دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

درس هایی از مکتب سیاسی امام رضا(ع) (1)

No image
درس هایی از مکتب سیاسی امام رضا(ع) (1)

درس هايي از مكتب سياسي امام رضا(ع)

1 - قدرت سالم و زمامدار صالح

ائمه اطهار(ع) از آنجا که دارای منصب "امامت" هستند و صاحب مقام "عصمت" و منصوب خداوند متعال از مجرای "رسالت" می‌باشند، از جامعیت اندیشه‌های زلال و مقصدرسان برخوردار هستند و هرگز در متن تفکرات و رهنمودهای رهایی‌بخش و نجات‌گرشان رویکردهای یکسویه به حیات بشر نمی‌یابیم، که آنان ماموریت دارند انسان را به سعادت در همه ابعاد و جلوه‌های زندگی دنیوی و حیات اخروی نائل گردانند و این هدف امکان تحقق نمی‌یابد مگر آن که به تمام نیازهای بشر که جسمی و روحی، مادی ومعنوی، اخلاقی و تربیتی، اعتقادی و عبادی، فرهنگی و علمی، اجتماعی و سیاسی و عاطفی و عقلی می‌باشند پاسخ گویند.

این نیازهای گوناگون، از آفرینش خاص انسان سرچشمه می‌گیرند و خداوند متعال به صورت فطری و طبیعی، تاروپود آدمیان را با آنها سرشته است و با توجه به این خلقت زیبا و جامع است که رسالت حضرت محمد(ص) و امامت ائمه معصومین(ع) را با برنامه‌های کامل و همه جانبه برای به فعلیت درآوردن نیازهای فطری آدمیان و بسترسازی به منظور رشد شخصیت آنان در همه ابعاد و جنبه‌های حیات مادی و معنوی همراه نموده است.

تردیدی وجود ندارد که برآورده شدن نیازهای جامعه انسانی در همه جلوه‌ها با استقرار نظام سیاسی اسلام و تشکیل دولت و حکومت اسلامی محقق خواهد شد، زیرا هم تنوع نیازهای حیات بشر و هم صیانت از جان و مال و ناموس انسان‌‌ها و تامین آزادی و امنیت آنان با مقابله باعوامل ظلم و تباهی ودشمنان مهاجم ومتجاوز و اشرار و فاسقان امکان‌پذیر خواهد بود و این همه با تشکیل سازمان‌ها و مراکز قضایی، امنیتی، نظامی، انتظامی، اقتصادی، آموزشی، علمی و صنعتی قابل تحقق خواهد بود.

واقعیت غیرقابل انکاری چون ضرورت تشکیل حکومت برای تدبیر امور و برنامه‌ریزی به منظور اداره جامعه و راهبرد کشور در همه ابعاد و زمینه‌ها، علاوه بر این که در کتاب وحی و تعالیم رسول‌اکرم(ص) مطرح و تشریح گردیده است، در اندیشه‌های سیاسی ائمه اطهار (ع) نیز به تبیین درآمده که از آن میان در مکتب سیاسی حضرت امام رضا(ع) این آموزه‌‌ها و معارف را به وضوح مشاهده می‌کنیم.

در مکتب سیاسی حضرت امام‌رضا(ع) رهنمودهایی ژرف در این باره مطرح است که از آن میان، نمونه‌ای را که با ارائه براهین خاص به این مهم می‌پردازد انتخاب می‌کنیم و به مداقه و تعمق می‌گذاریم.

در یکی از منابع معتبر روایی اسلام - علل الشرایع، ج 1، ص 251، باب 182، حدیث 9 - از حضرت امام رضا(ع) درباره "ولی امر" و ضرورت فرمانبرداری از او که مامور تشکیل حکومت اسلامی برای استقرار قوانین اسلام می‌باشد، براهین و دلایلی متقن ارائه می‌شود که بسیار آگاهی‌بخش و معرفت‌زا می‌باشد و پیوند ناگسستنی "دین" و "سیاست" و نیاز حیاتی جامعه به "حکومت" را به اثبات می‌رساند و رهیافتی است برای همه پژوهندگان که در پی دست‌یابی به مبانی اولیه و بنیادی در نظام سیاسی اسلام درباره ضرورت تشکیل حکومت برای اداره جامعه و کشور می‌باشند.

از حضرت امام رضا(ع) درباره موضوع مزبور پرسش می‌شود و امام رضا(ع) در پاسخ این گونه استدلال می‌نمایند:

"...فان قال قائل: ولم جعل اولی الامر و امر بطاعتهم؟ قیل لعلل کثیره. منها، ان الخلق لما وقفوا علی حد محدود و امروا ان لایتعدواتلک الحدود - لما فیه من فسادهم - لم یکن یثبت ذلک و لایقوم الا بان یجعل علیهم فیها امینا یاخذهم بالوقف عند ما ابیح لهم و یمنعهم من التعدی علی ما حظر علیهم."

"اگر کسی بپرسد چرا خدای حکیم، "ولی امر" قرار داده و به اطاعت آنان امر کرده است، جواب داده خواهد شد که به علل و دلایل بسیار چنین کرده است. از آن جمله، این که چون مردم بر طریقه مشخص و معینی نگه داشته شده،‌ و دستور یافته‌اند که از این طریقه تجاوز ننمایند و از حدود و قوانین مقرر درنگذرند، که با این تجاوز و تخطی دچار فساد خواهند شد، این امر به تحقق نمی‌پیوندد و مردم بر طریقه معین نمی‌روند و نمی‌مانند و قوانین الهی را برپا نمی‌دارند، مگر در صورتی که فرد قدرتمند و توانا و امین و حافظی برایشان گماشته شود که عهده‌دار این امر باشد و نگذارد پا از دایره حقشان بیرون نهند و به حقوق دیگران تعدی کنند."

اولین درس از مکتب سیاسی امام رضا(ع) که به صورت اولین برهان درباره ضرورت تشکیل حکومت اسلامی مطرح می‌شود، این است که عموم مردم با طریق و روش مشخص و معینی باید به تلاش و فعالیت برای استمرار حیات دنیوی در ابعاد و جنبه‌های گوناگون بپردازند.

این طریقه و روش،‌ همان مجموعه قوانین دین مبین الهی می‌باشد که به صورت "وحی" و از جانب "خالق هستی" و به وسیله فرشته الهی "حضرت جبرئیل" بر پیامبر اسلام "حضرت محمد(ص)" نازل شده است.

این قوانین در موضوعات گوناگون و مرتبط با زندگی فردی و حیات اجتماعی، راه و روش ارائه می‌دهند و به نیازهای مختلف و شیوه‌های مطلوب و صحیح در همه شئون زندگی مادی و معنوی توجه دارند.

اگر اقشار مختلف مردم جامعه به طریقه دین در آیند و از مجموعه قوانین اسلامی تبعیت کنند، طبیعی است که به بیراهه نمی‌افتند و به تباهی در نمی‌آیند و به حقوق اجتماعی تجاوز روا نمی‌دارند و به تاخت و تاز علیه جان و مال و ناموس یکدیگر نمی‌پردازند و آرامش و امنیت جامعه را که از نیازهای حیاتی عموم انسان‌ها می‌باشد به خطر نمی‌افکنند.

اکنون پرسش اساسی این است که مردم جامعه چگونه به تبعیت از قوانین در می‌آیند و امنیت و آرامش دیگران را مختل نمی‌کنند و به تعدی و تجاوز علیه حقوق یکدیگر نمی‌پردازند؟ چه پشتوانه‌ای برای تحقق این هدف وجود دارد؟ و با کدام تضمین امنیت و آرامش مردم تأمین می‌گردد؟

آیا می‌توان پذیرفت که در جامعه و کشور و در میان اقشار مختلف مردم، هیچ تعدی و تجاوزی به حقوق فردی و اجتماعی انسان‌ها صورت نمی‌گیرد و همه افراد از هر خانواده و قوم و شهر و روستا هیچ حرکت و تلاشی علیه یکدیگر انجام نمی‌دهند و نه نفوس بی‌گناه به قتل می‌رسند، نه اموال به دزدی و غارت در می‌آیند و نه نوامیس مورد تهاجم و تعدی قرار می‌گیرند و نه ظلم و ستمی در حق کسی روا داشته می‌شود و همه انسان‌ها پاک و منزه از خطا و گناه و خیانت و جنایت می‌باشند و کسی را با کسی کاری نیست و همگان در راحتی و خوشی و آرامش و سلامت و فاقد هرگونه تحرک ظالمانه و فساد انگیز به حیات خود ادامه می‌دهند؟

پاسخ این پرسش منفی است و پاسخگوی اصلی، عقل و خرد سلیم می‌باشد که هیچ‌گونه سطح‌اندیشی و ساده‌انگاری و جهل و حمق در این موضوع را برنمی‌تابد.

حضرت امام رضا(ع) با تکیه بر تعالیم "وحی" و بر مبنای قوانین "شرع" و براساس معیارهای "عقل"، وجود "قدرت سالم و رهبر و زمامدار صالح" برای فرمانروایی و نظارت بر مردم جامعه و مراقبت در جلوگیری از تعدی و ظلم و خیانت و جنایت را واحب و لازم می‌دانند. طبیعی است که این امر با تشکیل "حکومت" و استقرار قوانین و به کارگیری همه اهرم‌ها امکان پذیر می‌شود. زیرا به طور قطع وجود مراکز تقنینی، قضایی، انتظامی، اقتصادی و اجرایی با هدف نظارت کامل و مستمر بر امور جامعه و کشور برای جلوگیری از تعدی و تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی مردم و تأمین شرایط و زمینه‌های مساعد به منظور تحقق نظم و سامان و آرامش و امنیت، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است و جز این، هیچ راه و روشی را نه "دین" می‌پذیرد و نه "عقل" تاب می‌آورد.

نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور بداریم این است که در "حکومت اصیل اسلامی" در هر عصر، قدرت جمع آمده در تشکیلات گسترده حکومتی و متجلی در زمامداران باید "سالم" و مبتنی بر اصل "قدرت برای تدبیر و مدیریت صحیح و خدمت به جامعه" باشد تا به این وسیله فرمانروایی بر مردم در مجاری پاک و منزه از هرگونه ریاست طلبی و دیکتاتوری و خودسری قرار گیرد و از "ابزار مدیریت" به "عامل نفسانیت" تغییر ماهیت ندهد و این مهم محقق نمی‌گردد مگر آنکه "قدرت" و همه جلوه‌های آن همچون مقام و ریاست و امکانات وسیع و مختلف، "امانت الهی" به شمار آید، و همچنان که حضرت امام رضا(ع) در کلام ژرف خویش تصریح نمودند، زمامدار حکومت اسلامی، "امین" باشد و در این صورت و با تحقق این شرط "قدرت سالم" و "زمامدار صالح" در حکومت اسلامی به صورت یک "اصل مبنایی و محوری" تثبیت می‌شود.

* در "حکومت اصیل اسلامی" در هر عصر، قدرت جمع آمده در تشکیلات گسترده حکومتی و متجلی در زمامداران باید "سالم" و مبتنی بر اصل "قدرت برای مدیریت صحیح و خدمت به جامعه" باشد تا به این وسیله فرمانروایی بر مردم در مجاری پاک و منزه از هرگونه دیکتاتوری و ریاست طلبی و خودسری قرار گیرد و "ابزار مدیریت" به "عامل نفسانیت" تغییر ماهیت ندهد و این مهم محقق نمی‌گردد مگر آن که قدرت و همه جلوه‌های آن "امانت الهی" به شمار آید

* حضرت امام رضا (ع) با تکیه بر تعالیم "روحی" و بر مبنای قوانین‌ "شرع" و براساس معیارهای "عقل"، وجود قدرت سالم و رهبر و زمامدار صالح را برای فرمانروایی و نظارت و جلوگیری از تعدی و ظلم و خیانت و جنایت در جامعه واجب و لازم می‌دانند و طبیعی است که این امر با تشکیل "حکومت" و استقرار قوانین و تاسیس مراکز تقنینی، قضایی، انتظامی، اقتصادی و اجرایی امکان‌پذیر می‌باشد

* ائمه اطهار(ع) ماموریت دارند انسان را به سعادت در همه ابعاد و جلوه‌های زندگی دنیوی و اخروی نائل گردانند و این هدف محقق نمی‌گردد مگر آن که به تمام نیازهای بشر که جسمی و روحی، مادی و معنوی، اخلاقی و تربیتی، اعتقادی و عبادی، فرهنگی و علمی، اجتماعی و سیاسی و عاطفی و عقلی می‌باشد، پاسخگو باشند. تفکرات و رهنمودهای امامان(ع) در همین مسیر و هدفمندی تنظیم و تثبیت گردیده‌اند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS