودند، نشان می‌دهد که تحکیم پیوندها از طریق وصلت با قبایل، نقش و اثر غیر‌قابل چشم‌پوشی در تعدد همسران نبی مکرم(ص) داشته است.[7]

جامعه صدر اسلام که می‌دانست به علت اهمیت و تعصب نسبت به پیوندهای قبیله‌ای، تنها پیوندهای نسبی و سببی در قبایل است که می‌تواند عامل حمایت قبایل از اشخاص باشد، جایگاه خاص و شرایط ویژه پیامبر را عامل مهم این پیوندها می‌دانست.[8]

باید این نکته را در نظر داشت که اگر نقش زمان و مکان را لحاظ کنیم، محتمل است اگر پیامبر در عصر ما زندگی می‌کردند، در نحوه و چگونگی انتخاب ابزارها و روش‌ها، تفاوت‌هایی اعمال می‌نمودند. نویسنده، نکاتی که در نوشتارهای اسلامی معاصر در توجیه تعدد زوجات پیامبر(ص) بیان شده از جمله: «مطابقت با منافع اجتماعی، سیاسی و دیپلماتیک، برقرار نمودن نظم و قانون معین و نرم کردن دل‌های مشرکین» را بدون آوردن دلیل محکم، صرف توجیه و فاقد ارزش دانسته است. همچنین اشکال نموده است که چرا پیامبر از این روش در زمان خدیجه برای نرم‌ کردن دل‌های مشرکین استفاده نکرد؟ در پاسخ باید گفت که تاکنون، موجّه و مستند بودن نکات ذکر شده در تشریح علت تعدد همسران نبی اسلام(ص) روشن گردید و نمی‌توان بدون آوردن دلیل و به صرف ادعا، آنها را فاقد ارزش دانست. از سوی دیگر، بی‌توجهی به اوضاع، شرایط و جایگاه پیامبر در ابتدای بعثت با اواخر عمر رسول اسلام(ص)، بی‌انصافی است.

کجا می‌توان موقعیت پیامبر(ص) در اواخر عمر، به عنوان شخص اول جزیرة العرب و انتظاراتی که از او می‌رفته است و شرایطی که جامعه اسلامی داشته است را با دوران ابتدای بعثت مقایسه نمود؟! اگر سیاست تعدد زوجات عاملی برای گسترش اسلام و افزایش یاران گشت، به این خاطر بود که پیامبر به عنوان حاکم جامعه اسلامی، قدرت و منزلتی یافته بود که همگان از انتساب به آن حضرت احساس افتخار می‌کردند. حال آنکه در سال‌های آغازین فعالیت، نه پیامبر شناخته شده بود و نه وصلت با او، عاملی برای ترغیب اعضای قبیله به اسلام آوردن بود.

همچنین تعداد زنانی که خود را به حضرت می‌بخشیدند،‌ از ایشان تقاضای حمایت و کمک می‌کردند و نیز انتظاراتی که از ایشان به عنوان پناهگاه مسلمین و حامی ضعفا و اسوه رفتاری مسلمانان می‌رفت، به‌واسطه شکل‌گیری حکومت و جامعه اسلامی، روز‌به‌روز افزایش می‌یافت و قابل مقایسه با صدر اسلام نبود. اصولاً آن معنا و نقشی که تعدد زوجات در تأمین منابع سیاسی، اجتماعی و نرم کردن دل‌های کفار داشت، در ایام پس از بعثت، اصلاً متصوّر نبود.

2- بررسی علل اصلی هر یک از ازدواج‌ها

ازدواج پیامبر(ص) با "صفیه دختر حی بن اخطب" و "جویریه دختر حارث بن ابی ضرار"[9] را می‌توان در راستای کسب نیرو، کاستن از خصومت دشمنان به ‌واسطه پیوند قبیله‌ای و به‌دست آوردن اقوام بیشتر که بتوانند یاریگر اسلام نوپا باشند، توصیف کرد.[10] ضمن آنکه هر دو از بزرگان قوم خویش بودند[11] و آموزه‌های دینی، به کنیزی رفتن و به ذلت و خفت افتادن آنان را خوش نمی‌داشت.[12]

همچنین این ازدواج، یک حکمت دیگر هم داشت. در شرایطی که نگاه جامعه به زنان اسیر تحقیرآمیز بود و از آنان برای فساد و هوس‌رانی استفاده می‌کردند و کمترین حقوقی برای آنان قائل نبودند، پیامبر اسلام(ص) به تکریم زنان اسیر به‌ویژه‌ این دو همسر خود پرداخت و با فرهنگ‌سازی نسبت به آزادسازی زنان، خود به آزاد کردن آنان اقدام و حتی با آنها ازدواج نمود و به‌جای کنیزی، آنان را به همسری گرفت. نکته مهم این است که پیامبر می‌توانست زنان اسیر را به عنوان کنیز نزد خود نگه دارد و هم از تمتعات جنسی بهره ببرد و هم دشواری‌های یک همسر را بر خود تحمیل نکند و لیکن این کار را نکرد و آنها را به عنوان همسر برگزید. نه تنها آنها را اکرام کرد؛ بلکه به تربیت آنان اهتمام ویژه نمود. "صفیه" تازه مسلمان، از رفتار پیامبر اکرم(ص) با خود چنین گزارش می‌دهد: «ما رأیت احداً قطّ احسن خلقاً من رسول الله: بطور قطع، شخصی را به حسن خلق رسول الله(ص) ندیدم».[13]

ثمربخشی این تربیت را می‌توان در این جمله «صفیه» یافت: وی در لحظات آخر عمر پیامبر(ص) قدردانی خویش و دلبستگی و فدایی بودنش نسبت به معلم بزرگ خویش را با جمله «به خدا سوگند دوست دارم بیماری شما بر جان من بود و شما سالم می‌بودید» بیان می‌دارد.[14]

لذا هر دو با عباراتی که حاکی از شوق آنان به پیوند با رسول مکرم اسلام(ص) است، از این ازدواج، استقبال نمودند.[15]

ازدواج با میمونه دختر حارث هلالیه موجب شد قبیله بنی هلال که از شریف‌ترین و مهمترین قبایل بودند به پیامبر ایمان آورند.[16]

برخی دیگر از ازدواج‌های پیامبر(ص) را می‌توان برای دلجویی از اصحاب و تکریم و دل گرم کردن آنان که تازه به اسلام گرویده بودند، به این آئین دانست. پیوند با عایشه و حفصه، دختران ابوبکر و عمر که در هر دو ازدواج، درخواست این پیوند از سوی پدران که از اصحاب نبی اسلام(ص) بودند، مطرح گردید[17]، می‌تواند با این هدف صورت گرفته باشد.[18] البته جذب قبیله بنی‌تمیم به اسلام را می‌توان از جمله دلایل اصلی ازدواج با عایشه دانست.[19]

در آن دوران که تثبیت اسلام و در امان ماندن آن از دشمنی‌های فراوان، نیازمند مجاهدت و ایفای نقش مردان و زنان در امر جهاد و جنگ بود، می‌بایست خاطر مسلمانان از امنیت و آسایش همسران و فرزاندانشان آسوده می‌شد تا در صورت اسیر و یا شهید شدن در جبهه‌ها، حمایت و پشتیبانی از آنان به‌طور جدّی صورت بگیرد. پیامبر اکرم(ص) به عنوان الگوی رفتاری مسلمانان، برای آموزش دادن به یاران خود درخصوص حمایتگری از همسران و فرزندان شهدا و اطمینان دادن به یاران که پس از شهادت،‌ خانواده آنان بی‌یاور و پشتیبان نخواهد ماند و نیز جلوگیری از بی‌رغبتی و رویگردانی زنان از اسلام به‌خاطر مشکلات فرا روی آنان پس از شهادت همسر، با برخی از خانواده‌های شهدا وصلت نمودند. ازدواج با ام‌سلمه که همسر شهید، مسن، عیال‌وار و نیازمند کمک بود و در اداره فرزندان خود دچار مشکل گردیده بود در همین راستا می‌باشد[20]. ام‌حبیبه نیز که علی‌رغم نسبت فرزندی با سرکرده دشمنان پیامبر (ابوسفیان)، و دارا بودن همسری مشرک، در دیار غربت با تنها دخترش، اسلام خویش را حفظ کرده بود، مورد حمایت پیامبر قرار گرفت تا هم‌دل ابوسفیان نرم شود و از این ازدواج خشنود گردد و هم ام حبیبه که بیوه‌ گردیده بود و هیچ جایگاهی در خانواده پدر و شوهر نداشت و در دیار غربت (حبشه) دچار مشکل گردیده بود، به اسلام آوردن خویش افتخار کند و تا پایان عمر با عزت زندگی نماید.[21]

دسته‌ای دیگر از ازدواج‌ها، به منظور مبارزه با سنت‌ها و رسوم جاهلی صورت گرفت.[22] پیامبر(ص) با آنکه می‌دانست ازدواج با زینب بنت جحش، به‌واسطه تلقی جامعه جاهلی در مخالفت شدید با ازدواج یک فرد با همسر مطلقه پسر خوانده خود، چه هزینه‌ سنگینی برای ایشان به همراه دارد،‌ در شرایط حساس جامعه صدر اسلام که نیازمند انسجام و اعتماد به پیامبر(ص) بود،‌ مبارزه با خرافات و اجرای دستورالعملی را به قیمت تهمت‌ها و افتراها، به جان خرید.[23]

"وات مونتگمری" در کتاب «محمد پیامبر و سیاستمدار» در مورد ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش می‌نویسد: «آنچه می‌توان گفت فقط این است که در این مسأله، عامل اصلی، سیاست و اصلاح مسایل اجتماعی بوده است و عشق را چندان در آن، محلّی نیست.»[24]

سرزنش اعراب جاهلی نسبت به برگزیدن کنیزان به عنوان همسر، یکی دیگر از رسومات جاهلی بود که پیامبر اکرم (ص) به‌وسیله ازدواج و فرزندآوری از «ماریه قبطیه» با آن مقابله نمود.[25]

طرد زنان بیوه و بی‌توجهی به آنان که باعث می‌شد آنان، یا به گناه بیفتند و یا به‌خاطر فقر و ناداری، شرایط سختی را طی کنند، از جمله رسوم موجود در آن دوران بود.[26] ضمن آنکه مردان نیازمند به‌ویژه مهاجرین صدر اسلام فاقد سر‌پناه بودند، می‌توانستند در فضای باز در محل «صفّه» که برای آنان در نظر گرفته شده بود زندگی کنند. ولی زنان به‌ویژه با وجود اراذل و اوباش مدینه که در آیات 59 و 60 سوره احزاب به آنها اشاره شده است، نمی‌توانستند در آن فضای باز و در امنیت و آسایش کامل زندگی کنند. این شکل برای زنان مهاجر دو چندان بود؛ زیرا هم نیازمند بودند و هم به‌واسطه جدایی از قبیله خود، در جامعه‌ای که دفاع بسیار اهمیت داشت و افراد برای در امان ماندن، حتماً می‌بایست تحت الحمایه قبیله قرار می‌گرفتند، فاقد حامی و پشتیبان قدرتمند بودند. لذا حمایتگری از زنان بسیار اهمیت داشت و زنان نیز به شدت نیازمند آن بودند.[27] زینب دختر حزیمه و سوده دختر زمعه، همچون سایر همسران، زنان بیوه‌ای بودند که پیامبر(ص) برای تعلیم اصحاب خود نسبت به حمایت از بیوه زنان، آنان را به عقد خویش درآورد.

یکی دیگر از حکمت‌های تعدد زوجات رسول(ص) این بود که ایشان به این وسیله تلاش کردند تا آموزگارانی برای زنان مسلمان که نیمی از جامعه اسلامی آن زمان را تشکیل می‌دادند، تربیت کنند. به‌ویژه آنکه زنان، برخی از احکام مختص به خود همچون حیض، نفاس، امور زناشویی و... را نمی‌توانستند به‌واسطه شرم و حیا از شخص پیامبر بپرسند و لذا به‌سراغ همسران ایشان می‌رفتند. تعداد روایاتی که از همسران حضرت محمد(ص) نقل شده، حاکی از نقش مهم آنان در تبیین سیره پیامبر(ص) است و لذا یکی از رسالت‌های مهم آنان، تعلیم و تعلم احکامی بوده است که شایسته است زنان بیاموزند و خودشان نیز تعلیم دهند.[28]

جمع‌بندی نهایی

در مجموع باید گفت که حتی غیر مسلمانان هم اذعان دارند که شخصیت و کمالات ویژه پیامبر(ص) از او الگویی تمام عیار ساخته است. چه رسد به مسلمانان که اعتقاد به عصمت ایشان از گناه داشته و باور دارند که او؛ حتی مکروه را انجام نمی‌داده و از میان دو مباح، آنچه مصلحت بیشتری دارد را انتخاب می‌کرده است.[29] لذا تعدد همسران، از سوی کسی که تمام هستی خود را در راه اعتلای پاکی و طهارت و در اسلام صرف نموده، جز در ادامه همین مسیر قابل تفسیر نیست،[30] و بنابر آیات سوره تحریم و شواهد تاریخی، نه‌تنها موجب آسایش پیامبر نبود؛ بلکه رفتارها و گفتارهای برخی همسران، موجبات آزردگی و رنجش خاطر حضرت را فراهم ساخت.

عصاره آنچه تاکنون پیرامون فلسفه تعدد زوجات رسول الله(ص) گفته شد این است که برای بررسی هر مسأله و پاسخ به هر شبهه‌ای، ناگزیر هستیم خود را در همان اوضاع و احوال قرار دهیم. مقایسه تعدد زوجات در زمان پیامبر که دارای اغراض و کارکردهای خاص خود بود با تعدد زوجات در زمان حاضر صحیح نمی‌باشد.

راحت‌تر شدن زندگی در عصر جدید، مشکلات و سختی‌های زندگی زناشویی را بسیار تقلیل داده است. امروزه، هر یک از زن و مرد به‌ راحتی می‌توانند مشکلات خود را مرتفع کنند. به‌گونه‌ای که ازدواج و تشکیل خانواده بیش از آنکه برای حمایتگری باشد، به منظور ارضای قوای شهوانی است. این در حالی بوده است که فقر و مشکلات فراوان که حتی موجب می‌شد از ترس آنها، فرزندان خود را بکشند، و نیز جنگ‌های پی‌در‌پی و دشواری‌های زندگی عصر جاهلیت، قابل مقایسه با وضعیت کنونی نبوده است. این عوامل سبب می‌گردید تا ازدواج بیش از هر چیز، جنبه حمایتگری داشته باشد تا ارضای جنسی.

پیامبر اکرم(ص) با وجود مشغله‌های فراوان خود همچون زمامداری حکومت نوپای اسلامی که با تهدیدهای فراوان از جمله بروز 84 جنگ روبه‌رو بود و در بسیاری از آنها شخصا حضور داشت، نمی‌توانست از سختی‌های سرپرستی و حمایت از همسران به دور باشد و صرفا با انگیزه‌های شهوانی ازدواج کند.

قابل پذیرش نبودن برچسب شهوت‌رانی به محمد امین(ص) را "جان دیون پارت" - نویسنده مسیحی اهل انگلیس - چنین مورد تأکید قرار داده است: «با اینکه زیاد زن گرفتن در عربستان معمول بوده و خلاف اخلاق شمرده نمی‌شد، باید در نظر داشت که محمد از سن 25 سالگی تا 50 سالگی به یک زن، راضی و قانع بود و تا هنگامی که خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. در این صورت باید پرسید: آیا ممکن است مردی که توجه زیاد به شهوت‌ دارد، در چنان کشوری که تعدد زوجات، یک عمل عادی شمرده می‌شد، برای مدت «25 سال» به یک زن قانع باشد، آن هم زنی که 15 سال از او بزرگتر باشد».[31]

همچنین باید گفت که ارتقای جایگاه زن و بهبود چشمگیر نحوه نگاه به ازدواج در دوران صدر اسلام و پس از آن، ناشی از مدیریت و رهبری رسول اکرم(ص) بوده است که قطعاً ناشی از رفتارها - و نه صرفاً گفتارهای بدون پشتوانه عمل - و به ‌دور از هر گونه تظاهر و عوام‌فریبی صورت گرفته است.

    فهرست منابع
  • 1) قرآن کریم.
  • 2) جان دیون پورت؛ عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، غلامرضا سعیدی (مترجم)، تهران، انتشارات اطللاعات، 1388.
  • 3) آشنایی، علی محمد؛ چرایی تعدد همسران، پرسمان، ش 20.
  • 4) ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد؛ اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چ اول، 1417ق.
  • 5) ابن سعد، محمد؛ طبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی تا.
  • 6) ابن شهر آشوب، محمد بن علی؛ مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء، 1405 ق.
  • 7) ابن کثیر، الحافظ ابی الفداء اسماعیل؛ البدایه و النهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1408 ق.
  • 8) اصفهانی، عماد الدین حسین؛ زنان پیغمبر اسلام، نشر محمد، چ 7، 1370.
  • 9) بلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1394.
  • 10) بیهقی، احمد بن علی؛ السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، بی تا.
  • 11)پطروشفسکی؛ اسلام در ایران، ت‍رج‍م‍ه‌ ک‍ری‍م‌ ک‍ش‍اورز، تهران، انتشارات پیام.
  • 12)تقی‌زاده، داوری؛ محمد و دیگران، تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلام، قم، انتشارات شیعه‌شناسی، 1387.
  • 13)حسامی، فاضل؛ تحریف در حقایق یک کتاب، کتاب زنان، سال 5، ش 20، 1382.
  • 14)حلبی شافعی، علی بن برهان الدین؛ السیره الحلبیه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی؛
  • 15)طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1372.
  • 16) طباطبایی، محمد حسین؛ زن در قرآن، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار علامه طباطبایی، چ اول، 1384.
  • 17)طبرانی، سلمان بن احمد؛ المعجم الکبیر، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا؛
  • 18)طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، بیروت، دارسویدن، بی تا.
  • 19)طیبی، ناهید؛ زن در چشم پیامبر، قم، بهشت بینش، چ اول، 1385.
  • 20) عابدینی، احمد، پیامبر در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت، قسمت سوم، پیام زن، 95ش، 1378.
  • 21)عابدینی، احمد؛ شیوه همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت، تهران، نشر هستی نما، چ 3، 1384.
  • 22)متقی هندی، علی بن حسام؛ کنزالعمال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق.
  • 23)مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، دار الاحیاء التراث العربی، 1403 ق؛
  • 24)محلاتی، شیخ ذبیح الله؛ ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.
  • 25)مرتضی عاملی، جعفر؛ حدیث الافک، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1400ق.
  • 26)مشهور بن حسن آل سلمان؛ عنایت النساء بالحدیث النبوی؛
  • 27)مطهری، مرتضی؛ نظام حقوق زن در اسلام، صدرا؛
  • 28) معمّر بن مثنی، ابوعبیده؛ ازواج النبی و اولاده، بیروت، دار مکتبه التربیه، 1410ق.
  • 29)مونتگمری، ویلیام؛ محمد پیامبر و سیاستمدار.
  • 30)هاشمی بغدادی، محمد بن حبیب المحبر؛ بیروت، دارالافاق الجدید، بی تا.
    پی نوشت:
  • [1] .علامه طباطبایی، محمدحسین، زن در قرآن، ص 587.
  • [2] .حسامی، فاضل، مقاله تحریف حقایق در یک کتاب، کتاب زنان، سال5، ش 20، به نقل از الابطال، ص 108.
  • [3] . احزاب / 28.
  • [4] .عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، چاپ 2، ص 136.
  • [5] .ر.ک به: مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 292.
  • [6] .با توجه به اهمیت تعصبات قبیله‌ای و نیز نقش رئیس قبیله به عنوان تصمیم گیرنده و جهت دهنده به تمام امور قبیله از جمله دین و اعتقادات اعضای آن قبیله،خویشاوندی با بزرگ و ریئس قبیله از طریق ازدواج، بهترین و محکم‌ترین پیمان برای دوستی و صلح بین دو قبیله بود.
  • [7] .آشنایی، علی محمد، چرایی تعدد همسران، پرسمان، ش 20.
  • [8] . به طور مثال، «غریّه دختر جابر» از قبیله «بنی ابوبکر بن کلاب» بود که پیامبر پس از عقد او، وی را به خانواده‌اش بازگرداند و تنها دلیل محتمل این ازدواج،‌ ارتباط پیامبر (ص) با آن قبیله و افتخار آنان بر این پیوند بوده است. (ابن اثیر، اسدالغابه، ج2، ص 341).
  • [9] . برای اطلاع بیشتر از نحوه ازدواج پیامبر (ص) با این دو همسر به منابع زیر مراجعه نمائید: البدایه و النهایه، ج 4، ص 223، طبقات الکبری، ج 8، ص 61.
  • [10] . بنابر روایتی، پس از آنکه پدر جویریه نزد پیامبر آمد و گفت:‌ همانند دختر من نباید اسیر و کنیز تلقی گردد. پیامبر به درخواست او با جریره ازدواج نمود که تحت تاثیر این پیوند، پدر، برادر و جمعی از خویشاوندان جویریه به اسلام گرویدند (ابن سعد، طبقات الکبری، ج 8، ص 120).
  • [11] . در برخی گزاراشات تاریخی آمده است که فردی به نام «دحیه کلبی» از پیامبر (ص) تقاضا کرد تا کنیزی از میان اسرا به وی اعطا کند. وی نیز صفیه را برگزید. یکی از مسلمانان به خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: یا رسول الله (ص) «صفیه» سیده دو قبیله «بنی نضیر» و «بنی قریطه» است. بنابراین شایسته است که شما آن را برای خود برگزینید.
  • [12] . پیامبر (ص): «کریم و بزرگ قومی که به ذلت و سختی افتاده، احترامش کنید» (بحارالانوار، ج 31، ص 133). همچنین ر.ک: به: سنن الکبری، ج 8، ص 168 و مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 207.
  • [13] .طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 102 به نقل از سهیلی، روض الانف، ج 7، ص 104؛ متقی هندی، کنزالعمال، ح 37609.
  • [14] .همان، ص 74.
  • [15] . ر.ک: به: آشنایی، علی محمد، مقاله چرایی تعدد همسران، پرسمان، ش 20.
  • [16] . ریاحین الشریعه، ج 2، ص 304، البته احتمالاً مهمترین علت این ازدواج را می‌بایست در رنج میمونه از فوت شوهر قبلی خویش و طرد شدن او از سوی اقوام و خویشان مشرکش و در نتیجه، بی‌پناه و بی‌سرپرست ماندنش جستجو کرد. (ازدواج النبی و اولاده، ص 256، و انساب الاشراف، ج 2، ص 82).
  • [17] . البدایه والنهایه، ج 3، ص 161 و طبقات الکبری، ج 8، ص 44.
  • [18] . «پطروشفسکی» و«ویلیام مونتگمری» معتقدند که ازدواج پیامبر (ص) با حفصه و عایشه جهت ایجاد پیوند با همرزمان و متحدانی بوده که اتحاد با آنان ضرورت داشته و این ازدواج‌ها موجب استعاری و استحکام روابط شده است. (طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 69 به نقل از: پطروشفسکی، اسلام در ایران، ص 36؛ وات، ویلیام مونتگمری، محمد پیامبر و سیاستمدار، ص 129).
  • [19] .تصویر خانواده پیامبر (ص) در دایرة المعارف اسلام، ص 96. البته نویسنده در خصوص این ازدواج به ویژه اختلاف سن پیامبر (ص) و عایشه نکاتی بیان نموده که در مقام پاسخ، تنها به برخی از موارد اشاره می‌شود. «بودلی» - اندیشمند شرق‌شناس – می‌گوید: «عایشه با اینکه سن چندانی نداشته است ولی رشد و نموی در حد زنان عرب داشته است. برای دختران عرب، اواخر سال‌های بعد از بیست سالگی، سن کهولت به شمار می‌آمد.» ضمن آنکه پیامبر اکرم (ص)، دخترش فاطمه را که محبوب‌ترین فرد در نزد او بود (المعجم الکبیر، ج 22، ص 403) در همین سن به ازدواج حضرت علی (ع) درآورد. از خواستگاران زیادی که برای ازدواج با حضرت زهرا (س) به پیامبر مراجعه نمودند و همچنین خواستگاری «جبیر بن مطعم» از عایشه و پیش رفتن تا چند قدمی مرحله ازدواج پیش از مطرح شدن ازدواج عایشه با پیامبر (ص)، نشان می‌دهد که سن 9 سالگی، کاملاً به عنوان سن ازدواج در جامعه عرب آن دوران به واسطه شرایط جغرافیایی و فرهنگی، پذیرفته شده بود. (سیره حلبی، ج 2، ص 205، تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلام، ص 81). از سوی دیگر، ازدواج با اسوه اخلاق حسنه و تجلی هویت و کرامت بخشی به زن، آرزو و رؤیایی بود که غیر مسلمانان نیز آن را در خواب نمی‌دیدند. چه رسد به دخترک با هوش و زیرک مدینه که بسیار بزرگتر از سن خودش رفتار می‌نمود. لذا هیچ عاملی نمی‌تواند موجب ایجاد تصویری منفی از این پیوند گردد.
  • [20] . طبقات الکبری، ج 8، ص 96، اسدالغابه، ج 5، ص 457.
  • [21] . اسدالغابه، ج 7، ص 373 و طبقات الکبری، ج 8، ص 90.
  • [22] . یکی از این سنت‌ها، مذموم بودن ازدواج طبقه اشراف با تهیدست بود که همین مسأله موجب اختلافات آتی زید و زینب و در نهایت طلاق آنها گردید.
  • [23] . در پاسخ به مطالبی که نویسنده در خصوص این ازدواج بیان کرده، توجه به نکات زیر روشنگر و راهگشاست:
    الف- زینب دختر عمه پیامبر (ص) بوده است و ایشان از نزدیک با وی آشنا بوده‌اند. همچنین رسول اکرم شخصا وی را برای زید خواستگاری کرد و چنانچه پیامبر (ص) به دنبال ازدواج با وی بود، با توجه به اشتیاق زینب، هیچ مانعی وجود نداشت( تاریخ طبری، ج 11، ص 608 و المعجم الکبیر، ج 24 ، ص 45) .
    ب: پیامبراکرم (ص) پس از شنیدن خبر تصمیم زید برای طلاق زینب، برآشفت و او را از این کار برحذر داشت (احزاب 37 و همچنین ر.ک به: المعجم الکبیر، ج 24، ص 45).
    ج: نویسنده از میان روایات متعدد، آنچه را با مقاصد خود همخوان بوده برگزیده ولی حتی در این روایات ناصحیح که از حیث سند، متن و محتوا از سوی بزرگان اهل سنت و شیعه طرد گردیده (ر.ک به: تصویر خانواده پیامبر (ص) در دایره المعارف اسلام، صص 227 – 217) تأمل نکرده است. اینکه حتی در این روایات مخدوش نیز تصریح گردیده که وقتی پیامبر، زینب را در حالت نیمه عریان دید، سرش را به پایین انداخت و یا وقتی که از سوی زینب به داخل خانه دعوت شد، خودداری کرد و یا وقتی که زید نزد پیامبر آمد و گفت: «شاید او را پسندیده باشید» پاسخ داد که«او را نگه‌دار و از خشم خدا بترس»، همگی نشانگر بی‌اساس بودن اتهام شهوت‌رانی به رسول پاکی‌هاست.
    د: پیامبر اکرم (ص) معصوم بوده و حتی لغزش و خطا نیز از او سر نمی‌زند.
    هـ: آیات مربوط به این جریان در سوره احزاب نشانگر آن است که خداوند، خود این ازدواج را ترتیب داده است. همچنین به روشنی ذکر شده که زید، دیگر رغبتی به زینب نداشت و مصمم بر طلاق بود. لذا پیامبر (ص) نقشی در این طلاق نداشته است. این آیات تاکید می‌کنند که این ازدواج برای شکستن سنت‌‌های جاهلی صورت گرفته است. (ر.ک: عابدینی، احمد، شیوه‌های همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت، ص 96 و 97).
  • [24] .طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 82 به نقل از صفحه 201 آن کتاب.
  • [25] . اعراب جاهلی چنانچه کسی با کنیز ادواج می‌نمود او را سرزنش می‌کردند. اسلام با کرامت بخشی به کنیزان،بیان داشت که زن با ایمان – هر چند کنیز باشد – بهتر از زن مشرک است. (زن در قرآن، ص 135) اینکه ماریه پس از خدیجه، تنها همسری بود که از پیامبر فرزند آورد، حسادت برخی زنان را برانگیخت و آنان برای مبرا کردن خود از نسبت نازایی، تلاش کردند تا با تهمت زنا زدن به ماریه، پیامبر را دارای مشکل در فرزند آوری جلوه دهند. این جریان که «افک» نام دارد، در آیات 26 -11 سوره نور مورد اشاره قرار گرفته است. این رفتار برخی همسران موجب شد تا بنابر روایت امام صادق (ع) پیامبر و حضرت علی برای تنبه تهمت زنندگان و جلوگیری از تکرار این عمل شنیع، به شدت وارد عمل شوند. (برای مطالعه بیشتر ر.ک به: مرتضی عاملی، جعفر، حدیث الافک و ترجمه المیزان، ج 15، ص 146).
  • [26] . این در حالی بود که طلاق در دوران جاهلیت در مکه رواج داشت و قاعدتا تعداد زنان فاقد شوهر نیز قابل توجه بود. (ابن حبیب، محبر، ص 435).
  • [27] . ر.ک: عابدینی، احمد، شیوه همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت، ص 87 و 88.
  • [28] .ر.ک: مشهوربن حسن آل سلمان، ابوعبیده، عنایة النساء الی احادیث النبوی و الطیننجی، محمد، الحکمة فی تعدد الزوجات، مجله الازهر،‌جزء‌الثامن و التاسع، مجله تاسع و عشرون.
  • [29] .عابدینی، احمد، پیامبر در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت، قسمت سوم، پیام زن.
  • [30] .رسول اعظم (ص): «هیچ زنی را تزویج نکردم و هیچ یک از دخترانم را به عقد کسی درنیاوردم مگر به حق و وحی آسمانی» (عمادزاده، زنان پیغمبر اسلام، ص 302).
  • [31]. حسامی، فاضل، تحریف حقایق در یک کتاب،‌به نقل از «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» چاپ دوم، ص 138.پیامبر اکرم (ص) چنان متخلق بودند که مکرر پس از ازدواج با ام سلمه، بر او وارد می‌شدند و چون ام سلمه را مشغول شیر دادن به کودکش می‌دیدند. حیا می‌کردند و بر می‌گشتند. تا اینکه برادر رضاعی ام سلمه، یعنی عماد بن یاسر، از جریان مطلع شد و به همین دلیل، برای کودک ام سلمه، ‌زن مرضعه‌ای یافت. حال این رفتار کجا و اتهام از خود بیگانه شدن در مقابل شهوات و تمایلات جنسی کجا؟! (ر.ک: الطبقات الکبری، ج 8، ص 90)

مقاله

نویسنده علی غلامی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان ʁ) (اشکالات اساسی مقاله و بیان سجایای اخلاقی پیامبر (ص))

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (1) (اشکالات اساسی مقاله و بیان سجایای اخلاقی پیامبر (ص))

مقاله پیش رو، تلاشی است برای نشان دادن ناجوانمردی حاکم بر هجمه‌های صورت گرفته نسبت به پیامبر اسلام(ص) در یکی از این ساحت‌های غبارآلود تخریب و ترور شخصیت.
نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان ʂ) (پاسخ به شبهات در مورد ازدواج های پیامبر اسلام(ص))

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (2) (پاسخ به شبهات در مورد ازدواج های پیامبر اسلام(ص))

نویسنده مقاله محمد و زنان، در میان سطور مختلف مقاله خویش، تلاش نموده است تا به منظور اثبات شهوت‌رانی پیامبر(ص) به عنوان هدف اصلی ازدواج‌های ایشان، از مصادیقی به عنوان شاهد مدعای خویش بهره جوید.

جدیدترین ها در این موضوع

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» ʂ) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» (2) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نوشته‌ی حاضر بخش دوم از نقد بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» است .
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʂ) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (2) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʁ) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (1) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» ʁ) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» (1) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نوشتار پیش‌ رو ناظر به مقاله‌ای است تحت عنوان «دفاع از مقاله‌ نگاهی به سوره‌ی زنان».

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS