26 اردیبهشت 1396, 23:44
انسانها معمولاً ثروت را در بيرون از وجود خويش ميجويند و آن را فقط با عنوانهاي مادي از جمله پول، خانه، زمين، طلا و نقره و مانند آنها ميشناسند. غافل از آنکه ثروتهاي اصلي، درون خودشان جاي داده شده است که با کشف و شکوفايي آنها ميتوانند خود را به ثروتمندترين انسانها تبديل کنند. تا آنجا که همه ثروتهاي مادي در نظرشان ناچيز و اندک جلوه نمايد. از جمله آن ثروتهاي بيپايان، گنج قناعت است. قانع بودن به آنچه نصيب انسان شده است، به او آرامشي ميبخشد که به واسطه آن طعم شيرين خرسندي را ميچشد و در نتيجه، در خود احساس بينيازي ميکند. کسي که اين روح بينيازي در وجودش حاکم شده است، هرگز نه چشم طمع به مال مردم ميدوزد و نه گرفتار زياده?خواهي ميشود که به سبب آن خود را به درد و رنج گرفتار سازد و نه آنکه در صورت مشاهده فردي ثروتمندتر از خويش، در خود احساس حقارت ميکند. به راستي، کدام ثروت مادي ميتواند تا اين اندازه بر آدمي اثر مثبت به جا بگذارد؟ افزون بر اين، قناعت، آدمي را بلند همت و آزاد انديش بار ميآورد. امام علي(ع) در مورد ارزش والاي قناعت ميفرمايد: «القناعَهُ مالٌ لايَنفَدْ؛ قناعت، ثروتي بيپايان است». گفتني است منظور از اصل شادکامي که قناعت است، اين نيست که بشر دست بر دست خود نهد و از هر گونه فعاليت و تکاپو باز ايستد، بلکه منظور از اصل شادکامي، شناخت حدود استعدادها و امکانات خود و قناعت به ظرفيت و تواناييهاي خويشتن است. يعني آنکه شخص، پاي توقع از حد توانايي خويش فراتر ننهد. بيجا و بيحساب نخواهد و بيهوده رنج پر زيان خواستههاي غير ممکن و واهي خويش را نبرد. مال و تلاش براي تحصيل آن به خودي خود مذموم و يا ممدوح نيست، بلکه نحوه بهره برداري از مال و راه کسب آن قابل نکوهش يا ستودن است. از لحاظ اخلاقي روشن است که صرف مال در مسير عمل صالح و جلب رضايت پروردگار، ستوده است و کسب مال بدون ابتلا به حرص و آزمندي، ارزش اخلاقي مثبت دارد. حکم اخلاقي مربوط به بهرهبرداري کسب و گردآوري مالي نيز همين است ولي از لحاظ تربيتي اين پرسش باقي است که آيا انسانها نوعاً در برابر خطرات مال اندوزي مقاوم هستند؟ آيا انسانها نوعاً ميتوانند در عين کوشش براي کسب ثروت بيشتر از تعلق قلبي به آن بپرهيزند؟ آيا انسانهاي ثروتمند ميتوانند به راحتي اموال خود را انفاق کنند و يا به آساني از آنها جدا شوند، به مرگ انديشه کنند و از فراق مال خود اندوهگين نشوند؟ با مشاهده احوال بسياري از مردم، پاسخ اين سؤالات منفي خواهد بود. تجارب، گواه آن است که مال و مال اندوزي، راهزن طريق کمال است و انسانهايي که حق مال خود را ادا کنند و شکر آن را به جا آورند اندک هستند. گويا ائمه اطهار (ع) نيز به سبب اين ويژگي نوعي انسانها، آنان را از گرايش به مال پرهيز داده و به ميانه روي و قناعت توصيه فرموده اند. از پيامبر اکرم (ص) روايت شده است: «منهومان لا يشبعان؛ منهوم العلم و منهوم المال» «دو آزمند هرگز سير نميشوند؛ حريص در علم و حريص در مال» (المحجه البيضاء). و نيز حرص آدمي به جمع مال، پايان ناپذير است، چنانکه اگر آدميزاد سرزميني از طلا داشته باشد خوش دارد سرزمين دومي نيز داشته باشد و اگر دومي را به او دهند، سرزمين سوم را خواهد و شکم آدمي را جز خاک پر نميکند. انسان حريص تا هنگامي که به خاک سپرده ميشود در آرزوي جمع مال است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان